الف- مشاهیر ایرانی
سالیانی دراز است که قانع شدهام وجدان دادرس باید در اجراء و تفسیر قوانین جای شایستهای داشته باشد و پای چوبین استدلال و اطاعت از قوانین دولتی دست و پای دادرس را به طور کامل نبندد. تنها در این فرض است که قانون نیز جان میگیرد و با اخلاق و رسوم اجتماعی حرکت میکند. دیگر واژهای بیروح بر صفحهی کاغذ یا امر حکومت نیست؛ شمشیر بران عدالت و مرحم انصاف است، با نیازها همگام و با آرمانها همسو است.
«دکتر امیر ناصر کاتوزیان»
ای عدالت، مرا در زمره عاشقان خود بپذیر و فیضی بخش تا سیمای تو را در پرده هر پندار و ریا از ستم بازشناسم، من نیز در برابر سراسر منطق را به پای تو می ریزم و همه قوانین را به سوی تو می کشم، باشد که این معامله به هدایت اندیشه من و چیرگی تو بر لشکر ظلم انجامد.
«دکتر امیر ناصر کاتوزیان»
سعی من بر این است که به قوانین احترام بگذارم و از آنها جدا نشوم، ولی وقتی با ستمی آشکار روبرو می شوم، با هر چه در دسترسم استف بر سر آن قانون می کوبم تا از رونق و جلا بیافتد. اگر بتوانم از آن می گذرم و اگر نتوانم لااقل این رضایت را دارم که با ظلم درافتاده ام»
«دکتر امیر ناصر کاتوزیان»
الف- مشاهیر خارجی
قوانین، فقرا را آسیاب می كند و واضعین، قوانین اغنیاءاند.
«اولیور گولداسمیت»
قوانین غیر عملی، محكوم به عدم اجرا هستند.
«پاسكال»
آخرین درجه فساد هر جامعه، بكار بردن قوانین برای قانونی جلوه دادن مظالم است.
«ولتر»
این هم بدبختی بزرگی است كه در بعضی از كشورها، به قوانین بیش از انسان اهمیت می دهند.
«دیسرائیلی»
دیدگاهتان را بنویسید