استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع (رأی اصراری)

طلاق

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

زوجه‌ای که با استفاده از شرط وکالت در طلاق، از همسرش جدا شده بود، اما دوباره در ایام عده، شوهرش به وی رجوع کرده بود، پس از مدتی دوباره به استناد وکالت در طلاق، دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق به طرفیت شوهر را تقدیم دادگاه می‌کند. دادگاه بدوی و تجدیدنظر با پذیرش دادخواست، حکم به صدور گواهی عدم امکان سازش می‌دهند اما شعب دیوان عالی کشور با این نظر مخالفت می‌کنند، با ارجاع پرونده به شعبه هم عرض دادگاه تجدیدنظر مازندران و اصرار این شعبه بر صدور حکم طلاق، موضوع در هیات عمومی شعب حقوقی رسیدگی و در نهایت منجر به صدور رای اصراری با عنوان «امکان استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع» می‌شود.

به طور خلاصه در خصوص این پرونده می‌توان گفت، اگر در ضمن عقد نکاح، زوجه وکیل زوج در طلاق شود و سپس به استناد این وکالتنامه از شوهر طلاق بگیرد و مجدد رجوع کند، همچنان عقد نکاح اولیه پا برجا خواهد بود و بنابراین شرط وکالت ضمن آن نیز پا برجا خواهد بود و اگر زن مجدد بخواهد تقاضای طلاق کند، امکان استفاده مجدد از وکالت در طلاق، وجود خواهد داشت.

[/box]

رأی اصراری هیأت عمومی دیوان عالی کشور در استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع

هیأت عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور در بررسی درخواست طلاق یکی از بانوان مازندرانی به استناد وکالت در طلاق، با پذیرش رای صادره از شعبه بدوی دادگستری نور و شعب 12 و 13 تجدیدنظر استان مازندران، استفاده دوباره زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع مجدد را امکان پذیر دانستند.

رسیدگی اولیه به پرونده
بانویی در اردیبهشت ماه 1394 دادخواستی به طرفیت شوهر خود، به استناد وکالت در طلاق، تقدیم شعبه اول دادگاه عمومی شهرستان نور می‌کند که دادگاه پس از رسیدگی به پرونده، با پذیرش درخواست زوجه، حکم به صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق می‌کند.
با صدور این حکم، شوهر این خانم، از رأی مذکور تجدیدنظرخواهی کرده و اعلام می‌کند که زوجه یکبار به استناد وکالت در طلاق، در شعبه هشتم دادگاه عمومی آمل خود را مطلقه کرده اما در ایام عده، دوباره رجوع کرده و این رجوع به ثبت رسیده است؛ بنابراین استفاده مجدد از وکالت‌نامه‌ای که یکبار استفاده شده، منتفی است. با این توضیحات، شوهر خواستار نقض رأی بدوی صادره از دادگاه نور می‌شود.

شعبه 13 دادگاه تجدید نظر استان مازندران، با این استدلال کرده که با تحقق رجوع، طلاق باطل شده و همان ازدواج اولیه و شرط ضمن آن پابرجا می‌ماند، اعتراض را وارد ندانسته و رأی بدوی را با صدور دادنامه‌ای در تیرماه 1394 مورد تایید قرار می‌دهد.

اعتراض در دیوان عالی کشور
با توجه به اینکه احکام صادره راجع به اصل طلاق، قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است، شوهر از این حق استفاده کرده و در شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور از حکم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران، فرجام خواهی می‌کند. این بار قضات و مستشاران دیوان عالی کشور، اعتراض زوج را وارد دانسته و با این استدلال که یکبار از وکالت در طلاق استفاده شده و دیگر امکان استفاده مجدد از آن وجود ندارد، رأی دادگاه تجدید نظر استان مازندران را نقض و پرونده را به شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر آن استان به عنوان شعبه هم عرض، ارجاع می‌دهند.

اصرار دادگاه تجدیدنظر بر رای قبلی
شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران به عنوان شعبه مرجوع علیه در پرونده ارجاعی از دیوان عالی کشور، با رسیدگی به پرونده، ضمن مخالفت با نظر شعبه دیوان عالی کشور، بر آرای قبلی که از سوی شعبه بدوی دادگاه نور و شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران صادر شده بود، اصرار می‌کند. با فرجام‌خواهی مجدد از رای صادره، شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور، با طرح مجدد این استدلال که امکان استفاده مجدد از وکالت در طلاق، پس از یکبار درخواست طلاق و رجوع، وجود ندارد، رای شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان مازندران را در موضوع صائب تشخیص نمی‌دهد و مطابق با قانون، اقدام به طرح پرونده در هیات عمومی دیوان عالی کشور می‌کند.

صدور رای اصراری در دیوان عالی کشور
در نهایت، با طرح موضوع در هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور که با حضور رییس دیوان و رؤسا، مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقی دیوان عالی کشور و نیز حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضوی مقدم، نماینده دادستان کل کشور برگزار شد، این هیات، به موضوع رسیدگی و با استماع گزارش از جریان پرونده و اعلام نظر تعدادی از قضات شرکت کننده و نماینده دادستان کل کشور، اقدام به صدور رای می‌کند.
هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور، برخلاف نظر شعبه یبست و هفتم دیوان عالی، با این نتیجه که طلاق سابق به جهت رجوع زایل و رابطه طرفین براساس همان عقد سابق که برای طلاق در مورد آن وکالت داده شده بوده اعاده گردیده است، استفاده مجدد از وکالت موصوف را صحیح دانسته و بر این اساس آراء دادگاه‌های استان مازندران را مورد تایید قرار داد.

منبع:قضاوت آنلاین به نقل از روزنامه حمایت

امتیاز شما به نوشته

لینک کوتاه صفحه

https://ghazavatonline.ir/?p=12370

سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.

دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

  • بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
  • صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

4 پاسخ به “استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع (رأی اصراری)”

  1. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    در صورتی که زمان ترک نفقه زوجه مقارن با زمان نشوز وی مؤید به حکم عدم تمکین باشد، صدور حکم به محکومیت زوج به پرداخت نفقه، جای تأمل دارد.
    در چنین مسایلی بدون اطلاع از محتویات پرونده ها و احکام صادره نمی توان اعلام نظر نمود.

  2. مجید نیم‌رخ

    درود فراوان بر شما
    کاملاً متین می‌فرمایید
    بیشتر دیدگاه من بر این موضوع که،
    نمونه پرونده خودم، در دادگاه خانواده شعبه ۱ زوجه محکوم به انجام تمام وظایف زوجیت در قبال زوج و مبلغی جریمه گردید. با این وجود زوجه از تمکین ممانعت کرده و زوج نیز درخواست نشوز به شعبه ارایه و حکم بر ناشزه بودن زوجه صادر میشه
    سه ماه بعد، زوجه دوباره اقدام به شکایت نفقه می کنه و شکایت جدید در شعبه ۲ همان دادگستری مورد رسیدگی قرار می گیره که از قضا، قاضی محترم شعبه همان قاضی سابق شعبه ۱ خانواده بوده که رأی به محکوم بودن زوجه صادر کرده …………
    نکته قابل ذکر این است که، در این شکایت جدید، زوج محکوم به پرداخت نفقه در حق خواهان «زوجه» میشه.
    با توجه به ارایه پیوستی از مدارک عدم تمکین خاص و عام زوجه و رای صادره همان قاضی نسبت به ناشزه بودن و…… زوجه.

  3. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    منشاء اختلاف نظر قضات که منجر به صدور اختلاف آرای مراجع قضایی می گردد، متأثر از آن است که در برخی موارد، قانون حکم کلی قضیه را بیان نموده ولی تشخیص مصادیق را به قاضی پرونده واگذار می کند.
    این تشخیص به فراخور سطح تحصیلات آکادمیک و حوزوی، میزان دانش علمی و تجربی، سابقه قضایی و به ویژه شم قضایی هر قاضی، تا حدود زیادی متفاوت خواهد بود.
    به جهت آن که نوع آیین نامه اعلامی در دیدگاه شما بیان نشده، نمی توان نسبت به آن اعلام نظر نمود.

  4. مجید نیم‌رخ

    چرا نظرات قضات در خصوص پرونده ای که منجر به صدور رای میشه متفاوته؟
    مگه قانون برا همه یکسان نیست.
    آیین نامه ای که خودشون طرح و توصیف کردن، مطابق به همین آیین نامه عمل نمی‌کنند و سلیقه ای رای صادر می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه های انجمن‌ها


جستجوگر


برو واستاپ
پشتیبان سایت و انجمن
پشتیبان سایت و انجمن
سلام
چگونه می توانیم کمک‌تان کنیم؟