شرط حکمیت به جهت عدم وجود قاضی تحکیم وجاهت قانونی ندارد

شعبه دادگاه

شرط حکمیت ناظر بر تعیین قاضی مرضی الطرفین به علت عدم حیات قاضی تحکیم، وجاهت قانونی ندارد

چکیده: شرط حکمیتِ ناظر بر تعیین قاضی مرضی‌الطرفین، وجاهت قانونی ندارد چرا که در نظام حقوقی فعلی ایران، قاضی تحکیم حیات حقوقی ندارد و ماده 6 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب هنوز به عرصه ظهور و اجرا نرسیده است.

شماره دادنامه: 0535-910
تاریخ صدور: 1391/6/29
مرجع صدور: شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی تهران

رای دادگاه بدوی

در خصوص دعوی ع. ن. با وکالت م. الف. به‌طرفیت 1- اتحادیه مرکزی ش. 2- س.الف. 3- ب.ک. به خواسته مطالبه مبلغ 000/000/000/2 ریال وجه یک فقره چک شماره 727507-17/6/89 عهده بانک ک. به‌علاوه خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه و حق‌الوکاله وکیل، نظر به ملاحظه اصول مستندات در ید وکیل خواهان از جمله لاشه چک موضوع دعوی و گواهی عدم پرداخت صادره از بانک محال‌ٌعلیه و عدم ارائه دفاع مؤثری از ناحیه خواندگان، دادگاه با احراز اشتغال ذمه خوانده در برابر خواهان مستنداً به مواد 249 و 309 و 310 و 313 قانون تجارت و مواد 519 و 522 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر محکومیت خواندگان متضامناً به پرداخت مبلغ 000/000/000/2 ریال اصل خواسته به‌علاوه خسارات دادرسی و حق‌الوکاله وکیل و خسارات تأخیر تأدیه برابر شاخص تورم در حق خواهان صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره نسبت به خوانده اول غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و ظرف بیست روز دیگر قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد و نسبت به خواندگان ردیف 2 و 3 حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی می‌باشد.

رئیس شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی تهران

شماره دادنامه: 9309970220100381
تاریخ صدور: 1393/03/25
مرجع صدور: شعبه 1 دادگاه تجدید نظر استان تهران

رای دادگاه تجدیدنظر

در خصوص تجدیدنظرخواهی 1- اتحادیه مرکزی ش. کشور و آقایان 2- س. الف. 3- ب. ک. به‌طرفیت آقای الف. ن. نسبت به دادنامه شماره 1013-920 مورخ 7/11/92 صادره از شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی تهران و نیز در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع. ن. با وکالت آقای م. الف. به‌طرفیت آقایان 1- و. الف. 2- ب. ک. 3- الف. نسبت به دادنامه مذکور که حکایت از صدور حکم بر بطلان دعوی واخواهی اتحادیه مرکزی ش. از دادنامه 0535-910-29/6/91 مشتمل بر محکومیت تضامنی شرکت موصوف به پرداخت دو میلیارد ریال وجه چک شماره 727507 مورخ 17/6/89 به انضمام خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه در حق آقای ن. داشته و از طرفی دادنامه 1013-920-7/11/92 در قسمتی که متضمن پذیرش دعوی تقابل اتحادیه مرکزی ش. و محکومیت آقای ن. به پرداخت 730/583/066/1 ریال به انضمام خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه از تاریخ تقدیم دادخواست (12/6/91) است مورد اعتراض وکیل ایشان آقای م.الف. قرارگرفته و هرکدام از طرفین از منظر خود ایراداتی را نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته مطرح کرده‌اند علی‌هذا
اولاً دادنامه شماره 0535-910-29/6/91 که متضمن محکومیت تضامنی الف. و آقایان س.الف. و ب.ک. است نسبت به آقایان اخیرالذکر حضوری بوده و نامبردگان بدون اینکه به دادنامه مذکور اعتراض (تجدیدنظرخواهی) نمایند اصالتاً نسبت به دادنامه 1013-920-7/11/92 که موضوع آن رسیدگی واخواهی اتحادیه مذکور تجدیدنظرخواهی کرده‌اند که صحیح نیست زیرا نامبردگان بالاصاله محکومٌ‌علیه دادنامه مارالذکر نمی‌باشند که حق تجدیدنظرخواهی داشته باشند لیکن به‌عنوان مدیران و در رابطه با محکومیت اتحادیه مواجه با ممنوعیتی نمی‌باشند بنا به‌مراتب به استناد ماده 26 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب قرار ردّ دادخواست تجدیدنظرخواهی مشارٌالیهما صادر و اعلام می‌گردد.

ثانیاً پیرامون تجدیدنظرخواهی دو طرف تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه 1013-920-7/11/92، ایرادات مطروحه به نحوی نیست که مؤثر در نقض و بی‌اعتباری دادنامه بوده و اساس و ارکان آن را مخدوش نماید زیرا شرط حکمیت مذکور در قرارداد مشارکت 14/5/89 و الحاقیه مورخ 18/5/89 ناظر بر تعیین قاضی مرضی‌الطرفین وجاهت قانونی ندارد، چراکه در نظام حقوقی فعلی ایران قاضی تحکیم حیات حقوقی ندارد و ماده 6 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب هنوز به منصه ظهور و اجرا نرسیده، از طرفی دعاوی مطروحه اعم از دعوی بدوی مربوط به چک 727507 و یا دعوی طاری مربوط و ناشی از قرارداد مشارکت فوق و الحاقیه مربوط است، لذا هردو ناشی از یک منشأ و مؤثر در یکدیگر است بدین لحاظ محکومیت اتحادیه به پرداخت وجه چک مزبور به انضمام خسارات دادرسی و تأخیر و متقابلاً محکومیت آقای الف. ن. به پرداخت بدهی خود به اتحادیه ناشی از قرارداد مزبور که بر اساس محتویات پرونده و اسناد و مدارک ابرازی و اظهارنظر هیئت کارشناسان صورت گرفته و استدلال دادگاه بدوی در این خصوص مواجه با اشکالی نیست.
فلذا محکومیت تجدیدنظرخواهان به شرح مارالذکر صحیح و مطابق اصول و قواعد حقوقی است و خدشه‌ای مترتب بر آن نمی‌باشد، لیکن چون طرفین درآن ‌واحد و مستظهر از قرارداد مشارکت، در مقابل هم مدیون می‌باشند تهاتر قهری صورت می‌پذیرد لذا این دادگاه مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی طرفین تجدیدنظرخواه با رعایت مواد 294 و 296 قانون مدنی و لحاظ تهاتر قهری دو دین (باقیمانده بدهی اتحادیه معادل 270/716/933 ریال) دادنامه مرقوم را تأیید می‌نماید. خسارات دادرسی (هزینه‌های دادرسی و حق‌الوکاله وکیل) بر این مبنا محاسبه گردد. این رأی قطعی است.

مستشاران شعبه 1 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

منبع: بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه

امتیاز به نوشته

پیوند نوشته

https://ghazavatonline.ir/?p=45257

منبع: قضاوت آنلاین؛ پایگاه آموزش حقوق کاربردی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه های انجمن‌ها


جستجوگر