ابطال سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول با سند عادی

نشست قضايی قضات دادگستری

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

قضاوت آنلاین: چهل و هفتمین جلسه نقد رأی دادگاه تجدیدنظر استان تهران با موضوع «امکان ابطال سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول به استناد سند عادی» روز سه شنبه ۱۳ مهرماه ۱۳۹۵، ساعت ۸ صبح در سالن ولایت دادگاه تجدیدنظر استان تهران با حضور قضات این دادگاه و همچنین قضات شعب بدوی و تجدیدنظر صادرکننده رأی برگزار شد. درباره موضوع فوق پیش‌تر آرایی با احکام متعارض صادر شد و قضات موافق و مخالف به تجزیه و تحلیل دو رأی از آراء صادر شده در این موضوع پرداختند اما چون امکان طرح همه مباحث در جلسه فراهم نشد، مقرر شد جلسه دیگری به موضوع اختصاص یابد و به این دلیل رأی گیری به عمل نیامد و به جلسه آتی موکول شد که به مجرد برگزاری، نتیجه اخذ و در همین بخش منتشر خواهد شد. 

[/box]

نظرات قضایی ابزاری قضات در جلسه پیش گفته را می توان به دو گروه موافق و مخالف و گروه نخست را به دو گروه موافق مطلق و موافق مشروط به شرح زیر تقسیم نمود:

موافقین مطلق: برخی از قضات حاضر معتقدند با توجه به قواعد عمومی قراردادها و مالکیت که در مقررات قانون مدنی مصوب ۱۳۰۷ منعکس شده است و همچنین قواعد عمومی مربوط به ادله اثبات دعوا که سند عادی (مثل بیع نامه عادی یا هر سند عادی دیگر که مفید انتقال مالکیت مال غیرمنقول باشد) را در کنار سند رسمی دلیلی برای اثبات دعوا دانسته است، می‌توان سند رسمی موخر را به دلیل تعارض مفاد آن با مفاد سند عادی که تاریخ مقدم دارد ابطال نمود. مقررات مواد ۲۲ و ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت، تعارضی با این مقررات ندارد و در نتیجه نه ناسخ این قواعد عام است و نه مخصص آنها، زیرا رویکرد قانونگذار در این موارد تعیین مقررات شکلی بوده است و نه تعیین مقررات ماهوی مربوط به عقود و قراردادها. هیچ کدام از این مواد درباره صحت یا بطلان عقدی که به در قالب سند عادی تنظیم شده است، حکمی مقرر نکرده است.

موافقین مشروط: برخی دیگر از قضات معتقدند با وجود مقرره ماده ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک که مقرر می دارد: «سندى كه مطابق مواد ۴۶ و ۴۷ و دیگر مواد مرتبط قانون مذکور بايد به ثبت برسد و به ثبت نرسيده در هيچ يك از ادارات و محاكم پذيرفته نخواهد شد»، اگر چه عقدی که با تنظیم سند عادی منعقد شده است، معتبر و صحیح است ولی اگر برای ملک موضوع آن عقد، سند رسمی معارضی وجود داشته باشد، به استناد سند عادی مقدم نمی توان ابطال آن سند رسمی و الزام به تنظیم سند رسمی برای منتقل‌الیه آن عقد را مطالبه نمود اما منتقل‌الیه عقد مقدم می‌تواند با اقامه دعوای اثبات مالکیت یا تنفیذ قرارداد، حکم دادگاه به مالکیت خود را أخذ نماید و به استناد حکم دادگاه که در حکم سند رسمی است، ابطال سند رسمی موخر را مطالبه نماید. طرفداران این نظریه با توجه به این دلایل فوق صدور حکم به بی حقی خواهان را صحیح ندانستند و معتقد بودند باید قرار عدم استماع دعوا صادر شود تا خواهان امکان اقامه دعوای اثبات مالکیت را داشته باشد.

مخالفیان: برخی دیگر از قضات در جلسه معتقدند اگر چه مقررات قانون ثبت عقد بیع اموال غیرمنقول را از رضایی بودن خارج ننموده است ولی با وجود سند رسمی مالکیت برای فردی، نمی توان به استناد سند عادی مقدم ابطال آن سند را مطالبه نمود، زیرا ماده ۴۸ قانون ثبت امکان هرگونه استناد به چنین سندی را از او گرفته است اما زیان دیده می‌تواند جبران خسارت خود را از کسی که مال غیر منقول موضوع عقد مقدم را طبق سند رسمی به فردی غیر از او منتقل نموده است مطالبه نماید. به تعبیر دیگر چنین مالی در حکم مال تلف شده است اگر چه واقعا تلف نشده است. به علاوه منطق قانون ثبت حفظ نظم عمومی است و عدم رعایت مفاد آن و پذیرش اسناد رسمی در برابر اسناد عادی مخالف نظم عمومی است.

امتیاز شما به نوشته

4.5/5 = (15 امتیاز)

لینک کوتاه صفحه

https://ghazavatonline.ir/?p=9039

سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.

دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

  • بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
  • صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

88 پاسخ به “ابطال سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول با سند عادی”

  1. محمد عسکری نیم‌رخ
    محمد عسکری

    با سلام خدمت شما و همکاران گرامی
    مادر اینجانب در سال 97 فوت شدند و منزلی با سند رسمی به نام ایشان است.
    پدرم ازدواج مجدد داشته و با همسر جدید خود در همان منزل زندگی می کنند.
    هرموقع که حرفی از ارثیه مادری می شود، پدرم ما را تهدید می کند که به صورت قولنامه ای آن ملک را از مادرم خریده است، در حالی که سند رسمی به اسم مادرم است. تاریخ سند رسمی بسیار قبل تر از قولنامه ادعایی است.
    آیا قول نامه بنگاه معاملات املاک نافی سند رسمی است که بسیار قبل تر از آن ثبت گردیده است؟
    در خصوص اسباب و اثاثیه منزل نیز سوالی داشتم، آیا طبق قانون اسباب و اثاثیه منزل متعلق به مادر بنده است و من می توانم سهم خود را از قیمت به روز آن مطالبه کنم؟

  2. حقوقدان با سابقه نیم‌رخ
    حقوقدان با سابقه

    با سلام
    سئوالات شما بر خلاف شرایط مذکور در پست «راهنمای ارسال مطلب، دیدگاه و پرسش حقوقی» در بخش دیدگاه ثبت گردید و به این دلیل با تاپیک های « اعتبار قولنامه ملک دارای سند رسمی» و « سهم الارث ورثه از اسباب و اثاثیه منزل» به «انجمن مشاوره حقوقی» منتقل تا توسط مدیران پاسخ داده شود.

  3. حسن نیم‌رخ
    حسن

    بجای اینک فروش عادی رو ممنوع اعلام کنن و تاکید به خرید قانونی و ثبتی داشته باشن اومدن میگن یارو یه قولنامه بنویسه تاریخشو بزنه قبل، سند بیاد باهاش سند رو باطل کنه، واقعا این دیگ اخرته.

  4. علیرضا مرادی نیم‌رخ

    با سلام
    هیچ بخش از مطالب پست حاضر مؤید توصیه مندرج در بخش اخیر دیدگاه شما نیست.
    اختلاف نظر در پذیرش سند عادی مالکیت اموال غیرمنقول و میزان تأثیرگذاری آن در تعارض با سند مالکیت رسمی همان اموال، ریشه چندین ساله در حقوق کشور دارد که نه تنها میان دکترین حقوقی بلکه در آرای قضایی نیز مشهود است.
    خوشبختانه شدت اختلاف مزبور نسبت به گذشته کاهش یافته و در سنوات اخیر رویکرد بیشتری نسبت به اعتباربخشی سند مالکیت رسمی به ویژه در مراجع قضایی در حال قوت گرفتن است.

    هر چند استدلال هر یک از طرفین اختلاف پیش گفته در جایگاه خود قابل تأمل می باشد لکن این امر نباید مانع از آن شود تا در نهایت نظام حقوقی واحدی بر اسناد مالکیت اموال غیرمنقول حاکم شود و منشاء دعاوی مرتبط در این خصوص که بخشی از پرونده های مراجع قضایی را تشکیل می دهد از بین برود، مانند کشور کانادا که اساساً دعوایی به نام اختلاف در مالکیت اموال غیرمنقول ندارد. این نقدی است که باید مورد متولیان امور قرار گیرد، امری که فراز نخست دیدگاه شما نیز به لسانی آن را بیان می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین‌های انجمن‌ها


جستجوگر