خانه » مقالات حقوقی » شروط ضمن عقد نکاح با نمونه سند رسمی ازدواج

شروط ضمن عقد نکاح با نمونه سند رسمی ازدواج

سند ازدواج

نویسنده:

تاریخ:

علیرضا مرادی – قاضی دادگستری تهران

شروط پیشنهادی شورای عالی قضایی برای درج در عقد نکاح به همراه سایر شروط مهم دیگر+نمونه سند نکاحیه

شروط دوازدگانه‌ای که در ضمن سند رسمی ازدواج آمده‌است، توسط شورای عالی قضایی وقت(*) با نگرش به قانون حمایت خانواده مصوب 1353 و لحاظ ماده 1119 قانون مدنی در جهت حمایت از زوجه و حفظ حقوق وی و نیز به منظور کاهش اقتدار قدرت مرد در طلاق که متأثر از ماده 1133 قانون مدنی است، تصویب گردید. این شروط که جنبه پیشنهادی به زوجین دارد، در صورت پذیرش از سوی آنان، لازم الاجراء می‌باشد. پیشنهاد می شود که با توجه به تصویب قانون حمایت خانواده مصوب 1 اسفند 1391 مواد این قانون از جمله ماده 26 آن ناظر بر احراز شرایط اعمال وکالت زوجه در طلاق هم مطالعه شود.

صرف‌نظر از این که غاطبه مردم عادی از مفاهیم و آثار مرتب بر شروط ضمن عقد نکاح در سند رسمی ازدواج آمده است، آگاهی کافی ندارند اما هستند برخی از افراد که تصور کنند چون این شروع در ضمن سند رسمی قرار گرفت، قبول و امضاء آن الزامی است اما این برداشت صحیح نبوده و هریک از طرفین عقد ادواج؛ زوج و زوجه، اختیار کامل دارند تا هریک از شروطی را که تمایل به پذیرش آن دارند، ذیل آن را امضاء نمایند و به همین جهت است که در زیر هر یک از این شروط، بطور مجزا جای امضاء زوج و زوج آمده است و نیز این حق را دارند تا اساساً هیچیک از شروط فوق را امضاء ننمایند.

توصیه اکید ما این است که قبل از قرار رفتن در پای امضاء چنین اسنادی، ابتداء شروط آن را بطور دقیق مطالعه نموده و از اهل فن هم نسبت به کم و کیف و آثار هریک اطلاعات کافی کسب نمایید و آنگاه با اشراف بر آن، هریک را که تمایل دارید امضاء کنید. نگذارید تا این اسناد در اوج مراسم عقد و در حضور مهمانان با لبخند بر لب که یقیناً جو حاکم بر آن روی شما تأثیر منفی خواهد داشت و مانع از تعمق شما در مفاهیم شروط خواهد شد، به رویت شما رسیده و آن را امضاء نمایید این امر ممکن است یشیمانی جبران ناپذیری نصیب شما نماید. هرچند این شروط به گونه‌ای تدوین شده‌اند که از یک طرف برای زوج کمرشکن و از طرف دیگر برای زوجه نیز چندان که باید و شاید مفید نیست.

شرایط ضمن عقد نکاح وعقد خارج لازم

الف- ضمن عقد نکاح خارج لازم زوجه شرط نمود هرگاه طلاق بنا به‌ درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاه، تقاضاي طلاق ناشی از تخلف زن از وظايف همسری يا سوءاخلاق و رفتار وی نبوده‌باشد، زوج موظف است تا نصف دارايي موجود را كه در ايام زناشويي با او بدست آورده يا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نمايد.

ب- ضمن عقد نكاح خارج لازم زوج به زوجه وكالت بلاعزل با حق توكيل غير داد كه در موارد مشروحه ذيل با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نمايد و نيز به زوجه وكالت بلاعزل با حق توكيل غير داد تا در صورت بذل از طرف او قبول كند.

مواردی استنادی زن در تقاضای طلاق از دادگاه خانواده

مواردی که زن می تواند حسب مورد از دادگاه تقاضای صدور اجازه طلاق نماید بشرح زیر است:

1- استنكاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت 6 ماه به هر عنوان و عدم امكان الزام او به تأديه نفقه و همچنين در موردي كه شوهر ساير حقوق واجبه زن را به مدت 6 ماه ايفا نكند و اجبار او به ايفا هم ممكن نباشد.

2- سوء رفتار يا سوء معاشرت زوج به حدي كه ادامه زندگي را براي زوجه غيرقابل تحمل نمايد.

3- ابتلاي زوج به امراض صعب‌العلاج به نحوي كه دوام زناشويي براي زوجه مخاطره‌انگيز باشد.

4 ـ جنون زوج در مواردي كه فسخ نكاح شرعا ممكن نباشد.

5ـ ـ عدم رعايت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلي كه طبق نظر دادگاه صالح، منافي با مصالح خانوادگي و حيثيت زوجه باشد.

6 ـ محكوميت شوهر به حكم قطعي به مجازات 5 سال حبس يا بيشتر يا به جزاي نقدي كه بر اثر آن عجز از پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال یا بیشتر بازداشت شود و حكم مجازات در حال اجرا باشد.

ابتلاي زوج به هرگونه اعتياد مضري كه به تشخيص دادگاه به اساس زندگي خانوادگي خلل وارد آورد و ادامه زندگي مشترک را برای زوجه دشوار باشد.

8 ـ زوج، زندگي خانوادگي را بدون عذر موجه ترك كند. تشخيص ترك زندگي خانوادگي و تشخيص عذر موجه با دادگاه است و يا شش ماه متوالي بدون عذر موجه از نظر دادگاه غيبت كند.

9 ـ محكوميت قطعي زوج در اثر ارتكاب جرم و اجراي هرگونه مجازات اعم از حد و تعزير در اثر ارتكاب جرمي كه مغاير با حيثيت خانوادگي و شؤون زوجه باشد. تشخيص اين كه مجازات مغاير با حيثيت خانوادگي است با توجه به وضع و موقعيت زوجه و عرف و موازين ديگر با دادگاه است.

10ـ در صورتي كه پس از گذشت 5 سال، زوجه از شوهر خود به جهت عقيم بودن و يا عوارض جسمي ديگر صاحب فرزند نشود.

11 ـ در صورتي كه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پيدا نشود.

12ـ  زوج همسر دیگری بدون رضايت اختيار كند يا به تشخيص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننمايد.

ج- نحوه پرداخت صداق:

1- میزان: … بر ذمه زوج است که عندالمطالبه باید به زوجه پرداخت نماید.

2- میزان: …بر ذمه زوج است که در صورت استطاعت مالی زوج به زوجه پرداخت نماید.

شروط اختیاری مهم برای زوجه جهت درج در عقد نکاح یا عقد لازم دیگر

شروطی وجود دارد که در سند ازدواج بیان نشد ولی هریک از طرفین عقد نکاح می‌توانند به اختیار خود، هر یک از آن آن‌ها را در سند ازدواج درج نمایند و از مزایای آن برخوردار شوند که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1. شرط تحصیل

اگرچه حق تحصیل از حقوق اساسی هر فرد است اما برای پرهیز از مشکلات احتمالی، درج شرط «زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می‌سازد.» در سند ازدواج پیشنهاد می‌شود.

2. شرط اشتغال

مطابق ماده 1117 قانون مدنی، اگر شغل زن منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا زن باشد مرد می‌تواند همسر خود را از آن شغل منع کند. با توجه به تفسیرهای که از عبارات «مصالح خانوادگی، حیثیت خود یا زن» می‌شود، بهتر است که زوجه درخواست نماید تا شرط «زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می‌کند.» در سند ازدواج درج شود.

3. شرط اجازه خروج از کشور

مطابق قانون زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می توانند از کشور خارج شوند. برای این منظور درج شرط «زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می‌دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.» در سند ازدواج می‌تواند مفید باشد.

مطابق قانون زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می توانند از کشور خارج شوند. در عمل برای گرفتن گذرنامه یا تمدید آن، اجازه نامه تنظیم شده در دفاتر اسناد ضروری است. بنابراین این امکان وجود دارد که با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی، مرد وکالت بلاعزل به زن برای انجام تمامی کارهای مربوط به گذرنامه و خروج از کشور را دهد. برای این منظور درج شرط «زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می‌دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.» در سند ازدواج می‌تواند مفید باشد.

بهتر است در وکالت نامه قید شود مرد حق عدول از رضایت خود و فسخ وکالت را نخواهد داشت. در این صورت زن می تواند مادامی که زوجیتش باقی است خود شخصاً از کشور خارج شده و یا گذرنامه را تمدید کند. به این ترتیب، حق خروج زوجه از کشور می تواند ضمن عقد نکاح یا پس از آن شرط در عقد لازمی دیگر شود. برای گرفتن این حق بهتر است به یکی از دفترخانه های ثبت اسناد مراجعه شده و در این مورد سند رسمی تنظیم شود.
قابل ذکر است که خانم هایی که با همسر خود مقیم خارج از کشور هستند، احتیاجی به اخذ اجازه از شوهر خود برای گرفتن گذرنامه یا ورود و خروج به ایران را ندارند.

4. شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق

مطابق قانون، زن تنها در موارد بسیار خاص می تواند از همسر خود جدا شود اما با درج شرط «زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ، اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات، به هر طریقی اعم ازینکه اخذ یا بذل مهریه کند.» در عقد نکاح، زن اجازه خواهد یافت تا در هر زمان و به هر دلیلی، خود مستقلاً از دادگاه تقاضای طلاق کند.

5. سایر شروط دلخواه

هر شرطی که خلاف مقتضای ذات عقد نکاح نباشد را نیز طرفین عقد نکاح می‌‌تواند در عقدنامه ازدواج درج نمایند.

زیرنوس:
(*) به موجب ماده واحده قانون اختيارات و وظايف رئيس قوه قضائيه مصوب 1371/121/9 مجلس شوراي اسلامي، از تاریخ تصویب این قانون کلیه وظایف و اختیاراتی که در قوانین مختلف برای شورای عالی قضایی منظور شده، به استثناء اختیارات‌ موضوع تبصره ذیل ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات مصوب 1361/2/14 به رییس قوه قضاییه محول شد.

مشخصات فایل دانلودی

نام: نمونه سند رسمی ازدواج
فرمت: 
PDF
حجم: 
۰۲:۸۶ مگابایت
رمز فایل: 
www.ghazavatonline.com
راهنما:
راهنمای دانلود انواع فایل ها در قضاوت آنلاین
گزارش مشکل: مشکل دانلود و خرابی لینک در بخش دیدگاه پست اعلام شود.

لینک کوتاه صفحه

https://ghazavatonline.ir/?p=10527

پرسش مرتبط با پست در «انجمن مشاوره» طرح شود

دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

  • بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
  • صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

119 پاسخ به “شروط ضمن عقد نکاح با نمونه سند رسمی ازدواج”

  1. علی نیم‌رخ
    علی

    با سلام
    می خواستم از خدمتتون جویا بشم که در متن قانون شرایطی رو به عنوان شروط زوج برای زوجه تدوین کردن یا خیر ؟
    چون من خودم هنوز عقد نامه رو امضا نکردم و می خواستم تا قبل از روز عقد متنش رو بخونم و مطالبی که پیدا کردم فقط در مورد تعهدات و وظایف زوج داخلش ذکر شده و چیزی در مورد تعهدات زوجه بیان نشده
    ممنون می شم اگر که توضیح بدین

  2. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام

    از این که برخلاف غالب جوانان در شرف ازدواج، تلاش می کنید تا با مطالعه و آگاهانه به سوی ازدواج گام بردارید، قابل ستایش است و امیدوارم که پس از پیدایش معشوق و در اوج احساسات روز عقد هم این هوشیاری را بخرج دهید.

    بطور مختصر در پاسخ به سئوال شابد می توان گفت که تکالیف اصلی زوجین در قانون مدنی بیان شده است که پیشنهاد می شود مواد 1034 الی 1157 آن را مطالعه نمایید. از آنجایی که در عمل مشاهده شد که زوجه نیاز به حمایت بیشتری در مقابل قدرت مطلقه زوج دارد، شروط ضمن عقد نکاح در سند نکاحیه آورده شده است تا با پذیرش هریک، تعهداتی به نفع زوجه بر زوج بار شود. بنابراین نیازی به شروط مشابه برای حمایت از مرد وجود ندارد، زیرا تحصیل حاصل است.

  3. علی نیم‌رخ
    علی

    با سلام مجدد جناب آقای مرادی عزیز

    ممنون از راهنماییتون
    مراجعه کردم و مطالعه کردم موادی رو که فرمودین؛ ولی با این سواد و فهمی ناقصی که نسبت به متون حقوقی دارم به موردی به غیر از ماده 1133 برخورد نکردم که صریحاً حقی رو برای مرد بیان کرده باشه. فقط یکی دو ماده ی دیگر بود که یا با تبصره ای که برای مردان داشت بی اثر می شد یا با شروطی که ضمن عقد گذاشته میشه بی اثر میشه. مثل محل زندگی که با شرط ضمن عقد توسط زوجه تعیین میشه؛ ویا وجود عیب و نقص جسمی که در شروط ضمن عقد زوجه می تواند به عنوان دلیل از آن استفاده کند و اقدام به طلاق کند ولی در متن قانون مدنی گفته شده که مرد تنها در صورتی می تواند از این موضوع به عنوان دلیل طلاق استفاده کند که عیب و نقص در هنگام جاری شدن صیغه عقد نیز وجود داشته باشد(که واقعاً غیر منطقی هستش!)

    ممنون می شم راهنمایی بفرمایید اگر که برداشت اشتباهی داشتم

  4. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    تمام نزاع بر سر تحدید حدود اختیارات مطلق مرد است، از جمله داشتن حق طلاق، اجازه تحصیل و اشتغال زوجه و حتی خارج رفتن وی با شوهر است و ..
    پیش‌تر نیز بیان شد که فلسفه شروط ضمن عقد نکاح، تحدید بخشی از این اختیارات مطلق زوج است.
    منظور شما را از “عیب و نقص جسمی که در شروط ضمن عقد” و یا “عیب و نقص در هنگام جاری شدن صیغه عقد” بدرستی متوجه نشدم، چیست؟ نباید شرایط فسخ نکاح را با شروط ضمن عقد نکاح خلط کرد.
    در هر حال، اگر در مورد ماده خاصی از مواد بخش نکاح ابهام دارید، همان ماده را بیان نمایید. تا در حد بضاعت علمی توضیح داده شود.

  5. علی نیم‌رخ
    علی

    با سلام مجدد
    و تشکر بابت پاسخگویی
    در صورت امکان توضیح موارد ذیل رو از خدمتتون می خواستم :

    دقیقاً تعریف قانون مدنی از “وظایف زوجیت” چیست که در ماده زیر نیز به آن اشاره شده :
    ماده ۱۱۰۸ – هر گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.

    آیا مواد ذیل با شرایط ضمن عقد مصوب باطل نمی شوند ؟ :
    ماده ۱۱۱۴ – زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی نماید مگر آن که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
    ماده ۱۱۱۷ – شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.

    آیا دو ماده ذیل برابر دو حق را نشان می دهد و یا اینکه در ماده ی دیگری حق نادیده گرفته شده مرد لحاظ شده است ؟:
    ماده ۱۱۲۴ – عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته است.
    ماده ۱۱۲۵ – جنون و عنن در مرد هر گاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.

    آیا در مورد حق طلاق مطلقی که در شروط ضمن عقد برای زوجه در نظر گرفته می شود با حق طلاقی که مرد در قانون مدنی دارد و باید یکی از شرایط ذیل را حتماً دارا باشد برابری وجود دارد ؟ :
    ماده ۱۱۳۳ (اصلاحی ۱۳۸۱/۸/۱۹)- مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه ‌تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

    ممنون میشم از راهنماییتون

  6. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    شریح هریک از مواد فوق نیازمند بحث های مفصلی است که جایش در بخش نظرات نیست ولی در حد مختصر که متناسب با بخش دیدگاه باشد، پاسخ سئوالات شما بر حسب مواد مزبور به شرح زیر بیان می‌شود.
    ماده 1108 قانون مدنی: منظور تمکین زن از مرد به معنای عام و خاص است.
    مواد 1114 و 1117 ق.م.: مسلم است که اگر مرد در شروط ضمن عقد، حقوق خود در خصوص موارد فوق را امضاء کند، حق وی در این دو مورد ساقط می شود.
    مواد 1124 و 1125 ق.م.: در عقود یک اصل است که عیب مورد معامله در زمان عقد موجب خیار عیب است نه بعد از آن، که این اصل در نکاح هم جاری است، با این تفاوت که، عیب در زن اگر در هنگام عقد نکاح باشد، موجب حق فسخ برای مرد است نه بعد از آن مگر دو عیب جنون و عنن که استثناء شد. در همین پیوند پست های اثر جنون زوج در وکالت زوجه در طلاق در ضمن عقد نکاح و نیز طلاق زوجه به علت بیماری پارانوئید زوج را مطالعه نمایید.
    ماده 1133 ق.م.: این ماده بر مبنای قاعده فقهی “الطلاق بيد من اخذ بالساق” تدوین شد. براین اساس، مرد اختيار دارد هر وقت که بخواهد زوجه‌اش را طلاق دهد و مخالفت و عدم رضايت زوجه موثر در مقام نیست اما در عین حال باید برخی تشریفات قانونی رعایت شود تا مرد از این حق سوءاستفاده نکند و مثلاً اگر بعد از مدتی از زن خوشش نیامد، نتواند وی را طلاق دهد. پیشنهاد می کنم که قانون حمایت خانواده مصوب ۱ اسفند ۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی و همچنین آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ رئیس قوه قضاییه آن و کتب حقوق خانواده استاتید حقوق را جهت ارتقاء دانش خود مطالعه نمایید.

  7. علی نیم‌رخ
    علی

    ممنون جناب مرادی
    شرمنده فرمودین
    اگر که امکانش باشه و حمل بر پر رویی نشه یه سؤالات دیگه هم در ادامه داشتم در راستای پاسخ هایی که مرحمت فرمودین
    در رابطه با توضیحی که پیرامون ماده 1108 دادین : آیا در ماده ای از قانون مدنی پیرامون تمکین تعریف و یا توضیح مشخصی ذکر شده که در صورت لزوم و به هنگام شکایت و دادخواست طلاق طرفین نتونن تفسیر به رأی داشته باشن ؟

    در رابطه با توضیح پیرامون مواد 1124 و 1125 : پس مرد با به وجود آمدن نقص، بیماری(مث عدم باروری که عملاً بعد از عقد می تواند آشکار شود نه قبل از آن) و یا جنون حق ارائه دادخواست طلاق ندارد ؟

    دررابطه با توضیحتون در رابطه با ماده 1133 : در رابطه با وکات مطلقه زوج به زوجه چطور ؟ آیا زوجه هم باید مراحل و تشریفات را طی کند یا اینکه به راحتی می تواند اقدام به طلاق کند و آن را به انجام برساند ؟

    بازهم ممنون
    خیلی لطف فرمودین

  8. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    لطفاً با مراجعه به کتب ذکرشده در پرسش قبل شما، پاسخ‌ها را مطالعه نمایید.

  9. احمد نیم‌رخ
    احمد

    سلام،
    یک سؤالی که پیش می آید این است که این حقوقی که در قانون در اختیار مرد گذاشته شده و حالا همانطور که شما هم گفتید «تمام نزاع بر سر تحدید حدود اختیارات مطلق مرد است»، بر چه اساسی در قانون گنجانده شده است؟ آیا مبنای شرعی مطلق (یعنی فقط بر مبنای سنت) داشته است؟ ترکیبی از مبانی شرعی و نیازهای زمان تصویب این قوانین بوده است؟ یا صرفاً به صلاحدید قانون گذاران وقت بوده است (که البته این یکی بعید است)؟ اگر چنین حقوقی بر مبنای شرع و تشخیص قانونگذاران اعطا شده است، چرا اینقدر تلاش می شود که نقض شوند؟ اگر احساس می شود که این قوانین دیگر به درد امروز جامعه نمی خورد، خب اصلا حذفشان کنند و خیال همه را راحت (البته می دانم که تغییر این نوع قوانین به همین راحتی نیست!) آیا همین نوع تحدید خودش تبدیل به تهدیدی علیه بنیان خانواده در سال های اخیر نشده است؟ آیا یکی از دلایل افزایش پیوسته میزان طلاق حذف این دست حقوق مرد و اعطای آنها به زن نمی تواند باشد؟
    [ببخشید که در ظاهر خیلی سؤال پرسیدم. حتما متوجه هستید که اصل سؤالم در واقع یک مطلب است.]

  10. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود بر شما
    درج شروط تحدیدکننده برای حفظ حقوق و منافع زن و جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی برخی مردان صورت گرفت.
    به نظر نمی رسد که خاستگاه این شروط، ریشه شرعی داشته باشد، بلکه بیشتر معلول ضرورت های جامعه آن زمان و امروزی است.
    قدما گفته اند: “قانون بد، بهتر از بی قانونی است.” بنابراین حذف یکباره آن را کسی تجویز نمی کند بلکه باید بازنگری و روزآمد شود.
    طلاق علل زیادی دارد که عوامل اقتصادی، اخلاقی، عدم تفاهم زوجین و … از عمدترین آن‌هاست و بعید است این شروط موجب آن شده باشد.

  11. همیلا نیم‌رخ
    همیلا

    سلام آقای مرادی
    طبق قانون برای حق تحصیل زوجه باید در سند ازدواج ذکر بشه
    چون همه حق ها رو به زوجه دادن ولی حق تحصیل و حق سکونت داخل سندازدواج که بهشون دادن،ذکر نشده.
    سند ازدواج که در اختیار محضر هست کفایت میکنه یا باید در سند ازدواج که بهشون دادن هم ذکر میشد؟
    ممنون

  12. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    با توجه به ماده 1119 قانون مدنی، طرفین می‌توانند هر نوع شرطی که مخالف ذات عقد نکاح نباشد، در ضمن این عقد یا هر عقد لازم دیگری درج نمایند. مثلاً شما می توانید در هنگام خرید خودروی همسرتان، حق تحصیل خود را شرط کنید. بنابراین الزامی در این که شرط مورد نظر زوجین باید در سند ازدواج درج شده تا اعتبار یابد، نیست.

    اگر هریک از زوجین، هر کدام از شروطی که در دفترچه ازدواج قید شده را امضاء نکند، این امر به منزله عدم پذیرش آن شرط توسط همان طرف عقد بوده و در نتیجه تعهدی به اجرای آن شرط ندارد اما این امر مانع از آن نخواهد شد که هریک بتوانند بعد از نکاح، طی سند مستقلی، هریک از این شروط یا شروط دیگر را قبول نماید.
    سند رسمی ازدواج تنظیمی بیان شده در سئوال، در حقیقت اصل سند رسمی ازدواجی است که در تبصره ماده 21 قانون حمایت خانواده بدان اشاره شده است که دفترچه‌های ازدواج در ید هر یک از زوجین، خلاصه ای از آن سند است. بنابراین اگر یکی از شروط این دفترچه امضاء نشده باشد، احتمالاً در سند رسمی ازدواج هم قید نشده است.

    دو شرط “حق تحصیل و سکونت” موضوع سئوال، جزء شروط نمونه مندرج در دفترچه‌های ازدواج نیست، پس اگر طرفین این دو شرط را در سند رسمی ادواج  که سردفتر ازدواج مطابق ماده فوق تنظیم می‌کند، درج نمایند، معتبر و لازم‌الاجراء بوده و الزامی به درج آن در دفترچه های ازدواج نیست.

  13. همیلا نیم‌رخ
    همیلا

    سپاس بابت پاسخ آقای مرادی

  14. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام و تشکر از روحیه قدرشناسی شما.

  15. همیلا نیم‌رخ
    همیلا

    سلام مجدد آقای مرادی
    در سند ازدواج حق تحصیل و سکونت ذکر نشده،اما در دفتری که دست
    محضر هست بهمون گفتن که نوشته شده،در هر صورت اگر نوشته نشده باشه،زوج الآن موافق حق تحصیل نباشه میتونه قانونی کاری انجام بدهد؟مثلا برگه ای مبنی بر این که زوجه تعهد کند که ادامه تحصیل ندهد؟با این برگه ی دست نویس و امضا شده ی هر دو خانواده میشه قانونی کاری انجام داد؟

  16. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    اگر حق تحصیل زوجه در سند رسمی ازدواج تنظیمی در دفتر رسمی ازدواج، ثبت شده باشد، کافی است که شما در قبال پرداخت مبلغ بسیار ناچیز، درخواست رونوشتی از آن سند را از سردفتر نماید تا اطمینان حاصل کنید.
    در فرضی که حق تحصیل در سند فوق قید نشده باشد، روج نیاز به هیچ اقدام قانونی خاصی ندارد، زیرا همین که زوجه را منع از تحصیل کند ولی وی به آن عمل نکند، این تمرد از مصادیق عدم تمکین به معنای عام محسوب می گردد که خوب آثار منفی خاص خود را برای زوجه دارد.
    در مورد برگه دست نویس امضاء شده هر دو خانواده، هرچند مرجع ضمیر “این” مشخص نیست، اما اگر منظور شما همان تعهد زوجه باشد، پیشتر بیان شد که اساسا نیازی به آن نمی باشد ولی اگر هم باشد تأکیدی بر این موضوع است که زوج این حق را زوجه نداده است.

  17. علی نیم‌رخ
    علی

    با سلام ، رمز فایل را پیدا نکردم . نوشتید روی سربرگ مشخصات فایل کلیک کنید منظورتان چیه ؟ من خیلی گشتم همچین چیزی پیدا نکردم

  18. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    در قسمت انتهای نوشته پست، شما چهار سربرگ یا تب «دانلود، مشخصات فایل، راهنمای دانلود و گزارش تخلف» را مشاهده می کنید که اگر روی مشخصات فایل کلیک کنید، اطلاعات فایل از جمله رمز عبور آن را مشاهده خواهید کرد.

  19. علی نیم‌رخ
    علی

    با تشکر رمز فایل را پیدا کردم و مطالعه کردم.

    سوال بنده این است در قسمت ج از شروط ضمن عقد آمده نحوه پرداخت صداق . آیا این قسمت هم امضا کردنش اختیاری است یا اجباری؟ و اینکه مهریه عندالاستطاعه را کدام قسمت مشخص می کند. این قسمت یا اینکه جای دیگری هم ثبت خواهد شد

  20. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    1. باعث خوشحالی است که راهنمایی قبلی مفید واقع شد.

    2. در رابطه با بخش “ج-نحوه پرداخت صداق”، اگر طرفین عقد نکاح ضمن تعیین میزان مهریه، نحوه پرداخت آن را “عندالاستطاعه” که در ردیف 2 ذکرشده است، بپذیرند این شرط را مضاء کنند، اولاً این پذیرش اختیاری بوده و اجباری نیست و ثانیاً مفهوم “استطاعت” به معني آن است كه اگر زوج توان پرداخت مهريه را داشت آن را بپردازد، يعني دريافت مهريه از سوي زوجه متوقف بر استطاعت زوج باشد تا اگر زوج توان پرداخت نداشت در اجرای ماده 3 قانون نحوه محکومیت های مالی به زندان نيفتد. به عبارت دیگر، شرط عندالاستطاعه بودن پرداخت مهريه” این است که زوجه تنها در صورت اثبات توانايي مالي زوج براي پرداخت مهريه مي تواند آن را از وي مطالبه کند و پرداخت آن از سوي زوجه منوط به استطاعت مالي وی است.
    پس مسلم است که این شرط تا چه حد به نفع زوج است و احتمالاً کمتر زوجه ای حاضر به پذیرش آن می شود و عمدتاً شرط عندالامطالبه بودن را که پبش فرض قانون مدنی در ماده 1082 قانون مدنی است، را انتخاب می کند مگر این که خیلی دلباخته معشوق بوده و اعتماد و اطمینان وافری به وی به ویژه در آتی داشته و بتواند به این گفته مشهور که “وصال مدفن عشق است” خط بطلان بکشد!
    ضمناً قابل ذکر است که برابر دستورالعمل شماره 53958/34/1 مورخ 7/11/85 رئیس قوه قضاییه که ناظر بر قيد عندالاستطاعه بودن زوج در نحوه پرداخت مهريه و توافق و امضاء زوجين در موقع اجراء عقد و ثبت واقعه ازدواج است، دفاتر رسمي ثبت ازدواج باید شرط عندالاستطاعه و عندالمطالبه بودن مهريه را هنگام ثبت ازدواج به طور كامل به زوجين تفهيم كنند.
    بنابه مراتب، نحوه پرداخت مهریه با پذیرش یا عدم یکی از دو شرط اول و دوم مشخص می شود که نوع پرداخت عندالمطالبه است یا عندالاستطاعه.

     

  21. علی نیم‌رخ
    علی

    آقای مرادی خیلی تشکر از لطف شما ، باورم نمی شد که در فاصله کوتاه پاسخ سوالم را دریافت کنم. احسنت و خدا قوت.

  22. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود بر شما و تشکر از روحیه قدرشناسی‌تان

  23. علی نیم‌رخ
    علی

    جناب مرادی درود بر شما. تشکر از پاسخ های ارزنده و کامل و سریع شما که بنده را به وجد آورده است تا سوالات بیشتری از حضور شما مطرح کنم . شایان ذکر است بنده در شرف محضر رفتن می باشم که احتیاج وافری به این اطلاعات ارزنده شما دارم. و از شما کمال تشکر را دارم.

    ما بر سر 114 سکه توافق کرده ایم. میخاهم کل آن را عند الاستطاعه کنم ، با این توضیح یعنی در صفحه 15 عقد نامه قسمت ج و ردیف اول نباید هیچ چیز بنویسیم . و در ردیف دوم باید 114 سکه نوشته شود . اگر درست گفتم لطفا تایید و اگر اشتباه گفته ام لطفا تصحیح بفرمایید. ضمنا در صفحه پنجم که صداق را باید مشخص کرد آیا باید بنویسند 114 سکه عند الاستطاعه یا نیاز به نوشتن قید عند الاستطاعه نمی باشد؟

  24. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    خواهش می کنم، باعث خوشحالی است که پاسخ برای شما مفید بوده است. در حد بضاعت از پاسخ به سئوالات شما و دیگر کاربران مضایقه نخواهم کرد.
    در دفترچه های ازدواج، در قسمت مربوط به شرط عندالاستطاعه، میزان مهریه را 114 سکه بهار آزادی (با تعیین نوع از جهت تمام بهار، نیم بهار و طرح قدیم یا جدید) نوشته شود و زیر آن را شما و همسر آینده تان امضاء کنید. همچنین بسیار دقت کنید که در سند رسمی ازدواج در دفتر اسناد رسمی و یا اگر عاقد آن دفتر را به همراه خود در مجلس عقد می آورد، نوشته شده باشد که میزان مهریه 114 سکه بهار آزادی و عندالاستطاعه است و بعد امضاء کنید.

  25. علی نیم‌رخ
    علی

    سوال دیگری نیز دارم . خانواده دختر از من خواسته اند به عنوان شیربها 5 قلم جنس شامل یخچال و … ، از جهیزیه را تهیه کنم ، آیا این در عقدنامه نوشته می شود؟ آیا جایی ثبت رسمی خواهد شد؟ اگر نوشته می شود به نفع داماد است یا به ضرر داماد؟ چون محضر دار یکی از فامیل های عروس است برای همین من یک مقدار می ترسم به نفع او بخواهند کار بکنند . که البته من مخالفت شدید با رفتن به آن محضر را کرده ام ولی این اطلاعات باعث می شود حداقل اگر در آن محضر هم رفتیم زیر بار حرف زور نروم ، انسان عاقل اختیار امضا کردن دارد ، بزور که از من نمی توانند امضا بگیرند

  26. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    وقتی پنج قلم کالاها را خریداری کردید، در دفترچه ازدواج ، در قسمت “سایر شرایط”، مشخصات کامل آن ها را بنویسید یا این که، می توانید سیاهه آن را بطور جداگانه نیز تهیه کنید و زیر آن را زوجین، والدین طرفین و چند شاهد از طرفین امضاء کنند. این سند در کنار فاکتورهای خرید کالاها دلیل مالکیت شما بر کالاهاست که در صورت نیاز می توانید از آن استفاده کنید.
    ضمناً اگر با آگاهی کامل، شروط مورد نظر را انتخاب و امضاء کنید، نباید نگران این باشید که سردفتر رسمی ازدواج آشنای آنان باشد یا خیر؟ مهم این است که در اوج احساسات آن زمان عقد، بتوانید عاقلانه تصمیم بگیرید و تابع احساس نشوید.

  27. علی نیم‌رخ
    علی

    سوال دیگری نیز دارم . خانواده عروس گفته اند دفتری دارند که میزان مهریه و شیربها که شامل همان 5 قلم جنس می باشد را می نویسند ، آیا این نوشته ارزش قانونی دارد و امضای آن به ضرر من تمام خواهد شد یا مشکلی نخواهد داشت.

    سوال بعدی نیز این است که گفته اند برای جهیزیه هم سیاهه از داماد می گیرند که مطلقا من زیر بار همچین چیزی نرفته و نخواهم رفت ، ولی میخواهم بدانم تبعات امضای سیاهه چه می تواند باشد؟ آیا هر زمان خواستند می توانند بیایند و جهیزیه را با خود ببرند ؟ مثلا 20 سال دیگر که این اجناس از بین رفته است تکلیف چیست؟ همسایه ای داشتیم که سر این مساله بر داماد فشاری آوردند که به گریه افتاده بود ، گفته بودند که همان مارک و همان جنس از وسایل را به صورت نو باید تهیه کنی و آن بنده خدا هم در بازار آن وسایل که مربوط به گذشته بود را پیدا نمی کرد. لطفا کمی بنده را روشن بفرمایید. با تشکر فراوان از صبر و حوصله شما جناب آقای مرادی در پاسخ گویی به سوالات

  28. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    پاسخ سئوال اول- هرچند نیازی به ذکر مهریه نیست زیرا در سند ازدواج رسمی تنظیمی در دفتر رسمی ازدواج و نیز در دفترچه ازدواج درج می شود ولی اگر آنان اصرار دارند منع قانونی ندارد. در مورد پنج قلم کالا، در سئوال قبل شرح دادم ولی اگر آنان نیز اصرار بر آن دارند، مشکلی نیست ولی بهتز است که در دو نسخه تهیه شود تا پس از امضاء به شرحی که در پاسخ قبلی بیان شد، یک نسخه از آن را به شما بدهند. ارزش قانونی این نوع سیاهه در حد یک سند عادی و برای اثبات مالکیت شما بر کالاست.
    پاسخ سئوال دوم- تهیه سیاهه جهیزیه از رسوم متعارف در برخی از مناطق کشور ایران است تا مشخص شود که مالکیت این کالاها متعلق به زوجه است که به خانه زوج می آورد. امضاء آن نه تنها مشکلی ندارد بلکه وقتی طرف درخواست می‌کند، باید امضاء کنید. نباید نگران از بین رفتن جهاز باشید، زیرا تمامی جهازی که زوجه به خانه زوج می آورد، امانت در ید زوج است. اگر بدون تعدی و تفریط او از بین برود، مسئولیتی ندارد. پس پافشاری شما در عدم امضاء سیاهه بی مورد است و تنها باعث ذهنیت منفی خانواده زوجه به شما آن هم در اوایل شکل گیری ازدواج خواهد شد که زمان بسیار حساسی است و باید مراقب تمامی رفتارهای خود باشید.

  29. علی نیم‌رخ
    علی

    سوال دیگری نیز دارم که آیا پس از عقد پدر دختر می تواند مانع از بردن او به خانه داماد شود؟ می گویند تا زمان عروسی باید در خانه پدرش بماند. ما گفته ایم عروسی نداریم ، بجای آن سفر زیارتی خواهیم رفت ، هرچند این موضوع را پذیرفته اند که عروسی نباشد و سفر زیارتی باشد ولی اصرار دارند که تا 6 ماه نمی توانی دختر را با خود ببری . من روی این موضوع شک کرده ام ، آمدیم و من عقد کردم 114 سکه هم مهریه کردم ، دختر را که بمن ندادن ببرم ، بعد از 6 ماه آمدیم باز هم نزاشتند ، آن موقع گفتند عروسی بگیر ، یا فلان جا خانه بگیر ، یا هر شرط و شروطی خواستند گذاشتند یا هر بهانه ای بگیرند که نگذارند من دختر را ببرم . آن موقع تکلیف چیست ؟ آش نخورده و دهن سوخته باید هم 114 سکه بدهم هم به عنوان فردی که یکبار ازدواج کرده شناخته شوم ؟ یعنی هم مال دنیا را از دست بدهم هم اعتبار خود را برای ازدواج بعدی. لطفا راهنمایی بفرمایید. البته روی این مساله هم گفته ام این را هم نمی پذیرم ، پس از عقد اختیار همسر خود را دارم و او را به منزل می برم که بر سر این موضوع مورد اختلاف است

  30. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    حکم قانون با آنچه در عرف مرسوم است کمی متفاوت است. مطابق قانون، همین که صیغه عقد نکاح خوانده شد و سند رسمی ازدواج امضاء شد، شما و همسرتان زن و شوهر بوده و می توانید وی را به خانه خود ببرید و اگر امتناع کند، می توانید با دادخواست تمکین و اخذ حکم وی را وادار به این کار کنید و نیازی به اجازه پدرش نیست و اگر هم همسر شما امتناع کند، حق نفقه نخواهد داشت. اما در عرف چنین است که بعد از صیغه عقد، مدت زمانی معینی تا زمان عروسی تعیین و در این فاصله زمانی دختر در خانه پدرش می ماند و خروج او با زوج با اجازه پدر است که البته محاسنی نیز دارد. از جمله این که اگر طرفین با شناخت قبلی ازدواج نکرده باشند و در این مدت زمان، همدیگر را بیشتر بشناسند و به این نتیجه برسند که بدرد زندگی مشترک هم نمی خورد، می توانند به صورت توافقی طلاق بگیرند که بهتر از شروع زندگی مشترک و فرزند دار شدن و جدایی و مشکلات بعدی است.
    در این خصوص پیشنهاد می شود که تمامی شروط مورد نظر از جمله این که عروسی ندارید و به جای آن زیارت خواهید رفت، محل زندگی و …را مکتوب کنید، زوجین، والدین هریک و شهود امضاء کنند و اگر شد، ضمانت اجراء هم برای آن تعیین نماید.
    به نظر می رسد که خانواده زوجه بسیار منطقی دارند با شما برخورد می کنند، سعی کنید شما نیز با منظق بیشتری به آنان پاسخ دهدید.

  31. علی نیم‌رخ
    علی

    جناب مرادی تشکر از پاسخگویی های با صبر و حوصله شما

    در پاسخی که فرمودین : در عرف چنین است که بعد از صیغه عقد، مدت زمانی معینی تا زمان عروسی تعیین و در این فاصله زمانی دختر در خانه پدرش می ماند و خروج او با زوج با اجازه پدر است در این خصوص پیشنهاد می شود که تمامی شروط مورد نظر از جمله این که عروسی ندارید و به جای آن زیارت خواهید رفت، محل زندگی و …را مکتوب کنید، زوجین، والدین هریک و شهود امضاء کنند و اگر شد، ضمانت اجراء هم برای آن تعیین نماید.

    ترس بنده از این است که عقد انجام بشود ، مهریه هم تعیین گردد ، با فرض اینکه شما می فرمایید این مسائل مثل نبودن عروسی و سفر زیارتی و … مکتوب گردد ، اما بعدا پدر زوجه زیر حرف خود بزند ، به این صورت که حالا باید عروسی بگیری تا بزاریم دختر را ببری ، یا حتی بگوید اینطور عروسی یی باید بگیری! یا بگوید محل زندگی اینگونه باشد و …. ، منظورم این است که میترسم بخاهند الان عقد کنیم بعد از عقد شروع کنند خواسته های خود را به من تحمیل کردن. نظر شما به چه صورت است ؟ علاوه بر موارد قانونی به لحاظ تجربه ای که در این سالها داشتید و به عنوان برادر بزرگتر بنده را نیز راهنمایی بفرمایید . فرض کنید پسر یا برادر خودتان در چنین شرایطی باشد چه میکنید. با تشکر از راهنمایی های شما

  32. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام و تشکر از حسن نظر شما.
    بنده پیشنهادهای ممکن و همچنین راهکارهای قانونی را در پاسخ به پرسش اخیر شما بیان کردم و غیر از آن توصیه حقوقی دیگری ندارم.
    اگر به خانواده طرف انتخابی، اعتماد چندانی ندارید یا قراین و امارات مؤید بی اعتمادی در آن‌ها سراغ دارید، بهتر است تمام مسائل را مجدداً بررسی کنید. ضمناً توجه داشته باشید که هر ازددواجی ریسک های احتمالی در پی خواهد داشت.

  33. علی نیم‌رخ
    علی

    با سلام و تشکر از پاسخگویی جناب مرادی

    نوشتن شیربها در عقد نامه یا سیاهه به نفع داماد است؟ در صورت بروز اختلاف و طلاق آیا داماد می تواند شیربها را از خانواده عروس مطالبه نماید ؟ (لطفا با این دو فرض پاسخ دهید 1.با فرض اینکه شیربها به صورت نقدی به خانواده عروس داده شده باشد 2. با فرض اینکه به صورت 5 قلم جنس از سوی داماد تهیه و در منزل خود گذاشته شده باشد )

  34. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    شیربهاء، پرداخت بلاعوض مبلغی وجه به خانواده عروس جهت مساعدت در تهیه جهاز عروس برای زندگی زناشویی آتی است. مسلم است که نوشتن آن در اسناد ذکرشده بهتر است، زیرا مثبت آن است، اما اعم از این به صورت نقدی یا غیرنقدی باشد، امکان مطالبه آن در صورت طلاق وجود ندارد، زیرا نوعی هبه از طرف داماد به خانواده عروس محسوب می شود.
    اگر رابطه طرفین از نوع نامزدی به مفهوم قانونی و نه عرفی باشد، امکان استرداد شیربهاء وجود دارد. مطابق ماده 1035 قانون مدنی نامزدی از نظر قانوني مدنی، وعده ازداواج بوده و تکليفي از جهت ايجاد علقه زوجيت برای بعد بوجود نمي آورد ولی در عرف، فاصله زمانی بعد از عقد و قبل از عروسی را گویند که از نظر قانون مدنی عقد نکاح منعقد شده و طرفین، زوج و زوجه به مفهوم قانونی محسوب می شوند نه نامزد که بتوانند به راحتی آن را برهم زنند.
    پنج قلم کالایی که تهیه می کنید، مالکیت آن متعلق به شماست درست مانند جهازی که عروس به خانه شما می آورد که مال اوست و با شیربهاء قابل مقایسه نیست.

  35. علی نیم‌رخ
    علی

    بسیار متشکر

    ایا بخشیدن مهریه از سوی زوجه بدون اطلاع پدر امکان پذیر می باشد؟ خانواده زوجه بر مهریه 400 سکه اصرار و پافشاری دارند که البته مورد پذیرش بنده قرار نگرفته است و در این مورد هنوز جای اختلاف است. زوجه وعده این را داده که پس از انجام عقد آن را به صورت قانونی و در دفترخانه خواهد بخشید. صحت گفتار زوجه تا حدودی مورد قبول بنده است ، لکن شنیده ام برای بخشش مهریه نیاز به وجود شاهد است که یکی از آن شاهد ها باید پدر زوج باشد. آیا همچین چیزی صحت دارد و آیا زوجه بدون اطلاع پدرش پس از عقد می تواند مهریه خود را ببخشد یا نه؟ اگر چنین چیزی امکان پذیر است آیا بعدا پدر زوجه یا خود زوجه ( فرضا 10 سال دیگر) نسبت به بخشش مهریه مورد نظر مدعی شود ؟ ( مثلا بگویند تحت فشار زوج چنین کاری انجام گرفته است )

    با تشکر

  36. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    اگر بخشش مهریه که در حقوق به آن هبه (ماده 795 الی 807 قانون مدنی) گفته می شود، به موجب سند رسمی تنظیمی در یکی از دفاتر اسناد رسمی صورت گرفته باشد، نه تنها فاقد اشکال قانونی بوده بلکه معتبرین نوع آن است.
    مطابق قانون زوجه برای اقدام به چنین عمل حقوقی، نیاز به اجازه پدرش ندارد و همچنین ضرورتی به حضور شهود نیست ولی تنها برخی از سردفترتان اسناد رسمی از باب احتیاط و جهت این که زوجه در اوایل زندگی کم تجربه و شاید دستخوش احساسات شده باشد، آن را موکول به حضور پدرش یا شهودی می کنند.
    اصولاً این نوع اسناد در قالب اقرارنامه، ابراء (ماده 289 قانون مدنی) و یا صلحنامه (مواد 752 الی770 قانون مدنی) تنظیم می شود.
    اختلاف بعدی زوجین یا اختلاف زوج با خانواده زوجه اثری در آن ندارد، زیرا آنچه تنظیم می شود سند رسمی است که قابل انکار و تردید بعدی هم نیست.

  37. بهاره نیم‌رخ
    بهاره

    سلام خسته نباشید .من قرار ازدواج با اقایی رو دارم که ایشون میگن روز عقد هیچ کدوم از شروط عقدنامه رو امضا نمیکنن و فقط حق کار و مسکن و تحصیل رو میدن .به نظر شما ازدواج با همچین فردی عقلانیه؟

  38. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    نمی توان به صرف عدم پذیرش شروط ضمن سند نکاحیه (که به طریق دیگری زوجه می تواند به نتایجی تقریبی آنها برسد)، نسبت به منطقی یا غیرمنطقی بوده یک ازدواج اعلام نظر صریح نمودف اما پاسخ به پرسش هایی مانند این که آیا طرف بلوغ ازدواج دارد، دلایل منطقی و اعتذار وی در عدم پذیرش شروطف ناشی از عدم اطمینان به خود در پای بندی به مفاد آن شروط است، نگرش و جهان‌بینی او به ازدواج چیه و بقول قدیمی ها، مرد زندگی هست یا خیر، می تواند در این قضاوت ما را یاری کند.

  39. علی نیم‌رخ
    علی

    با سلام

    آیا مردی که نیازهای جاری زندگی ( خورد و خوارک و پوشاک و هزینه های متعارف) را برای همسرش برآورده می کند، به زوجه چیزی به عنوان نفقه تعلق خواهد گرفت ؟ آیا ممکن است مثلا پس از 10 سال زوجه بابت عدم دریافت نفقه شکایت کند و بابت آن 10 سال زوج را محکوم نماید؟

    سوال دوم اینکه آیا بابت کارکردن در منزل شوهر می تواند طرح دعوی کند و اجرت المثل کارکردن خود را مطالبه نماید؟

  40. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    نفقه عبارت است از همه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن از قبيل مسکن، خوراک، پوشاک، مسکن، اثاث خانه، خدمات بهداشتي و درماني و خادم در صورت عادت يا احتياج به واسطه نقصان يا مرض است. مواردی که شما در سئوال بیان کردید هم مصادیقی از نفقه است. به موجب ماده 1106 قانون مدني نفقه زوجه بر عهده زوج است.
    اگر زوج نفقه همسرش را بپردازید، دیگر زوجه حق طرح دعوای اعم از کیفری یا حقوقی را ندارد اما اگر نپردازد، زوجه می تواند نسبت به نفقه جاری و حتی گذشته خود نیز شکایت کیفری یا حقوقی نماید. برای اطلاعات بیشتر پست “آیا محکومیت حقوقی زوج به ترک نفقه گذشته زوجه، موجب محکومیت کیفری زوج است؟ را مطالعه نمایید.

  41. محمد نیم‌رخ
    محمد

    سلام
    عالی بود دستتون درد نکنه. سایتتون هم بسیار زیباست.

  42. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود
    ممنون از حسن نظر و لطف شما.

  43. Ayda نیم‌رخ
    Ayda

    با سلام و احترام
    در سند ازدواج علت دادن اختیارات مطلق به مرد چیست؟ (اعم از علت شرعی یا قانونی)
    شرط طلاق چگونه می تواند به دوام زندگی مشترک کمک کند؟

  44. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    خاستگاه طلاق مطلق مرد در ماده 133 قانون مدنی به قاعده مشهور فقهی «الطَّلاق بید من اخذ بالساق” بر می گردد. قانون مدنی ایران به استثنای برخی مواد، متأثر از فقه اسلامی و عمدتاً مبتنی بر قول مشهور فقهاء امامیه است. در ضمن شروط مندرج در سند ازدواج، حق طلاق مطلق مرد محدود و در مواردی به زن واگذار شد.
    زندگی زناشویی سرشار از فراز و نشیب است که گاهی غیرقابل تحمل می‌شود و اینجاست که طلاق موجب رهایی زوحین از بندی می شود که شاید ادامه آن می توانست صدمات جبران ناپذیری به آنان و فرزندان مشترک شان واردنماید. شاید بتوان، ترس طرفین از جدایی و از دست دادن معشوق را موجب دوام آن نیز دانست.

  45. mohammad60 نیم‌رخ
    mohammad60

    سلام
    وقت بخیر
    آیا شروط عقد را که قبلا قبول شده را می‌توان بعدا تغییر داد؟ وبه چه طریقی؟
    مانند تقسیم اموال بعد از جدایی…..
    ممنون از شما

  46. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    بطور کلی، شرطی که ضمن عقد می شود، تا زمانی که عقد بواسطه اقاله یا فسخ به هم نخورد، معتیر و لازم الوفا است که نکاح هم از امر مستثنی نیست. مشروطه علیه (کسی که شرط به ضرر او صورت گرفته)، بطور یکجانبه حق تغییر شرط را ندارد زیرا این امر به زیان مشروطه (طرفی که شرط به نفع او می باشد) خواهدبود اما مشروط له می تواند از عمل به شرط صرف نظر و آن را اسقاط کند و تنها شرط نتیجه قابل اسقاط نیست.براین اساس، مشروط علیه نمی توند راساً شرط را تغییر دهد مگر به تراضی طرفین شرط.

  47. حسين محب رضايي نیم‌رخ
    حسين محب رضايي

    سلام ،جناب آقاي مرادي. همسر بنده با حضور در دفتر اسناد رسمي ب طي اقرار نامه تعداد ١٠٠ سكه از ١١٠ سكه مهريه را بذل كرده و در مقابل بنده هم طي اقرار نامه ديگري حق طلاق را به ايشان دادم ، حال مدعي است كه او مهريه را هبه كرده و در خواست تامين خواسته ١١٠ مهريه را نموده است كه قاضي محترم قرار تامين ١٠٠ سكه را رد و براي ده سكه قرار تامين صادر نموده است ولي وكيل وي مصرر است كه راي به نفع آنان بايد صادر شود چون بنده بابت ده سكه يک خودرو براي ايشان خريدم، جلسه قسم اتيان را گذاشته اند. نظر شما در اين خصوص چگونه است، لازم به توضيح در صفحه توضيحات سند رسمس ازدواج ابراء ١٠٠ سكه تاكيد شده است.

  48. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود بر شما آقای رضایی

    از آنجایی که سئوال شما ناظر به دو عمل حقوقی «هبه» و «ابراء» است که احکام هریک متفاوت می‌باشد، پاسخ نیز در دو فراز بیان می‌شود:

    الف- هبه مهریه

    هبه عقدی است که، علی الاصول به صورت رایگان و غیرمعوض واقع می شود ولی این امکان وجود دارد تا آن را به صورت معوض هم منقعد ساخت. (مواد 795 و 801 قانون مدنی)

    در صورتی که هبه غیرمعوض باشد، تا زمانی که عین موهوبه (اصل مال هبه شده) باقی است، امکان رجوع برای واهب (هبه کننده) از مالی که هبه کرده وجود دارد مگر این که این هبه مشمول یکی از موارد بیان شده در ماده 803 قانون مزبور باشد.

    بنابراین، اگر زوجه مهریه را به زوج هبه کند، تحت شرایطی می تواند از این آن برگردد و مهریه خود را مطالبه کند، مگر این که هبه وی به صورت معوض صورت گرفته باشد. براین اساس، اگر اعطای حق طلاق شما به همسرتان به عنوان عوض هبه 100 سکه بوده باشد، ایشان حق رجوع ندارد مشروط به این که بتوانید ارتباط دو اقرارنامه را ثابت کنید.

    ب- ابراء مهریه

    ابراء که نوعی ایقاع (انجام عمل حقوقی یکجانبه) است، برابر ماده 289 قانون مدنی، همان صرف نظر کردن طلبکار از حق مطالبه طلب خود است که به موجب بند 3 ماده 264 قانون مدنی، از اسباب سقوط  تعهدات محسوب می شود یعنی مانند آن است که مدیون دین خود را به داین پرداخته  باشد. در نتیجه، طلبکار دیگر حق مطالبه طلب را از مدیون ندارد. بر این مبنا، اگر به نحوی که در سئوال بیان شده، در قسمت توضیحات ابراء همسر شما در یک صد سکه قید شده است، ایشان تحت هیچ شرایطی حق مطالبه آن را از شما ندارد.

    در جلسه دادگاه کافی است که شما بتوانید هر یک از موارد بیان شده را ثابت کنید تا دعوی همسر شما محکوم به بی‌حقی شود.

  49. yekta نیم‌رخ
    yekta

    سلام و احترام خدمت جناب اقاي مرادي

    برادره من حدود ١٢ سال از زندگي مشتركشون ميگذره كه به خاطره مشكلاتي ، نزديك به ٣ سال كه درخواست طلاق دادن اما در كمال تعجب كه هميشه ميگن حق طلاق با مرد هست، الان ٣ ساله برادرم نتونسته از زنش جدا شه!! درحالي كه مهريه خانمش رو كامل پرداخت كرده و رسيد محضري هم دارن، ميخواستم بپرسم هنگام عقد چه اتفاقي در ثبت سند ازدواج افتاده كه حق طلاق از برادرم سلب شده و با اينكه الان باهم زندگي نميكنن( عدم تمكين از جانب خانم) و مهريه هم پرداخت شده، چطور ممكنه كه بازم طلاق انجام نميشه؟؟

  50. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود بر شما

    هرچند مطابق ماده 1133 قانون مدنی، حق طلاق با مرد است، اما به موجب تبصره الحاقی به این ماده، در مواردی زن نیز حق طلاق دارد. در هریک از این دو مورد، تشریفات قانونی لازم برای طلاق باید رعایت شود که گاهی زمان‌بر خواهد بود، به همین جهت به زوجینی که قصد جدایی دارند، توصیه اکید می شود که بهتر است به صورت توافقی از هم جدا شوند تا در زمان کوتاه تری طلاق صورت گیرد.

    برابر ماده 1082 قانون مزبور، زوجه به مجرد عقد، مالک نصف مهر به طور مستقر و نصف دیگر به طور متزلزل می شود که حق دارد نصف مستقر را بلافاصله از زوج مطالبه کند اما اصولاً این امر صورت نمی گیرد و موکول به طلاق می شود ولی این امر نباید موجب این تصور نادرست شود که پرداخت مهریه تنها همزمان یا بعد از طلاق صورت می گیرد. بنابراین حق مطالبه و پرداخت مهریه ارتباطی با طلاق ندارد.

    به حکم ماده 959 قانون مدنی، هیچ کس نمی تواند بطور کلی حق تمتتع  و یا حق استیای حقوق مدنی را از خود سلب کند، زیرا اگر حقوق مدنی را از شخص بگیرند او دچار فوت مدنی شده و تبدیل به شئیی می شود. به همین چهت در خصوص سلب دائم حق طلاق از زوج، اختلاف نظر حقوقی وجود دارد که اساساً چنین شرطی صحیح یا خیر، ولی اکثریت نظر دارند که زوج نمی تواند برای همیشه این حق را از خود سلب کند اما برای مدت موقت میسر است.

  51. yekta نیم‌رخ
    yekta

    خيلي ممنون از توضيحتون، اما ميخوام بدونم الان كه تقريبا ٣سال هست كه برادرم و زنش باهم زندگي نميكنند و عدم تمكين خانم ثابت و به دادگاه ارائه شده، اما خانم راضي به جدايي نميشه ( فقط به خاطر لجبازي و آزار برادرم هست وگرنه واقعا قصد زندگي نداره) ، آقاي مرادي روي اين پرونده دو تا وكيل دارن كار ميكنن الان بعد از ٢سال حكم طلاق رو نميدن! چرا؟ يعني بايد چه چيزي ارائه شه به قاضي كه ايشون حكم طلاق بدن؟ ايا اثبات عدم تمكين و پرداخت كامل مهريه كافي نيست؟ به نظر شما چه چيزي لازمه ؟ برادر من بايد چه كاركنه ؟

  52. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    خواهش می کنم.
    بدون اطلاع از محتویات پرونده، امکان اعلام نظر ماهیتی وجود ندارد اما به عنوان یک قاعده کلی باید گفت، اگر دعوی بطور صحیح طرح شده و دلایل اثباتی لازم هم ارائه شده باشد، دلیل خاصی ندارد که منجر به نتیجه مثبت نشود. ضمن این که صرف دخالت وکیل در پرونده دلیل بر صدور حکم به نفع موکل نیست.

  53. مهرجو نیم‌رخ
    مهرجو

    با سلام و احترام
    بنده سوالی در مورد نحوه پرداخت صداق یعنی بند ج دارم. آیا می توان مبلغی را با شرط عندالمطالبه و مبلغ دیگری را با شرط عندالاستطاعه ذکر نمود؟
    یعنی به طور مثال به تعداد 14 سکه تمام بهار آزادی با شرط عندالمطالبه و 100 سکه تمام یهار آزادی با شرط عندالاستطاعه در عقدنامه ثبت گردد.
    سوال دیگری در خصوص شرایط ضمن عقد دارم. آیا شرط مالکیت اجناس و املاک خریداری شده هم می تواند جزء شروط ضمن عقد باشد؟
    یعنی املاک یا خودروهایی که در زمان زندگی مشترک خریداری خواهد شد، مطلقا به نام زوجه باشد.
    و آیا شرایط ضمن عقد در عقدنامه ای که به دست زوجین داده می شود، قید خواهد شد؟ یا نیاز به دریافت رونوشت از سند رسمی می باشد؟
    پیشاپیش از پاسخ حضرتعالی بسیار سپاسگزارم.

  54. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    پاسخ سئوالات شما به ترتیبی که مطرح کردید به شرح زیر است:
    اول- مطابق ماده 1119 قانون مدنی، طرفین عقد نکاح می توانند هر شرطی که خلاف متقضای ذات آن نباشد در ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگر بنمایند. شروطی که در سند نکاح آمده، شروط پیشنهادی شورای عالی قضایی وقت و قوه قضاییه فعلی است و زوج می تواند با امضاء ذیل هریک، آن ها را پذیرفته و خود را متعهد به اجرای آن کند. عدم امضاء وی نیز به منزله عدم پذیرش و عدم تعهد به شرط امضاء نشده است. شما می توانید در بخش نحوه پرداخت صداق (مهریه) و میزان آن برای عند المطالبه و عند الاستطاعه، با توافق زوجه هر نحو و میزانی که تمایل داشته باشید، درج کنید. همچنین می توانید در بخش سایر شروط، هر شرط دیگری که جزء شروط پیشنهادی نیامده اما می خواهید در عقد نکاح شرط شود را، درج کنید.
    دوم- در بند اول از شروط ضمن عقد نکاح، شرط تنصیف دارایی آمده است که اگر آن را امضاء کنید، شرط به نفع زوجه اعمال صورت می گیرد و شما متعهد به اجرای آن شوید. به نظر می رسد که منعی نداشته باشد تا بخواهید به جای تنصیف دارایی، مالکیت کامل کلیه اموالی که در دوران زناشویی با زوجه بدست می آورید را منتقل کنید.
    سوم- دفترچه ازدواج در دو جلد تنظیم می شود که یک جلد به زوج و جلد دیگر به زوجه داده می شود و در هر دوی آن ها، تمامی شروط مندرج است که زوجین امضاء کرده اند. اصولاً سند تنظیمی سردفتر ازدواج، حاوی مندرجات دفترچه فوق است، که در این صورت نیاز به تهیه رونوشت از سند سردفتر نیست اما اگر متضمن مطالبی اضافه بر آن باشد، تهیه رونوشت مصدق آن توصیه می شود.

  55. مهرجو نیم‌رخ
    مهرجو

    عرض سلام و تشکر از پاسخ های کارآمد حضرتعالی
    در فرمایش دوم شما “بند اول از شروط ضمن عقد نکاح” آمده است. بنده از همین نکته سوالی دارم. بندهای دیگر شروط ضمن عقد نکاح چیست؟ آیا تعریف و محدوده ای در این زمینه در قانون اساسی وجود دارد؟
    مگر به غیر از 7 شرط معروف ضمن عقد (1-تحصیل، 2-اشتغال، 3-محل سکونت، 4-حق طلاق، 5-خروج از کشور، 6-حضانت فرزندان پس از طلاق، 7-تقسیم مناصفه اموال پس از طلاق) شروط ضمن عقد دیگری در قانون تعریف شده است؟
    البته که تمام شروط ضمن عقد به درخواست و توافق زوجین مطرح شده و هر درخواست معقولی می تواند شرط ضمن عقد تلقی شود، اما بنده به دنبال دانستن تمام شروط معروف و معقولی هستم که در قانون تعریف شده هستند و به دلیل بی اطلاعی از قوانین مصوبه، سوالاتم بسیار است. از این بابت پوزش می طلبم.
    سوال دیگر بنده این است که آیا شروط ضمن عقد حتما در زمان عقد باید مطرح شده و امضا شوند یا پس از عقد هم می تواند مطرح شود؟

    سپاس بیکران

  56. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود و تشکر از قدرشناسی شما
    مقصود از شرط آن است که هر توافقی نسبت به هریک از موضوعات مربوط به نکاح را می توان در ضمن این عقد یا عقد لازم دیگر بیان نمود اما این امر مانع از آن نیست که در بعد از عقد نکاح این توافق انجام پذیرد، در این صورت دیگر شرط ضمن عقد نکاح نامیده نمی شود بلکه یک توافق جدید در خصوص مسائل مربوط به نکاح خواهد بود. قانون اساسی کشور به بیان حقوق بنیادین می پردازد و شروط نباید خلاف آن باشد.
    پیشتر نیز بیان شد که شروط تنها محدود به موارد بیان شده در سند نکاح نیست بلکه آنچه در سند آمده است، موارد پیشنهادی قوه قضاییه است. پس شما می توانید با توجه به ماده 1119 قانون مدنی، هر شرطی که خلاف مقضای ذات عقد نکاح نباشد را مورد توافق قرار دهید و محدودیتی در این زمینه وجود ندارد.

  57. yekta نیم‌رخ
    yekta

    با سلام و تشكر از اينكه علم و زمانتان را اختصاص دادين به مشاوره و كمك به ما و انشااله خدا اجرش را به شما بدهد
    جناب آقاي مرادي، پيرو سوال قبلي بنده در مورده اينكه برادرم با وجود ارائه اسناد قوي جهت طلاق از همسرش، نزديك به ٢سال هست كه قاضي مربوطه راي به جدايي نميدهد و به صورت بسيار واضح از خانواده خانم دفاع ميكنن، يعني برادرم با ارائه هر مدركي كه دادگاه خواسته بود ازش، قاضي پرونده وقتي ميبينه برادرم اون مدرك را جور كرده و اورده( مثل عدم تمكين، ازمايشات باروري و …) ، براي اينكه دوباره سنگ اندازي كنه، به خانم ميگه بريد شاهد بياريد بر عليه اين اقا!!!حالا بعد از دوسال ما تصميم داريم از اين قاضي شكايت كنيم، من سوالي دارم ، اينكه اگه شكايت ما نتيجه نده تكليف چيه؟ چون مطمئنم ايشون بدتر با برادرم لج ميكنن و اوضاع ممكنه ازين بدتر شه! آيا راهي هست كه قاضي پرونده عوض شه؟ ما بايد چه كاركنيم كه پرونده ما بره دست قاضي ديگه اي؟ كويا ايشون به هيچ چيزي توجه نميكنن و فقط دارن به نفع اون خانم ميرن جلو، شايد بگيد حق با خانم هست، خير جناب، اين خانم دو سه سال هست كه سره خونه زندگيش نيومده و تمكين نكرده، اين خانم فقط قصد اخاذي و اذيت كردن شوهرشو داره ، اي كاش يكي به دادمون برسه ديگه همه خسته شديم ازين وضع

  58. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود و سپاس از قدرشناسی شما
    اگر برادر شما قصد شکایت انتظامی علیه قاضی پرونده را دارد، باید آگاهی داشته باشد که اولاً رسیدگی به شکایت انتظامی در دادسرا و دادگاه انتظامی قضات زمان بر است. ثانیاً نتیجه شکایت انتظامی تأثیری در پرونده حاضر برادر شما دارد. ثالثاً امکان اخذ پرونده تحت رسیدگی از قاضی پرونده وجود ندارد اما خودش تحت شرایطی که جهات رد نامیده می شود، می تواند از رسیدگی امتناع نماید تا پرونده به شعبه دیگری ارجاع شود. رابعاً در امور حقوقی اصل ممنوعیت قاضی از تحصیل دلیل برای هریک از طرفین دعوی حاکم است. خامساً شکایت انتظامی را موکول به پس از اتمام نتیجه رسیدگی و صدور حکم نهایی کنید تا هم از نتایج منفی احتمالی که بیان کردید، بردار شما دور باشد و هم این که در خاتمه رسیدگی مشخص خواهد شد که آیا حقیقتاً قاضی به حق رأی داده یا خیر. سادساً پیشنهاد می شود که با یکی از وکلای مسلط به دعاوی خانوادگی مشورت کنید.

  59. مهی نیم‌رخ
    مهی

    سلام اگر مرد بخواهد مقداری از مالش را به نام زن بزند ونخواهد بعد از فوت زن ارثی به پدر زن برسد یعنی مال برگردد به خود مرد یا بچه ها چه راه حلی رو پیشنهاد میکنید که پشتوانه ی زن هم باشد در صورت بد در اومدن مرد

  60. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    اگر منظور شما از «به نام زدن» همان انتقال مالکیت مال باشد، با توجه به این که مقررات مربوط به ارث در قانون مدنی جزء قواعد آمره محسوب می شود، هیچ مورثی نمی تواند مانع ارث بردن ورثه شود، در نتیجه، زوج نمی تواند مانع ارث بردن پدر زدن خود شود. ضمناً با توجه به این که نوع و مشخصات مال در سئوال مشخص نگردید، امکان ارائه پیشنهاد خاصی میسر نمی‌باشد.

  61. احمد نیم‌رخ
    احمد

    با سلام
    در صورتی که خیانت زن ثابت شود.ایا مهریه به او تعلق میگیرد؟ و حکم جزایی زن چه می باشد؟

  62. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    مهریه ارتباطی به جرم خیانت در امانت همسر ندارد، زیرا استحقاق زن نسبت به آن عقد نکاح است و از زمان وقوع این عقد وی مالک مهر می شود و هر وقت که مطالبه کند مرد باید بپردازد.
    مجازات خیانت زن نسبت به شوهر بستگی به نوع رابطه اش با مرد نامحرم دارد. اگر در حدود رابطه نامشروع غیر از زنا باشد، بشرحی است که در ماده 637 قانون مجازات اسلامی تعزیرات بیان شده است اما در صورتی که در حد زنا باشد، یکی از حدود موضوع ماده 224 قانون مجازات اسلامی نسبت به وی اجراء می شود.

  63. yekta نیم‌رخ
    yekta

    با سلام و احترام خدمت جنابعالي
    اگر قاضي دادگاه خانواده راي نهايي خود را صادر كند، و ما بخواهيم با اعتراض به راي، تجديدنظر انجام شود، اين پروسه قانوني چقدر زمان ميبرد و اينكه آيا ممكنه در تجديدنظر راي قضات ديگه برخلاف راي صادره باشد؟؟ ايا هر سه تا قاضي تجديد نظر بايد جواب مثبت بدن يا يك نفر كافيه؟؟ روال تجديدنظر چند وقت طول ميكشه؟؟
    راي صادره جهت طلاق بوده كه با درخواست طلاق برادرم مخالفت شده البته با ارائه مستندات كافي كه متاسفانه راي به نفع ايشان صادر نشد، حالا ميخوان اعتراض بزنن كه پرونده براي تجديدنظر، چند ماه طول ميكشه كه هيات تجديدنظر راي خودشونو اعلام كنن
    من در اينترنت خوندم كه حق مسلم طلاق با مرد هست و بدون هيچ دليلي ميتونه از زنش جدا شه، پس چرا برادر من بعد از ٢سال دوندگي نتونسته راي قاضي رو بگيره؟؟ مگه مرد حق طلاق قطعي نداره؟؟ الان خانمش لج كرده راضي به جدايي نيست، قاضي پرونده هم نميدونم چه داستانيه كه با ارائه همه مدارك معتبر لازم، باز به ضرر ما راي نهايي داد، پس ما بايد چه كاركنيم؟؟ چرا به زور ميخوان سنگ بندازن تو زندگي افراد؟ الان چندساله اين زن و شوهر زيره يك سقف نيستن ، عدم تمكين خانم با مدارك ثابت شدن به دادگاه! ولي قاضي باز حكم به جداييشون نميده، وقتي باهم زيره يك سقف زندگي نميكنن و خانم سره خونه زندگيش نمياد ، و فقط دليل عدم جداييش آزار شوهرش هست، چرا قاضي اومده طرف خانم رو گرفته؟ مگه حق طلاق با مرد نيست؟؟
    الان ميخوان از قاضي شكايت كنن، به نظرتون چي ميشه؟ ممكنه نظرشون با قاضي پرونده متفاوت باشه؟؟
    ممنون

  64. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    مدت زمان رسیدگی به یک پرونده در دادگاه تجدیدنظر، به عواملی نظیر کامل بودن ترکیب اعضای شعبه، میزان و نوع پرونده های ارجاعی به آن شعبه دارد. در شرایط فعلی، اکثریت شعب با تراکم پرونده‌ها و کمبود قاضی مواجه هستند، به نحوی که ترکیب اعضای کامل آن ها ندرتاً کامل است و غالب شعب با حضور دو عضو تشکیل می شوتد.و اگر میان دو عضو شعبه اختلاف نظر باشد، عضو  سومی هم به آنان اضافه می شود و ملاک، نظر اکثریت است. بنابه دلایل ذکرشده، نمی تواند زمان خاصی را برای مدت رسیدگی به پرونده ذکر نمود.
    اگر دلایل و مستندات اعتراض تجدیدنظرخواهی به نحوی باشد که به ارکان رأی بدوی صادره ایراد وارد کند، مسلماً این رأی نقض می شود.
    در مورد سایر قسمت های سئوال شما از جمله حق طلاق مرد و تأثیر شکایت انتظامی در پرونده دادرسی، با توجه به این که پیش‌تر سئوالات را مطرح و پاسخ‌‌های لازم ارائه شد، می توانید به آن پاسخ‌ها قبلی مراجعه کنید.

  65. Alisamadian87 نیم‌رخ
    Alisamadian87

    باسلام
    ایا میتوان در شروط ضمن عقد همه چیز را توافقی اعلام کرد. مثلا حق طلاق توافقی، حق تحصیل توافقی و … به اصطلاح هیچ کس حق یک طرفه نداشته باشد؟
    ممنون

  66. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    هر شرطی، به جز آن شرطی که خلاف مقتضای ذات عقد باشد. برای توضیح بیشتر پاسخ داده شده به سئوال «همیلا» را مطالعه نمایید.

  67. Dalir نیم‌رخ
    Dalir

    سلام در نمونه عقدنامه ای که گذاشتید شروط جدید وجود نداره اون ها رو باید بنویسند یا اینکه این نمونه ای که گذاشتید قدیمیه؟

  68. yekta نیم‌رخ
    yekta

    با سلام و احترام خدمت جنابعالي

    آيا ممكن است پرونده طلاقي كه به تجديدنظر رفته ، مجددا مورد اعتراض طرف مقابل قرار گيرد و راي مجددا تغيير كند؟؟ در چه مرحله اي پرونده مختومه اعلام ميشود؟

  69. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    اگر منظور از سئوال این است که رأی صادره از مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است یا خیر، پاسخ مثبت است. مطابق بند الف ماده 368 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، رأی دادگاه تجدیدنظر در مورد طلاق قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است مگر این که یکی از موارد ذکرشده در ماده 369 قانون مزبور وجود داشته‌باشد که در این صورت قطعی خواهدبود. نقض رأی در دیون عالی کشور، بستگی به جهات و موارد فرجامخواهی دارد. علی‌الاصول رأیی که از دیوان عالی کشور صادر شود، قطعی است.

  70. yekta نیم‌رخ
    yekta

    با سلام و احترام

    اگر همسرم بخواد ملك يا ماشين به نام من كنه، به چه صورت ميشه در هنگام به نام زدن ، مشمول قانون “هبه” نشه كه بعدا قابل پس گرفتن باشه؟؟ چون همسرم خودش به من گفته به نامت ميزنم ولي هر زمان بخوام ميتونم ازت پس بگيرم چون هبه به حساب مياد !

  71. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    اگر همسر شما اصرار به انتقال مال در قالب عقد هبه داشته باشد، همانطور که در پاسخ به سئوال «حسين محب رضايي» بیان شد، پیشنهاد می شود که هبه را با شرط عوض و به صورت هبه معوض منعقد نمایید. عوض می تواند هر مالی، حتی یک شاخه گل، یک سیر نبابت، مبلغ 1000 ریال وجه نقد و غیره باشد که از سوی شما به همسرتان پرداخت می شود و این امر باید در قرارداد هم ذکر می شود. اگر همسرتان اصراری به نوع عقد ندارد، در قالب عقد صلح هم می تواند به شما منتقل کند.

  72. محمد نیم‌رخ
    محمد

    سلام
    در بند 12 سند ازدواج این مطلب امده است: «زوج همسر دیگری بدون رضايت اختيار كند يا به تشخيص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننمايد.»
    حال سوالی که پیش می آید این است که اگه زوجه تمکین نکند و حکم الزام به تمکین زوجه صادر شود و به دنبال ان زوج دادخواست ازدواج مجدد بدهد و با اجازه دادگاه اقدام به ازدواج مجدد کند، آیا باز هم این حق برای زوجه خواهد بود که استناد به همین بند وکیل در طلاق باشد و خود را مطلقه کند؟

  73. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    اگر با شرایطی که در سئوال بیان شده است، زوج ازدواج مجدد کند، زوجه دیگر نمی تواند به بند 12 از شروط ضمن عقد نکاح استناد کند اما اگر در همین فرض ازدواج مجدد بدون اجازه زوجه باشد، این امر از مصادیق عسر و حرج زوجه موضوع ماده 1130 قانون مدنی محسوب می شود و توجیهی برای طلاق است که البته تشخیص آن بر عهده دادگاه خواهد بود.

  74. طاها نیم‌رخ
    طاها

    با درود به شما استاد بزرگوار،

    آیا دختر و پسری که خواست پیوند همسری دارند، میتوانند بجای “عقدنامه محضر” ، پیوند نامه ای که خودشان درباره سرنوشت زندگی آینده شان گرداوری کرده اند دستینه کنند؟ . بی گمان ، به گونه ای که همه راستا های زندگی در آن هوشمندانه و اندیشمندانه دیدشده باشد.
    باسپاس بی پایان.

  75. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    اگر مقصود از عبارت «به جای عقد نامه محضر» عدم ثبت نکاح در دفتر ازدواج باشد، پاسخ منفی است زیرا ثبت نکاح دائم مطلقاً و نکاح موقت در برخی شرایط در دفتر مزبور الزامی است، به نحوی که عدم ثبت آن جرم و قابل مجازات است. برای اطلاع بیشتر به مواد 21 و 49 قانون حمایت خانواده مراجعه نمایید ولی اگر منظور افزودن شروط مورد توافق دیگری علاوه بر شروط ذکرشده در سند ازدواج باشد، در صورتی که این شروط مغایر مقتضای ذات عقد نباشد به قسمی که در ماده 1119 قانون مدنی آمده است نباشد، فاقد اشکال قانونی است.

  76. جوادعباسی نیم‌رخ
    جوادعباسی

    سلام جناب مردای
    حقوق زن موقع طلاق شامل چه چیزی های می شود؟

  77. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    حقوق زن در هنگام طلاق را می توان به دو دسته تقسیم کرد.
    الف- حقوق مالی: شامل مهریه (مشروط به این که قبلاً وصول نکرده باشد)، نفقه (اعم از گذشته که وصول نشده و آینده تا زمان انقضای مدت طلاق رجعی)، نحله و اجرت المثل ایام زوجیت.
    ضمناً در مدت عده طلاق رجعی هم «حق ارث روجین» تحت شرایطی مطرح می شود.
    ب- حقوق غیرمالی: شامل حضانت فرزند مشترک و حق ملافات با وی.

  78. سامان نیم‌رخ
    سامان

    سلام.میخواستم از حضورتان بپرسم که میشود یک شرط خاص را در عقدنامه ذکر کرد؟

  79. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    هرچند در سئوال شما مقصود از شرط خاص مشخص نشده است، اما اگر شرط مورد نظر شما مخالف ذات عقد نکاح نباشد، فاقد اشکال است.
    برای ملاحظه شرح بیش‌تر و چرایی آن به پاسخ هایی که به سئوالات «همیلا» در تاریخ 2 آبان 1396 و «مهرجو» در مورخ 1 بهمن 1396 در دیدگاه همین پست داده شد، مراجعه کنید.

  80. مینا نیم‌رخ
    مینا

    با سلام و احترام
    جناب آقای مرادی به خاطر اطلاعات دقیق و خوبی که در اختیار جوانان قرار دادید از شما سپاسگزارم.
    من در حال حاضر در مرحله قبل از عقد هستم و با شریک زندگیم به توافق رسیدیم که به جای مهریه شروط ضمن عقد قرار بدیم اما نتونستم دفترخانه ازدواج پیدا کنم که این شروط رو ثبت کنن، یعنی اکثرا نمیخوان ثبت کنن. می خواستم از شما خواهش کنم که در صورت امکان اگر دفتر خانه ای را میشناسید معرفی کنید.
    از شما بسیار سپاسگزارم.

  81. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود و تشکر از حسن نظر شما
    سئوال شما در بردارنده نکات مهمی است که بحث مفصلی را نیاز دارد اما در حد پاسخ به یک نظر باید گفت:
    اول- هرچند تعیین مهر در عقد نکاح دائم برخلاف ازدواج موقت از شرایط اساسی صحت آن نیست اما اصل تعلق مهر به زن، حکم قانونی بودن و طرفین نمی توانند خلاف آن شرط کنند مانند این که آنان توافق کنند مهریه در نکاح دائم نباشد. چنین شرطی باطل است.
    دوم- در ارتباط با شرط عدم تعیین مهر، باید مشخص شود که این شرط ناظر به مهر المسی است یا مهر المثل، زیرا شرط اول صحیح ولی شرط دوم باطل است اما در این که آیا شرط باطل، موجب بطلان عقد نکاح هم است یا خیر، اتفاق میان حقوقدانان وجود ندارد ولی غالب آنان عقیده دارند که با توجه به بند 3 ماده 232 قانون مدنی تنها شرط باطل بوده اما نکاح صحیح است. به همین دلیل است که به حکم ماده 1087 قانون مزبور، در صورت وقوع نزدیکی بین زوجین قبل از تعیین مهر، زن مستحق مهرالمثل است و هر شرطی خلاف آن باطل است.
    سوم- به نظر می رسد که علت عدم ثبت نکاح شما از سوی دفاتر رسمی ازدواج به شرط باطل موضوع توافق در مهریه برمی گردد، مشروط بر این که دیگر شرایطی ضمن عقد شما، خلاف مقتضای ذات عقد نکاح یا حکم قانونی در مواد 1157-1035 قانوی مدنی نباشد.
    چهارم- شرط ذکر مهریه ناچیز در نکاح که متأثر از احساسات مقطعی است، بدور از هرگونه آینده نگری بوده و هیچ تضمینی برای هیچ زوجینی در این که در آینده روابط آنان دچار تلاطم نشود، وجود ندارد به نحوی که حتی بزرگان و متخصصانی متشخص هم از آن مصون نبوده‌اند. توصیه اکید ما تعیین مهریه متعارف و معقول در عقد است. متأسفانه ما دفتر ازدواج خاصی را سراغ نداریم که خواسته شما را اجابت نمایند.
    با آروزی زندگی سرشار از شادی و سلامتی برای شما و همسرتان

  82. yegane نیم‌رخ
    yegane

    با سلام و احترام خدمت جنابعالي

    در خصوص درخواست طلاقي كه اعتراض كرديم كه بره براي تجديدنظر، الان در مرحله تبادل لوايح هست اما طرف مقابل بنده (همسرم)، براي وقت كشي و كش دادن، از ارائه لايحه خودداري كرده،
    سوالم اينه كه تا چه مدت زماني طرف مقابل ميتونه لايحه ارائه نكنه؟؟؟
    و اگر لايحه ارائه نكنه ، راي به نفع من صادر ميشه يا همچنان پرونده باز ميمونه تا ايشون هم لايحه رو ارائه كنه؟؟؟؟ تا چه مدت زمان ميتونه پرونده باز بمونه؟؟

    باتشكر از شما

  83. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    بعد از تجدیدنظرخواهی یکی از طرفین و تکمیل بودن دادخواست و ضمائم آن، یک نسخه از آن برای تجدیدنظرخوانده ارسال می‌شود که به «تبادل لوایح» معروف است. با توجه به ماده 346 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، مهلت پاسخگویی تجدیدنظرخوانده، ده روز از تاریخ ابلاغ دادخواست مزیور به وی است. بعد از انقضاء این مدت اعم از این که پاسخی از طرفی او به دفتر دادگاه بدوی رسیده و یا نرسیده باشد، مدیر دفتر این دادگاه باید پرونده را برای رسیدگی به مرجع تجدیدنظر ارسال کند. این امر، فی نفسه دلیلی بر حقانیت یا عدم ذیحقی تجدیدنظرخواه نیست.

  84. عدنان نیم‌رخ
    عدنان

    خداییش الان ازدواج به صرفه نیست، همش دردسره، خصوصاً برای پسر.
    منتهی، برای همه زوجا دعای خیر می کنم، چون سند و امضا کردن و تمام.

  85. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود و سپاس از نظر شما
    دیدگاه ناصواب برخی خانواده‌ها و دختران دم‌بخت در این که افزایش مهریه ابزاری برای حفظ و صیانت از زندگی مشترک است که نتیجه قهری آن بالا رفتن تعداد سکه‌های مهریه حتی به تاریخ تولد فرد می‌شود و افزایش نجومی قیمت سکه‌ها و لحاظ چسبندگی آن در ایران، موجب می‌شود تا ازدواج در عصر حاضر، نیازمند دریا دلی باشد که در گذشته نبود.
    با این وجود، با شما، همداستان شده و برای همه کسانی که با شجاعت در راه تشکیل زندگی مشترک گام بر می‌دارند، آروزی خوشبختی و سعادت می‌کنم.

  86. مهدی نیم‌رخ
    مهدی

    اگر زوجی با هم به این نتیجه برسند که نمی توانند زندگی مشترک را ادامه دهند، و اقدام به طلاق کنند، آیا این مشمول بند الف (که در صورت درخواست طلاق از طرف زوج است) می شود؟
    آیا همیشه در خواست طلاق باید فقط از سمت یکی از طرفین باشد؟

  87. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    طلاق توافقی که در واقع درخواست طلاق از جانب هر دو زوجین است، مشمول شرط تنصیف دارایی موضوع بند الف شروط ضمن عقد نکاح نیست، زیرا مطابق این بند، از جمله شرایط تحقق شرط آن است که طلاق باید منحصراً به درخواست زوج باشد.

  88. yegane نیم‌رخ
    yegane

    با سلام و احترام خدمت جناب آقاي مرادي
    جواب راي تجديدنظر دادگاه خانواده در مورد درخواست طلاق برادرم آمد كه متاسفانه منفي و بر عليه ايشان بود و با درخواست طلاق موافقت نشد. درخواست طلاق برادرم تا مرحله دادگاه تجديدنظر رد شد و زن ايشان درحالي كه مهريه خود را كامل دريافت كرده (طبق سند قانوني محضري) به دروغ به دادگاه گفته كه مهريه اش را بخشيده است، متاسفانه دادگاه تجديدنظر بدون توجه به لايحه برادرم و بدون مطالعه پرونده، به سرعت راي دادگاه بدوي را تاييد و با طلاق برادرم مخالفت شد.يعني حتي پرونده را باز نكردند و همينطوري راي بدوي را تاييد كردن، چون اگر لايحه برادرم را خوانده بودند، اسناد رسمي محضري پرداخت مهريه را ميديدند و پرونده را به همين راحتي تاييد نميكردند
    حال با اين دروغ واضح اين خانم، آيا در مرحله فرجام خواهي ، ديوان به خاطر اين تناقض قانوني، پرونده را براي رسيدگي مجدد به تجديدنظر ارجاع ميدهد؟؟ آيا ممكن است راي تغيير كند و حكم طلاق صادر شود؟ چه مدت زمان طول ميكشه تا جواب فرجام خواهي صادر شود؟؟
    جالبه كه بعد از اين همه زمان، با اينكه حق طلاق با مرد هست ، ولي در نهايت يه مرد نميتونه طلاق بگيره!!!!! واقعا خيلي عجيبه!!! يعني ميخوان به زور مردمو وادار به زندگي بدي كه ازش ناراضي ان كنن؟؟ وقتي برادره من چند ساله با خانمش زيره يه سقف نيستن و نميبينن همديگرو، چه لزومي داره كه حكم طلاق و صادر نميكنن.
    سوالم اينه كه:
    ١) آيا الان بعد از تجديدنظر، ديگه رونده مختومه شد؟ يا باز جاي اعتراض هست؟
    ٢) آيا دوباره از اول بايد پروسه درخواست طلاق شروع كنيم و همه چي از اول شروع ميشه؟؟ ؟
    ٣) به نظر شما چون نتيجه دادگاه خانواده يك بار برعليه ما شده، براي اقدام دوباره تو اين راه ما نتيجه اي ميگيريم يا كلا بيهوده است؟؟

  89. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    از آنجایی که نسبت به علت و دلایل درخواست طلاق برادرتان و نیز دلایل رد درخواست از سوی دادگاه بی اطلع بوده، امکان اعلام نظر در ماهیت پرونده و صحت و سقم احکام صادره مسیر نیست.

    هر چند در صورت صدور حکم به طلاق، مهریه زوجه از جمله حقوق مالی زوجه است که باید تکلیف آن روشن شود، ولی دریافت یا عدم دریافت آن ارتباطی به پذیرش یا رد درخواست طلاق برادر شما ندارد، چرا که زوجه به مجرد عقد نکاح حق مطالبه پیدا کرده و هر زمان می تواند آن را درخواست کند.

    حق مطلق مرد در طلاق با اصلاح ماده 1133 قانون مدنی، محدود به شرایط مقرر در قانون شد. مطالعه ماده اصلاحی و سابق به نحو آشکار مؤید این امر است که پیشنهاد می شود حتماً آن را مطالعه و مقایسه کنید تا به دیدگاه اشتباه برخی که هنوز مدعی اند مرد به مانند گذشته دارای حق طلاق مطلق است! پی ببرید.

    مطابق بند الف ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 397 این قانون، حکم راجع به طلاق صادره از دادگاه تجدیدنظر قابل اعتراض فرجامی در دیوان عالی کشور است. مهلت اعتراض 20 روز از تاریخ ابلاغ رأی دادگاه فوق است.

    شعب دیوان عالی کشور متشکل از هیأتی از عالی رتبه ترین قضات کشور بوده که رسیدگی آنان با دقت نظر بیش‌تر صورت می گیرد. اگر دلایل و مستندات برادر شما متقن باشد، حتماً به ترتیب اثر داده و ممکن است منجر نقض رأی شود. اگر نقض به علت نقص تحقیقات باشد، پرونده به همان شعبه صادرکننده حکم والا به شعبه همعرض آن ارجاع می گردد. قبل از تنظیم درخواست حتماً مواد 336 الی 412 قانون فوق در باب فرجامخاهی را با دقت مطالعه کرده تا از حقوق و تکالیف فرجامخواه، تشریفات و نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور آگاهی یابید.

  90. شیدا نیم‌رخ
    شیدا

    سلام
    ببخشید منظور از عقد رسمی چیه؟
    میشه با فردی که در شرف طلاق هست ولی هنوز اسم همسرش در شناسنامه اش هست عقد رسمی کرد؟

  91. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    عقد رسمی ازدواج، به عقدی گفته می شود که وقوع آن در دفاتر مخصوص در یکی از دفاتر رسمی ثبت ازدواج به ثبت رسیده باشد.
    امکان ازدواج دائم و یا موقت مردی که دارای همسر دائمی است، اعم از این که در شرف طلاق از وی باشد یا خیر، با هر زنی که خالی از موانع نکاح باشد، وجود دارد، اما در صورتی که ازدواج وی بدون اجازه همسر اول باشد، این همسر حق اعمال وکالت در طلاق را خواهد داشت. همچنین اگر نکاح از نوع دائم و یا موقتی که مشمول موارد اجباری ثبت در ماده۲۱ قانون حمایت خانواده باشد و به ثبت رسمی نرسد، عدم ثبت آن مطابق ماده 49 قانون مزبور برای مرد جرم و قابل مجازات است.

  92. شیدا نیم‌رخ
    شیدا

    ممنون بابت پاسخ سریع و کامل

  93. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    سپاس از قدرشناسی شما

  94. مریم نیم‌رخ
    مریم

    با سلام و خسته نباشید.
    اگر این شروط موقع عقد در عقدنامه ذکر بشن کافیه برای انجامشون؟یا باید دوباره سند محضری دیگه ای هم توی دفترخونه نوشته بشه؟
    یه سوال دیگه
    نامزدم میگه به جای مهریه مینویسم که بعد از ازدواج هرچی به دست اوردم نصفش مال تو…ایا همچین چیزی رو میشه اضافه کرد و اگه اضافه بشه واقعا به عمل میرسه؟
    درسته که این حرفها زیبا نیست اما با شرایط کشورمون و خانمها شاید منطقی باشه که از الان به این مسایل فکر کرد که مرد بعد نره دنبال زندگیش و زن به چه کنم چه کنم بیفته…
    ممنون میشم اگر جواب بدین

  95. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    پاسخ سئوالات شما به شرح زیر است:
    1- پاسخ مثبت است، مشخصات سند رسمی نیز در دفترچه سند نکاحیه درج می شود.
    2- مطابق قانون مدنی، مهر باید معین و معلوم باشد. به نظر می رسد شرط پیشنهادی در سئوال، مجهول باشد زیرا مشخص نیست زوج بعد از ازدواج، چه چیزی را به چه میزان بدست خواهد آورد تا نصف آن ملک زوجه شود.
    3- کسب اطلاعات حقوقی لازم در خصوص حقوق و تکالیف زوجین، خاصه حقوق مالی زوجه نه تنها مورد سرزنش نیست بلکه بسیار منقطی نیز می‌باشد.

  96. کیانا نیم‌رخ
    کیانا

    سایت خوبی دارید امیدوارم که موفق باشید

  97. مدیر سایت نیم‌رخ

    با سلام و سپاس از حسن نظر شما.

  98. B.A نیم‌رخ
    B.A

    سلام
    میشه لطف کنید بفرمائید منظور از «شماره عقدنامه» کدوم شماره است و چند رقمی هست؟
    آیا منظور همان شماره ثبت سند هست ؟

  99. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    در هر سند ازدواج، دو شماره وجود دارد که عبارتند از:
    شماره سریال:
    این شماره در روی جلد سند و بعضاً قسمت بالای برخی صفحات آن درج می شود مانند شماره «025879 سری ب / 83» که بسته به تعداد اسناد منتشر شده از سوی سازمان ثبت اسناد و املاک تغییر می‌کند.
    شماره تریتب:
    این شماره در اولین صفحه از سند ازدواج، بعد از نشانی کامل دفترخانه درج می شود که «شماره ثبت ازدواج» زوجین در دفتر رسمی ازدواج دفترخانه ازدواج در حوزه ثبتی است.
    زوجین باید در مکاتبات و درخواست خود به مراجع مربوطه، همین شماره را قید نمایند. مثلاً‌ زوجه در دادخواست می نویسد:
    اینجانب فرشته بهشتی به موجب سند رسمی ازدواج به شماره ثبت 2680 مورخ 1398/9/9 تنظیمی در دفترخانه ازدواج شماره 30 آخرت، به عقد دائم آقای ابلیس شیطانی در آمدم …

  100. مونا نیم‌رخ
    مونا

    با عرض سلام
    ببخشید سوال بنده این هستش که حق طلاق به عنوان شرایط ضمن عقد معتبر تر هست یا به صورت وکالت محضری؟
    چون ما در مورد حق طلاق، توافقی بین خودمون انجام دادیم که مد نظرمون هست که در ضمن عقد در محضر خانواده ها مطلع نشوند.

  101. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    مطابق ماده 1119 قانون مدنی طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف ایجاد زوجیت نباشد را در ضمن عقد یا عقد لازم دیگری شرط نمایند.
    به به مراتب، پاسخ سئوال شما این است که وکالت زوج به زوجه اعم از این که، اگر ضمن عقد نکاح رسمی باشد که نمونه ای از آن در ذیل بند «ب» شرایط ضمن عقد در سند ازدواج قید گردیده است و یا اگر به صورت وکالت نامه تنظیمی در یکی از دفاتر اسناد رسمی باشد، معبتر است.
    نکته قابل توجه این است که قید شود که موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را به مدت …. سال از خود سلب و ساقط نمود.

  102. Fatemeh نیم‌رخ
    Fatemeh

    لطفاااا اینو هم جواب بدید
    آقای «الف» خانه ای را به آقای «ب» اجاره می دهد و داخل قرارداد اجاره حق اجاره دادن به شخص دیگر، سلب نشده است ولی عرف آن منطقه این است که حق اجاره دادن به شخص دیگر را ندارد.
    آقای «ب» خانه را به آقای «ج» اجاره می دهد و آقای «ج» غیر از خسارتی که وارد می کند، پس از انقضای مهلت، تخلیه نمی کند.
    آقای «الف» علیه چه کسانی و با چه استنادی و چه دعوایی منظورم مالی یا غیر مالی منقول یا غیرمنقول طرح کند و دادگاه صالح کدام است؟

  103. Fatemeh نیم‌رخ
    Fatemeh

    سلام و درود فراوان به آقای مرادی
    در سوال قبلی خیلی عالی راهنماییم کردین
    میشه اینو هم توضیح بدید.
    وقتی آقایی فوت می‌کنه، بعد از فوت او وصیت نامه اش خوانده میشه و مشخص می کنه زمینی رو به آقای «ب» عقد تملیکی کرده ولی وراث آقا از اجرای وصیت او امتناع می کنند.
    آقای «ب» در چه برهه زمانی میتونه علیه وراث شکایت کنه و دادگاه صالح کجاست؟

  104. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    سئوال شما با تاپیک « آثار انتقال عین مستأجره به غیر توسط مستأجر » به انجمن «عقد اجاره» منتقل تا در آنجا پاسخ داده شود.
    بخش دیدگاه هر پست‌ برای بیان نظرات بازدیدکنندگان نسبت به محتوای پست منتشره است. سوالات حقوقی باید در یکی از «انجمن های مشاوره حقوقی» مطرح شود.

  105. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    سئوال شما با تاپیک «امتناع وراث متوفی از اجرای وصیت تملیکی» به انجمن «وصیت» منتقل تا در آنجا پاسخ داده شود.
    بخش دیدگاه هر پست‌ برای بیان نظرات بازدیدکنندگان نسبت به محتوای پست منتشره است. سوالات حقوقی باید در یکی از «انجمن های مشاوره حقوقی» مطرح شود.

  106. مازیار نیم‌رخ
    مازیار

    سلام
    آقای مرادی
    از لحاظ جلب مشتری و جذابیت کسب کار بسیار عالی بود، اما بدون این شروط هم دیگر نمی شود زندگی کرد، چه برسد به احمقی که این شروط را قبول و امضاء کند.
    راستی آقای مرادی هدف از ازدواج چیه؟
    آیا سوره نساء را خوانده اید، آیا احادیث شریفه را تا بحال مطالعه کردید ، لطفا آب را گل آلود نکنید، چاقو بدست دیوانه دادن خطاست.
    متشکرم

  107. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود و تشکر از نظر انتقادی جنابعالی

    از باب اطلاع شما و دیگر خوانندگان عرض شود که، پست حاضر زمانی نوشته شد که بنده به عنوان قاضی دادگستری تهران در کسوت قضا بودم نه وکالت، بنابراین، شائبه نوشتن برای کسب و کار موضوعاً‌ منتفی است.

    وانگهی به نظر نمی رسد، نگارش مطالبی از آن دست و یا پاسخگویی بالغ بر 2500 پرسش حقوقی از سوی کاربران در بخش دیدگاه و انجمن مشاوره حقوقی با سبک و سیاق بسیار متفاوت از هر وب سایت دیگری از جهت نوع و کیفیت، نکات عملی و کاربردی و همراه با مستندات قانونی و رویه قضایی برای انتقال تجربیات قضایی که تهیه آن ها علاوه بر صرف زمان، در حوصله هر شخصی نمی گنجد، جز از نگاه عشق و علاقه در رفع مشکل حقوقی بازدیدکنندگان، توجیه دیگری داشته باشد.

    از نوشته شما چنین استشمام می شود که، جنابعالی اهل قران و احادیث می باشید، با این فرض بهتر نیست به جای قضاوت زود هنگام به آیه 12 سوره حجرات که می فرماید « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ …» عمل نمایید!

    نقد واقعی به آن نوع نگاه وارد است که، به جای کمک به رشد و ارتقای فرهنگ حقوقی در جامعه، از اطلاع رسانی آن بیم دارد!
    خواه ناخواه کشور از این مسر عبور خواهد کرد، در آینده ای نه چندان دور با جامعه‌ای مواجهه خواهیم شد که مطالبه‌گری، حقوق ابتدایی آنان خواهد بود.
    باشد که، به جای انسداد باب اطلاعات رسانی، سعی کنیم بیش از پیش پای‌بند احترام به حقوق دیگران باشیم.

  108. مازیار نیم‌رخ
    مازیار

    سلام
    آقای مرادی عزیز
    از برخورد بسیار عالی و منطقی شما سپاسگذارم.
    مبنای مطالبه‌گری و رویکرد آن بسیار حائز اهمیٌت است، ضمن پاسخ به هر دو جنس طرف قرارداد و یا منازعه، الزامات اعتقادی و تفاوت‌های نهادی و فطری را متذکر شوید.
    متاسفانه لطافت‌های وجودی و ذاتی و سلامت روانی بسیار دستخوش پژمردگی است که نگران کننده هست.
    دلم برای تمام جوونها می سوزه و نگرانم.

  109. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    از حسن نظر جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
    ضمن وحدت نظر با شما، اعلام دیدگاه تخصصی پیرامون الزامات مورد اشاره را به علمای دین و روان‌شناسان واگذار تا حسب مورد ابراز عقیده نمایند.

  110. مازیار نیم‌رخ
    مازیار

    سلام روز بخیر
    اگر شوهری بر اثر اجبار و مصلحت فرزندان برای جلوگیری از اثرات نامطلوب اختلافات بر فرزندان، به زوجه دائم الناشزه نفقه پرداخت کرده باشد، آیا امکان استرداد دارد؟
    و آیا می تواند با داشتن حکم الزام به تمکین، دادخواست استرداد و خسارت نماید.
    همانطور که نفقه گذشته توسط زوجه قابل مطالبه است، پرداخت به ناحق هم قابل مطالبه است؟

  111. مدیر نیم‌رخ

    با سلام
    سئوال شما با تاپیک « استرداد نفقه پرداختی زوج به زوجه » به انجمن منتقل تا در آنجا پاسخ داده شود.
    پیش تر نیز در پاسخ به سئوالات قبلی شما بیان شد که، بخش دیدگاه هر پست‌ برای بیان نظرات بازدیدکنندگان نسبت به محتوای پست منتشره است. سوالات حقوقی باید در یکی از «انجمن های مشاوره حقوقی» مطرح شود اما مشخص نیست به چه علت رعایت نمی نمایید؟!

  112. یاس نیم‌رخ
    یاس

    سلام
    شرط ضمن عقد برای خروج از خانه و رفت و آمد زن بدون اجازه شوهر داریم؟ یعنی میشه این موضوع رو شرط ضمن عقد کرد؟
    خسته نباشید ممنون

  113. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    کسب اجازه قبلی زوجه از زوجه برای خروج از خانه ولو جهت رفتن به خانه والدین خود باشد، از مصادیق تمکین به معنای عام است که زوجه باید از شوهر تبعیت کند ولی منعی ندارد که از باب تأکید این امر به عنوان شرط ضمن عقد نیز درج شود.

  114. rohi نیم‌رخ
    rohi

    با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عزیز جناب آقای وکیل مرادی و سایر مدیران سایت وزین قضاوت آنلاین
    واقعاً جای تاسف داره که یک نفر این قدر نسبت به زحمات یک حقوقدان در نشر تجربیات چندین ساله اش جهت کمک به جامعه حقوقی و افراد غیرحقوقی بدون هیچ توقعی که اگر هم حق المشاوره ای دریافت بکنند نسبت به زحمتی که متقبل شده اند ناچیز است، این قدر کم لطف باشد و بی رحمانه قضاوت کند!!!
    خداوند متعال همه‌ی ما رو به راه راست هدایت کنه انشاءالله.

  115. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود
    ضمن قدردانی از همراهی شما، خوشبختانه اهداف مقدسی که از روز نخست فعالیت تعیین نمودیم، آن قدر مقدس است که می تواند مانع تأثیر نظرات مورد نقد شما باشد.

  116. محمدی نیم‌رخ
    محمدی

    سلام وقت بخیر
    شماره مسلسل عقدنامه کدومه؟

  117. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود
    نمونه اسناد ازدواج چاپی اولیه که از سوی «ثبت کل اسناد و املاک» صادر می شد، صرفاً دارای شماره مانند 31748 بود.
    بعدها که این اسناد از سوی «سازمان ثبت اسناد و املاک کشور» صادر می شد، به جای شماره فوق، شماره «سری» مانند 025878سری ب/83 در قبل از صفحه اول بعضاً بالای یکی از صفحات دیگر درج می شد.
    در اسناد بعدی چاپی، علاوه بر شماره سری، کد اختصاصی مانند «کد(1) اختصاصی (11-87) ت» در صفحه اول نیز درج می شد.
    در نمونه های جدیدتر اسناد ازدواج، علاوه بر شماره سری، هولوگرام مخصوص سازمان فوق برای ارتقاء امنیت سند در مقابل جعل نیز الصاق شده است.
    در هر حال، اسناد پیش گفته فاقد شماره مسلسل است.

  118. میرحمزه میرباقری نیم‌رخ
    میرحمزه میرباقری

    با سلام و خسته نباشید
    ممنون میشوم اگر به سئوال من جواب بدهید.
    اگر دختر و پسر ایرانی قبل از دریافت پاسپورت و اقامت کشور سوئد، ازدواج سوئدی کنند. وضعیت فرزندشان چه می شود. تابعیت سوئدی می گیرد یا ایرانی؟

  119. مدیر نیم‌رخ

    سلام
    بخش دیدگاه برای بیان نظرات بازدیدکنندگان نسبت به محتوای پست منتشره است.
    سئوالات حقوقی را در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

— بارگیری کد امنیتی —

خانه » مقالات حقوقی » شروط ضمن عقد نکاح با نمونه سند رسمی ازدواج