قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 با اصلاحات بعدی

قانون اجرای احکام مدنی

‌قانون اجرای احكام مدنی ‌مصوب 1 آبان  1356 مصوب مجلس شورای ملی با اصلاحات بعدی

‌فصل اول – قواعد عمومي

مبحث اول – مقدمات اجرا

ماده 1 – هيچ حكمي از احكام دادگاههاي دادگستري به موقع اجرا گذارده نمي‌شود مگر اين كه قطعي شده يا قرار اجراي موقت آن در مواردي كه‌قانون معين مي‌كند صادر شده باشد.
ماده 2 – احكام دادگاههاي دادگستري وقتي به موقع اجرا گذارده مي‌شود كه به محكوم‌عليه يا وكيل يا قائم‌مقام قانوني او ابلاغ شده و محكوم‌له يا‌نماينده و يا قائم‌مقام قانوني او كتباً اين تقاضا را از دادگاه بنمايد.
ماده 3 – حكمي كه موضوع آن معين نيست قابل اجراء نمي‌باشد.

‌ماده 4 – اجراي حكم با صدور اجراييه به عمل مي‌آيد مگر اين كه در قانون ترتيب ديگري مقرر شده باشد.
‌در مواردي كه دادگاه جنبه اعلامي داشته و مستلزم انجام عملي از طرف محكوم‌عليه نيست از قبيل اعلام اصالت يا بطلان سند اجراييه صادر نمي‌شود‌همچنين در مواردي كه سازمانها و مؤسسات دولتي و وابسته به دولت طرف دعوي نبوده ولي اجراي حكم بايد به وسيله آنها صورت گيرد صدور‌اجراييه لازم نيست و سازمانها و مؤسسات مزبور مكلفند به دستور دادگاه حكم را اجرا كنند.
ماده 5 – صدور اجراييه با دادگاه نخستين است.
ماده 6 – در اجراييه نام و نام خانوادگي و محل اقامت محكوم‌له و محكوم‌عليه و مشخصات حكم و موضوع آن و اين كه پرداخت حق اجرا به عهده‌محكوم‌عليه مي‌باشد نوشته شده و به امضاء رييس دادگاه و مدير دفتر رسيده به مهر دادگاه ممهور و براي ابلاغ فرستاده مي‌شود.
ماده 7 – برگهاي اجراييه به تعداد محكوم‌عليهم به علاوه دو نسخه صادر مي‌شود يك نسخه از آن در پرونده دعوي و نسخه ديگر پس از ابلاغ به‌محكوم‌عليه در پرونده اجرايي بايگاني مي‌گردد و يك نسخه نيز در موقع ابلاغ به محكوم‌عليه داده مي‌شود.
ماده 8 – ابلاغ اجراييه طبق مقررات آيين دادرسي مدني به عمل مي‌آيد و آخرين محل ابلاغ به محكوم‌عليه در پرونده دادرسي براي ابلاغ اجراييه‌سابقه محسوب است.
ماده 9 – در مواردي كه ابلاغ اوراق راجع به دعوي طبق ماده 100 قانون آيين دادرسي مدني به عمل آمده و تا قبل از صدور اجراييه محكوم‌عليه‌محل اقامت خود را به دادگاه اعلام نكرده باشد مفاد اجراييه يك نوبت به ترتيب مقرر در مادتين 118 و 119 اين قانون آگهي مي‌گردد و ده روز پس از آن‌به موقع اجرا گذاشته مي‌شود. در اين صورت براي عمليات اجرايي ابلاغ يا اخطار ديگري به محكوم‌عليه لازم نيست مگر اين كه محكوم‌عليه محل‌اقامت خود را كتباً به قسمت اجرا اطلاع دهد. مفاد اين ماده بايد در آگهي مزبور قيد شود.
ماده 10 – اگر محكوم‌عليه قبل از ابلاغ اجراييه محجور يا فوت شود اجراييه حسب مورد به ولي: قيم، امين، وصي، ورثه يا مدير تركه او ابلاغ‌مي‌گردد و هر گاه حجر يا فوت محكوم‌عليه بعد از ابلاغ اجراييه باشد مفاد اجراييه و عمليات انجام شده به وسيله ابلاغ اخطاريه آنها اطلاع داده خواهد‌شد.
ماده 11 – هر گاه در صدور اجراييه اشتباهي شده باشد دادگاه مي‌تواند رأساً يا به درخواست هر يك از طرفين به اقتضاي مورد اجراييه را ابطال يا‌تصحيح نمايد يا عمليات اجرايي را الغاء كند و دستور استرداد مورد اجرا را بدهد.

مبحث دوم – دادورزها (‌مأمورين اجرا)

ماده 12 – مدير اجرا تحت رياست و مسئوليت دادگاه انجام وظيفه مي‌كند و به قدر لزوم و تحت نظر خود دادورز (‌ مأمور اجرا) خواهد داشت.
ماده 13 – اگر دادگاه دادورز (‌مأمور اجرا) نداشته باشد و يا دادورز (‌مأمور اجرا) به تعداد كافي نباشد مي‌توان احكام را به وسيله مدير دفتر يا‌كارمندان ديگر دادگاه يا مأمورين شهرباني يا ژاندارمري اجراء كرد.
ماده 14 – در صورتي كه حين اجراي حكم نسبت به دادورزها (‌مأمورين اجرا) مقاومت يا سوء رفتاري شود مي‌توانند حسب مورد از مأمورين‌شهرباني، ژاندارمري و يا دژباني براي اجراي حكم كمك بخواهند، مأمورين مزبور مكلف به انجام آن مي‌باشند.
ماده 15 – هر گاه مأمورين مذكور در ماده قبل درخواست دادورز (‌مأمور اجرا) را انجام ندهند دادورز (‌مأمور اجرا) صورت‌مجلسي در اين خصوص‌تنظيم مي‌كند تا توسط مدير اجرا براي تعقيب به مرجع صلاحيتدار فرستاده شود.
ماده 16 – هر گاه نسبت به دادورز (‌مأمور اجرا) حين انجام وظيفه توهين يا مقاومت شود مأمور مزبور صورت مجلسي تنظيم نموده به امضاء شهود‌و مأمورين انتظامي (‌در صورتي كه حضور داشته باشند) مي‌رساند.
ماده 17 – كساني كه مانع دادورز (‌مأمور اجرا) از انجام وظيفه شوند علاوه بر مجازات مقرر در قوانين كيفري مسئول خسارات ناشي از عمل خود نيز‌مي‌باشند.
ماده 18 – مديران و دادورزها (‌مأمورين اجرا) در موارد زير نمي‌توانند قبول مأموريت نمايند.
1 – امر اجرا راجع به همسر آنها باشد.
2 – امر اجرا راجع به اشخاصي باشد كه مدير و يا دادورز (‌مأمور اجرا) با آنان قرابت نسبي يا سببي تا درجه سوم دارد.
3 – مدير يا دادورز (‌مأمور اجرا) قيم يا وصي يكي از طرفين يا كفيل امور او باشد.
4 – وقتي كه امر اجرا راجع به كساني باشد كه بين آنان و مدير يا دادورز (‌مأمور اجرا) يا همسر آنان دعوي مدني يا كيفري مطرح است.
‌در هر يك از موارد مذكور در اين ماده اجراي حكم از طرف رييس دادگاه به مدير يا دادورز (‌مأمور اجرا) ديگري محول مي‌شود و اگر در آن حوزه مدير يا‌مأمور ديگري نباشد اجراي حكم به وسيله مدير دفتر يا كارمند ديگر دادگاه يا حسب مورد مأموران شهرباني و ژاندارمري به عمل خواهد آمد.

برگه‌ها: 1 2

امتیاز شما به نوشته

3.7/5 = (19 امتیاز)

لینک کوتاه صفحه

https://ghazavatonline.ir/?p=5587

سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.

دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

  • بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
  • صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

17 پاسخ به “قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 با اصلاحات بعدی”

  1. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    پاسخ سئوالات شما به شرح زیر است:
    1- در پاسخ مورخ ۱۳۹۷/۰۸/۲۶ بیان شد که میزان حقوق قابل توقیف در ماده 96 قانون اجرای احکام مدنی تا چه سقف است و توقیف مازاد بر آن ممنوع است. خوشبختانه قانون در این مورد به قدری صریح است که اجازه اعمال سلیقه شخصی قاضی را نمی دهد.
    2- نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه همانطوری که از عنوان آن مشخص است، برای قضات کشور جنبه مشورتی دارد نه الزامی، ولی مشورتی بدون آن بدان حد است که غالباً مورد تأسی قرار می گیرد زیرا در این صورت دادسرای انتظامی قضات، عملکرد قاضی بر اساس آن را تخلف انتظامی محسوب نخواهدکرد.
    3- برای اظهارنظر صحیح نسبت به نظریه مشورتی شماره 6642 اداره حقوقی باید متن سئوال طرح شده از این اداره و نیز پاسخ کامل آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد تا مشخص شود که آیا می توان در خارج از موضوع سئوال آن را اعمال کرد یا خیر.
    متن استعلام صورت گرفته و پاسخ اداره حقوقی به شرح زیر می باشد:
    موضوع‌: حقوق بازنشستگي‌
    سؤال‌: با توجه به مواد 57 و 66 اساسنامه شركت ملي نفت ايران و قسمت هفت از ماده 21 مقررات بازنشستگي شركت ملي نفت ايران، آيا امكان توقيف و كسر حقوق بازنشستگان آن‌ شركت وجود دارد يا نه‌؟
    نظريه شماره 6422/7 ـ 6/9/59 اداره حقوقی
    «تبصره 1 ماده 96 قانون اجراي احكام مدني مصوب اول آبان 1356 كه موخر از قانون اساسنامه شركت ملي نفت ايران تصويب شده در مورد اجراي احكام مدني دادگاهها اجازه ‌توقيف و كسر يك چهارم حقوق بازنشستگي و وظيفه كاركنان سازمانها و موسسات دولتي ووابسته به دولت و شركتهاي دولتي حتي شركتهاي خصوصي را داده است و به موجب ماده 180قانون اجراي احكام مدني قوانيني كه مخالف اين قانون باشد ملغي گرديده است‌. بنابراين‌ چنانچه مواد 57 و 66 قانون اساسنامه شركت ملي نفت ايران ناظر به قابل كسر و توقيف نبودن‌ حقوق بازنشستگي كارمندان باشد اين حكم در مورد اجراي احكام مدني بشرح بالا نسخ شده وقسمت هفتم از ماده 21 مقررات بازنشستگي شركت ملي نفت ايران كه مستند به اساسنامه‌شركت است نيز منسوخ خواهد بود.»
    بنابراین، نظریه فوق صرفاً در ارتباط با «بازنشستگان شرکت ملی نفت ایران» قابل اعمال بوده و نسبت به سایر بازنشستگان کاربردی ندارد.
    4- بخشی از عبارت سئوال شما که بیان می دارد: «…پیش‌قسط با مبلغ توقیف شده که تقریبا دو برابر پیش‌قسط می‌باشد…» مبهم است و این ابهام در بخش های بعدی سئوال نیز به نحوی تکرار شد و در نهایت معین نیست که مراد شما از این بخش سئوال چیست تا بدان پاسخ داده شود؟ اگر با وصف پاسخ های قبلی و فعلی داده شده، هنوز به جواب خود دست نیافتید، سئوال را به صورت واضح تر بیان نمایید تا پاسخ داده شود.
    5- عدم ابلاغ قرار تأمین خواسته با وصف اجراء، با جمع شرایطی می تواند از مصادیق تخلف انتظامی باشد.
    6- در خصوص این که نسبت به قاضی متخلف تنها می توان شکایت انتظامی کرد یا خیر، جواب آن در انواع مسئولیت های قاضی که شامل مسئولیت انتظامی، مدنی و کیفری است نهفته است که می توانید به پاسخ مشروح ما در تاریخ ۱۳۹۷/۰۸/۱۵ به سئوال «عبداللهی» در تاریخ ۱۳۹۷/۰۸/۱۵ در ذیل پست «شرایط شکلی شکایت انتظامی از قضات در دادسرای انتظامی قضات و آثار سلبی آن» مراجعه نمایید.
    7- نسبت به بخش پایانی سئوال شما نیز قبلاً پاسخ داده شد.
    لطفاً از طرح چند سئوالات غیرمرتبط در یک سئوال خودداری نمایید، چرا که به این نوع سئوالات پاسخ داده نخواهدشد.

  2. سعید نیم‌رخ
    سعید

    سلام آقا وکیل
    ببخشید
    برام اجراییه خلع ید صادر گردیده ولی بنده هم رباخواری شکایت نموده‌ام و قرار وثیقه صادر گردیه ولی کیفرخواست صادر نگردیده،
    چجوری میتونم جلویی اجرای حکم رو بگیرم.
    ممنون میشم جواب بدین

  3. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با درود
    نظر به ماده 24 قانون اجرای احکام مدنی و توضیحات بیان شده در سئوال،
    متأسفانه در شرایط فعلی امکان جلوگیری از اجرای حکم ممکن نیست.

  4. نقیان نیم‌رخ
    نقیان

    سلام
    پرسش و پاسخ های مفیدی بود.
    از آقای مرادی بسیار متشکرم.

  5. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    درود و سپاس از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین‌های انجمن‌ها


جستجوگر