مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه وجه چک (رأی شماره 812)

آرای هیأت عمومی دیوان عالی کشور در امور حقوقی

رأی وحدت رویه شماره ۸۱۲ -1400/4/1 هیأت عمومی دیوان عالی کشور در خصوص مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه وجه چک تاریخ سر رسید آن است

شماره۱۱۰/۱۵۲/۱۲۵۱۳                                                                 ۱۴۰۰/۴/۲۶

مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

گزارش پرونده وحدت‌رویه قضایی ردیف ۱۳/۱۴۰۰ هیأت عمومی دیوان‌عالی‌کشور با مقدمه و رأی شماره ۸۱۲ ـ ۱۴۰۰/۴/۱ به شرح ذیل تنظیم و جهت انتشار ارسال می‌گردد .                  

معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ غلامعلی صدقی

مقدمه

جلسه هیأت ‌عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۱۳/۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۰ روز سه‌شنبه، مورخ ۱۴۰۰/۴/۱ به ‌ریاست حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سید احمد مرتضوی مقدم، رئیس محترم دیوان ‌‌عالی ‌‌کشور، با حضور جناب آقای سید محسن موسوی، نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور و با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای ‌معاون کلیه شعب دیوان‌عالی‌کشور، در سالن هیأت‌ عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌‌کننده در خصوص مورد و استماع نظر نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور که به ‌ترتیب‌ ذیل منعکس ‌می‌گردد، به ‌صدور رأی وحدت‌ رویه ‌قضایی شماره ۸۱۲ ـ ۱۴۰۰/۴/۱ منتهی گردید.

الف) گزارش پرونده

به استحضار می‌رساند، بر اساس آراء واصله به این معاونت، از سوی شعب سی و هفتم و سی و یکم دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران در خصوص مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه وجه چک، آراء مختلف صادر شده است، به منظور طرح موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور، گزارش امر به شرح ذیل تقدیم می‌شود:

الف) به حکایت دادنامه شماره ۱۰۹۹ ـ ۱۳۹۱/۱۲/۵ شعبه سی‌و‌ششم دادگاه عمومی حقوقی تهران، در خصوص دعوی س.ص. به طرفیت م.ش. به خواسته مطالبه مبلغ ۱۳۵,۰۰۰,۰۰۰ریال بابت بخشی از وجه چک… با احتساب خسارت تأخیر تأدیه و دادرسی، دادگاه چنین رأی داده است:

«… به استناد مواد ۳۱۰ و ۳۱۳ قانون تجارت و مواد ۱۹۸، ۵۱۵، ۵۱۹ و ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، خوانده را به پرداخت مبلغ یکصد و سی و پنج میلیون ریال بابت اصل خواسته به اضافه خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۵ تا تاریخ تأدیه بر اساس شاخص نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی … در حق خواهان محکوم می‌نماید … . در مورد دعوی … خواهان نسبت به خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ سررسید چک تا تاریخ صدور گواهی‌نامه عدم پرداخت (۱۳۹۰/۱۱/۵)، با عنایت به اینکه یکی از شروط اصلی خسارت تأخیر تأدیه وفق ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، مطالبه دین از سوی دائن می‌باشد و خواهان از تاریخ سر رسید چک تا تاریخ مراجعه به بانک، مطالبه‌ای نسبت به وجه چک نداشته و اقدام علیه خود نموده است؛ ضمن اینکه این اقدام خواهان عملاً به‌منزله اعطاء مهلت یا انصراف از مطالبه در مدت مذکور بوده است، بنابراین، این قسمت از دعوی خواهان مردود بوده و به استناد ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی، حکم بر بطلان آن صادر می‌نماید.»

پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبه سی و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب دادنامه شماره ۰۵۰۳ ـ ۱۳۹۲/۵/۱۶، چنین رأی داده است:

«در خصوص تجدیدنظر‌خواهی … نسبت به قسمتی از دادنامه ۱۰۹۹ ـ ۱۳۹۱/۱۲/۵ صادره از شعبه ۳۶ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر محکومیت خوانده دعوی بر پرداخت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ گواهی‌نامه عدم پرداخت صادر کرده نه از تاریخ سر رسید چک …، در رأی صادره باید این موضوع روشن شود که ضابطه مطالبه خسارت تأخیر تأدیه در ماده واحده الحاقی (مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام) به ماده ۲ قانون صدور چک، با ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، افتراق دارد تا بگوییم یکی دیگری را تخصیص می‌زند یا دارای [یک] منشأ است. به طور خلاصه باید توضیح داد فرقی در تعیین تورم و شاخص میزان خسارت بین چک و سایر مطالبات وجود ندارد و تعارضی به نظر نمی‌رسد و ضابطه در چک جهت تعیین تورم، تاریخ مندرج در آن و در سایر مطالبات، تاریخ سررسید است. به بیان دیگر ماده واحده الحاقی به ماده ۲ قانون صدور چک نیز مانند ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، مطالبه خسارت تأخیر تأدیه را بر مبنای نرخ تورم از تاریخ چک تا زمان وصول آن دانسته به این ترتیب مبنای محاسبه خسارت تأخیر تأدیه تاریخ سررسید دین یا چک بوده، لکن ابتدای زمان استحقاق دریافت خسارت تأخیر تأدیه، تاریخ مطالبه از سوی دائن است و راه قانونی برای مطالبه وجه چک، مراجعه دارنده به بانک محال علیه و صدور گواهی نامه عدم پرداخت بوده که مبنای استحقاق خسارت تأخیر تأدیه قرار می‌گیرد؛ علی‌هذا اعتراض مطروحه وارد نیست، مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین داردسی مدنی با ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید می‌نماید.»

ب) به حکایت دادنامه شماره ۱۶۵ ـ ۱۳۹۲/۳/۲۱ شعبه ۲۱۰ دادگاه عمومی حقوقی تهران در خصوص دعوی ز.ب و … به طرفیت م.ک. به خواسته مطالبه مبلغ ۴۵۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال وجه، دادگاه چنین رأی داده است:

«… نظر به اینکه مستند خواهان سه فقره چک … می‌باشد که حسب [گواهی] بانک‌های محال‌علیه بلامحل اعلام گردیده است و حکایت از مدیونیت خوانده به میزان مبلغ مندرج در چک‌های موصوف دارد…، لهذا دادگاه با توجه به مراتب، خواسته خواهان را موجه و ثابت دانسته، مستنداً به مواد ۳۱۰ و ۳۱۳ قانون تجارت و مواد ۱۹۸، ۵۱۵ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، حکم به الزام خوانده به پرداخت مبلغ مندرج در چک‌های فوق‌الذکر و نیز خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم و نیز خسارات دادرسی را در حق خواهان صادر و اعلام می‌نماید.»

پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی شعبه سی و یکم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب دادنامه شماره ۰۶۹۴ ـ ۱۳۹۲/۵/۳۰، چنین رأی داده است:

«… از ناحیه تجدیدنظرخواهان ایراد و اعتراض مؤثری که بتواند موجبات نقض دادنامه تجدیدخواسته را فراهم نماید، ارائه و عنوان نگردیده است و تجدیدنظرخواهی با هیچ‌یک از شقوق مندرج در ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی منطبق نمی‌باشد و لیکن مشاهده می‌شود دادگاه محترم در مورد مطالبه وجوه‌ چک‌ها، خسارت تأخیر تأدیه را از زمان تقدیم دادخواست محاسبه کرده است تجدیدنظرخواه به این قسمت از رأی اعتراض کرده است که مبنی بر اشتباه می‌باشد. به لحاظ اینکه بر اساس قانون استفساریه تبصره الحاقی به ماده ۲ قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک مصوب ۱۳۷۱/۲/۱۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام و نظریه مجمع در خصوص محاسبه خسارت تأخیر تأدیه بر مبنای نرخ تورم، محاسبه تأخیر تأدیه چک از تاریخ صدور چک تا زمان وصول می‌باشد و این اشتباه به اساس رأی خلل و خدشه‌ای وارد نمی‌کند، علی‌هذا دادگاه ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی به عمل آمده و با اصلاح مذکور، استناداً به مواد ۳۵۱ و ۳۵۸ قانون مارالذکر، رأی معترض‌عنه را تأیید و استوار می‌نماید.»

چنانکه ملاحظه می‌شود، شعب سی وهفتم و سی و یکم دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران، در خصوص مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه وجه چک، اختلاف‌ نظر دارند، به طوری که شعبه سی و هفتم مبدأ خسارت تأخیر تأدیه را تاریخ مطالبه (تاریخ صدور گواهی عدم پرداخت) و شعبه سی و یکم تاریخ سر رسید چک می‌داند.

بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط از قانون محقق شده است، لذا در اجرای ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، طرح موضوع در جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور درخواست می‌گردد.

معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیأت عمومی ـ غلامعلی صدقی

ب) نظریه نماینده محترم دادستان کل کشور

احتراماً در خصوص پرونده وحدت رویه ۱۳/۱۴۰۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به نمایندگی از دادستان کل کشور به شرح ذیل اظهار نظر می‌نمایم:

براساس گزارش معاونت قضایی دیوان عالی کشور در امور هیأت عمومی ملاحظه می‌گردد در خصوص مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه وجه چک بین شعب ۳۱ و ۳۷ محاکم تجدیدنظر استان تهران اختلاف نظر وجود داشته، به گونه‌ای که شعبه ۳۱ مبدأ خسارت تأخیر تأدیه را سررسید چک و شعبه ۳۷ تاریخ مطالبه یعنی صدور گواهی عدم پرداخت می‌دانند لذا با عنایت به اینکه یکی از متداول‌ترین وسایل پرداخت دین که مورد پذیرش قانونگذار قرار گرفته چک می‌باشد و لزوماً صادر‌کننده باید وجه آن را نزد بانک تأمین کند چون به محض صدور چک مبلغ مندرج در آن از دارایی صادرکننده کسر و به دارنده تعلق می‌گیرد و با توجه به اینکه وجه چک فقط یک دین مدنی نیست، بلکه در حکم یک سند تجاری است، لذا خصوصیت مضاعف تحمیل شده یا در نظر گرفته شده توسط قانون تجارت به گونه‌ای است که اساساً و به محض صدور اوصاف تجاری پیدا کرده و از مزایای حقوق تجارت استفاده می‌کنند که یکی از آن مزایا استفاده از تاریخ چک است که مانند اسناد تجاری از اعتبار خاص برخوردار می‌گردد و با توجه به اصول حاکم بر اسناد تجاری از جمله اصل سرعت در گردش سرمایه، اصل تسهیل در گردش سرمایه، اصل اطمینان در بازگشت سرمایه و عدم توجه به ایرادات این دلالت را دارد که بعد از صدور سند حاکمیت قانون تجارت در راستای حفظ سرمایه اجازه هیچ‌گونه تعرض به سرمایه را نمی‌دهد، لذا با توجه به اصول ذکر شده و سایر موازین قانونی از جمله ماده ۲۹۲ قانون تجارت بند ج ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۱۱۰ همان قانون و به استناد استفساریه تبصره الحاقی به ماده ۲ قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک مصوب ۱۳۷۶/۳/۱۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام که مبنای محاسبه را از تاریخ سررسید چک تا زمان وصول آن قرار داده و از آنجایی که این قانون خاص بوده و مطابق نظریه شورای نگهبان مصوبات مجلس نمی‌تواند ناسخ مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد به نظر اینجانب نظر شعبه ۳۱ دادگاه تجدیدنظر استان تهران موافق با موازین قانونی و قابل تأیید است.

ج) رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۱۲ ـ ۱۴۰۰/۴/۱ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

مطابق ماده ۳ قانون صدور چک مصوب ۱۳۵۵با اصلاحات و الحاقات بعدی، صادرکننده باید در تاریخ مندرج در چک، معادل مبلغ ذکر شده در آن، در بانک محال‌علیه وجه نقد داشته باشد و برابر تبصره الحاقی (۱۳۷۶/۳/۱۰) به ماده ۲ قانون اخیر‌الذکر و قانون استفساریه این تبصره مصوب ۱۳۷۷/۹/۲۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام، مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه بر مبنای نرخ تورم، تاریخ چک است. بنابراین، خسارت تأخیر تأدیه وجه چک، برابر مقررات مذکور که به طور خاص راجع به چک وضع شده است، محاسبه می‌شود و از شمول شرایط مقرر در ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ خارج است. بنا به مراتب، رأی شعبه سی و یکم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که تاریخ چک (نه تاریخ مطالبه) را مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه دانسته است، به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

روزنامه رسمی، سال هفتاد و هفت، شماره 22242، ویژه نامه شماره 1435، چهارشنبه 6 مرداد 1400

امتیاز شما به نوشته

5/5 = (6 امتیاز)

لینک کوتاه صفحه

https://ghazavatonline.ir/?p=7877

سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.

هشتگ‌ها


دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

  • بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
  • صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

9 پاسخ به “مبدأ محاسبه خسارت تأخیر تأدیه وجه چک (رأی شماره 812)”

  1. اعظم چهره نیم‌رخ
    اعظم چهره

    رأی وحدت رویه مفید و کاربردی که خیال همه راحت و تکلیف موصوع بدیهی را روشن نمود.

  2. خسرو جسور نیم‌رخ
    خسرو جسور

    سلام
    شگفتی من در این است که چگونه برخی قضات مغایر نقص صریح قانون استدلال می کنند و نامش را تفسیر قضایی یا برداشت از قانون نام نهاده و بر اساس آن حکم صادر می کنند!

  3. وکیل عادل نیم‌رخ
    وکیل عادل

    با سلام
    در سال گذشته پرونده چک داشتم متأسفانه قاضی استدلال مرا که الان در رأی وحدت وریه منعکس است را نپذیرفت.
    خدا شکر که حال دیگر این مشکل وجود ندارد.

  4. جمشید کیا نیم‌رخ
    جمشید کیا

    سلام
    در نهایت باید هیأت عمومی دیوان عالی کشور به اختلافات نظری قضات پایان می داد!

  5. پریسا نیم‌رخ
    پریسا

    با سلام
    کاش چنین رأی وحدت رویه ای زودتر از این ها صادر می شد تا اختلاف نظر دادگاه ها سبب تضیع حقوقی صاحبان چک نمی شد.

  6. بابک اهرامی نیم‌رخ
    بابک اهرامی

    درود بر شما
    با توجه‌ به قسمت “لزوماً صادر‌کننده باید وجه آن را نزد بانک تأمین کند”
    آیا می توان نتیجه گرفت که، چنانچه صادر کننده تامین وجه نکند دارنده چک می تواند هر زمان چک را به بانک ببرد و با برگه عدم پرداخت مواجه می شود و بالتبع آن مطالبه خسارت را از مبدا تاریخ صدور چک مطالبه کرد ؟ به نظر در قالب موارد باید مبدا خسارت از تاریخ صدور باشد مگر اینکه :
    1- ثابت شود چک سفید امضاء یا بدون تاریخ صادر شده است و دارنده آنرا تکمیل کرده باشد
    2- ثابت شود چک مستند به قراردادی بوده است و دارنده چک باید در سررسید چک تعهداتی انجام میداده که این امر محقق نشده است
    3- ثابت شود صادر کننده چک در سر رسید وجه چک را در حساب تامین کرده باشد و دارنده آن به بانک مراجعه نکرده باشد

    در بعضی از موارد دارنده چک به هر دلیلی در سررسید به بانک مراجعه نمی کند و بالتبع گواهی عدم پرداخت نیز صادر نمی شود و چند سال بعد به بانک مراجعه می کند و گواهی عدم پرداخت می گردد و مشاهده می شود که قاضی رسیدگی کننده بدون اینکه یکی از 3 دلیل بالا محقق شده باشد، مبدا خسارت تاخیر را ، “تاریخ گواهی عدم پرداخت” چند سال بعد یا بعداً از “تاریخ دادخواست” می دهند . مانند رای زیر:

    در خصوص مطالبه خسارت تاخير تادیه با توجه به اینکه خواهان پس از تاریخ سررسيد چک موصوف نسبت به مطالبه وجه چک از محاکم صالح حقوقی اقدامی نکرده است و نزدیک به 17 سال بعد از تاریخ سررسيد چک اقدام به مطالبه وجه چک از سوی خواهان گردیده به استناد قانون استفساریه ماده 2 اصلاح موادی از قانون چک در خصوص مطالبه تاخير تادیه وجه چک از تاریخ سر رسيد ناظر به مواردی مي باشد که پس از سر رسيد چک اشخاص فورا اقدام به مطالبه وجه چک می نمایند و گذشت قرین به 17 سال از تاریخ سر رسيد چک حکایت بر آن است که دارنده اراده به مطالبه نداشته لذا با لحاظ ماده 522 قانون آیين دادرسی مدنی و 318 قانون تجارت خسارت تاخير تادیه از تاریخ عدم پرداخت مورخ 98/3/8 لغایت زمان اجرای حکم مورد محاسبه و در حق خواهان پرداخت مي گردد.

    در پرونده فوق تاریخ صدور چک 81/3/52 می باشد.

    درخواست دارم خوانندگان این مطلب نظرات خود را در خصوص استدلال اینجانب و نظر قاضی محترم ، بیان دارند.
    با سپاس از توجه شما

  7. سیروس کبیری نیم‌رخ

    سلام
    آنچه در رأی موضوع دیدگاه شما بیان شده، از موارد خاص بوده که ندرتاً رخ می دهد و به این جهت تاکنون رویه قضایی چندانی پیرامون آن شکل نگرفته است. معهذا صدور چنین آرایی تا قبل از صدور «رأی وحدت رویه شماره ۸۱۲ -۱۴۰۰/۴/۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور» حمل بر نظر قضایی بود لکن بعد از صدور این رأی وحدت رویه دادکاه ها نمی توانند به ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی استناد نمایند.

  8. بابک اهرامی نیم‌رخ
    بابک اهرامی

    درود بر شما جناب سیروس کبیری بزرگوار

    به رای صادره اعتراض کردم و منتظر رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر هستم
    امیدوارم قضات تجدیدنظر نظر با دقت نظر در قوانین موضوعه رای شایسته را صادر نمایند

    سپاس از توجه و اظهارنظرتان
    در پناه خدا باشید

  9. سیروس کبیری نیم‌رخ

    سلام
    انشاء الله که نتیجه دلخواه حاصل شود.
    موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین‌های انجمن‌ها


جستجوگر