ابطال سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول با سند عادی

نشست قضايی قضات دادگستری

تاریخ:

نویسنده:

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

قضاوت آنلاین: چهل و هفتمین جلسه نقد رأی دادگاه تجدیدنظر استان تهران با موضوع «امکان ابطال سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول به استناد سند عادی» روز سه شنبه ۱۳ مهرماه ۱۳۹۵، ساعت ۸ صبح در سالن ولایت دادگاه تجدیدنظر استان تهران با حضور قضات این دادگاه و همچنین قضات شعب بدوی و تجدیدنظر صادرکننده رأی برگزار شد. درباره موضوع فوق پیش‌تر آرایی با احکام متعارض صادر شد و قضات موافق و مخالف به تجزیه و تحلیل دو رأی از آراء صادر شده در این موضوع پرداختند اما چون امکان طرح همه مباحث در جلسه فراهم نشد، مقرر شد جلسه دیگری به موضوع اختصاص یابد و به این دلیل رأی گیری به عمل نیامد و به جلسه آتی موکول شد که به مجرد برگزاری، نتیجه اخذ و در همین بخش منتشر خواهد شد. 

[/box]

نظرات قضایی ابزاری قضات در جلسه پیش گفته را می توان به دو گروه موافق و مخالف و گروه نخست را به دو گروه موافق مطلق و موافق مشروط به شرح زیر تقسیم نمود:

موافقین مطلق: برخی از قضات حاضر معتقدند با توجه به قواعد عمومی قراردادها و مالکیت که در مقررات قانون مدنی مصوب ۱۳۰۷ منعکس شده است و همچنین قواعد عمومی مربوط به ادله اثبات دعوا که سند عادی (مثل بیع نامه عادی یا هر سند عادی دیگر که مفید انتقال مالکیت مال غیرمنقول باشد) را در کنار سند رسمی دلیلی برای اثبات دعوا دانسته است، می‌توان سند رسمی موخر را به دلیل تعارض مفاد آن با مفاد سند عادی که تاریخ مقدم دارد ابطال نمود. مقررات مواد ۲۲ و ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت، تعارضی با این مقررات ندارد و در نتیجه نه ناسخ این قواعد عام است و نه مخصص آنها، زیرا رویکرد قانونگذار در این موارد تعیین مقررات شکلی بوده است و نه تعیین مقررات ماهوی مربوط به عقود و قراردادها. هیچ کدام از این مواد درباره صحت یا بطلان عقدی که به در قالب سند عادی تنظیم شده است، حکمی مقرر نکرده است.

موافقین مشروط: برخی دیگر از قضات معتقدند با وجود مقرره ماده ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک که مقرر می دارد: «سندى كه مطابق مواد ۴۶ و ۴۷ و دیگر مواد مرتبط قانون مذکور بايد به ثبت برسد و به ثبت نرسيده در هيچ يك از ادارات و محاكم پذيرفته نخواهد شد»، اگر چه عقدی که با تنظیم سند عادی منعقد شده است، معتبر و صحیح است ولی اگر برای ملک موضوع آن عقد، سند رسمی معارضی وجود داشته باشد، به استناد سند عادی مقدم نمی توان ابطال آن سند رسمی و الزام به تنظیم سند رسمی برای منتقل‌الیه آن عقد را مطالبه نمود اما منتقل‌الیه عقد مقدم می‌تواند با اقامه دعوای اثبات مالکیت یا تنفیذ قرارداد، حکم دادگاه به مالکیت خود را أخذ نماید و به استناد حکم دادگاه که در حکم سند رسمی است، ابطال سند رسمی موخر را مطالبه نماید. طرفداران این نظریه با توجه به این دلایل فوق صدور حکم به بی حقی خواهان را صحیح ندانستند و معتقد بودند باید قرار عدم استماع دعوا صادر شود تا خواهان امکان اقامه دعوای اثبات مالکیت را داشته باشد.

مخالفیان: برخی دیگر از قضات در جلسه معتقدند اگر چه مقررات قانون ثبت عقد بیع اموال غیرمنقول را از رضایی بودن خارج ننموده است ولی با وجود سند رسمی مالکیت برای فردی، نمی توان به استناد سند عادی مقدم ابطال آن سند را مطالبه نمود، زیرا ماده ۴۸ قانون ثبت امکان هرگونه استناد به چنین سندی را از او گرفته است اما زیان دیده می‌تواند جبران خسارت خود را از کسی که مال غیر منقول موضوع عقد مقدم را طبق سند رسمی به فردی غیر از او منتقل نموده است مطالبه نماید. به تعبیر دیگر چنین مالی در حکم مال تلف شده است اگر چه واقعا تلف نشده است. به علاوه منطق قانون ثبت حفظ نظم عمومی است و عدم رعایت مفاد آن و پذیرش اسناد رسمی در برابر اسناد عادی مخالف نظم عمومی است.

لینک کوتاه صفحه

https://ghazavatonline.ir/?p=9039

سئوال حقوقی را در «انجمن مشاوره» طرح شود

دیدگاه‌ها

لطفاً قبل از نوشتن نظر ارزشمند خود توجه داشته باشید که:

  • بخش دیدگاه برای بیان نکته نظرات بازدیدکننده نسبت به محتوای پست است. اگر در ارتباط با مطلب سئوالی دارید در «انجمن مشاوره حقوقی» مطرح نمایید.
  • صرفا نظری که به زبان فارسی نوشته شود تأیید می گردد.

88 پاسخ به “ابطال سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول با سند عادی”

  1. مجتبي نیم‌رخ
    مجتبي

    با سلام
    ابطال سند رسمي بعد ازگذشت ٢٠ سال از قولنامه مطرح شده ، باعث متظرر شدن كساني نيست كه طي اين ٢٠ سال ملك را خريده و فروخته اند ،
    اين قانون ارجحيت قولنامه به سند رسمي باعث نميشود معامله اي در ايران مصونيت نداشته باشد؟ سند قطعي داشتن و تكيه گاه داشتن در معاملات و اجتماع چه ميشود؟؟ گويي در زمين سست و باتلاق قدم ميگذاري و هيچ نقطه اتكايي نباشد در اجتماع
    كسي كه خواست ملكش را بفروشد قبلش قولنامه اي مهيا نمايد با فردي و بعد از اينكه تنظيم سند نمود با فرد ديگري به هر دليلي ( گران شدن ملك ، كلاهبرداري ، …) در صدد برايد كه ابطال سند بگيرد با قولنامه اي كه دردست دارد!؟
    فلسفه اداره ثبت اسناد و املاك براي چيست وقتي سند عادي ازجح است به سند رسمي و قطعي ، دفاتر رسمي زير نظر قوه قضاييه براي چه فعاليت دارند وقتي سند عادي ارجح است به سند رسمي و قطعي مورد تاييد اداره ثبت و قوه قضاييه
    به نظر اينجانب اين قانون باعث حرج و مرج و دور زدن قوانين و سو استفاده كلاهبردارها ميشود
    وقتي قوانين ما اينقدر سست بوده كه اسناد صادره توسط محاكم قضايي و ادارات ثبت اسناد و املاك و دفاترخانه رسمي جايگاهي ندارند ، همين دليل ايت كه دادگاههاي ما با اين حجم بالا از دعاوي و كلاهبرداري مواجه هستند

  2. مدیر سایت نیم‌رخ

    با سلام و تشکر از نظر جنابعالی
    موضوع اعتبار اسناد عادی بیع اموال غیرمنقول در نقاطی که ثبت اسناد در آن مناطق اجباری شد، از مباحث پرمناقشه در میان حقوقدانان و قضات است که متأسفانه در اعتبار یا بی اعتیاری آن، نه قانونگذار جرأت وضع قانون پیدا کرد -که این خود معلول برخی دلایل خاص است- و نه زمینه ایجاد رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور با تفسیر قضایی از برخی مواد دو قانون مدنی و قانون ثبت اسناد و املاک کشور فراهم شد، به همین جهت با وجود مواد 22، 46، 47 و 48 قانون اخیرالذکر، این مشکل همچنان باقی است! 
    قانونی در ارجحیت قولنامه بر سند رسمی وجود ندارد بلکه آنچه ترحیح داده می شود، معامله مقدم است. این تقدم به منزله پذیرش بدون قید و شرط سند عادی نیست بلکه وقوع بیع مقدم موضوع آن در خارج باید طی فرایند رسیدگی قضایی احراز شود و متعاقب آن، باید آثار آن هم به رسمیت شناخته و ترتیب اثر داده شود که از جمله آن بی اعتیاری معامله مؤخر با سند رسمی است. علم و جهل طرفین تنظیم کنندگان سند رسمی به وضعیت مال موضوع معامله هم خود آثار حقوقی دیگری دارد.
    همچنین اگر اشخاصی اقدام به سندسازی بیع با سند عادی مقدم بر سند رسمی نموده و با استناد به آن اقدام به طرح دعوی در مراجع قضایی نمایند، در صورت اثبات، مرتکب جرائم جعل سند و استفاده از سند مجعول  شده‌اند که هر دو طرف قابل تعقیب قضایی خواهند بود.
    نمی توان به صرف سوءاستفاده احتمالی افرادی، معامله واقعی مقدم بر سند رسمی اشخاص جامعه را نادیده گرفت، چرا که این امر، موجب تضییع حقوق طرف دیگر معامله با سند عادی است، در حالی که یکی از اهداف وضع قوانین، تنظیم روابط حقوقی افراد جامعه و ایجاد نظم در آن است. به همین جهت قانونگذار عمل مالکی که مال خود را به دو شخص اعم از این که هر دو معامله به موجب سند رسمی و یا یکی عادی و دیگر رسمی و یا هر دو عادی باشد، می‌فروشد، حسب مورد تحت عنوان معامله معارض و انتقال مال غیر، قابل مجازات دانست.
    نکته مهم این است که قانونگذار ما باید به تناسب زمان، ضمن بازنگری در قوانین سابق، قوانین متناسب با زمان فعلی را وضع تا جلوی تنظیم اسناد معارض گرفته شود. نظیر قانون پیش فروش ساختمان که با اجرایی شدن آن، مانع وقوع برخی از جرائم مرتبط با پیش فروش آپارتمان که پیشتر خیلی شایع بود، گرفته شد. برای مشاهده نمونه ای از اقدام بطئی مقنن ما در قانونگذاری می توانید به اینجا مراجعه نمایید.
    همچنین خریداران اموال غیرمنقول باید دقت نمایند، معامله را با چه شخصی انجام می دهند، تحقیقات لازم نسبت به فروشنده و ملک موضوع معامله به عمل آوردند تا مبادا پیشتر معامله مقدمی هرچند با سند عادی نسبت به آن صورت گرفته باشد تا گرفتار برخی از مشکلاتی که در نظریه شما بیان شد، نشوند.همچنان‌که باید توجه وافر نمایند تا وجوه خود را نزد کدام مؤسسه و بانک سپرده گذاری می کنند!
    با شما هم‌نظریم که بخشی از مشکلات حقوقی مردم و مراجع قضایی، نقص بعضی قوانین موجود، فقدان وجود برخی از قوانین ضروری است که امیدواریم انشاءالله نمایندگان مردم در خانه ملت نسبت به رفع آن اقدام نمایند.

  3. مجتبي نیم‌رخ
    مجتبي

    سلام
    چطور از معامله مقدم باخبر بايد شد!؟ در سطح شهر جلوي افراد را گرفته و پرس و جو كرد!؟ بلنگو در سطح شهر گرفت و عنوان كرد كه ميخواهم اين ملك را بخرم آي مردم ، كسي قولنامه ندارد در مورد اين ملك !!چطور قولنامه اي كه تنها دو امضا دارد را و ميتوان در هرجا به تحرير دراورد ميتوان انكار كرد !؟ نبايد معاملات در جايي ثبت شود و مردم به انجا مراجعه كنند و مطلع شوند مال يا ملك متعلق به ديگري نيست و معامله مقدمي صورت نگرفته است؟
    اداره ثبت اسناد و املاك فلسفه وجوديش براي چيست!؟ اداره به اين عريض و طويل را بسته و كارمندانش را به خانه بفرستيم و به هزارسال قبل برگرديم كه از اهالي محل استعلام نقل و انتقال بگيريم!!! دفترخانه رسمي زير نظر قوه قضاييه براي چه فعاليت ميكند !! كسي كه كاملا قانوني و طبق ضوابط قوه قضاييه اقدام به خريد ملك مينمايد ، چه گناهي مرتكب شده كه پس انداز ساليان عمر خود را از دست بدهد؟ پس چطور ميتوان ملكي معامله نمود !؟
    در زمان حال مثل قديم نيست كه همه هفت جد هم رو بشناسن و بدونن چه اتفاقي افتاده و ملك براي كيست ، الان همسايه با همسايه سلام و عليك نميكند و جواب كسي كه براي پرس و جو به او مراجعه كند را با اين كلام ميدهد كه” مگه ما ثبت احوال هستيم” ميدهد ، و با يك نميدانم خودش را راحت ميكند ، حق هم دارد ، دنبال دردسر نميگردد،
    همين الان منتظر باشيد كه شخصي با قولنامه اي در دست در خانه شما را بزند و ابطال سند و خلع يد شما را به راحتي بگيرد و وسايلتان را بيرون بريزد و شما همه داراييتان به باد برود.اين اتفاق براي هر شخصي احتمالش هست كه رخ دهد ،
    هيچ معامله اي ، هيچ معامله اي مصونيت نخواهد داشت در جمهوري اسلامي ايران ،
    سند قطعي و رسمي كه قوه قضاييه صادر كرده را با برگه دو امضايي باطل كردن به حرف ساده است
    اين قوانين قولنامه است ، قوانين مربوط به شهادت و اظهارات دو نفر كه واقعا جاي تاسف دارد ، دليل عرايضم تعداد و حجم عطيم پرونده هاي دادگاهها هست ، قوانين ما پر است از اين حفره هاي دور زدن قانون و اغلب كلاهبردارها و شيادها و … از ان اطلاع دارند و از آن نفع ميبرند
    هيچ كس هم در صدد اصلاح نيست
    اين قبيل قوانين قولنامه كه فقط دو امضا نياز دارد، شهادت كه در اطراف دادگاهها به وفور يافت ميشوند اين شهود ، فقط و فقط باعث كلاهبرداري و شيادي است ، در زمانه اي كه فيلم و عكس و تماس تلفني و تكنولوژي وجود دارد جاي تعجب است رجوع كردن به قوانين هزاران سال قبل.
    قولنامه بايد تاريخ اعتبار داشته باشد، بايد اين شكل از معامله منسوخ شود و راهكارهايي كه در كشورهاي پيشرفته بكار ميبرند اعمال شود ، نه اينكه به روش هزاران سال قبل كه نه كامپيوتر و نه موبايل و نه تلگرام بوده رفتار كرد ، و مردم قومي قبيله اي زندگي ميكردند و همه از حال هم خبر داشتند رفتار كرد .
    بگويند سند رسمي اعتباري ندارد و قانوني در مورد معامله ملك نداريم و مردم و جامعه تكليف خود را بدانند و به روش خود ملكي را خريداري كنند و يا داراييشان را جور ديگه محافظت كنند ، وقتي با روش ايشان و طبق ضوابط ايشان معامله و در دفترخانه ايشان سند رسمي و قطعي تنظيم شد ، ايشان بايد حافظ منافع مردم كه ظوابط و قوانين را رعايت كرده اند باشند و نه اينكه سند كه خودش صادر نموده است را باطل كند!
    با يه مراجعه و امار گرفتن در سطح كشور ميتوان فهميد چه تعداد پرونده مطمئنا تعداد اين پرونده ها بسيار زياد است و چه تعداد خانواده زندگيشان از هم پاشيده است به دليل سست بودن قانون و بي قانوني ، اگر مردم و افراد جامعه براي قوه قضاييه و قوه مقننه مهم بود تا الان حتما قوانين شسته رفته وضع و اعمال شده بود
    دست كلاهبردارها و شياد ها را قانون ظعيف كشور ما باز گذاشته است و هر كسي طمع ميكند و كسي كه متضرر ميشود مردم عادي و قانون مدار هستند كه تكيه به قانون دارند
    اصل بر اصلاح نيست ، كلاهبردار پول باداورده به دست مياورد ، دادگاهها شلوغ و منبع درامد و كسب قوه قضاييه است و ميتوان كسي كه پول باد اورده بدست اورده است را تلكه نمود ، وكلا نيز از ازدياد پرونده ها نفع و درامد كسب ميكنند ، تنها مردم عادي و جامعه متضرر ميشوند و بي خانمان ميشوند و زندگيشان از هم ميپاشد
    اگر اينطور نبود تا به الان كه ٩٣ سال ميگذرد از وضع قوانين ، ماهي يه قانون و راههاي فرار آن را اصلاح كرده بودند الان با قوانيين محكم و استوار كه راه فراري نداشت مراجه بوديم و مردم بدون دغدغه و در ارامش زندگي ميكردند

  4. مدیر سایت نیم‌رخ

    با درود

    لازم است مجدداً از نقد مشروح شما تشکر نماییم و تأکید کنیم که اصل انتقاد شما مورد تصدیق ما نیز است. مشابه مشکل اشاره شده در اموال غیرمنقول در مورد خرید و فروش خودروها هم صادق که حتی با وکالت کاری انجام می‌شود نه مبایع نامه عادی و حتی خریدار جدید بی خبر از ماهیت عقد وکالت، ید قبلی خود را هم ندیده و نمی‌شناسد و شاید هم سال‌هاست که ایادی پیشین وفات یافته باشند! شخصاً شاهد پرونده‌های متعدد و بعضاً پپچیده‌ای از هریک در دادگستری بودم. مناظره نیروی انتظامی با سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در این که کدامیک متولی قانونی تنظیم سند رسمی انتقال می‌باشند، شاید کمک کند تا به منشاء برخی مشکلات قضایی پی‌ببریم!

    در رابطه با مواردی که شما بیان نمودید، باید به این نکات مهم توجه نمود که داشتن قانون بد بهتر از بی قانونی است. همچنین نباید پیکان انتقاد را به سوی قاضی که تنها مجری قانون ناقص موضوعه موجود است، نشانه رفت و ایراد مقنن را به وی نسبت داد. ما هم نقد داریم که چرا باید از زمان تصویب قانون ثبت اسناد و املاک در سال 1310 تاکنون که قریب به 86 می‌گذرد، هنوز ثبت اموال غیرمنقول در سراسر کشور الزامی نشود و شاهد خرید و فروش این اموال با اسناد عادی باشیم؟

    شاید توجه نمودن به قانون پیش ‌فروش ساختمان مصوب ۱۳۸۹/۱۰/۲۹ مجلس شورای اسلامی و گذشت زمان تا زمان آیین نامه اجرای قانون پیش فروش ساختمان مصوب ۱۳۹۳ هیأت وزیران و با وصف دستورالعمل صدور شناسنامه فنی ساختمان مصوب ۱۳۹۵ هیأت وزیران، چرا باز صرفاً به جهت اختلاف در متولی صدور شناسنامه فنی ساختمان، این قانون در کلان شهر تهران و غالب استان‌های کشور عملاً اجرایی نشود، بتواند به شناخت خاستگاه برخی معضلات حقوقی کمک کند!

    پیشتر فایل ویدیویی از پرفسور دکتر محمود آخوندی در نقد مؤسسه شاهدیابی و شهود تسبیه بدست پنج هزار تومانی با عنوان فایل ویدیویی نقد و بررسی قانون آیین دادرسی کیفری در قضاوت‌آنلاین منتشر شد که در راستای تأیید نقد شما در همین خصوص است و توصیه می‌کنیم، حتماً مشاهده نماید.

  5. محمد نیم‌رخ
    محمد

    با عرض سلام و درود خدمت مدیریت محترم سایت قضاوت آنلاین
    صورت مسئله: پدربزرگ بنده (پدرِ مادرم) در اواخر حیاتش و در دوران بیماری‌ای که داشت و به موجب آن فوت کرد، بخش عمده‌ای از زمین‌های کشاورزی‌اش را به دایی‌هایم با انواع مبایعه (فروش) واگذار کرد، اما در واقع در اوج کهولت سن و بیماری این کار را کرد و عملاً هیچ اختیار و اراده‌ای نداشت و حتی روی ویلچر بود که در دفترخانه ثبت اسناد با زور و اجبار دایی‌هایم حضور یافت. لازم به ذکر است آن قسمت دیگر از زمین‌های کشاورزی‌اش را دایی‌هایم بنا به مشکلاتی ثبتی که داشت و عدم انتقال سند آن از فروشنده‌ی قبلی که به پدربزرگم فروخته بود و در آن لحظه در دسترس نبود، نتوانستند سندش را به نام خود بزنند وگرنه آن را هم به نام خود ثبت میکردند. مشکل آنجاست که در سند مبلغی بعنوان وجه معامله ذکر شده است و دایی‌هایم میگویند به هیچ وجه امکان ادعای سهم‌الارث برای مادرم وجود ندارد.
    سؤال: حال سؤال من از شما این است که آیا امکان طرح شکایتی مبنی بر اینکه دایی‌هایم کلاهبرداری کرده‌اند و سهم‌الارث مادرم را ضایع کرده‌اند و تنها برای بالا کشیدن سهم مادرم از عنوان خرید و فروش آن زمین‌ها در متن سند استفاده کرده‌اند، وجود دارد یا خیر؟
    لازم به ذکر است اسنادی که به نام دایی‌هایم زده شده، رسمی میباشند.
    با تشکر

  6. مدیر سایت نیم‌رخ

    با سلام

    بخش دیدگاه هر پست برای بیان نظرات بازدیدکنندگان در مورد پست منتشره است و سوالاتی که در این بخش مطرح شود، در صورتی پاسخ داده خواهدشد که مرتبط با همان پست باشد و متأسفانه سئوال شما فاید این ویژگی است. نحوه طرح سئوال در پست راهنماي مشاوره حقوقي و قضايي در قضاوت‌آنلاین به تفصیل بیان‌شد که باید به آن مراجعه، شرایط بیان‌شده را مطالعه و سپس اقدام به طرح سئوال خود از طریق کانال قضاوت‌آنلاین با مدیر آن نمایید. ضمناً بخش تماس با ما نیز صرفاً برای انعکاس نظرات انتقادی یا پیشنهادی نسبت به سایت و محتوای آن به مدیر اختصاص دارد.

  7. mitra نیم‌رخ
    mitra

    سلام .مبایعه نامه با کد رهگیری با مبایعه نامه دستی داخل مشاور املاک مغایرت دارد.مبلغ کد رهگیری خسارت روزی 50 هزار تومان.و مبلغ مبابعه نامه دستی روزی 500 هزار تومان میباشد. لطفا راهنمایی کنید .با سپاس از مدیر سایت

  8. مدیر سایت نیم‌رخ

    با سلام

    بخش دیدگاه هر پست برای بیان نظرات بازدیدکنندگان در مورد پست منتشره است و سوالاتی که در این بخش مطرح شود، در صورتی پاسخ داده خواهدشد که مرتبط با همان پست باشد و متأسفانه سئوال شما فاقد این ویژگی است. نحوه طرح سئوال در پست راهنماي مشاوره حقوقي و قضايي در قضاوت‌آنلاین به تفصیل بیان‌شد که باید به آن مراجعه، شرایط بیان‌شده را مطالعه و سپس اقدام به طرح سئوال خود از طریق کانال قضاوت‌آنلاین با مدیر آن نمایید. ضمناً بخش تماس با ما نیز صرفاً برای انعکاس نظرات انتقادی یا پیشنهادی نسبت به سایت و محتوای آن به مدیر اختصاص دارد.

  9. amir نیم‌رخ
    amir

    با عرض سلام و تشكر از سايت خوبتون بنده متاسفانه با اعتماد به شخصي كه مستاجرش بودم سه دانگ از مغازه اش را خريدم قرارمون اينطور بود كه هر مبلغ نقدي كه جمع آوري كردم هر ماه به او بدهم و يك رسيد در وجه امانت از بگيرم اين كار شانزده ماه طول كشيد تا بالاخره ثمن معامله به حد شرط شده رسيد در اين هنگام مبايعه نامه ايي تايپ كرديم و در آن تمام مشخصات فروشنده و مالك و مغازه رو و تاريخ حضور در دفتر خانه رو و نحوه پرداخت ثمن معامله ،وجه التزام و همه چيز را قيد كرديم و با حضور دو شاهد كه يكي برادرم و ديگري شخص غريبه ايي كه خاضر به شهادت شده همگي امضا و اثر انگشت زديم ولي متاسفانه با اختلاف خانوادگيي كه بين بنده و فروشنده اتفاق افتاد الان منكره همه چيز شده و ميگويد نه فروختم نه همچين امضايي يادمه برو ثابت كن.بنده هم با حضور در دفتر خانه عدم حضوره فروشنده را گرفتم و دادخواست الزام به تنظيم سند دادم.آيا ميتوانم به حقم برسم با توجه به اينكه فقط يه مبايعه نامه تايپ شده توسط خودمون و دو شاهد كه يكي برادرم هست ؟اگر فروشنده انكار كند قاضي بدون ارسال مبايعه نامه به كارشناسي و صرف انكار فروشنده ميتواند راي رد دعوا صادر كند؟سوال دومم اينه كه در صورت ارسال به كارشناسان آيا قادر به تشخيص صحت اصالت سند از نظره امضا و اثر انگشت و تقدم و تاخر بين امضا و متن تايپ شده را دارند؟پيشنهاد شما چيست چه كار كنم لطفا كمكم كنيد؟

  10. مدیر سایت نیم‌رخ

    با سلام

    بخش دیدگاه هر پست برای بیان نظرات بازدیدکنندگان در مورد پست منتشره است و سوالاتی که در این بخش مطرح شود، در صورتی پاسخ داده خواهدشد که مرتبط با همان پست باشد و متأسفانه سئوال شما فاید این ویژگی است. نحوه طرح سئوال در پست راهنماي مشاوره حقوقي و قضايي در قضاوت‌آنلاین به تفصیل بیان‌شد که باید به آن مراجعه، شرایط بیان‌شده را مطالعه و سپس اقدام به طرح سئوال خود از طریق کانال قضاوت‌آنلاین با مدیر آن نمایید. ضمناً بخش تماس با ما نیز صرفاً برای انعکاس نظرات انتقادی یا پیشنهادی نسبت به سایت و محتوای آن به مدیر اختصاص دارد.

  11. شکیبا نیم‌رخ
    شکیبا

    سلام
    سال ۸۸ ملکی را با قولنامه رسمی و کد رهگیری در بنگاه املاک خریداری کردم از مالک.
    منزل وام داشت تسویه کردم، استعلام ها گرفته شد و انتقال دادم.
    شخصی از اقوام مالک، با قولنامه ای برایم اظهار نامه فرستاد که این معامله فروش مال غیر است.
    گفتم خریدم تمام شده شما قانونی شکایت کن.
    از شورا شکایت کرد جوابی نگرفت.
    گفت مبلغی که خرج کردم بده، برم می خواستم فقط اذیتش کنم. گفتم من پول دادم خریدم دیگه پولی نمی دم.
    تا پارسال دوباره پیدایش شده با چندتا حکم.
    منزل هم فروش رفته خریدار جدید هم سند تک برگ گرفته.
    ساختمان خراب شده و در حال ساخت مجدد هست.
    دادگاه حکم توقف کار رو داده.
    دادگاه کیفری حکم به رد مال به قیمت قولنامه دوم و یک سال حبس داده.
    سوال اینکه با توجه به ماده ۲۲. ۴۶ . ۴۷ . ۴۸ . ۷۰ .۷۳. و آرا وحدت رویه موجود در این راستا، دادگاه حقوقی چه حکمی خواهد داد ؟؟؟

  12. مدیر سایت نیم‌رخ

    با سلام
    بحث کیفری انتقال مال غیر، دلایل اثبات این جرم، جدا از مواد اشاره شده در سئوال در ضرورت قانونی تنظیم سند رسمی انتقال اموال غیرمنقول است.
    در مورد رأی وحدت رویه، هرچند بیان نکردید که منظور شما کدام شماره‌ی آن است، مع الوصف اگر مراد رأی وحدت رویه شماره ۶۷۲ مورخ ۱۳۸۳/۱۰/۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور  باشد، این رأی ناظر به مرحله اثباتی است نه ثبوتی و در نتیجه مانع طرح شکایت کیفری انتقال مال غیر نیست. همچنین پیشنهاد می شود که پست “دایره شمول رأی وحدت رویه شماره ۶۷۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور در خلع ید و اثبات مالکیت ” را هم مطالعه نمایید.
    ضمناً به جهت این که در زمان صدور حکم، مال در مالکیت مرتکب جرم قرار نداشته و از طرفی اعیانی اولیه تخریب و اعیانی جدیدی در حال ساخت روی عرصه است، مطابق رویه قضایی غالب، دادگاه حکم به رد قیمت مال داده است، هرچند شاکی می توانست از طریق طرح دعوای حقوق ابطال اسناد مالکیت بعدی هم اقدام کند.
    النهایه، با توجه به این که از موضوع دعوای حقوقی، دلایل و مستندات آن، احکام اشاره شده در سئوال بی اطلاع می باشیم، امکان اظهارنظر در این که حکم آتی دادگاه چه خواهدبود، میسر نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

— بارگیری کد امنیتی —