برچسب: آرای شورای حل اختلاف

آرای شورای حل اختلاف

  • میزان اعتبار گزارش اصلاحی شورای حل اختلاف در تقسیط مهریه زوجه برای دادگاه خانواده

    میزان اعتبار گزارش اصلاحی شورای حل اختلاف در تقسیط مهریه زوجه برای دادگاه خانواده

    آیا گزارش اصلاحی شورای حل اختلاف در مورد توافق زوجین نسبت به حقوق مالی مانند پرداخت اقساطی مهریه برای دادگاه های خانواده الزام آور است؟

    چکیده: گزارش اصلاحی صادرشده از شورای حل اختلاف در خصوص تقسیط مهریه که منوط به دوام زندگی زناشویی نمی باشد، با وصف تحقق جدایی زوجین از یکدیگر، همجنان معتبر و مراجع قضایی تکلیف به تبعیت از آن دارند.

    شماره رای نهایی: 9309970906800764

    تاریخ رای نهایی: 1393/07/08

    مرجع صدور:  شعبه 8 دیوانعالی کشور

    خلاصه جریان پرونده

    در تاریخ 30/4/92 آقای م.ت. به طرفیت همسرش خانم پ.ش. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به علت سوءرفتار خوانده و عدم تفاهم فی‌مابین تقدیم نموده که در شعبه 22 شورای حل اختلاف ورامین ثبت و شورا پس از تشکیل جلسه و استماع اظهارات طرفین سرانجام به لحاظ عدم حصول سازش بین طرفین پرونده را به دادگستری ورامین ارسال که در شعبه سوم دادگاه عمومی خانواده ورامین ثبت و مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

    آقایان ع. و ع.ز. وکلای پایه دوّم و مشاور حقوقی با تقدیم وکالتنامه از جانب زوجه خوانده اعلام وکالت نموده‌اند. جلسه اول دادرسی به تاریخ 6/7/92 با حضور خواهان و وکلای خوانده تشکیل گردید. خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است. سه سال است، مشکل داریم و 14 ماه است که مهریه را می‌گیرد. از او تنفر دارم. هفت سال است ازدواج کردیم، پس از عروسی اموالم را فروختم و خرج زیادی کردم. در دادگاه به او گفتم برو، اگر در خانه بود بیرونش نمی‌کردم ولی چون خودش رفت، نمی‌گذارم برگردد. فرزندم پسر 5/2 ساله است بچه نزد مادرش هست.

    حتما گوش کنیدفایل صوتی نوآوری های قانون شورای حل اختلاف، دکتر مهدی صاحبی

    وکلای زوجه اظهار داشتند مهریه مافی‌القباله به صورت دفعه‌الواحده و همچنین نفقات گذشته و حال و آینده طبق قانون و نیز اجرت‌المثل ایام زوجیت طبق نظر کارشناس یا دادگاه پرداخت گردد. حضانت فرزند تا سن هفت سالگی به عهده زوجه می‌باشد و با پرداخت نفقه به میزان حداقل ماهیانه سیصد هزار تومان و با توجه به تورم سالیانه، افزایش پیدا نماید و جهیزیه زوجه مسترد گردد و پس از مدت هفت سال، زوجه تحت هیچ شرایطی نگهداری فرزند را قبول نمی‌نماید. خواهان مجدداً اظهار داشت، من فقط یک موتور دارم و حقوق من تقریباً 600 الی 700 هست، باغچه‌ای ندارم و باغچه‌ای که هست به اسم پدرم هست که دارد جواز می‌گیرد.

    سپس دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده و طرفین هر یک داور معرفی نموده‌اند و داوران منتخب زوجین هر یک نظریه کتبی خود دال بر عدم سازش طرفین را تقدیم داشته‌اند. سپس دادگاه جهت برآورد اموال مشترک و تعیین میزان اجرت‌المثل زوجه و نفقه معوقه ایشان موضوع را به کارشناس ارجاع نموده و کارشناس منتخب دادگاه نظریه کتبی خود را به شرح برگ 39 پرونده تقدیم نموده و سرانجام دادگاه با اعلام ختم دادرسی به‌موجب دادنامه شماره 872- 9/11/92 با اعلام اینکه سعی و تلاش دادگاه و داوران طرفین جهت صلح و سازش منتج به نتیجه نشده وخواهان اصرار به طلاق دارد، لذا دادگاه به استناد قاعده فقهی الطلاق بید من اخذ بالساق و ماده 1133 قانون مدنی و ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش بین زوجین، به زوج خواهان اجازه داده با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق، پس از وقوع آن، نسبت به ثبت رسمی طلاق اقدام نماید و نوع طلاق را رجعی نوبت اول اعلام و زوج را مکلف نموده که مابقی مهریه زوجه را نقداً و نیز مبلغ 5 میلیون تومان بابت اجرت‌المثل در دو قسط به زوجه پرداخت نماید و حضانت فرزند مشترک تا سن 7 سالگی بر عهده زوجه است و نفقه وی را در صورت اختلاف در میزان نفقه وفق نظر کارشناس می‌پردازد و نفقه ایام عده و مسکن زوجه در ایام عده به عهده زوج می‌باشد و مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش صادره را جهت ارائه به دفترخانه طلاق سه ماه پس از ابلاغ رأی قطعی یا قطعیت رأی اعلام داشته است.

    پس از ابلاغ رأی صادره، خانم ص.ر. به وکالت از طرف زوج نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نموده و اساس اعتراض وی نسبت به آن قسمت از رأی صادره بوده که مقرر گردیده، زوج مابقی مهریه زوجه را به صورت نقد پرداخت نماید و ادعا نموده که زوجین طبق گزارش اصلاحی مورخ 18/4/91 صادره در شورای حل اختلاف ورامین، توافق نموده‌اند که مهریه زوجه به اقساط ماهیانه یک ربع سکه بهار آزادی از تاریخ 31/5/91 پرداخت گردد.

    بیشتر بخوانید: رأی دادگاه در رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از رأی شورای حل اختلاف یا در مقام اعاده دادرسی، غیرقابل تجدیدنظر است

    پس از انجام تشریفات قانونی شعبه 60 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موضوع رسیدگی و طی دادنامه شماره 42-93 مورخ 20/1/93 با اصلاح دادنامه تجدیدنظرخواسته مبنی بر اینکه مهریه برابر گزارش اصلاحی سابق‌الصدور و مطابق همان حکم پرداخت خواهد شد، اعتراض تجدیدنظرخواه را غیروارد و دادنامه تجدیدنظرخواسته مطابق قانون و دلائل موجود در پرونده تشخیص و ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی مطروحه دادنامه تجدیدنظرخواسته را با اصلاح به عمل آمده تأیید نموده است.

    دادنامه اخیرالذکر در تاریخ 10/3/93 به زوجه ابلاغ شد و نامبرده در تاریخ 26/3/93 با تقدیم دادخواست و لایحه فرجامی نسبت به آن فرجام‌خواهی نموده که پس از تبادل لوایح و وصول پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. لوایح طرفین به هنگام شور قرائت می‌گردد.

    رای دیوان

    محتویات پرونده حاکی است که به درخواست زوج فرجام‌خوانده، طبق دادنامه شماره 872- 9/11/92 شعبه سوّم دادگاه حقوقی ورامین گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق با لحاظ حقوق مالی زوجه فرجام‌خواه صادر گردیده است. زوج نسبت به آن بخش از دادنامه مزبور که مقرر گردیده مهریه زوجه نقداً پرداخت شود، تجدیدنظرخواهی نموده و شعبه 60 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به‌موجب دادنامه شماره 42-93 مورخ 20/1/93 با اصلاح دادنامه مزبور در بخش مهریه و اعلام اینکه مهریه زوجه برابر گزارش اصلاحی سابق‌الصدور به نحو اقساط مطابق همان حکم پرداخت شود، دادنامه مزبور را تأیید نموده است. هم‌اکنون زوجه نسبت به دادنامه اخیرالذکر فرجام‌خواهی نموده و اساس اعتراض وی همان بخش مهریه بوده که مقرر گردیده به نحو اقساط پرداخت شود که اعتراض نامبرده وارد و موجه نیست زیرا فرجام‌خواه قبلاً با اقامه دعوی در شورای حل اختلاف ورامین کل مهریه مافی‌القباله خود را مطالبه نموده و سرانجام زوجین توافق نموده‌اند که مهریه به اقساط ماهیانه یک ربع سکه بهار آزادی از تاریخ 31/5/91 پرداخت شود و بر اساس همین توافق طرفین هم گزارش اصلاحی مورخ 18/4/91 که تصویر آن پیوست پرونده می‌باشد، صادر گردیده است و گزارش اصلاحی مذکور صراحتی بر اینکه توافق طرفین در خصوص پرداخت مهریه به نحو اقساطی منوط به دوام زوجیت و ادامه زندگی مشترک بین طرفین بوده، ندارد و از این‌رو، چنانچه زوج از تعهد خود در گزارش اصلاحی صادره مبنی بر ابراز محبت نسبت به همسر و خانواده‌اش عدول و تخلف کرده باشد، تخلف نامبرده در خصوص مورد خلل و خدشه‌ای بر توافق طرفین در خصوص پرداخت مهریه به نحو اقساطی، وارد نمی‌سازد و موجب بی‌اعتباری آن نخواهد بود. از این رو دادنامه فرجام‌خواسته موجهاً و منطبق بر موازین قانونی و مستندات پیوست پرونده صادر گردیده و ایراد و اشکال مؤثر در تخدیش بر دادنامه مرقوم مترتب نبوده و اعتراضات فرجام‌خواه در حدی نیست که خدشه‌ای بر دادنامه فوق‌الذکر وارد و موجبات نقض آن را فراهم سازد فلذا ضمن ردّ فرجام‌خواهی فرجام‌خواه مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجام‌خواسته ابرام می‌گردد.

    رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشور – مستشار – عضو معاون   عباسیان – ناصح – کریمپور نطنزی

    منبع: قضاوت آنلاین به نقل از بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه

  • شورای حل اختلاف با وجود قاضی شورا دادگاه محسوب نمی شود

    شورای حل اختلاف با وجود قاضی شورا دادگاه محسوب نمی شود

    قضاوت آنلاین: در زمان رسیدگی به پرونده‌های موضوع آراء حاضر، ماده 16 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۸ تیرماه ۱۳۸۷ کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی ناظر به موضوع بوده که ماده 14 قانون شوراي حل اختلاف مصوب ۱۶ آذر ۱۳۹۴ کمیسیون مزبور جایگزین ماده فوق شد و با توجه به عدم تفاوت حکم مواد ذکرشده، رأی فعلی قابلیت استنادپذیری در موارد مشابه دارد.

    چکیده: شورای حل اختلاف حتی با حضور قاضی نیز دادگاه دادگستری محسوب نمی شود.

    شماره رأی: 9309970925700170
    تاریخ صدور: 1393/12/27        
    مرجع صدور: شعبه 42 دیوان عالی کشور

    خلاصه جریان پرونده
    آقایان م. و م. س. دادخواستی به طرفیت آقای ف. ف. به خواسته وصول طلب (حقوق) به مبلغ پانزده میلیون ریال تقدیم که به ش. شهر ماهدشت ارجاع می‌گردد. در جلسه مقرر نامبردگان اظهار می‌دارند: مبلغ مذکور را بابت پروژه انجام شده از خوانده طلبکار هستند. خوانده پاسخ می‌دهد: رسید ارائه شده را قبول دارد، لیکن بدهی به آقای س. ندارد. قاضی شورای حل اختلاف طی رأی شماره 171 مورخه 26/11/93 مطالبه خواهان‌ها را بابت دستمزد کار و در صلاحیت مراجع حل اختلاف مستقر در اداره کار و امور اجتماعی استان البرز دانسته، قرار عدم صلاحیت به شایستگی و اعتبار مراکز مذکور صادر و در اجرای ماده 28 قانون آیین دادرسی مدنی، پرونده را جهت تعیین مرجع صالح به دیوان‌عالی کشور ارسال، که پرونده به این شعبه جهت رسیدگی در تاریخ 13/12/93 ارجاع شده است. اینک گزارش آن تقدیم می‌گردد.

    حتماً ببینیدفایل صوتی نوآوری های قانون شورای حل اختلاف، دکتر مهدی صاحبی

    رای دیوان

    نظر به اینکه ماده 28 قانون آیین دادرسی مدنی، دیوان‌عالی کشور را مرجع حل اختلاف در صلاحیت بین دادگاه‌های عمومی و نظامی و انقلاب با مراجع غیر قضایی قرار داده است و شورای حل اختلاف حتی با حضور قاضی شورا، دادگاه دادگستری محسوب نمی‌گردد، بنابراین پرونده قابلیت طرح و رسیدگی در دیوان‌عالی کشور ندارد. موضوع مشمول ماده 16 قانون تشکیل شوراهای حل اختلاف مصوب 1387 است. پرونده اعاده می‌شود تا وفق مقررات ماده مذکور به مرجع ذی صلاح ارسال نمایند.

    رئیس شعبه 42 دیوان‌عالی کشور- عضو معاون   علیزاده- ذات عجم

    منبع: قضاوت‌آنلاین، به نقل از بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه

  • رأی شورای حل اختلاف قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نیست

    رأی شورای حل اختلاف قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نیست

    قضاوت آنلاین: در زمان رسیدگی به پرونده‌های موضوع آراء حاضر، ماده 31 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 18 تیرماه 1387 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی ناظر به موضوع بوده که ماده 27 قانون شوراي حل اختلاف مصوب 16 آذر 1394 کمیسیون مزبور جایگزین ماده فوق شد و با توجه به عدم تفاوت حکم مواد ذکرشده، رأی فعلی قابلیت استنادپذیری در موارد مشابه دارد.

    چکیده: آرای شورای حل اختلاف تنها قابل تجدیدنظر در دادگاه عمومی حقوقی یا کیفری بوده و قابلیت تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر یا فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور را ندارند.

    شماره دادنامه:9309970908500281
    تاریخ صدور: 1393/07/19
    مرجع صدور: شعبه 25 دیوانعالی کشور

    خلاصه جریان پرونده
    خلاصه جریان پرونده: در تاریخ 1/2/92 آقای ی. خ. دادخواستی به طرفیت آقای ه.ق. به خواسته فسخ قرارداد فضولی نسبت به یک باب مغازه که قانوناً در اختیار او بوده به دادگاه عمومی شهرکرد تقدیم و اظهار داشته اینجانب طبق دادنامه شماره 1304/82 شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان چهار محال و بختیاری مستأجر یک باب مغازه متعلق به خوانده هستم و ایشان به صورت فضولی اقدام به تنظیم قرارداد مغازه‌ای که قانوناً در اختیار بنده بوده است با آقای ف. الف. نموده است.
    پرونده به منظور رسیدگی به شورای حل اختلاف ارسال شده، خوانده اظهار داشته خواهان مستأجر من نیست برادرش ع. خ. در سال 72 مستأجر من بوده که حکم تخلیه علیه ایشان صادر گردیده. قاضی شورا پس از استماع توضیحات و مدافعات طرفین، طبق دادنامه شماره 400131-30/4/92 قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر می‌نماید. آقای ی. خ. به قرار فوق اعتراض و دادخواست تجدیدنظر تقدیم داشته و شعبه اول دادگاه عمومی شهرکرد به‌عنوان مرجـع تجـدیـدنظـر طی دادنامه شماره 100811- 25/7/92، رأی تجدیدنظرخواسته را مورد تأیید قرار داده است.

    حتماً بخوانیدرأی دادگاه حقوقی یا جزایی در رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از رأی شورای حل اختلاف یا در مقام اعاده دادرسی، قطعی است 

    آقای ی. خ. نسبت به دادنامه فوق اعتراض و دادخواست فرجام‌خواهی تقدیم داشته است. قاضی شعبه 24 شورای حل اختلاف نظر به اینکه شرط فرجام‌خواهی از دادنامه مورد نظر اینست که نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نشده باشد و دادنامه شماره 100811-25/7/92 در مقام تجدیدنظرخواهی صادر شده، دعوی مطروحه را قابل استماع ندانسته و قرار عدم استماع آن را صادر می‌نماید.
    آقای ی.خ. نسبت به این رأی تجدیدنظرخواهی نموده و شعبه اول دادگاه عمومی شهرکرد نظر به اینکه تشخیص قابل فرجام بودن یا نبودن رأی در صلاحیت دیوانعالیکشور است، قرار تجدیدنظرخواسته را فسخ و پرونده را به شورای حل اختلاف اعاده داده تا به دیوانعالیکشور ارسال دارند. از سویی آقای ی. خ. در تاریخ 19/9/92 نسبت به دادنامه شماره 400131-30/4/92 دادخواست اعاده دادرسی تقدیم داشته و شعبه اول دادگاه عمومی شهر کرد به‌موجب دادنامه شماره 1166-19/11/92 به لحاظ اینکه منحصراً احکام قطعیت یافته می‌تواند مورد درخواست اعاده دادرسی قرار گیرد و قرار عدم استماع دعوی از شمول این حکم خارج از قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادر می‌نماید. آقای ی.خ. به این رأی نیز اعتراض و درخواست رسیدگی فرجامی کرده است. دادخواست فرجامی دیگری نیز از طرف آقای ی. خ. دایر بر فرجام‌خواهی نسبت به دادنامه‌هایی که مشخصات آنها در صدر گزارش قید گردیده، تقدیم شده که کلیه دادخواست‌ها و سوابق به دیوانعالیکشور ارسال و رسیدگی به این شعبه محول شده است.

    رای دیوان

    فرجام‌خواهی آقای ی. خ. نسبت به دادنامه‌های شماره 191-26/9/92 و 308-24/6/92و 100811-25/7/92 و 400131-30/4/92 دادگاه عمومی شهرکرد قابل پذیرش به نظر نمی‌رسد زیرا مطابق ماده 31 قانون شوراهای حل اختلاف، آرای شورای حل اختلاف منحصراً قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه عمومی است که مرجع تجدیدنظر نسبت به آنها اتخاذ تصمیم نموده، بنابه مراتب آرای فرجام‌خواسته موقعیت سیر و رسیدگی در دیوانعالیکشور را نداشته و فرجام‌خواهی مردود اعلام می‌گردد.

    رئیس شعبه 25 دیوانعالیکشور- مستشار  سعیدی – خوشوقتی

    منبع: قضاوت‌آنلاین، به نقل از بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه