مدارک لازم برای تقدیم درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور

دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

• بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
• صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

14 پاسخ به “مدارک لازم برای تقدیم درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور”

1. 

   2021/11/25

   مدیر

   سلام
   بخش دیدگاه برای بیان نظرات بازدیدکنندگان نسبت به محتوای پست منتشره است.
   سئوالات حقوقی را در انجمن مشاوره حقوقی به نشانی https://www.ghazavatonline.com/forums/ مطرح کنید.
2. 

   2021/11/25

   حمید علامی

   در خصوص اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، آیا احتمال تبانی در شعب دیوان وجود دارد و آیا ممکن است سه نفر که به جعل مبایعه نامه محکومیت قطعی شده اند و اعاده یکی از آنان در یک شعبه مردود شده باشد و مجدداً دیگری درخواست اعاده داده و به شعبه دیگری از دیوان ارجاع شده باشد و حال این شعبه بر خلاف نظر شعبه قبلی رای دهد.
   و چه قدر نظریه کارشناسان جعل و خط دادگستری می تواند در اعاده دادرسی تاثیرگذار است؟
   وضوحا” عرض کنم آیا در دیوان برخلاف نظریه کارشناسان که جملگی ده نفر بوده اند، حکم دهد و مجدداً اعاده محکومین را قبول کند.
3. 

   2019/12/05

   علیرضا مرادی

   با درود
   در سئوال شما به نوع و مشخصات دلیل جدید اشاره ای نشده است اما اگر این دلیل قابل انطباق با «بند «ج» ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری» باشد، می توانید درخواست اعاده دادرسی از حکم نمایید.
4. 

   2019/12/04

   mola

   با سلام و احترام
   اینجانب محکوم به ضرب و جرح شده ام و مدرک جدیدی بر بی گناهی اینجانب بدست آمد و از اینرو اعتراض خود را در دادگاه تجدید نظر ارائه دادم که به استناد بند ب ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری، اعتراض بنده را رد نمود.
   سوال بنده این است که آیا می توان با توجه به مدارک جدید بدست آمده، در دیوان عالی کشور درخواست رسیدگی نمود؟
   با تشکر
5. 

   2019/11/05

   علیرضا مرادی

   با درود
   به موجب بند «ب» ماده  427 قانون آیین دادرسی کیفری، آرای صادره در خصوص «جرائم مستلزم پرداخت دیه یا ارش، درصورتی که میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد» قطعی است و در نتیجه امکان تجدینظر خواهی از رأی صادره برای شما ممکن نیست.
   مع الوصف می توانید با استناد به دلایل توصیف شده در متن سئوال، بند «ج» ماده 474 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری نسبت به حکم دادگاه، درخواست اعاده دادرسی عادی نمایید.
6. 

   2019/11/04

   محمد افتخاری

   با سلام و احترام
   اینجانب در سال گذشته توسط شخصی مورد ضرب و جرح قرار گرفتم و شکایتی تنظیم نمودم که ایشان متهم به پرداخت دیه شدند.
   ایشان بصورت تلافی جویانه از بنده با موضوع ضرب و جرح یه هفته بعد از اینکه متهم شدند، به استناد نامه پزشک قانونی و دو شاهد دروغین شکایت کرده و بنده متهم به پرداخت 9 میلیون دیه شدم.
   بنده در قسمتی از ساعت مورد ادعای شاکی (10 الی 11) مدرکی بدست آوردم مبنی بر اینکه در ساعت مورد ادعا، بنده با مامور کلانتری درب منزل شاکی جهت تحویل ابلاغیه بوده ام و رئیس کلانتری هم مهر و امضا نمود.
   حال این سوال را دارم که، با توجه به اینکه مبلغی که محکوم شده ام کمتر از یک دهم دیه کامل می باشد، آیا دادگاه تجدید نظر با توجه به نامه کلانتری که بعد از رای بدوی حاصل نموده ام، رسیدگی می کند یا خیر؟
   با تشکر
7. 

   2019/02/20

   علیرضا مرادی

   با درود
   اعلام نظر نسبت به صحت وسقم حکم دادگاه نیازمند آگاهی از پرونده، دادخواست، دلایل آن، دفاعیات صورت گرفته، تصمیمات مقدماتی دادگاه، خاصه حکم صادره و استدلال دادگاه برای نتیجه اعلامی شما است که به جهت فقدان این اطلاعات نمی توان نظری داد.
   در خصوص اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری لازم به ذکر است که از شرابط اعمال این ماده اثبات «خلاف بَیِّن شرح» بودن حکم است که ظاهراً استدلال های شما برای این منظور کافی نیست که کارشناس مربوطه نمی تواند آن را بپذیرد. بدیهی است که صرف استناد به چند قاعده فقهی نمی تواند مؤید آن باشد.
8. 

   2019/02/19

   حمید مدبر

   باسلام
   اینجانب دادخواستی مبنی بر الزام به تنظیم سند و تنفیذ مبایعه نامه را تقدیم دادگاه کردم.
   چون فروشنده با فریب و ترفند و بعد از دو مرحله اخذ پول و با توسل به دروغ مبایعه نامه ای که توسط مشاور املاک تنظیم شده بود را امضا نکرده ولی چندین شاهد من جمله وکیل وی که قرار بود مقدمات اداری جهت تنظیم سند بنام من را انجام دهد، وجود دارد و اینکه فروشنده روی تصویر تمامی چکهایی که بابت معامله زمین از من گرفته بود، با دست خط خودش نوشته است «بابت فروش ششدانگ زمین به پلاک ثبتی…» (زمین را بصورت اقساط یکساله خریداری کرده بودم و قرار بود سند بنامم تنطیم ولی در رهن فروشنده بماند تا چکها وصول شود) و دلایل و اسنادی که همگی نشان دهنده عقد بیع میباشد
   ولی قاضی در کمال تعجب بعد از سه سال و با اخذ نظریه کارشناسی چنین رای میدهد که:
   «چون قیمت زمین سه میلیارد و پانصد میلیون تومان بوده و خریدار زمین را به قیمت دو میلیارد و یکصد میلیون تومان خریده پس بیع قطعی انجام نشده است پس حکم بر بی حقی خواهان داده میشود.»
   متاسفانه وکیل بنده نیز خیانت کرده و تجدید نظر خواهی را بعد از موعد مقرر انجام میدهد که به همین دلیل رد میشود.
   استدعا دارم بفرمایید ایا قاضی میتواند چنین حکمی را بدهد، آیا این امر خارج از اصول قضاوت نیست.
   آیا میتوانم از طریق دیگری حقانیت خودم را اثبات کنم؟
   اعمال ماده ۴۷۷ ق.آ.د.ک که تنها راهم بود نیز به دلیل انکه کارشناس مربوطه علیرغم وجود چندین دلیل که خلاف شرع بین بوده، مانند قاعده لا ضرر و عدم وفای به عهد و قاعده تسلیط و غیره مجاب نمی شود را نمیتوانم اعمال نمایم.
   لطفا راهنمایی بفرمایید.
9. 

   2019/02/17

   مدیر

   با سلام
   انشاء الله تهیه و به صورت پست مستقلی منتشر خواهیم کرد.
10. 

    2019/01/25

    srm

    سلام
    اگر ممکن است نمونه ای از گواهی ضم امین به ولی قهری را که دایره سرپرستی باید بعد از حکم دادگاه تنظیم کند، نیز در سایت قرار دهید.
    با تشکر
11. 

    2018/12/22

    مدیر سایت

    با سلام
    بدون ملاحظه مدارک معامله از جمله سند رسمی مالکیت ملک، قولنامه تنظیمی، صورتجلسه تفکیکی ملک و خاصه احکام صادره بدوی و تجدیدنظر نمی تواند اعلام نظر نمود ولی لازم به ذکر است که دعاوی موضوع ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری ندرتاً مورد پذیرش قرار می گیرد.
12. 

    2018/12/21

    anashid

    سلام
    ده سال پیش خانه ای را با پارکینگ قولنامه کردیم که در سند نوشته شد، چون پارکینگ در صورتجلسه تفکیکی نیامده نمی تواند در سند بیاید و فروش پارکینگ قولنامه ای است ولی این قولنامه به اندازه سند اعتبار دارد. در حالی که آن خانه جز همان یک پارکینگ، پارکینگ دیگری نداشت.
    مادرم به جای خواهرم و خودش و من قولنامه را امضا کرد، در حالی که خواهرم صغیر بود ولی من گواهی رشد داشتم. بعد از 6 سال صاحب ملک واحد دیگری را با آن پارکینگ که به ما فروخته بود، فروخت و در سند او پارکینگ را آورد. ما بعد از 4 سال که فهمیدیم، که فردای قولنامه برای صورتمجلس تفکیکی اقدام کرده و دو هفته بعد و قبل از این که برای ما سند بزند صورتمجلس تفکیکی را گرفته. ما شکایت کردیم و دادگاه تجدیدنظر به استناد این که نمی توانسته قولنامه ای بفروشد، درحالی که به کس دیگر با سند فروخته و این که من پای قولنامه را امضا نکرده ام، پارکینگ را به ما برگرداند و در سند ما آورد. حال مالک دوم به ماده 477 شکایت کرده و رای به دیوان رفته است، آیا پارکینگ را از ما می گیرند؟ مادرم ناراحت است که آن موقع سرش کلاه گذاشته اند.
13. 

    2018/04/05

    مدیر سایت

    با سلام
    همانطور که بندهای 8 و 9 پست حاضر بیان شده، پاسخ مثبت است.
    ضمناً مطالعه «بخشنامه شماره 10/6115/ب مورخ 3/4/1396 حسین مختاری- معاون قضایی دیوان عالی کشور خطاب به «روسای کل دادگستری استان های سراسر کشور» که در همین ارتباط صادر شده است، تأکیدی بر موضوع است:
    سلام علیکم
    احتراما همان گونه که استحضار دارید رسیدگی به درخواست های تجویز اعاده دادرسی نسبت به احکام قطعیت یافته کیفری موضوع ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری بر عهده دیوان عالی کشور می‌باشد که این درخواست به تصریح ماده 476 قانون مرقوم باید مستقیما به دیوان عالی کشور تسلیم شود و از جمله اسناد و مدارکی که باید به انضمام لایحه متقاضی ارائه شود تصویر مصدق از دادنامه‌های موضوع اعاده دادرسی می‌باشد و حسب اظهار بعضی از مراجعین، مدیران و متصدیان محترم دفاتر برخی از شعب محاکم بدوی و تجدید نظر از تصدیق و برابر اصل نمودن دادنامه‌های صادره از شعبه متبوع خود امتناع می‌نمایند و این امر موجب سرگردانی و ایجاد مشکل برای اشخاص ذینفع می‌شود، لذا مقتضی است به کلیه مدیران و سرپرستان دفاتر دادگاه‌های بدوی و تجدیدنظر آن استان دستور فرمایید در صورت مراجعه و درخواست مستدعیان تجویز اعاده دادرسی نسبت به برابر اصل نمودن دادنامه‌های مربوطه برابر مقررات اقدام نمایند.
14. 

    2018/04/05

    مهمهدی

    با احترام و درود
    آیا جهت اعاده دادرسی رأی دادگاه و تجدیدنظر باید حتما مهر شعبه داشته باشد؟
    تشکر