برچسب: خوانده دعوی

  • نحوه وصول دیه از بیت المال (نظریه 583)

    نحوه وصول دیه از بیت المال (نظریه 583)

    وصول دیه از بیت المال در دادگاه کیفری، به حکم دادگاه صورت می گیرد لکن در دعوای حقوقی نیازمند تقدیم دادخواست علیه وزارت دادگستری است

    استعلام

    ۱- ماده ۴۷۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ بیان کرده در صورتی که مرتکب دارای عاقله نباشد یا عاقله تمکن مالی نداشته باشد دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن از بیت‌المال پرداخت می‌شود؛

    سؤال این است که در موردی که انتهای کار، دیه می‌بایست توسط بیت‌المال پرداخت شود شیوه و چگونگی وصول دیه از بیت‌المال را توضیح دهید،

    آیا شاکی یا اولیاءدم باید برای وصول دیه دادخواست حقوقی علیه دولت مطرح نمایند یا اینکه از طریق اجرای احکام و از طریق اداری می‌بایست اقدام گردد مربوط به وصول دیه از بیت‌المال چگونه است؟

    ۲-

    نظریه مشورتی شماره 7/93/583 مورخ 1393/3/13 اداره کل حقوقی قوه قضائیه

    ۱- در فرض سؤال در صورت مطالبه دیه توسط شاکی یا اولیاء دم از بیت‌المال به استناد مواد ۴۷۰ و ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، پرونده کیفری بدون صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه عمومی جزایی ارسال می گردد و دادگاه با بررسی موضوع و احراز شرایط قانونی، حکم به پرداخت دیه از بیت‌المال را صادر می نماید.

    مع الوصف، چنانچه اولیاء دم یا شخص مصدوم به عنوان خواهان، دعوای حقوقی مطرح نمایند، در این صورت صدور حکم از دادگاه حقوقی مستلزم تقدیم دادخواست با کلیه شرایط مقرر در قانون است و دادخواست به طرفیت وزارت دادگستری تقدیم می‌شود.

    ۲-

  • اشتباه در نام خوانده شخص حقوقی در  دادخواست

    اشتباه در نام خوانده شخص حقوقی در دادخواست

    اشتباه خواهان در درج نام مدیر شخص حقوقی بدون سمت وی در دادخواست به جای ذکر نام شخص حقوقی، از موارد نقص دادخواست است

    کد نشست ۱۳۹۷-۵۴۲۵

    نشست قضایی مورخ ۱۳۸۳/۰۸/۰۶ قضات شهر قم

    موضوع: ذکر نام شخص حقیقی در حالتی که طرف دعوا شخصیت حقوقی است

    پرسش

    تبصره 2 ماده 51 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر داشته که چنانچـه خواهـان یـا خوانـده شخص حقوقی باشد در دادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی نوشته خواهد شد.

    هرگـاه خواهان دعوایی علیه شخص حقوقی داشته باشد لیکن در ستون نام خوانده، نام سرپرست یا مدیر شخصیت حقوقی را قید کرده باشد، آیا مورد از موارد نقص دادخواست است؟

    نظر اکثریت

    1. اگر در متن دادخواست دعوایی از طرف شخصیت حقوقی یا علیه شـخص حقـوقی اقامـه شده لیکن در ستون نام خواهان یا خوانده نام شـخص حقـوقی (مـدیر یـا رئـیس اداره یـا مؤسسه یا شرکت) نوشته شده باشد، دادگاه مکلف است وفق ماده 66 قانون آیـین دادرسـی مدنی پرونده را به دفتر اعاده کند تا دادخواست را کامل کند. پـس از رفـع نقـص و اعـلام مشخصات صحیح و اقامتگاه شخص حقوقی به جریان افتادن پرونده بلامانع است. در ایـن صورت دادگاه نمی تواند به استناد ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی قـرار رد دعـوا صـادر نماید زیرا دعوا ماهیتاً علیه شخص حقوقی یا از طرف شخص حقوقی اقامه شده است.

     2. مورد بندهای (4) و (5) ماده 84 [قانون مزبور] در صورتی است که دعوا در متن دادخواسـت نیـز ماهیتـاً علیه شخص دیگری یا از طرف غیر ذینفع اقامه شده باشد. موارد نقص دادخواست منحصر به ماده 53 قانون آیین دادرسی مدنی نیست بلکه این ماده در بیان وظایف مدیر دفتر دادگاه است. بدیهی است که چنانچه دادگاه نیز نقایص دیگری در دادخواست مشاهده کنـد مثـل اینکه دادخواست امضا نشده باشد باید وفق ماده 66 به دفتر دسـتور رفـع نقـص در مـوارد خاص را صادر نماید.

    نظر اقلیت

    موارد نقص دادخواست در ماده 53 قانون آیین دادرسی مدنی تصریح شده است. دفتـر نمـی توانـد خارج از موارد مصرح قانونی مبادرت به صدور اخطار رفع نقص کند. بنابراین، الزام خواهان به رفع نقص از انصراف دعوا از شخص حقوقی قانونی نیست و دفتر مکلف اسـت پرونـده را بـه دادگـاه ارسال تا وفق بندهای (4) و (5) ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی حسب مورد اتخاذ تصمیم کند.

    نظر هیأت عالی

    اگر خواهان در ستون خوانده نام شخص حقیقی را بدون قید سمت آورده باشد ولی در شرح دادخواست مشخص باشد که طـرف دعـوا شخص حقوقی است، با توجه به اینکه مدیر یا سرپرست شخص حقوقی قابل تغییـر اسـت دادگاه به استناد تبصره 2 ماده 51 و ماده 66 قانون آیین دادرسی مدنی جهات رفع نقـص را قید کرده و پرونده را به دفتر اعاده می‌کند و صدور قرار رد دعـوا بر اسـاس ذیـل مـاده 89 قانون آیین دادرسی مدنی و به استناد بند (4) و (5) ماده 84 فاقد وجاهت قانونی است.

    سامانه نشست های قضایی قضات

  • خوانده دعوی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال مورد معامله (نظریه 100)

    خوانده دعوی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال مورد معامله (نظریه 100)

    دعوای الزام به تنظیم سند رسمی انتقال مال مورد معامله باید علیه چه اشخاصی باید اقامه شود؟

    ۱۲۹

    شماره پرونده ۱۹۶۴ ـ ۱/۱۲۷ ـ ۹۲

    سؤال

    درخصوص نحوه طرح دعوی در مورد انتقال سند خودرو سئوالی مطرح می­گردد که تقاضای بررسی و اعلام نظر مشورتی دارم:

    آقای«الف» خودرویی را که سند آن به نام خود وی می­باشد با فروشنامه عادی به آقای «ب» می­فروشد و شخص «ب» همین خودرو را با مبایعه‌نامه عادی به «ج» واگذار می­کند و «ج» با فروشنامه عادی به «د» می­فروشد. حال، شخص «د» جهت طرح دعوی برای انتقال سند آیا باید همه ایادی قبلی را طرف دعوی قرار دهد یا طرح دعوی به طرفیت «ج» و «الف» کفایت میکند؟

    نظریه مشورتی شماره 7/93/100 مورخ 1393/1/27 اداره کل حقوقی قوه قضائیه

    دعوای الزام به انتقال سند رسمی می‌باید لزوماً به طرفیت شخصی صورت پذیرد که سند رسمی به نام وی است امّا در خصوص سایر ایادی که در نقل و انتقال خودرو به عنوان فروشنده نقش داشته‌اند با توجه به نسبی بودن اثر احکام، ضرورتی به طرح دعوا به طرفیت آنها از سوی خریدار نهایی نبوده مگر اینکه خریدار بخواهد از طرف قراردادن آنها برای خود حقی قایل و از آن استفاده نماید. بدیهی است که طرح دادخواست دعوای طاری (جلب ثالث) در حین رسیدگی بارعایت شرایط قانونی بلااشکال است.

    منبع: روزنامه رسمی، سال هفتاد، شماره 20255، ویژه نامه شماره 717، پنج شنبه 27 شهریور 1393

  • رسیدگی به دعوی الزام به تنظیم سند رسمی ملک توقیف شده

    رسیدگی به دعوی الزام به تنظیم سند رسمی ملک توقیف شده

    شرط رسیدگی به دعوی الزام به تنظیم سند رسمی ملک توقیف شده مستلزم طرح دعوی علیه کلیه بازداشت کنندگان همان ملک است

    چکیده: در دعوی الزام به تنظیم سند رسمی ملک توقیف شده که علیه متعهد اصلی اقامه شود، باید دعوی رفع توقیف ملک علیه افرادی که ملک به نفع آنها بازداشت شده است نیز اقامه شود تا آنان هم خوانده دعوی قرارگیرند، در غیر این صورت دعوی قابلیت استماع ندارد.

    شماره دادنامه: 900932
    تاریخ صدور: 17/10/90
    مرجع صدور: شعبه 16 دادگاه عمومی حقوقی تهران

    رای بدوی

    در خصوص دعوی آقای (ع. س.) به وکالت از (الف. ب.) و (ص. الف.) و ] شرکت [ (چ.) با مدیریت آقایان (الف. ع. الف) و (م. چ.) به طرفیت خانم (م. م. الف.) به خواسته صدور حکم بر الزام خوانده به اخذ پایان کار و تسلیم مبیع و حضور در دفتر خانه جهت انتقال رسمی عین و منافع شش دانگ یک دستگاه ساختمان به پلاک ثبتی 18 فرعی از 3479 اصلی موضوع مبایعه نامه 32657 – 20/2/1389 به انضمام خسارات اعمّ از حق الوکاله و هزینه [دادرسی] و کارشناسی مقوّم به (51/000/000) ریال، وکیل خواهان اجمالاً اشعار داشته است: «موکل برابر مبایعه نامه فوق الذکر شش دانگ عرصه و اعیان و منافع تمامی یک واحد ساختمان (موضوع خواسته) را از خوانده خریداری نموده و قسمتی از ثمن آن را به مقدار (200/000/000) تومان پرداخت نموده است و خوانده ملتزم شده تا پایان شهریور ماه نسبت به اخذ پایان کار اقدام و با حضور در دفترخانه نسبت به انتقال سند رسمی اقدام کند که تاکنون از اجرای تعهدات خویش امتناع نموده است لذا صدور حکم به شرح خواسته مورد استدعاست.» قابل ذکر است وکیل خواهان در جلسه اول دادرسی (مورخ 17/10/1390) خواسته را افزایش داده و رفع توقیف پلاک ثبتی را نیز به عنوان خواسته اعلام کرده است که دادگاه موضوع را به جهات مندرج در صورت جلسه مورخ 17/10/1390 از مصادیق افزایش خواسته، ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی ندانسته و به رد آن اظهار عقیده نموده است. علی هذا، از آنجایی که به موجب مفاد نامه شماره 21243 مورخ 18/7/1390 اداره ثبت اسناد و املاک ولی عصر (عج) تهران، رقبه موضوع خواسته به موجب نامه شماره 85/5164/4 مورخ 18/11/85 شعبه چهارم اجرای احکام شهید بهشتی در قید توقیف است و مادامی که رفع بازداشت به موجب قانون صورت نگیرد، امکان انتقال سند قانوناً میسّر نیست و نظر به اینکه تا زمانی که انتقال قطعی ملک به خریدار صورت نگیرد امکان تسلیم مبیع وجود ندارد. زیرا ملازمه با خلع ید از مالک قانونی دارد که به موجب قانون ثبت و قانون مدنی قابل احترام است. بنابراین دادگاه دعوی را با وصف فعلی قابل استماع ندانسته و با استناد به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید. قرار صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در دادگاه تجدید نظر استان تهران است.

    رئیس شعبه 16 دادگاه عمومی حقوقی تهران

    شماره رأی: 910997022080575
    تاریخ صدور: 1391/6/12
    مرجع صدور: شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

    رأی دادگاه تجدید نظر

    دادنامه تجدید نظرخواسته به شماره 900932-17/10/90 صادره از شعبه16 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به صدور قرار عدم استماع دعوای خواهان با خواسته الزام به اخذ پایان کار و تسلیم مبیع و حضور در دفتر خانه جهت انتقال رسمی عین و منافع شش دانگ یک دستگاه ساختمان پلاک ثبتی 18 فرعی از 3479 اصلی موضوع مبایعه نامه 32657 -20/2/89 به انضمام خسارات دادرسی اشعار دارد در نتیجه مطابق موازین قانونی و مدارک ابرازی و محتویات پرونده می باشد. زیرا ملک موصوف حسب اعلام اداره ثبت اسناد و املاک بازداشت است و تقاضای رفع بازداشت و طرح دعوای مذکور بدون حضور بازداشت کنندگان قابلیت استماع نخواهد داشت و لازم است دعوا به طرفیت بازداشت کنندگان نیز مطرح گردد، بنابراین دادگاه تجدید نظرخواهی را وارد ندانسته، به استناد ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در نتیجه قرار مورد اعتراض را تأیید می نماید. رأی دادگاه قطعی است.

    رئیس و مستشار شعبه 8 دادگاه تجدید نظر استان تهران

    عنوان دوم

    سئوال:

    متن سئوال

    نظریه مشورتی سال 1396 کارگروه علمی دادستانی کل کشور

    متن نظریه

  • جالب ثالث را نمی توان به جای خوانده اصلی محکوم کرد (نظریه 3073)

    جالب ثالث را نمی توان به جای خوانده اصلی محکوم کرد (نظریه 3073)

    جالب ثالث را نمی توان به جای خوانده اصلی محکوم کرد

    ۳۸۷

    شماره پرونده ۹۰۰ ـ ۱/۱۲۷ ـ ۹۳

    سؤال

    در مرحله رسیدگی بدوی خوانده در جلسه اول دادرسی اقدام به جلب شخص ثالثی[1] را می‌نماید و دادگاه با رسیدگی به موضوع دعوی به این نتیجه می‌رسد که مسئول انجام تعهد در قبال خواهان شخص ثالث می‌باشد نه خوانده و حال با این توصیف آیا دادگاه بدوی باید نسبت به محکومیت شخص ثالث در قبال خواهان حکم صادر نماید؟ (بیشتر…)