خانه › انجمن های مشاوره حقوقی › آیین دادرسی مدنی › دعوای ابطال معامله و سند › ابطال معامله به علت بیماری آلزایمر، اختلال مشاعر و سوءاستفاده از ضعف نفس
برچسب ها: بطلان صلح, بطلان معامله به علت اختلال مشاعر, بطلان معامله به علت بیماری آلزایمر, دعوای ابطال سند صلح, سوءاستفاده از ضعف نفس, ماده 596 قانون مجازات اسلامی تعزیرات
با سلام
شخصی در زمان حیات خود در سن 68 سالگی ملک خود را در عوض نگهداری و مخارج زندگی تا پایان عمر به برادرش صلح می نماید.
ورثه وی که سه خواهر دیگر وی می باشند به ادعای کهولت سن و آلزایمر متوفی و اختلال در مشاعر ایشان طرح دعوی در دادسرا به اتهام سو استفاده از ضعف نفس علیه متصالح نموده اند و همزمان دادخواست حقوقی اعلام بطلان سند صلح به دلیل عدم قصد و رضای مصالح (متوفی) به دلیل کهولت سن و سلطه متصالح بر وی و همچنین ابطال سند رسمی ملک که متصالح برابر ماده 147 ق.ث اخذ نموده را طرح نموده اند.
ملک فاقد سند مالکیت رسمی دفترچه ای بوده و در سال 1363 از طریق صلح در دفترخانه اسناد رسمی به متوفی این پرونده انتقال داده شده و وی اقدامی برای صدور سند مالکیت ننموده بود.
متوفی برابر صلح نامه عادی با حضور شاهدین ذیل آن ملک را به برادرش (متصالح این پرونده) انتقال می دهد و وی براساس قانون تعیین تکلیف اراضی فاقد سند رسمی تقاضای سند مالکیت اقدام نموده و سند مالکیت تک برگ اخذ می نماید که در حال حاضر با دعاوی اشاره شده در بالا روبه رو گردیده است.
1- باتوجه به اینکه صلح فعلی بصورت عادی انجام شده و سپس سند مالکیت توسط متصالح اخذ شده، آیا در دعوی فعلی متصالح ملزم به اثبات صلح است یا بنا بر ادعای ورثه که مدعی عدم وجود شرایط اساسی معاملات منجمله قصد و رضای متوفی می باشند، آنان باید دلیل ارایه نمایند و متصالح می تواند به اصل صحت و… استناد نماید ؟
2- آیا پرونده کیفری تاثیری بر دعوی حقوقی فعلی با خواسته شرح داده شده دارد؟ پرونده کیفری ضعف نفس در حال رسیدگی بوده و دعوی حقوقی یک ماه دیگر اولین جلسه دادرسی آن است.
3- مواد 104 و 118 قانون امور حسبی به نفع متصالح قابل استناد است؟ و آیا معوض بودن صلح با سند عادی به لازم بودن عقد منعقد شده خدشه ای وارد می نماید؟
با درود
پاسخ سئوالات شما به شرح زیر می باشد:
اول- با توجه به اصل صحت و لزوم قراردادها به شرح مواد 223 و 219 قانون مدنی و قاعده البینة علی المدعی، وراث متوفی که خواهان دعوا محسوب می شوند، باید فقدان شرایط اساسی معامله را اثبات نمایند.
دوم- صرف نظر از اختلاف نظراتی که در تفسیر ماده 596 قانون مجازات اسلامی تعزیرات وجود دارد، ضعف نفس باید منجر به ضعف اراده آزاد و قصد انشاء معامله گردد و مطابق نظریه پزشکی قانونی تشخیص مقام قضایی شخص از نظر حقوقی محجور (غیررشید به معنای عام شامل صغیر، مجنون و سفیه) تلقی شود.
سوم- مطابق رویه قضایی، اثبات جرم سوء استفاده از ضعت نفس و هوی هوس شخص غیررشید، مستلزم صدور حکم حجر وی نیست.
چهارم- با توجه به نوع حجر به شرح بند دوم فوق، حکم حقوقی معامله موضوع دعوای ابطال تعیین می شود. برای اطلاعات بیشتر پست های زیر را مطالعه نمایید.
- ضمانت اجرای کیفری سوءاستفاده از ضعف نفس، هوی و هوس شخص بیمار و غیررشید (مشاوره قضایی ۵)
- ضمانت اجرای مدنی سوء استفاده از ضعف نفس، هوی و هوس شخص بیمار و غیر رشید (مشاوره قضایی ۸)
- اثبات جرم سوءاستفاده از ضعف نفس، هوی و هوس و حوائج شخص غیررشید نیازمند علم متهم است (آراء دادگاه های بدوی و تجدیدنظر استان تهران)
- اثبات حجر از شرایط تحقق جرم سوءاستفاده از ضعف نفس، هوی و هوس و حوائج شخص غیررشید نیست (آراء قضایی استان تهران)
پنجم- موضوع مواد 104 و 118 قانون امور حسبی ناظر به تعیین امین عاجز به درخواست وی و اعتبار تصرفات حقوقی شخص عاجز است. در صورتی که پزشکی قانونی با اسناد ادعایی وراث متوفی نظر دهد که ضعف نفس متوفی وجود نداشته بلکه وی تنها عاجز از اداره اموال و امور مالی خود بوده، می توان از ماده 118 قانون مزبور در هر دو دعوا حقوقی و کیفری سود جست.
ششم- معوض بودن صلح نه تنها خدشه به آن وارد نمی سازد بلکه تردید در بلاعوض بودن آن را منتفی می کند.
خانه › انجمن های مشاوره حقوقی › آیین دادرسی مدنی › دعوای ابطال معامله و سند › ابطال معامله به علت بیماری آلزایمر، اختلال مشاعر و سوءاستفاده از ضعف نفس