برچسب: آرای قضایی در جرائم راهنمایی و رانندگی

آرای قضایی در جرائم راهنمایی و رانندگی

  • شرکت بیمه مسئولیتی در پرداخت دیه راننده مقصر حادثه فاقد گواهی نامه رانندگی ندارد (رأی 806)

    شرکت بیمه مسئولیتی در پرداخت دیه راننده مقصر حادثه فاقد گواهی نامه رانندگی ندارد (رأی 806)

    رأی وحدت رویه شماره 806 تاریخ 1399/11/14 هیأت عمومی دیوان عالی کشور در خصوص بیمه گر مسئولیتی در پرداخت خسارت بدنی راننده مسبب حادثه فاقد گواهی نامه رانندگی از محل بیمه نامه ندارد

    شماره۱۱۰/۱۵۲/۱۲۱۳۵                                                              ۱۳۹۹/۱۲/۲۵

    مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

    گزارش پرونده وحدت‌ رویه قضایی ردیف ۶۳/۹۹ هیأت عمومی دیوان ‌عالی‌ کشور با مقدمه و رأی شماره ۸۰۶ ـ ۱۳۹۹/۱۱/۱۴ به‌ شرح ذیل تنظیم و جهت انتشار ارسال می‌گردد.                  

    معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ غلامعلی صدقی

    مقدمه

    جلسه هیأت ‌عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۶۳/۹۹ رأس ساعت ۸:۳۰ روز سه‌شنبه، مورخ ۱۳۹۹/۱۱/۱۴ به ‌ریاست حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سیداحمد مرتضوی مقدّم، رئیس محترم دیوان ‌‌عالی ‌‌کشور و با حضور حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سید محسن موسوی، نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور و با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای ‌معاون کلیه شعب دیوان‌عالی‌کشور، در سالن هیأت‌ عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌‌کننده در خصوص مورد و استماع نظر نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور که به ‌ترتیب‌ ذیل منعکس ‌می‌گردد، به ‌صدور رأی وحدت‌ رویه ‌قضایی شماره ۸۰۶ ـ ۱۳۹۹/۱۱/۱۴ منتهی گردید.

    الف) گزارش پرونده

    به استحضار می‌رساند، آقای علی مظفری، رئیس کل محترم دادگستری استان قم، با اعلام اینکه از سوی شعب اول و دوم دادگاه تجدیدنظر استان قم، در خصوص پرداخت خسارت بدنی به راننده مسبب حادثه فاقد گواهینامه رانندگی از محل بیمه‌نامه موضوع ماده ۳ قانون بیمه اجباری خسارات وارده شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه، آراء مختلف صادر شده، درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی دیوان عالی کشور نموده است که گزارش امر به‌شرح آتی تقدیم می‌شود:

    الف) به حکایت دادنامه شماره ۹۸۰۹۹۷۲۵۱۲۷۰۱۰۰۱ـ ۱۳۹۸/۸/۲۸ شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان قم، در خصوص دعوی آقای حامد … به طرفیت شرکت بیمه کارآفرین به خواسته مطالبه دیه… چنین رأی داده شده است:

    «… با توجه به دادخواست تقدیمی خواهان و گواهی‌های پزشکی قانونی و نظریه افسر کاردان فنی و رأی صادره در دادگاه کیفری که حاکی از تقصیر خواهان به عنوان راننده در حادثه رانندگی است و با توجه به بیمه‌نامه [صادره] از سوی شرکت خوانده…، خواسته خواهان ثابت تشخیص و به استناد مواد ۵۱۵، ۵۱۹ و ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۲۱۹ و ۲۲۰  قانون مدنی و ماده۳ قانون بیمه اجباری شخص ثالث و رأی وحدت رویه ۷۸۱ـ ۱۳۹۸/۶/۲۶ دیوان عالی کشور، حکم به محکومیت خوانده دعوی به پرداخت ۸۱/۳ درصد دیه کامله بابت اروش و دیات متعلقه به صدمات متعدد خواهان گواهی شده در نظر پزشکی قانونی که به خوانده ابلاغ و از اعتراض وی مصون مانده است به انضمام خسارات دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می‌گردد.»

    پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان قم به موجب دادنامه شماره ۹۸۰۹۹۷۲۵۱۸۱۰۱۲۴۷ ـ ۱۳۹۸/۱۰/۲۵چنین رأی داده است:

    «… دادنامه تجدیدنظرخواسته را قابل تأیید نمی‌داند؛ زیرا [اولاً] ماده ۳ قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب ۱۳۹۵ که راجع به بیمه راننده مسبب حادثه تعیین تکلیف کرده است در بند پ ماده ۱۰ آیین‌نامه اجرائی ماده ۳ مذکور ارائه گواهینامه رانندگی متناسب با وسیله نقلیه مربوط را برای پرداخت خسارت بدنی لازم دانسته است که از بند پ ماده ۱۰ مذکور شرطیت داشتن گواهینامه جهت پرداخت خسارت بدنی استفاده می‌شود. ثانیاً به موجب ماده ۱۵ قانون بیمه اجباری خسارات وارده به شخص ثالث… و بند پ آن در صورتی که راننده مسبب حادثه فاقد گواهینامه رانندگی باشد شرکت بیمه مکلف است بدون هیچ شرط و اخذ تضمین، خسارت زیان‌دیده را پرداخت کند و پس از آن می‌تواند به قائم مقامی زیان‌دیده از طریق مراجع قانونی برای بازیافت تمام یا بخشی از وجوه پرداخت شده به شخصی که موجب خسارت شده است، مراجعه کند. به مناط این ماده زمانی که مصدوم خود مقصر حادثه باشد موضوع پرداخت خسارت سپس بازیافت، کار لغوی می‌شود؛ چرا که معنا ندارد که قایل شویم که ابتدا به راننده مقصر دیه صدمات پرداخت شود سپس از او دوباره مطالبه شود. ثالثاً طبق تبصره ۲ ماده ۲۱ قانون بیمه اجباری … موارد خروج از تعهد بیمه‌گر به تشخیص شورای عالی بیمه واگذار شده و شورای عالی بیمه طی آیین‌نامه اجرائی ماده ۳ قانون بیمه اجباری مورخ ۱۳۹۶/۵/۱ داشتن گواهینامه را برای پرداخت خسارت بدنی لازم دانسته است. علی‌هذا مستنداً به ماده ۳۵۸ از قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدید نظر خواسته با رعایت مواد ۱۲۵۷ از قانون مدنی و ۱۹۷ از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان بدوی صادر و اعلام می‌گردد.»

    ب) به حکایت دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۲۵۱۲۷۰۱۵۴۸ ـ ۱۳۹۷/۱۱/۴ شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان قم، در خصوص دعوی آقای مهدی … به طرفیت شرکت بیمه البرز به خواسته مطالبه دیه صدمات وارد شده در حادثه رانندگی … چنین رأی داده شده است:

    «… خواهان راننده پیکان … دارای بیمه‌نامه … بوده است که در اثر واژگونی دچار صدمه شده است … خوانده (بیمه البرز) به این استناد و استدلال که راننده فاقد گواهینامه بوده و وفق آیین‌نامه شماره ۶۷ و آیین‌نامه اجرائی بند ب ماده ۱۱۵ قانون برنامه پنجم توسعه به وی دیه تعلق نمی‌گیرد از پرداخت دیه یا غرامات صدمات خواهان استنکاف می‌نماید. اکنون با توجه به اینکه ماده ۳ قانون بیمه اجباری دارنده اتومبیل را مکلف نموده است تا اتومبیل را برای خسارت‌های وارد شده به راننده مسبب حادثه، بیمه حوادث اخذ کند و ماده ۱۵ قانون مذکور بیمه‌گر را مکلف نموده است بدون هیچ قید و شرط خسارت زیان‌دیده را پرداخت نماید و بند پ ماده ۱۵ قانون بیمه اجباری در خصوص مواردی است که زیان‌دیده شخص دیگری به جز راننده باشد و استناد وکیل خوانده به آیین‌نامه ۶۷ نیز با اطلاق قانون بیمه اجباری مخالف بوده خصوصاً ماده ۱۱ قانون مذکور که هرگونه قید و شرط در بیمه‌نامه‌ها به ضرر بیمه‌گذار یا زیان‌دیده را ممنوع کرده است و با توجه به اینکه بیمه البرز با شخص خواهان قرارداد داشته و اگر می‌خواست با قید عدم وجود گواهینامه دیه وی را پرداخت ننماید با وجود اطلاقات متعدد قانون می‌بایست اصولاً با افراد بدون گواهینامه قراردادی منعقد ننماید و نهایتاً ماده ۱۰ تصویب‌نامه هیأت وزیران در خصوص آیین‌نامه اجرائی ماده ۳ قانون بیمه اجباری نیز در مقام بیان شروط پرداخت دیه نبوده بلکه مدارک لازم برای پرداخت دیه را بیان کرده است. لذا خواسته خواهان ثابت تشخیص و به استناد مواد ۱۹۸، ۵۱۵ و ۵۱۹ قانون [آیین دادرسی در امور] مدنی و مواد ۲۱۹، ۲۲۰ و ۸۰ قانون مدنی و ماده ۳ قانون بیمه اجباری حکم به محکومیت بیمه البرز به پرداخت ۸۱ درصد دیه کامل بابت دیه و ارش متعلقه به خواهان حسب گواهی پزشکی قانونی … صادر و اعلام می‌گردد.»

    پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان قم به موجب دادنامه شماره ۹۸۰۹۹۷۲۵۱۸۲۰۰۳۹۶ ـ ۱۳۹۸/۵/۱۴ چنین رأی داده است:

    «… نظر به اینکه در قانون مذکور داشتن گواهینامه رانندگی راننده مقصر شرط پرداخت خسارت به بیمه‌گذار قید نشده است و آیین‌نامه نمی‌تواند بر خلاف قانون تنظیم شود، مخصوصاً با توجه به صراحت ماده ۱۱ قانون بیمه اجباری مصوب ۱۳۹۵ که اعلام نموده درج هر گونه شرطی که برای بیمه‌گذار مزایایی کمتر از مزایای مندرج در این قانون مقرر کند، باطل و بلااثر است. ضمن اینکه مطابق ذیل ماده ۶۴ قانون مذکور آیین‌نامه‌هایی که مغایر با این قانون باشد معتبر نیست، بنابراین دادنامه تجدیدنظرخواسته با توجه به محتویات پرونده و استدلال دادگاه به نحو صحیح صادر شده است و از نظر رعایت اصول دادرسی هم مخدوش نیست و تجدید نظرخواه اعتراض مؤثری که نقض رأی یاد شده را ایجاب نماید، ابراز نداشته است. لذا دادگاه با استناد به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی با رد اعتراض نامبرده، دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید می‌نماید.»

    چنانکه ملاحظه می‌شود، شعب اول و دوم دادگاه تجدیدنظر استان قم، در خصوص پرداخت خسارت بدنی به راننده مسبب حادثه فاقد گواهینامه رانندگی از محل بیمه‌نامه موضوع ماده ۳ قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه، اختلاف ‌نظر دارند به طوری که شعبه اول ارائه گواهینامه رانندگی متناسب با وسیله نقلیه مربوط را برای پرداخت خسارت مذکور لازم دانسته است، اما شعبه دوم داشتن گواهینامه رانندگی را برای پرداخت خسارات بدنی راننده مقصر حادثه لازم ندانسته است.

    بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط از قانون محقق شده است، لذا در اجرای ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، طرح موضوع در جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور درخواست می‌گردد.

    معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیأت عمومی ـ غلامعلی صدقی

    ب) نظریه نماینده دادستان کل کشور

    احتراماً، در خصوص پرونده وحدت رویه قضایی ردیف ۹۹ / ۶۳ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به نمایندگی از دادستان محترم کل کشور به‌شرح آتی اظهار عقیده می‌گردد:

    ۱. با تصویب قانون بیمه اجباری دارندگان کلیه وسایل نقلیه مکلف به بیمه نمودن وسیله نقلیه و بیمه حوادث برای راننده شده‌اند که این پوشش بیمه‌ای حداقل باید به میزان دیه مرد مسلمان در ماه غیر حرام باشد که در این ماده قانونی اشارتی به راننده دارای گواهینامه نشده است. فلذا با اطلاق ماده قانونی مقررات آن شامل راننده فاقد گواهینامه هم می‌شود و شرط داشتن گواهینامه ملحوظ نظر مقنن نبوده است.

    ۲. در ماده یازده همین قانون درج هرگونه شرط که مغایر با تعهدات شرکت بیمه‌گر یا تعلیق تعهدات وی شود باطل و بلااثر اعلام شده است و با وقوع حادثه شرکت بیمه‌گر مکلف به جبران خسارت است و این به این جهت است که عقد بیمه از زمره عقود لازم و معوض و تشریفاتی است با این توضیح که عقد بیمه عقدی لازم است چون قابل فسخ است و معوض است به جهت آنکه هر یک از طرفین در ازای مالی که تسلیم می‌کند وجهی را پرداخت می‌کند و یا تعهدی را مورد پذیرش قرار می‌دهد تا عوضی را به دست آورد و تشریفاتی است، زیرا علاوه بر آنکه شرایط اساس صحت معامله باید در آن وجود داشته باشد برخی تشریفات نیز برای رسمیت یافتن آن نیاز است که این عقد بر اساس حسن نیت مبتنی است.

    بنابراین درج هرگونه شرط در آیین‌نامه اجرائی آن که مغایر با اصل عقد یا قانون باشد قابلیت پذیرش را ندارد. علی هذا شرط مندرج در بند پ ماده ۲۱ آیین‌نامه اجرائی ماده ۳ مبنی بر اینکه داشتن گواهینامه شرط لازم برای پرداخت خسارت است در تعارض با منطوق ماده ۳ بوده و به حکم مقرر در ماده ۱۱ همان قانون قابلیت اعمال را ندارد.

    ۳. مقررات ماده ۱۵ قانون بیمه اجباری که مورد استناد شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان قم قرار گرفته است در جایگاه قانونی آن اعمال نشده است با این توضیح که برابر ماده قانونی مرقوم حتی با نداشتن گواهینامه توسط راننده مسبب حادثه (بند ۳ ماده ۱۵) شرکت بیمه‌گر مکلف به پرداخت بدون قید و شرط خسارت زیان‌دیده می‌باشد فقط این حق برای شرکت بیمه‌گر در نظر گرفته شده که پس از پرداخت به قائم مقامی از زیان‌دیده به مسبب حادثه رجوع نماید و این موضوع منصرف از ورود خسارت به شخص راننده می‌باشد و خسارت وارده به راننده مسبب حادثه از شمول این ماده قانونی خروج موضوع داشته و صرفاً ناظر به اشخاص ثالث حادثه دیده می‌باشد. از این رو رأی صادره از شعبه دوم دادگاه تجدید نظر استان قم که در نتیجه مؤید پرداخت خسارت به راننده مسبب حادثه است صحیح و منطبق با موازین قانونی می‌باشد.

    ج) رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۰۶ ـ ۱۳۹۹/۱۱/۱۴ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

    در موارد مشمول ماده ۱۵ قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب ۱۳۹۵/۲/۲۰، گرچه پرداخت خسارت به زیان‌دیده و بازیافت آن از مسبب حادثه، پیش‌بینی شده است، اما با توجه به اینکه هرگاه زیان‌دیده، مسبب حادثه و ورود صدمه به خود باشد، پرداخت خسارت به وی و اقدام به بازپس‌گیری آن، کاری بیهوده و غیرعقلایی است، بنابراین هدف از وضع این ماده حمایت از اشخاص ثالث زیان‌دیده است نه مسبب حادثه و اصولاً در این قانون، برای رانندگان مسبب حادثه واجد شرایط مذکور در بندهای چهارگانه ماده ۱۵ یاد شده، مزایایی لحاظ نشده است و به همین علت، این موارد از شمول ماده ۱۱ همین قانون نیز خروج موضوعی دارد. افزون بر این، شرط دارا بودن گواهینامه رانندگی برای پرداخت خسارت به راننده مسبب حادثه در بند پ ماده ۱۰ آیین‌نامه اجرائی ماده ۳ قانون یادشده پیش‌بینی شده و این آیین‌نامه به موجب تکلیف مقرر در همین ماده به تصویب شورای عالی بیمه به عنوان مرجع تشخیص موارد خارج از تعهد بیمه‌گر مطابق تبصره ۲ ماده ۲۱ این قانون نیز رسیده است. بنا به مراتب، بیمه‌گر مسؤولیتی برای پرداخت خسارت بدنی به راننده مسبب حادثه فاقد گواهینامه رانندگی از محل بیمه‌نامه موضوع ماده ۳ قانون مذکور ندارد و رأی شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان قم که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

    هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

    روزنامه رسمی ، سال هفتاد و هفت، شماره 22141، ویژه نامه 1387، پنج شنبه 28 اسفند 1399

  • مسئولیت کیفری آموزشگاه رانندگی در تصادفات فوتی و جرحی

    مسئولیت کیفری آموزشگاه رانندگی در تصادفات فوتی و جرحی

    آموزشگاه های رانندگی مسئولیتی در وقوع تصادفات فوتی و جرحی رانندگان خودروها و سرنشینان آن ها ندارند

    رأی شماره ۱۴۴۲ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع: ابطال نامه شماره ۹۸۱۷۷۲۲۱/۶۴۳۰/۲/۱/۱۷/۱۳ـ 1398/9/2 پلیس راهنمایی رانندگی ناجا تعیین سهم آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات رانندگی

    شماره۹۸۰۳۷۷۶                                                                        ۱۳۹۹/۱۱/۲۷

    بسمه تعالی

    جناب آقای اکبرپور

    رئیس هیأت‌مدیره و مدیرعامل محترم روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران

    یک نسخه از رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه ۹۹۰۹۹۷۰۹۰۵۸۱۱۴۴۲ مورخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۶ با موضوع: «ابطال نامه شماره ۱۳/۱۷/۱/۲/۶۴۳۰/۹۸۱۷۷۲۲۱ـ ۱۳۹۸/۹/۲ پلیس راهنمایی رانندگی ناجا تعیین سهم آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات رانندگی» جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ارسال می‌گردد.

    مدیرکل هیأت عمومی و هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری ـ مهدی دربین

    تاریخ دادنامه : ۱۳۹۹/۱۰/۱۶  شماره دادنامه: ۱۴۴۲       شماره پرونده : ۹۸۰۳۷۷۶

    مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

    شاکی: آقای سیدمیرآقا قدیری

    موضوع شکایت و خواسته: ابطال نامه شماره ۱۳/۱۷/۱/۲/۶۴۳۰/۹۸۱۷۷۲۲۱ـ ۱۳۹۸/۹/۲ تعیین سهم آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات رانندگی

    گردش‌کار: شاکی به موجب دادخواست و لایحه تکمیلی ابطال نامه شماره ۱۳/۱۷/۱/۲/۶۴۳۰/۹۸۱۷۷۲۲۱ـ ۹/۲/ ۱۳۹۸ تعیین سهم آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات رانندگی را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:

    ” مطابق تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۸۹ صرفاً دو عامل ۱ـ راه و ۲ـ وسیله نقلیه حسب مورد در تصادفات رانندگی مسئول جبران خسارات وارده نیز می‌باشند بنابراین ابلاغیه پلیس راهور ناجا در افزودن نام آموزشگاه‌های رانندگی به عنوان مقصرین تصادفات رانندگی منصرف از تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون مذکور می‌باشد.

    آموزشگاه‌های رانندگی صرفاً مسئول آموزش اولیه متقاضیان گواهینامه رانندگی بوده و متقاضی حتی پس از موفقیت در آزمون‌های راهنمایی و رانندگی که به استناد دادنامه شماره ۲۶۷۳ـ ۱۳۹۸/۹/۱۲ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری توسط افسران آموزش دیده شاغل در پلیس انجام و موفق به اخذ گواهینامه رانندگی می‌شود، مطابق قانون برای مدت یک سال در رانندگی با محدودیت رانندگی نیز برخوردار می‌باشند

    بنابراین عدم رعایت قوانین و مقررات از سوی راننده مسئولیتی متوجه آموزشگاه‌های رانندگی نخواهد شد. علیهذا ابطال ابلاغیه پلیس راهور ناجا به لحاظ خروج از شمول تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون یاد شده را تقاضا دارم. “

    متن مقرره مورد اعتراض به شرح زیر است:

    “پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا ‌ـ مرکز صدور گواهی‌نامه ‌ـ شعبه اداری

    فرماندهی انتظامی استان مازندران ‌ـ پلیس راهور: مقصرین در تصادفات فوتی و جرحی شدید

    سلام علیکم

    با احترام بر اساس بررسی‌های به عمل آمده از سامانه‌های پلیس راهور ناجا تعداد ۳۴۰۶ نفر از مقصرین در تصادفات منجر به فوت و جرح شدید شامل افرادی هستند که در آموزشگاه‌های تحت مسئولیت آن استان مبادرت به اخذ مهارت‌های نظری و عملی نموده که با ارتکاب تخلف حادثه ساز موجب وقوع تصادفات منجر به فوت و جرح شدید شده‌اند که این امر به وضوح نشانگر عدم کنترل متولیان مربوطه شامل مدیریت آموزشگاه ‌ـ رئیس اداره آموزشگاه‌ها و … بر فرایند آموزش در آموزشگاه‌های استان می‌باشد. لذا لازم است ضمن برگزاری جلسات ماهیانه با تمامی مدیران آموزشگاه‌ها و اعلام تذکرات و موارد هوشیاری پیرامون افزایش نظارت بر عملکرد مربیان آموزشی خود ابلاغ گردد علاوه بر بررسی کیفیت آموزش و عملکرد آموزشگاه‌ها در کمیسیون‌های مربوطه و تجدیدنظر در خصوص ادامه فعالیت آموزشگاه در صورت تداوم شرایط فوق، به کلیه کارشناسان تصادفات تأکید می‌گردد تا نسبت به تعیین سهم سببیت آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات فوتی و جرحی اقدام نماید. علیهذا نتیجه اقدامات پس از ابلاغ به‌متولیان امر به مرکز صدور گواهینامه رانندگی راهور ناجا ارسال گردد. ـ رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی “

    در پاسخ به شکایت مذکور، پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا به موجب لایحه شماره ۱۳/۱۲/۰۲/۴/۶۱۲ـ ۱۳۹۸/۱۲/۶ توضیح داده است که:

    ” در پاسخ به پرونده شماره ۹۸۰۹۹۸۰۹۰۹۰۰۶۰۲ ـ ۱۳۹۸/۱۰/۲۸ به آگاهی می‌رساند: با بررسی سوابق و مستندات دستورالعمل یا بخشنامه‌ای دال بر صحت ادعای نامبرده مسبوق به سابقه نمی‌باشد و مصاحبه تلویزیونی دلیلی بر ابلاغ بخشنامه از سوی این پلیس نیست. بنابراین در صورت صدق ادعای شاکی ضروری است تصویر بخشنامه ارائه تا پاسخ لازم تقدیم گردد. لازم به ذکر است به استناد مواد ۱۷، ۱۸ و ۱۴ آیین‌نامه اجرایی آموزشگاه‌های رانندگی (مصوب سال ۱۳۹۷) نظارت بر آموزشگاه‌های رانندگی در راستای وظایف قانونی پلیس راهور ناجا در بحث ارتقاء کیفیت آموزش و آزمایش بوده و ارزیابی عملکرد آموزشگاه‌ها هیچ گونه ارتباطی با ماده ۱۴ قانون رسیدگی به تخلّفات رانندگی (مصوب سال ۱۳۸۹) ندارد. موضوع مسئولیت آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات نیز امری است که مستلزم رسیدگی قضایی و احراز رابطه سببیت بین تقصیر و میزان خسارت وارده است که حسب مورد از طریق مراجع قضایی به کارشناسان رسمی دادگستری یا کارشناسان تصادفات پلیس ارجاع می‌شود و تاکنون ادعای مطروحه مبنی بر تعیین سهم تقصیر در کروکی تصادفات در این پلیس مسبوق به سابقه نیست. بنابراین رد دعوای مطروحه مورد تقاضای این پلیس می‌باشد. “

    هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۶ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

    رأی هیأت عمومی

    در تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب سال ۱۳۸۹ مقرر شده در صورتی که بر اساس نظر کارشناسان تصادفات، نقص راه یا وسیله نقلیه مؤثر در علت تصادفات باشد حسب مورد متصدیان ذی‌ربط، مسئول جبران خسارات وارده بوده و با آنان برابر قانون رفتار خواهد شد.

    نظر به اینکه در نامه شماره ۱۳/۱۷/۱/۲/۶۴۳۰/۹۸۱۷۷۲۲۱ ـ ۱۳۹۸/۹/۲ رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی به فرماندهی انتظامی استان مازندران

    اولاً : دامنه جهات مصرح در تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی که شامل بر نقص راه یا وسیله نقلیه است، با افزودن سهم سببیت آموزشگاه‌های رانندگی در تصادفات فوتی و جرحی، توسعه داده است.

    ثانیاً : در تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون یاد شده نقص راه یا وسیله نقلیه به عنوان شاخص تأثیرگذار در علت تامه تصادفات به نظر کارشناسان تصادفات موکول شده است ولی در نامه مورد اعتراض به کارشناسان تصادفات تأکید شده نسبت به تعیین سهم سببیت آموزشگاه‌های رانندگی اقدام کنند و تشخیص آنان ملحوظ نظر قرار نگرفته.

    ثالثاً : آموزشگاه‌های رانندگی صرفاً وظیفه آموزش دارند و اعطای گواهینامه توسط پلیس راهنمایی و رانندگی پس از انجام آزمون کتبی آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی و قبولی در امتحان رانندگی در شهر صورت می‌گیرد و در فرضی که آموزش‌ها مؤثر نباشد گواهینامه رانندگی نباید اعطاء شود، بنابراین تعیین سهم سببیت برای آموزشگاه‌های رانندگی مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات پلیس راهنمایی و رانندگی است و نامه مورد اعتراض مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال می‌شود.

    رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی

    روزنامه رسمی، سال هفتاد و هفت، شماره 22131، ویژه نامه شماره 1380، سه شنبه 16 اسفند 1399

  • قانون حاکم بر دعوای مطالبه دیه ناشی از تصادفات رانندگی، قانون مجری در زمان وقوع جرم است

    قانون حاکم بر دعوای مطالبه دیه ناشی از تصادفات رانندگی، قانون مجری در زمان وقوع جرم است

    قانون حاکم بر پرداخت دیه ناشی از تصادفات رانندگی از سوی صندوق تأمین خسارت های بدنی شرکت بیمه ایران

    چکیده: در دعاوی مطالبه دیه ناشی از تصادفات رانندگی، قانون حاکم در زمان حادثه معیار است. بنابراین حوادث ایجاد شده در اثر تصادف رانندگی مقدم بر تصویب قانون‌ بيمه‌ اجباري‌ مسئوليت‌ مدني دارندگان‌ وسايل‌ نقليه‌ موتوري زميني در مقابل‌ شخص‌ ثالث‌ مصوب 16 تیر 1387 مجلس شورای اسلامی [و قانون بیمه اجباری خسارات وارده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب 20 اردیبهشت 1395 مجلس شورای اسلامی]، مشمول قانون‌ بيمه‌ اجباري‌ مسئوليت‌ مدني دارندگان‌ وسايل‌ نقليه‌ موتوري زميني در مقابل‌ شخص‌ ثالث‌ مصوب 26 تیر 1347 مجلس شورای ملی خواهد بود.

    شماره دادنامه: 9109970226900836

    تاریخ صدور: 1391/8/28

    مرجع صدور: شعبه نهم دادگاه عمومی حقوقی تهران

    رای دادگاه بدوی

    در خصوص دعوی 1ـ م.م. 2ـ ص.پ. 3ـ م.ع. 4ـ م.م. 5ـ ح. 6ـ ح. 7ـ ع. 8ـ م. همگی م. (ردیف‌های 5 تا 8 با قیمومت م.م.) با وکالت م.س. به طرفیت 1- ب. [بیت المال «وزارت دادگستری»] و ص. [صندوق تأمین خسارت‌های بدنی] به خواسته مطالبه دو فقره دیه کامل مقوم به 000/000/300/1 ریال و خسارات دادرسی، نظر به این‌که حادثه منجر به فوت ناشی از بی‌احتیاطی در امر رانندگی بوده لذا دعوی متوجه خوانده ردیف اول نیست و مستنداً به ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی ناظر به بند 4 ماده 84 همان قانون قرار رد آن صادر و اعلام می‌شود و اما نسبت به خوانده ردیف دوم، نظر به این‌که قبلاً در این خصوص رأی کیفری با محکومیت صندوقِ [تأمین خسارت های بدنی] خوانده ردیف دوم صادر ولی تعهد صندوق را تا میزان تعهدات مربوطه اعلام شده است و رسیدگی مجدد با طرح دعوی حقوقی، در واقع همان دعوای کیفری بوده و نتیجه آنها یکی است لذا در این قسمت نیز مستنداً به ماده 2 قانون مذکور قرار رد صادر و اعلام می‌شود. رأی صادر شده حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

    رئیس شعبه 9 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ مؤمنی

    شماره دادنامه: 9209970223700350

    تاریخ صدور: 1392/04/22

    مرجع صدور: شعبه 37 دادگاه تجدید نظر استان تهران

    رای دادگاه تجدید نظر

    تجدیدنظرخواهی خانم‌ها و آقایان م.م. و ص.پ. و م.ع. و م.م. و ح. و ف. و ع. و م. شهرت همگی م. ردیف‌های 5 الی 8 با قیمومیت م.م. به طرفیت بیت المال «وزارت دادگستری» صندوق تأمین خسارت‌های بدنی از دادنامه شماره 9109970226900836 مورخ 28/8/1391 صادره از شعبه نهم دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دادخواست بدوی تجدیدنظرخواهان به خواسته مطالبه دو فقره دیه کامل مقوم به 000/000/300/1 ریال و خسارات دادرسی مطرح گردید که بر طبق دادنامه معترض‌عنه نسبت به تجدیدنظرخوانده ردیف اول به لحاظ این‌که دعوی متوجه تجدیدنظرخواه موصوف نبوده قرار رد دعوی صادر گردید و نسبت به تجدیدنظرخوانده ردیف دوم با استدلال این‌که قبلاً در این خصوص رأی کیفری با محکومیت صندوق خوانده ردیف دوم صادر ولی تعهد صندوق را تا میزان تعهدات مربوطه اعلام شده است و رسیدگی مجدد با طرح دعوی حقوقی، در واقع همان دعوای کیفری بوده و نتیجه آنها یکی است، قرار رد دعوی نیز در این قسمت صادر شده است. از توجه به محتویات پرونده و مفاد لایحه اعتراضی تجدیدنظرخواهان و تجدیدنظرخوانده ردیف دوم نظر به این‌که، تاریخ وقوع حادثه موضوع دعوی 20/4/87 بوده لذا موضوع مشمول قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب 1347 «قانون حاکم در زمان حادثه» می‌باشد و قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مصوب 1387 در تاریخ 20/6/87 لازم‌الاجرا گردیده و در قانون مذکور اشاره‌ای به اثر این قانون به ماقبل نشده است و با عنایت به مصوبه هیأت وزیران، سقف و صلاحیت صندوق از تاریخ 19/11/85 لغایت تاریخ اجرایی شدن قانون اصلاح قانون بیمه اجباری 20/6/87 مبلغ 000/000/160 ریال است که نسبت به پرداخت آن به تجدیدنظرخواهان اقدام گردید لذا با استناد به مراتب فوق و ماده 4 قانون مدنی و با عنایت به دادنامه شماره 500268 مورخ 19/2/89 شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، چون اعتراض تجدیدنظرخواهان به نحوی نیست که موجب نقض و گسیختن دادنامه فوق‌الاشعار را ایجاب نماید با رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده مستنداً به صدر ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی در نهایت دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید می‌نماید. این رأی قطعی است.

     رئیس و مستشار شعبه 37 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

    نقل از بانک داده آرای قضایی

  • مطالبه خسارت های مادی و افت قیمت در تخریب خوردو

    مطالبه خسارت های مادی و افت قیمت در تخریب خوردو

    توضیح: با توجه به آراء حاضر نکات ذیل قابل توجه می‌باشد:

    1. خسارت هایی که در اثر تخریب عمدی خودرو قابل مطالبه است، شامل خسارات مادی و ناشی از افت قیمت آن است.

    2. دعوای مطالبه خسارت ناشی از تخریب عمدی مال، مستلزم تقدیم دادخواست است. در صورت عدم تقدیم دادخواست در ضمن دعوای کیفری، باید دعوای مزبور به صورت مستقل و برحسب میزان خواسته در شورای حل اختلاف یا دادگاه حقوقی عمومی و مطابق قواعد عمومی صلاحیت در امور حقوقی اقامه شود.

    3. تأمین دلیل فی نفسه دلیل محسوب نیست و در صورت تعرض به آن، موضوع قابل ارجاع به کارشناسی است و این کارشناسی بدوی محسوب می‌شود.

    4. عدم پرداخت هزینه کارشناسی سبب می‌شود تا کارشناسی از اعداد دلایل متقاضی آن خارج شود.

    خسارت های قابل مطالبه در تخریب خودرو شامل خسارت مادی و افت قیمت خودرو است

    موضوع: خسارت های قابل جبران در صورت تخریب خودرو

    چیکده: چنانچه خوانده اقدام به تخریب خودروی خواهان نموده باشد، علاوه بر جبران خسارت، مسئول پرداخت افت قیمت خودرو نیز است.

    شماره دادنامه: 237

    تاریخ صدور: 1392/5/31

    مرجع صدور: شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی دماوند

    رای بدوی

    در خصوص دعوی خانم ر.ت. فرزند الف. به‌طرفیت آقای م.ب. فرزند م. به‌ خواسته محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 000/000/107 ریال بابت کلیه خسارات وارده به اتومبیل و هزینه‌های دادرسی و کارشناسی بدین شرح که خوانده برابر دادنامه شماره 700614 مورخ 31/4/1391 از بابت تخریب اتومبیل‌سواری هیوندا تیپ آزرا به شماره انتظامی . . . به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم گردید که پس از تجدیدنظرخواهی پرونده متشکله در شعبه نهم تجدیدنظر استان تهران ارجاع و برابر دادنامه شماره 20901148 مورخ 20/10/1391 مجازات حبس وی به شش میلیون ریال جزای نقدی تبدیل گردید. اینک خواهان با استناد به نظریه کارشناس تأمین دلیل دعوی مطالبه خسارت به‌طرفیت تخریب‌کننده مطرح نموده است. از آنجایی‌که خوانده به نظریه تأمین دلیل معترض گردید دادگاه قرار ارجاع امر به کارشناس رسمی را صادر نمود. نظریه کارشناس رسمی مؤید بروز خسارت به میزان پنجاه میلیون ریال و میزان افت قیمت نیز 70 میلیون ریال نمی‌باشد. این نظریه مورد اعتراض خوانده واقع‌شده که علی‌رغم ابلاغ واقعی به وی و اعتراض خوانده و ارجاع به هیئت سه‌نفره کارشناسان، نامبرده نسبت به تأدیه حق‌الزحمه کارشناس اقدامی ننموده و از عداد دلایل وی خارج‌شده است. دادگاه با عنایت به مفاد دادخواست مطروحه و منضمات مربوط به آن، نظریه کارشناس رسمی و اقرار خوانده به اصل خسارت و سایر قراین و امارات موجود در پرونده، دعوی خواهان را مقرون به صحت تشخیص مستنداً به مواد 328 قانون مدنی و 519 و 202 از قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی و 1 و 3 از قانون مسئولیت مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ ده میلیون و هفت‌صد هزار ریال کلیه خسارات وارده به اتومبیل و چهار میلیون و سیصد و چهل هزار ریال شامل خسارت دادرسی شامل هزینه دادرسی و کارشناسی در حق خواهان محکوم می‌نماید این رأی حضوری بوده و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل ‌اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران نمی‌باشد.

    رئیس شعبه 3 دادگاه عمومی حقوقی دماوند

    شماره رأی: 920997022401614

    تاریخ صدور: 1392/11/29

    مرجع صدور: شعبه 44 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

    رای دادگاه تجدید نظر

    تجدیدنظرخواهی آقای م.ب. به‌طرفیت خانم ر.ت. نسبت به دادنامه شماره 237 مورخ 31/5/92 صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی دماوند که بر اساس آن حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ ده میلیون هفت‌صد هزار ریال اصل خواسته و مبلغ چهار میلیون و سیصد و چهل هزار ریال خسارت دادرسی صادر گردیده است، وارد و موجه نمی‌باشد زیرا دادنامه تجدیدنظر خواسته وفق مقررات و بر اساس محتویات پرونده صادرشده و از ناحیه تجدیدنظرخواه علل و جهات موجهی که موجبات نقض و از هم گسیختن دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ابراز و اقامه نشده است بر این اساس تجدیدنظرخواهی خارج از شقوق مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی تشخیص به استناد ذیل ماده 358 همان قانون با ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته تأیید می‌شود رأی صادره قطعی است.

    رئیس شعبه 44 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه

    نقل از پژوهشگاه قوه قضاییه

  • میزان مسئولیت رانندگان در تصادم رانندگی (رأی 717)

    میزان مسئولیت رانندگان در تصادم رانندگی (رأی 717)

    توضیح: هر چند حکم ماده 528 قانون مجازات اسلامی 1392 مسئولیت رانندگان در تصادم رانندگی را نسبت به ماده 337 قانون مجازات اسلامی 1370 به نحو کامل تری بیان لکن به نقش میزان تقصیر در میزان مسئولیت رانندگان اشاره ای ننموده، در نتیجه این شببه باقی است که «آیا استناد به ماده 528 قانون مزبور زمانی صحیح است كه امكان تعیین درصد تقصیر نباشد و مستند محكومیت فقط استناد عمل به هر دو نفر باشد یا خیر؟»
    با لحاظ رأی وحدت رویه حاضر، پاسخ آن منفی است و به این جهت این رأی معتبر و قابل استناد می‌باشد.

    میزان تقصیر رانندگان وسایط نقلیه موضوع ماده 337 قانون مجازات اسلامی تأثیری در مسئولیت کیفری آنان ندارد

    مدیرعامل محترم روزنامه رسمی كشور

    گزارش پرونده وحدت رویه ردیف ۸۷/۲۰ هیات عمومی دیوان عالی كشور با مقدمه مربوط و رای آن به شرح ذیل تنظیم و جهت چاپ و نشر ایفاد می‌گردد.

    معاون قضایی دیوان عالی كشور ـ ابراهیم ابراهیمی

    رأی وحدت رویه شماره ۷۱۷ مورخ 1390/6/2 هیأت عمومی دیوان عالی کشور در خصوص مسوولیت هر یك از رانندگان در برخورد دو یا چند وسیله نقلیه منتهی به قتل

    مقدمه

    جلسه هیات عمومی دیوان عالی كشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۸۷/۲۰ راس ساعت ۹ روز سه‌شنبه مورخ ۶/۲/۱۳۹۰ به ریاست حضرت آیت‌ا… احمد محسنی‌گركانی رئیس دیوان عالی كشور و حضور حجه‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژیه دادستان كل كشور و شركت اعضای شعب مختلف دیوان عالی كشور، در سالن هیات عمومی تشكیل و پس از تلاوت آیاتی از كلام‌الله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شركت‌كننده در خصوص مورد و استماع نظریه جناب آقای دادستان كل كشور كه به ترتیب ذیل منعكس می‌گردد، به صدور رای وحدت رویه قضایی شماره ۷۱۷ ـ ۶/۲/۱۳۹۰ منتهی گردید.

    الف- گزارش پرونده

    احتراماً به استحضار می‌رساند: براساس گزارش رئیس شعبه محترم یكصد و هفده دادگاه عمومی جزایی تبریز كه تحت شماره ۳۷۱۹ مورخ ۳۱/۲/۱۳۸۵ ثبت گردیده است از شعب پنجم و بیست و هفتم دیوان عالی كشور طی دادنامه‌های ۱۱۲۰/۵ ـ ۲۸/۷/۱۳۸۲ و ۱۵۹/۲۷ـ ۱۸/۵/۱۳۷۹ با استنباط از ماده ۳۳۷ قانون مجازات اسلامی [1370] آراء مختلف صادر گردیده است كه خلاصه جریان امر ذیلاً منعكس می‌گردد.

    ۱ـ به دلالت اوراق پرونده كلاسه ۸۲/۲۶۵۹ شعبه پنجم دیوان عالی كشور (تشخیص) خودروسواری پیكان به رانندگی آقای خلیل نصیری، هنگام حركت از تبریز به اهر، با وانت مزدا به رانندگی آقای قادر احتشام زین‌كش تصادف نموده است كه در اثر این سانحه راننده وانت مزدا و یكنفر دیگر از سرنشینان وسایط نقلیه فوت و تعدادی دیگر از سرنشینان آنها مجروح شده‌اند.

    كارشناسان تصادفات بدون تصریح به علت تامه تصادف، راننده پیكان سواری (آقای خلیل نصیری) را ۸۰% و راننده وانت مزدا (مرحوم قادر احتشام زین‌كش) را ۲۰% مقصر تشخیص داده‌اند و دادگاه عمومی جزایی رسیدگی‌كننده، بزهكاری آقای خلیل نصیری را در قتل غیرعمدی حسن شیرین‌زاده، اقدم باباخان و قادر احتشام زین‌كش و ایراد صدمه غیرعمدی نسبت به هفت نفر دیگر مستنداً به نظرات كارشناسی، شكایت اولیاء دم و مصدومین حادثه و گواهی‌های پزشكی و اقاریر موجود در پرونده احراز و به نسبت تقصیر وی در وقوع تصادف، (۸۰%) او را به پرداخت ]سه فقره[ هشتاد صدم دیه كامل یك مرد مسلمان در حق اولیای دم ]هر یك از مقتولان[ و هشتاد صدم دیه جراحات وارده در حق مجروحان دیگر و تحمل حبس از جهت عدم رعایت نظامات دولتی محكوم نموده است.

    شعبه نهم تجدیدنظر استان در مقام رسیدگی به اعتراض آقای قاضی اجرای احكام، طی دادنامه ۱۱۷ـ ۸/۲/۱۳۸۱ چنین رای داده:

    در خصوص تذكر مورخه ۲۷/۶/۱۳۸۰ آقای قاضی اجرای احكام نسبت به دادنامه شماره ۳۲۲ و ۳۲۳ مورخه ۹/۴/۱۳۸۰ صادره از شعبه سی و هشتم دادگاه عمومی شهرستان تبریز در پرونده‌های كلاسه ۳۸/۷۸ و ۲۲۱۹ كه طی آن آقای خلیل نصیری فرزند سرخای به اتهام بی‌احتیاطی در تصادف و تصادم رانندگی مورخ ۱۴/۱۰/۱۳۷۸ منجر به قتل و ایراد صدمات غیرعمدی به شكات، به شرح مندرج در دادنامه‌های بدوی به تحمل هجده ماه حبس و پرداخت ۸۰% دیات متعلقه به لحاظ اینكه هیات كارشناسان وی را در به وقوع پیوستن حادثه ۸۰% مقصر تشخیص داده‌اند، محكوم شده است و آقای قاضی اجرای احكام حـسب تذكر فوق‌الاشعـار به لحاظ عدم رعـایت قاعده تنـصیف در پرداخت دیه (موضوع ماده ۳۳۷ ق.م.۱) وقوع اشتباه را متذكر شده كه مورد قبول محكمه محترم صادركننده رای قرارنگرفته است.

    دادگاه با بررسی محتویات پرونده به ویژه كیفیت تصادف كه به صورت تصادم در وسیله نقلیه نبوده، با قبول تذكرهای قاضی محترم اجرای احكام، به استناد ماده۲۵۰ قانون آیین دادرسی [ دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور] كیفری [ مصوب 1378] ضمن تعدیل محكومیت آقای خلیل نصیری در پرداخت دیات مقرره در دادنامه بدوی از هشتاد درصد به پنجاه درصد ماده ۳۳۷ قانون مجازت اسلامی، دادنامه صادره را تایید می‌نماید. این رای قطعی است.

    شعبه پنجم تشخیص دیوان عالی كشور در مقام رسیدگی به تجدیدنظرخواهی فوق‌العاده نسبت به دادنامه ۱۱۷ـ ۸/۲/۱۳۸۱ شعبه نهم تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی، طی دادنامه ۱۱۲۰ـ ۲۸/۷/۱۳۸۲ به شرح ذیل اتخاذ تصمیم نموده است:

    اشتباه معنونه و اعلامی از ناحیه رئیس كل دادگستری استان آذربایجان شرقی در دادنامه فوق‌الذكر وارد است هم از جنبه تایید دیه و ارش معینه در حق خانم حبیبه احمدپور و هم از نظر تعدیل محكومیت محكوم علیه از ۸۰% به ۵۰% دیه، زیرا استناد به ماده ۳۳۷ قانون مجازات اسلامی زمانی صحیح است كه امكان تعیین درصد تقصیر نباشد و مستند محكومیت فقط استناد عمل به هر دو نفر باشد، ولی در مانحن‌فیه كارشناس دقیقاً میزان تقصیر را استخراج و مشخص كرده است، علیهذا دادنامه فوق‌الذكر نقض و محكوم‌علیه را به دیات و ارش‌های تعیین‌شده در دادنامه بدوی و در مورد خانم حبیبه احمدپور به نصف دیات و ارش مذكور محكوم می‌نماید. این حكم قطعی و غیرقابل تجدیدنظر است.

    ۲ـ طبق محتویات پرونده كلاسه ۲۳/۷۲۶ شعبه بیست و هفتم دیوان عالی كشور آقایان بابا احمدزاده و اباذر حسین‌زاده، در اثر بی‌احتیاطی در امر رانندگی وسیله نقلیه موتوری هر كدام به ترتیب با ۸۵% و ۱۵% تقصیر مرتكب قتل غیرعمدی و صدمه غیرعمدی شده‌اند.

    موضوع در شعبه اول دادگاه عمومی هشترود مطرح و هركدام از آنان طی دادنامه ۱۰/۷۷ـ۲۴۱۹ به نسبت تقصیرشان به پرداخت دیه و ارش محكوم شده‌اند و این رای در شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی طی دادنامه ۶۸ ـ۲۲/۱/۱۳۷۸ موردتایید قرار گرفته است.

    از این رای در اجرای ماده ۲۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور كیفری تجدیدنظرخواهی فوق‌العاده به عمل آمده كه شعبه بیست و هفتم دیوان عالی كشور به موجب دادنامه ۱۵۹ـ ۱۸/۵/۱۳۷۹به شرح ذیل اتخاذ تصمیم نموده‌اند:

    با توجه به محتویات پرونده و با عنایت به فتوكپی استفتاء از امام خمینی قدس‌سره در این زمینه كه ضمیمه می‌گردد جواباً مرقوم گردیده میزان صدق استناد عرفی به هر دو طرف است (به هر نسبت كه به هركدام باشد) دیه تنصیف می‌گردد و ماده۳۳۷ قانون مجازات اسلامی هم همین است، بنابراین اعتراض و ایراد قاضی محترم اجرای احكام هشترود به رای صادره از دادگاه محترم شعبه اول هشترود (۲۴۱۹ـ ۱۶/۱۰/۱۳۷۷) كه در شعبه دوم دادگاه محترم تجدیدنظر استان مورد تایید قرار گرفته (۶۸ـ۲۲/۱/۱۳۷۸) وارد تشخیص، لذا طبق تبصره ۴ ماده ۲۳۵ قانون آیین دادرسی در امور كیفری مصوّب ۱۳۷۸ رای تجدیدنظرخواسته نقض و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه هم‌عرض ارجاع می‌گردد.

    همان‌طور كه ملاحظه می‌فرمایید، در اثر معلوم‌ نشدن علت تامه تصادف و در نتیجه استناد نتایج حاصله از سانحه رانندگی به رانندگان هر دو وسیله نقلیه، شعبه پنجم تشخیص دیوان عالی كشور به نسبت تعیین‌شده در نظریه كارشناسان و شعبه بیست و هفتم دیوان عالی كشور به میزان صدق استناد عرفی به هر دو طرف (تنصیف دیه) به محكومیت متهمان اظهارعقیده فرموده‌اند و بالنتیجه به ترتیب مذكور از ماده ۳۳۷ قانون مجازات اسلامی استنباط مختلف صورت پذیرفته است، لذا به تجویز ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور كیفری طرح موضوع را برای صدور رای وحدت رویه قضایی درخواست می‌نماید.

    معاون قضایی دیوان‌عالی كشور ـ حسینعلی نیری

    ب- نظریه دادستان کل کشور

    تایید رای شعبه بیست و هفتم دیوان عالی كشور

    ج- رأی وحدت رویه شماره 717- 1390/2/6 هیأت عمومی دیوان عالی کشور

    برحسب مستفاد از ماده ۳۳۷ قانون مجازات اسلامی هرگاه برخورد دو یا چند وسیله نقلیه منتهی به قتل سرنشین یا سرنشینان آنها گردد، مسوولیت هر یك از رانندگان در صورت تقصیر ـ به هر میزان كه باشدـ به نحو تساوی خواهدبود، بنابراین رای شعبه بیست و هفتم دیوان عالی كشور كه مطابق این نظر صادرشده، به اكثریت آراء موافق قانون تشخیص و تایید می‌گردد. این رای طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی كشور و كلیه دادگاهها لازم‌الاتباع است.

    هیات عمومی دیوان عالی كشور

    منبع: روزنامه رسمی، سال صفر، شماره 19310، ویژه نامه شماره 19310، دوشنبه 30 خرداد 1390