دکتر حبیبزاده: نه. ببینید، اینجا یک بحث پیش می آید که الآن هم در عامل پژوهش رواج دارد. الآن شما فرض کنید من این صحبت را خدمت شما انجام دادم؛ مثلا یک آیه میگویم، دیگر نمیگویم کدام سوره بود، شما آن را پیدا میکنید. یک موقع میگویم در فقه چنین قاعده ای وجود دارد، نمیگویم در کدام کتاب. شما میروید آن منبع را در نرم افزارهایی که الآن وجود دارد، مثلا جامع کتب فقهی هستش سرچ میکنید و میگویید آقا این نظر فقهی در فلان کتاب آمده. پس الآن در بحثهای حوزوی من بیشتر در ارتباط هستم و دوست دارم استفاده کنم. آدم با اساتید صحبت میکند، حوصله ندارد بگوید کی چی و کجا گفت، شاگردهای آنها باید منبع یابی کنند روی این کار. این مانع کار ما نیست برای جهانی شدن. برای مرتفع شدن این مانع میتوانیم منبع یابی بکنیم. یعنی میخوانیم میبینیم آقای کاتوزیان این بحث را از فقه آورده ولی منبع نداده بهش، میتوانیم راحت این را سرچش کنیم و ببینیم منبعش کجاست.
حقوقخوان: در واقع با یک سری اصلاحات میشود این کار را کرد.
دکتر حبیبزاده: بله، آن مانع نیست. کار شکلی است اصلا. کار دشواری نیست و نباید مانع آن حرکت عظیم جهانی شدن شود.
حقوقخوان: به عنوان آخرین سوال، ما الآن چقدر راه داریم و چه کارهایی باید انجام بدهیم برای اینکه دانشگاهها و سطح آموزشی مان به دانشگاههای سطح اول جهان نزدیک بشود؟
دکتر حبیبزاده: من فکر میکنم در این فضایی که قرار داریم، راه زیادی داریم. بدون تعارف. هم باید نظام آموزش تکان بخورد و دقیق تر و فنّی تر بشود. از سرفصلها بگیرید تا سبک آموزش در کلاسها. هم اساتید ما باید یک پتانسیلهای خاصی را پیدا بکنند. از شیوۀ تدریس گرفته، تخصصگرایی و به روز شدن و اینها. در دسترس بودن. خودشان را در اختیار دانشجو قرار دادن. به اضافه و مهمتر از همۀ اینها اینکه حوزۀ استادی را، و کورس معلمی را، شرافت معلمی را یک رسالت بدانند نه شغل. دیگر این مهمتر از همه شان هست. هم در حوزۀ دانشجوهای خودمان. که دانشجوهای ما باید از بی هدف بودن، از اینکه فکر کنند علم برای پول هست، از اینکه دنبال مدرک فقط باشند، از اینکه دنبال حاشیه های افراطی باشند. از اینکه نسبت به خیلی چیزها توهمی فکر بکنند و از اینکه همیشه در گذشته یا در آینده زندگی بکنند. هیچوقت در حال زندگی نکنند. اگر این رشته قبول میشدم. اگر آینده این اتفاق بیفتد. نه، حال را دریاب. در نمییابند. خیلی از دانشجویان ما یا در گذشته هستند یا در آینده. در حال نیستند. از گذشته عبرت بگیریم، برای آینده برنامه ریزی کنیم ولی در حال زندگی کنیم. به اضافۀ اینکه نظام آموزشی هم از ابعاد مختلف، از جمله اینکه بالاخره یک رابطۀ معقولی بین دانشجویانی که داریم میگیریم با فضای جامعه وجود داشته باشد. ما هیچوقت ملزم نیستیم که به خاطر اینکه دانشگاهها را پر کنیم جوانها بیرون ماندهاند، ظرفیتها را بیخود افزایش دهیم، و توقعات کاذب در جامعه تولید بکنیم. اصلا ما ملزم نیستیم این کار را انجام دهیم. علم ارزشمند هست، اما به هر قیمتی هم نباید توازن را به هم ریخت.
حقوقخوان: آقای دکتر! به سایت حقوق خوان که سایت نوپایی است سر زدهاید؟ آن را چطور دیدهاید؟
دکتر حبیبزاده: بله، اخیراً که همین همایش [راه و رسم حقوق خوانی] هم برگزار شد من رفتم دیدم. من خیلی از مخصوصا مصاحبه ها و برنامه هایش استفاده کردم. ولی من فکر میکنم این سایت باز هم جای کار دارد، میتواند با این دیدگاه که دوره های کوتاه مدت آموزشی بگذارد، کارگاه مانندی، میتواند این قابلیت را دارد و در آن همایش هم نشان داد که میتواند این کار را انجام بدهد. دوما اینکه همیشه دانشجو را برایش دغدغه ایجاد کند در نوشته هایش. چون در بعضی کلیپ ها بود و این باید ادامه پیدا کند. سوما اینکه با اساتید برجستۀ حقوقی ما به تناوب، حداقل ماهیانه هم شده، مصاحبه داشته باشد، صاحب قلم هستند، صاحب فکر هستند، مصاحبه داشته باشد تا حرفهای اینها را که راه ها را خیلی سالهای قبل رفتند و خیلی تجربه های گرانسنگ دارند، در اختیار دانشجوی امروز قرار دادن، این هنر هست. که دانشجو حرف خوب بشنود از آدم بزرگ. نرویم هر مصاحبهای را منتشر کنیم. البته من اگر اینجا در خدمت شما هستم به عنوان یک دانشجو دارم خدمتتان صحبت میکنم و شما محبت داشتید و الاّ هیچوقت حرفهای خودم را قابل به عرضه به دوستان نمیدانم.
حقوقخوان: آقای دکتر! به پایان مصاحبه رسیدیم و شما تعریف خاصّتان از موفقیت را برای ما نگفتید…
دکتر حبیبزاده: دربارۀ موفقیت، تعریف من از موفقیت تعریف مرسوم نیست که طرف رفت درس خواند، دکتری گرفت، رشتۀ خوب درس خواند، الآن استاد دانشگاه شده، زندگی دارد، اینها تعریف من از موفقیت نیست. تعریف من از موفقیت آن تعریفی است که خودم از قرآن برداشت کردم. خداوند در قرآن یک چیز از ما خواسته. و آدم موفق را آدمی دیده که فقط یک ویژگی دارد و آن هم «بندگی خدا را کردن» است. من معتقدم هر کس که خوب خدا را بندگی میکند، ولو کفّاش باشد، ولو نجّار باشد، استاد دانشگاه باشد، مجتهد باشد، فرق نمیکند. لباس و عنوانش مهم نیست. هر کس که خوب بندگی خدا کرد آن آدم موفقی است. و قلباً دارم عرض میکنم که من خودم را با این معیار آدم موفقی نمیدانم، چون که معتقد هستم بندۀ خوبی نبودم.
حقوقخوان: انشاءالله با این تعریفی که شما میکنید همه به موفقیت برسیم. تشکر از وقتی که برای حقوق خوان و دانشجویان حقوق ایران گذاشتید.
دکتر حبیبزاده: انشاءالله. من هم تشکر میکنم از شما. موفق باشید.
منبع: حقوق خوان
دیدگاهتان را بنویسید