برچسب: شرح ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

  • مفهوم دین و دایره شمول آن در ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دکتر فریدون نهرینی

    مفهوم دین و دایره شمول آن در ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دکتر فریدون نهرینی

    طرح مقدمه

    یکی از مباحثی که ارتباط مستقیم با معرفی اموال محکوم علیه دارد، معامله به قصد فرار از دین است. در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، چه در سال 1351 و به ویژه در سال 1377، عنوان مجرمانه ای به نام انتقال مال به قصد فرار از دین است که بخش اعظمی از دعاوی محاکم به ویژه در دادگاه خانواده را تشکیل می داده و می دهد. این نسبت به همه کسانی که به هر کیفیتی مدیون هستند، اتفاق می افتد .

    من اعتقاد دارم که قانون سال 1377 حاوی سه نص مستقل و سه عنوان مجرمانه مستقل بود نه یک عنوان. این سه نص عبارتند از:

    اول: در جایی که دین بطور مطلق وجود داشت بدون این که مسیر قضایی یا غیرقضایی خود را طی کند، اگر مدیون با علم و اطلاع از این وضعیت، اموال خود را به قصد فرار از دین از پرداخت دین، انتقال می داد به دیگری، تحت تعقیب جزای و کیفری قرار می گرفت.

    دوم: در جایی که دین مطلق نبود، بلکه مستند به اسناد لازم الاجراء بود یعنی سند رسمی وجود داشت که این سند رسمی می توانست از طریق دفاتر اسناد رسمی یا دفاتر ازدواج و طلاق یا اسنادی که در حکم سند لازم الاجراء هسند، مثل چک موضوع ماده 2 قانون صدور چک، اگر شخص از پرداخت موضوع دین این اسناد امتناع می کرد و در حقیقت اموال خود را به قصد فرار از پرداخت همین دین به دیگری انتقال می داد، تحت تعقیب کیفری موضوع ماده 4 آن قانون قرار می گرفت.

    سوم: جایی که دادگاه حکم صادر می کرد به عبارت دیگر موضوع دین یعنی موضوع در حکم تجلی پیدا می کرد. در اینجا هم اگر پس از صدور حکم انتقال مال صورت می گرفت باز هم چنین اشخاصی می توانست مورد تعقیب جزایی قرار گیرد.

    معامله به قصد فرار از دین در قانون جدید

    من اعتقاد دارم که قانون جدید فقط راجع به محکوم به است و لاغیر، به عبارت دیگر وصف مجرمانه را از دو عنوان دیگر زایل کرد. در این قانون، شما وقتی به متن آن مراجعه می کنید،ماده 4 قانون سال 1377 آمده است « هر كس با قصد فرار از اداي دين و تعهدات مالي موضوع اسناد لازم الاجرا و كليه محكوميت هاي مالي، مال خود را به ديگري انتقال دهد …» قانون جدید چه می گوید. ماده 21 قانون جدید می گوید « انتقال مال به دیگری [ظاهرش را که نگاه می کنید فقط راجع به مدیون است] به هر نحو به‌ وسیله مدیون، با انگیزه فرار از ادای دین [مطلق است] به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد،  موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌ‌به یا هر دو مجازات [یعنی اعم از نصف محکوم به یا اولی] می‌شود و در صورتی که منتقلٌ‌‌الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است…»

    به ظاهر صدر این مستند که نگاه می کنید، می بینیم که قانونگذار خواسته فقط راجع به، در حقیقت بطور کلی هر دینی را صحت کند که پس از تحقق آن، شخص مدیون اگر به منظور فرار از ادای آن، مال خود را  منتقل کند، تحت تعقیب قرار گیرد. اما وقتی وقتی به مجازات آن نگاه می شود، می بینیم که مجازات آن یک ملاکی و ضابطه ای برای تعیین میزان جزای نقدی دارد و آن هم نصف محکوم به است. به عبارت دیگر، مادامی که دینی موضوع حکم دادگاه قرار نگیرد، امر محرز و مسلم نیست. این اشکالی بود که در رسیدگی های پیشین (زمان حکوم قانون 77) وجود داشت. دادگاه کیفری می خواست به یک امری رسیدگی کند، به چی می خواست رسیدگی کند، به یک دینی که هنوز مسیر دادگاه [حقوقی] را طی نکرده است؟ من مدعی طلبی از شما هستم شما مدیون من بودید، می رفتم طرح دعوی می کردم در همان مرجع جزایی ثابت می کردم با شهادت شهود که شما مدیون من هستید، مرجع کیفری بدون این که منتظر رأی از دادگاه مدنی و حقوقی شود می توانست احراز کند که چنین دینی وجود دارد و چنین شخصی را از بابت عنوان مجرمانه تحت تعقیب کیفری و صدور حکم محازات قرار داد.

    به عقیده من قانونگذار خواسته این عنوان را عوض کند. سه مجازات مختلف در نظر گرفته که گفته دادگاه می تواند یکی از این ها «نصف محکوم به عنوان جزای نقدی یا حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش و یا جمع هر دو مجازات» را انتخاب کند.

    این قانون عنوان آن چیست؟ اگر یکی به من بگوید که این قانون کما و کان ماده 4 باقی است ولی من نظر داشتم به دین؟ اگر شما در وصف مجرمانه یک عمل تردید کنید، عنوان مجرمانه به آن می دهید یا اصل را بر عدم می گذارید در عناوین مجرمانه، به جهت استنایی بودنش [یا خیر]. من به متهم کاری ندارم. در برخی از نوشته مشاهده می شود که تفسیر به نفع متهم، این تفسیر به نفع متهم یکی از آثار مترتب بر استثنایی بودن قوانین کیفری است. آن اباحه باعث می شود که این اثر مترتب شود. قوانین کیفری قوانین استثنایی هستند، به خلاف قوانین مدنی اند، [قوانین کیفری] همه شان استنثایی هستند. پس هر جا تردید می کنیم که یک عمل مجرمانه است یا خیر، این عنوان مجرمانه قانونی با این عمل تطبیق می کند یا خیر، اصل را بر عدم می گذاریم، اگر تردید کردیم. [دلایل این که مراد از دین تنها موضوع حکم قطعی دادگاه است]

    1-حال من تردید دارم نسبت به دیون که آیا قانونگذار می خواست به این عمل وصف مجرمانه بدهد یا خیر، اصل را بر عدم می گذاریم.

    2-در این قانون، عنوان قانون چیست؟ مگر این قانون فقط راجع به این است؟ محکومیت های مالی است، موضوع آن صدور حکم از دادگاه راجع به دین است. بطور مطلق راجع به دین صحبت نمی کند. صلاحیت رسیدگی به اصل دین، در اختیار دادگاه های حقوقی است نه کیفری، قانونگذار خواسته بگوید که به دادگاه کیفری فقط به جرم انتقال مال به قصد فرار از دین رسیدگی می کند ولی دین را او احراز نمی کند بلکه دادگاه حقوقی باید احراز کند.

    بنابراین، دین موضوع اسناد الازم الاجراء و دین به نحو مطلق، از شمول این قانون خارج می شود. اتفاقی که می افته چیست؟ معطوف شدن این قانون به گذشته است. تمام اشخاصی که به عقیده من الآن در حبس بسر می برند و بدون حکم دادگاه در حبس هستند، با وجود این قانون و شمول بند الف ماده 10 قانون مجازات اسلامی 1392 باید از زندان آزاد شوند. این قانون می خواسته این امر را برقرار کند که در حقیقت بخشی از زندان را خالی کند تا همه اشخاصی که صرفاً به اتکاء دینی که داشتند و بدون این که مورد رسیدگی یک مرجع حقوقی قرار گیرد و احراز شود، یعنی محکوم به در اینجا نداند در زندان به سر می برند، آزاد شوند.

  • بررسی معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی و کیفری، دکتر روح الله آخوندی و دکتر حمید رضا میرزا جانی

    بررسی معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی و کیفری، دکتر روح الله آخوندی و دکتر حمید رضا میرزا جانی

    [box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

    قضاوت آنلاین: جلسه گفتمان حقوقی ویژه وکلا و کارآموزان دادگستری با عنوان «بررسی معامله به قصد فرار از دین از جنبه حقوقی و کیفری» از سوی کمیسیون آموزش و تحقیقات کانون وکلای دادگستری استان خراسان با سخنرانی آقایان دکتر روح الله آخوندی (از جنبه حقوقی) و دکتر حمیدرضا میرزاجانی (از منظر کیفری)، با توجه به قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 23 خرداد 1394 مجمع تشخیص مصلحت نظامر برگزار شد.

    [/box]

    بحث مقدماتی معامله به قصد فرار از دین – دکتر حمید رضا میرزا جانی

    به نام خدا و با عرض سلام خدمت حضار محترم

    موضوعی که در خدمت‌تان هستیم، بحث معامله به قصد فرار از دین است که دارای دو جنبه حقوقی و کیفری است. از منظر حقوقی که جناب آقای دکتر آخوندی مطالب خود را بیان خواهند داشت. بحث بیشتر از آن جنبه که کیفری داشته باشد، جنبه حقوقی دارد زیرا در خصوص معامله به قصد فرار از دین، یک موضوع مربوط به دین است و این که طرف قبلاً نسبت به معامله یا بحث دیگری مدیون شد و متعاقب آن اقداماتی را انجام می دهد که به ضرر فردی است که طلبی را از شخص مدیون داشته است.

    قبل از ورود به موضوع، مقدمه ای را عرض می کنم، که فضای برای بیانات آقای دکتر آخوندی آماده شود، سپس در خصوص این که  جنبه های کیفری آن به چه نحوی است و در چه مواردی امکان تعقیب کیفری چنین افرادی در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی 1394 است که قانونگذار تغییرات عمدی ای را در رابطه با این موضوع مطرح کرده است را، بیان خواهم کرد.

    مبنای موضوع معامله به قصد فرار از دین ماده 218 قانون مدنی مصوب 1307 است که بیان می کند: «هرگاه معلوم شود که معامله به قصد فرار از دین واقع شده، آن‌ معامله نافذ نیست.» قانونگذار در ابتدا بحث عدم نفوذ را در معامله مطرح کرد و بعد از آن تغییراتی که ما مشاهده می کنیم، می بینیم که این ماده دچار اصلاح شد و بحث ابطال یا بطلان در ماده 218 اصلاحی مطرح شد: «هر گاه معلوم شود که معامله با قصد فرار از دین به طور صوری انجام شده آن معامله باطل است.» حال بحث این که معامله جدی باشد یا صوری، قابل تأمل است که آقای دکتر آخوندی در این خصوص توضیحات لازم را احتمالاً خواهند داد.

    در بحث کیفری معامله به قصد فرار از دین، ما در ابتداء قانون سال 1351 را  داشتیم که در ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی  1351، این معامله به قصد فرار از دین را در حکم کلاهبرداری می دانست. با بررسی قوانین مشخص می شود که قانونگذار ما در سالیان متمادی، هر جا احساس کرد که بک موضوع توأم با تقلب است، موضوع را سمت کلاهبرداری برد و عنوان در حکم کلاهبرداری را مطرح کرد و بدنبال این بود که این فرد را در قالب کلاهبرداری مورد مجازات قرار دهد. این قانون بعداً دچار تحول شد و تغییراتی کرد. در سال 1377 در ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، از این وضعیت خارج شد و دیگر بحث کلاهبرداری مطرح نشد و مجازاتی را بین 4 ماه تا 2 سال حبس تعیین کرد.

  • نقد و بررسی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

    نقد و بررسی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

    دانشگاه آزاد اسلامی

    دانشکده حقوق واحد تهران مرکز

    سلسله نشست های تخصصی گروه حقوق خصوصی

    بسم الله الرحمن الرحیم و …

    هر امری که را به آن فکر کنید، در نظام اجتماعی زندگی بشر، آیین و نظاماتی دارد. حتی نشست روی این صندلی. اجراء احکام که وسیله اعمال حاکمیت است نیز، آیین و نظاماتی دارد. تزدیک به حدود صد سال پیش، این آیین نامه و نظامات بخشی از یک قانون قرار گرفت، به نام «قانون موقتی اصول محاکمات حقوقی» که بخش ششم آن مربوط به اجراء بود. در سال 56 قانونی به نام «قانون اجرای احکام مدنی» تصویب شد که این قانون نظامات و آیین اجرای حکم را بیان می کرد. عملی کردن آنچه که دادگاه مقرر کرده است را، اجراء گویند. به عبارت دیگر، تحمیل مدلول حکم بر محکوم علیه را اجراء گویند. همین یک عبارت، نظامات بسیار پیچیده ای دارد و همین یک عبارت، وسیله اعمال حاکمیت است.

    دانشجویان مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد چیزی نزدیک به 170 یا 180 واحد درس که می خوانند اثر آن را در اجراء ظاهر می شود. گذاره های حقوقی، قواعد حقوق در مسیر یک دادرسی، مورد حکم قرار می گیرد، بعداً وارد مرحله ای به نام اجرای احکام می شود. اجرای احکام در درون حاکمیت و اجرای احکام خارج از حاکمیت، یعنی نظامات اجرای احکام برای این که یک حکم محکمه ایران در بمبئی هند یا نیجریه یا انگلیس یا تویس بخواهد اجراء شود، نظامات دارد. شاید به ذهن برسد که اجراء این قدر مطلب دارد؟ بله، آیین دادرسی اگر بردش دورن مرزهای جغرافیایی حاکمیت است، اجراء اینگونه نیست. اجراء با دورترین حوزه حاکمیتی دنیا نسبت به ما ارتباط دارد. نمی توان به ایرانی ها بگویید که فقط شما یا در این 400 یا 500 شهر زندگی کنید. طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، افراد مختارند در هر کشوری که دوست دارند سکنی کنند، حتی مختارند ترک تابعیت کنند که البته در چارچوب نظامات. تمام این نظامات در قالب یک قانون بیان شده است و آن قانون اجرای احکام مدنی است که 180 ماده دارد. این 180 ماده چیزی حدود 1500 صفحه ،شرح و تبیین و تحلیل دارد.

    قانونگذار بعد از حدود 50 سال از قانون اصول محاکمات حقوقی، به این نتیجه رسید که این کامل جوابگو نیست. در سال 51 یک قانونی را وضع کرد، به نام «قانون نحوه  اجرای محکومیت های مالی» که 6 ماه و 6 تبصره داشت. اما همان زمان که این قانون تصویب کرد. کنوانسیونی اجتماعی در سازمان ملل تشکیل گرفت، تحت عنوان «میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی»، کارهای کارشناسی آن انجام شده بود و ایران تصمیم داشت به آن محلق بشود، آمد پیش دستی کرد و بطور داوطلبانه قانونی را که تصویب کرده بود، دو سال بعد لغو کرد. در سال 51 قانون نحوه اجرای نحوه اجرای محکومیت های مالی را تصویب کرد ولی در سال 53 قانون منع توقیف افراد در قبال تعهدات و الزامات مالی. چرا این کار را کرد؟ به خاطر این که  می خواست به این قانون محلق شود. ماده 11 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که در سال 1966 در سازمان ملل متحد تصویب شد، یعنی 47 شمسی، یک ماده دارد که می گوید هیچکس را نمی تواند تنها به این دلیل که قادر به اجرای یک تعهد قراردادی خود نیست، زندانی کرد. دولت ایران در سال 54 به این کنوانسیون ملحق شد، به عنون یک عضو سازمان ملل متحد اما یک سال قبل، این را اجراء کرد، به زغم خودش. در سال 77 که فاصله بین سال 77 تا 54 یک تحول سیاسی در کشور ما بود و آن انقلاب بود. حاکمیت عوض شد. در سال 1377 آمده دوباره قانون سال 1351 را احیاء کرد اما با ورژن جدید. در سال 94 آمده قانون سال 77 را بعد از 16 یا 17 سال به روزرسانی کرد. این مقدمه کوتاه بیان شد برای این که، چه حاکمیت سیاسی دولت قبل از انقلاب و چه حاکمیت سیاسی دولت بعد از انقلاب، به این نتیجه رسید که، محکوم علیهم ایرانی نیاز به یک آیین ویژه هم دارد تا بشود ترغیب شان کرد به تمکین نسبت به رأی دادگاه و الا ما در سال 56 قانون اجرای احکام مدنی با 180 ماده داشتیم. اما حاکمیت قبل و بعد از انقلاب دیدند که آن ها جوابگو نیست. آمدند قانونی به نام «قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی» تصویب کردند. بنابراین قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و قانون اجرای احکام مدنی، دو مجموعه منسجم برای اجرای محکومیت های مالی هستند، یکی آیین و نظامات عادی و یکی هم آیین و نظامات ویژه. خود این آیین ویژه که 29 ماده است، حدود 400 صفحه مطالب دارد. خودم عضو کمیسیون پاسخگویی به سئوالات اجرای احکام مدنی قضات سراسر کشور در اداره حقوقی قوه قضاییه هستم و  تا به حال بیش از 100 استعلام در مورد این قانون آمده است که خیلی زیاد است. یعنی بطور متوسط هر ماده این قانون سه سئوال دارد. من اسم آن را شاهکار قانونگذار می گذارم. یعنی در 29 ماده حرف هایی زده که تا به حال 100 سئوال برای قضاتی که مهارت کاربردی شان در قضایی کردن مقرره قانونی زبان زد است. چند شاهکارهای این قانون که بیان می کنم ولی ایرادات آن را بیان نمی کنم. تا شما ببیند که قانونگذار در این 29 ماده چه حرف های قشنگ و جدیدی زد.

    اولین هنر آن این است که در 29 ماده که 400 صفحه مطلب دارد، درک آن فهم بالای حقوق می خواهد و اگر در تک تک کلمات و عبارت این قانون ریز شویم می بینیم که حروف چه معجزه ای می توانند بکند. این اولین شکار است.

    این قانون برای اولین بار به داوری و ترغیب مردم به رجوع به داوری، اعتبار ویژه ای داد. گفت هر کس که به جای مراجعه نزد دادگاه، برود اختلاف را از طریق داوری (داخلی) حل کردید و اگر بیرون با هم توافق کردید من با همین آیین ویژه رأی داور را به نفع کسی که صادر شده اجراء می کنم. اعتبار بخشی به آرای غیرقضایی.

    سومین شاهکار قانونگذار در این قانون، به خدمت گرفتن نهادهای کیفری در مسیر اجرای رأی مدنی. ما در قرارهای تأمینی، دو قرار وثیقه و کفالت داریم. قانونگذار در این قانون، این دو نهاد را به خدمت اجراء حقوق مدنی قرارداد که از شاهکارهای قانونگذار برای اولین بار در تاریخ کشور ما محقق شد. تا قبل از آمدن این قانون، اگر محکوم له خواست به پولش برسد، دادورز می گفت که [آقای محکوم له] مال معرفی کن تا بفروشم و پولت را بدهم. اگر می گفت که نمی دانم بدهکار کجا مال دارد، دادورز می گفت، این مشکل تو است اما این قانون آمد گفت به تقاضای ذیحق، طلبکار، محکوم له، دایره اجراء باید اموال محکوم علیه را در سطح کشور شناسنایی کند. این خیلی تحول عظیمی است. اگر ما در پروسه دولت الکترونیک، بتوانیم آن حاکمیت و دسترسی را به داشته های مالی مردم فراهم کنیم و زیرساخت هایش را فراهم کنیم، به نحوی که در ژاپن و انگلیس است، کافی است محکوم له بگوید که بزن در سیستم که محکوم علیه کجا مال دارد. این قانون این را فراهم کرد. این قانون امکان استیفاء محکوم به از مستثنیات را فراهم کرد. تا به حال چنین چیزی نداشتیم. یعنی اگر برای محکمه احراز شود که طرف پول را گرفته برای این که حق طرف را در موعد ندهد، سریع رفته خانه خریده که بیاد بگوید که من حق سکنی که دارم. قانون گفت، همین خانه را از او بگیرید این از شاهکارهای قانونگذار است.

    در درس ادله اثبات در آیین دادرسی مدنی، انقلاب دعوی است که اثرش جابجایی مسئولیتِ بار اثبات است. این قانون آمد در دعوی اعسار، دو مقرره گذاشت. گفت بعضی جاها بدهکار ثابت کند مَفْلسم و بعضی جاها طلبکار ثابت کند که دارای وصف اِیسار است. این از تحولات این قانون است. این قانون آمد برای اولین بار، به بدهکار گفت که تو که بدهی داری، کی گفت سوار ماشین شوی . ماده 524 قانون آیین دادرسی مدنی، گفته وسیله نقلیه مصون از توقیف است این قانون گفت تو بدهی داری ، ماشی سواری می شوی، برو بدهی خود را بده. آمد وسیله نقلیه را از شمول مستثنیات دین خارج کرد. این ها آیین ویژه است اما ممکن است اشکال کنید که آقا بدهکار می خواهد با ماشین خود کار کند، نه خیر، این می شود ابزار کار که ابزار کار جزء مستثنیات دین است.

    یک شاهکار دیگر قانون گفت هرکس نیاز به سر پناه دارد اما برای بدهکار سر پناهی را به رسمیت نمی شناسم که یک آدم بیچاره‌ی مفلس نیاز دارد. بنابراین اگر من پنجاه میلیون بدهی دارم، یک خانه ای در آن می نشینم که پانصد میلیون تومان می ارزد. قانونگذار می گوید که خانه را رد کند بیاد، من نیاز تو به منزل برای  سکونت را، در حد نیاز یک آدم بیچاره می بینم. می گوید مسثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است: منزل مسکونی که در شأن محکوم علیه در حالت اعسار او باشد. این محشر است.

    اگر بخواهم این نوآوری ها را که بالغ بر 50 تا است را بگویم، فقط دو هفته وقت نیاز است تا تتیرها گفته شود مباحث کاربردی و تخصصی دیگر بماند.

    سئوال اول: در مقایسه ماده ۴ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی گذشته و و ماده ۲۱ قانون فعلی، تغییرات فاحشی دیده می شود، از جمله حذف کلمه محکوم علیه و تبدیل به مدیون، حذف احکام قطعی دادگاه ها و اسناد لازم الاجرا در ماده 21 قانون، حال، سوال این است که، ضمانت اجرای حقوقی معامله با انگیزه فرار از دین نسبت به طرفین معامله و ثالث چیست، به ویژه که در قسمت آخر ماده 21 تصریح شده است که اگر منتقل الیه آگاه باشد، عین مال اگر موجود باشد، از خودش بابت جریمه و پرداخت محکوم به گرفته می شود، سئوال دوم این است که آیا این به آن معنا است که این معامله صحیح است زیرا برابر قسمت اخیر ماده که بیان داشت اگر مثل مال نزد منتقل الیه موجود باشد، جزای نقدی و محکوم به از همین مثل اخذ می شود و از طرفی می دانیم زمانی می توان از مال محکوم علیه جزای نقدی و محکوم به را اخذ نمود که وی مالک آن مال باشد، این امر مؤید تأیید معامله حقوقی مزبور از نظر قانونگذار یا خیر؟

    پاسخ استاد: تحلیل حقوقی ماده 21 و 4 سابق زمان نیاز دارد ولی خیلی خلاصه طرح مطلب می کنم و انشاء الله در جلسات آتی اگر توفیق بودف خدمت تان عرض می کنم.

    این قانون ضمانت اجرای حمایت مدنی از طلبکار را، از حکم و سند لازم الاجراء برد به سوی دین. سیاست کلی حاکم بر این قانون، حمایت از محکوم له در برابر محکوم علیه است. بنابراین، اگر برای دادگاه احراز شود، حتی بدون مطالبه دین و بدون صدور حکم و بدون این که منشاء دین، عمل حقوقی مندرج در سند رسمی باشد طبق ماده 21 این قانون، موجب ضمانت اجرای مدنی و همچنین حمایت کیفری از داین است. اما حمایت کیفری، منوط به صدور یک حکم است، اما حمایت مدنی منوط به صدور حکم نیست.»

    در ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی [مصوب ۲۳/۳/۱۳۹۴ مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمده «انتقال مال به دیگری به هر نحو، به ‌وسیله مدیون…» هر نحو، در حقوق مدنی خواندید، هم عقود معین را در بر می گیرد و هم عقود غیرمعین را در بر می گیرد. «… به هر نحو، به ‌وسیله مدیون، با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌ‌به یا هر دو مجازات می‌شود…» ببینید، گفت جزای نقدی معادل محکوم به، نگفت معادل طلب. بنابراین، لازمه حمایت کیفری آن است که محکوم به ای باشد، اما ایراد ندارد که ابتداء شکایت کیفری انجام شود. ادامه ماده: «… و در صورتی که منتقلٌ‌‌الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد، در حکم شریک جرم است….» خود این سطر یک پایان نامه است. حوزه برد سوء نیت در حقوق ایران. ما معامله فضولی را داریم در قانون مدنی، منتقل الیه عالم به عدم مالکیت معامل داریم، اینجا آمده به آن ضمانت اجرای کیفری هم داد. می گوید، «… در صورتی که منتقلٌ‌‌الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد، در حکم شریک جرم است….» مراد از این صورت، این است که من می دانم که او می خواهد مالش را به من بفروشد و واقعاً هم می خواهد بفروشد و صوری نمی فروشد و واقعاً می خواهد پول را بگیرد اما در ذهنش این است که کاری کند تا طلبکار به طلبش نرسد. «… در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقال‌گیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکوم‌ٌبه از محل آن استیفاء خواهد شد.»

    اینجا یک واژه جریمه را بکار برده است. جریمه در معنای عام، شامل جزای نقدی آرای کیفری و تاوان مدنی اعمال و وقایع حقوقی است. قانونگذار نیامد بگوید که معامله باطل است زیرا شرایط ماده 190 قانون مدنی را داراست، اهلیت طرفین، قصد طرفین، مالکیت موضوع معامله، جهت معامله همه را دارد  اما چون قانونگذار در این قانون، یکی از کارهایی که کرد، این بود که اصول و قواعد مسلم کهن حقوق ایران که در قانون مدنی است زیرابش را نزد و خود ما که در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و معاونت حقوقی قوه قضاییه که دو سال روی این مواد بحث می کردیم، به این نکته  توجه داشتیم. در عین حالی که قانونگذار می توانست بگوید که عقد باطل است. همان قانونگذار که ماده 190 قانون مدنی را گفت، همان می تواند بگوید که بله با این شرایط من باطل می دانم. ماده 220 قانون مدنی می گوید عقود و معاملات نه تنها طرفین را مأخوذ می کند به آن چیزی که خود نوشتند، مأخوذ به آنی هم هستند که من قانونگذار در مورد آن معامله می گویم. قانونگذار می توانست این حرف را بزند. جمع کرد بین قواعد حقوق مدنی و صحت معامله و حقوق محکوم له را، گفت مال خودت اما لطفاً معادل آن را رد کند بیاد. این بود که معادل آن را رد کند بیاد اسمش را گذاشت جریمه و آقایان فقها هم در طول نگارش این قانون، که دانش آموختگان دانشگاه امام صادق بودند، کاملاً قدم به قدم  متناسب با آرا و نظرات و اندیشه ها و دیدگاه های فقهاء، متون قانون را بررسی می کردیم و آقایان فقها در این قسمت صریحاً کلمه «جریمه» را بکار  بردند و قانونگذار هم خواست همین کار را بکند. قانونگذار فهمید که بدهکارهای ایرانی به لحاظ تیزهوشی، قواعد عادی نمی تواند آن ها را مهار کند اما آیین ویژه ای گذشت پس کلمه «دین» البته با انگیزه فرار از دین، باید در پروسه یک دادرسی اثبات شود.

    سئوال دوم اگر درست برداشته کرده باشم، منظور شما این است که در رابطه با ماده 21 ، با توجه به عبارت بکار رفته از جمله محکوم علیه، شکایت مستلزم حکم محکومیت مدیون نیست ولی صدور حکم نیازمند این هست؟

    پاسخ استاد: محکوم کردن متهم در اینجا، نیازمند یک پروسه رسیدگی قضایی است. کدام متهم، همان متهمی که به قصد فرار از دین است، نه دین موضوع اسناد لازم الاجراء، نه دین موضوع احکام، خود آن ادعا که ایشان به من بدهی دارد، قبل از این که من بروم دادگاه، دادخواستی بدهم، ایشان رفت مالش را به قصد ندادن پول من منتقل کرد، این دادرسی می خواهد.

    برای سئوال دوم و پاسخ استاد به آن به اینجا مراجعه نمایید.

    منبع: قضاوت آنلاین

  • فایل صوتی بررسی معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی و کیفری به همراه پرسش و پاسخ، دکتر روح الله آخوندی و دکتر حمید رضا میرزا جانی (ویژه کارآموزان وکالت دادگستری)

    فایل صوتی بررسی معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی و کیفری به همراه پرسش و پاسخ، دکتر روح الله آخوندی و دکتر حمید رضا میرزا جانی (ویژه کارآموزان وکالت دادگستری)

    [box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

    قضاوت آنلاین: جلسه گفتمان حقوقی ویژه وکلا و کارآموزان دادگستری با عنوان «بررسی معامله به قصد فرار از دین از جنبه حقوقی و کیفری» از سوی کمیسیون آموزش و تحقیقات کانون وکلای دادگستری استان خراسان با سخنرانی آقایان دکتر روح الله آخوندی (از جنبه حقوقی) و دکتر حمیدرضا میرزاجانی (از منظر کیفری)، با توجه به قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 23 خرداد 1394 مجمع تشخیص مصلحت نظامر برگزار شد.

    [/box]

    فایل های جلسه شامل چهار فایل با محتوای زیر می باشد:

    فایل اول: خوش آمدگویی آقای دکتر صفاکیش-ریاست کانون وکلای دادگستری استان خراسان و ذکر نکاتی در اهمیت نقد و تحلیل قانون مزبور و انتخاب موضوع از سوی کمیسیون پیش گفته و نیز سخنرانی اولیه آقای دکتر حمید رضا میرزاجانی در بیان مقدماتی در معامله به قصد فرار از دین، از جمله ریشه و خاستگاه آن در حقوق ایران، رم و فرانسه که ذی المقدمه مباحث بعدی است، فایل دوم: سخنرانی دکتر روح الله آخوندی، فایل سوم: سخنرانی دکتر حمیدرضا میرزاجانی و فایل سوم به پرسش و پاسخ حاضرین و پاسخگویی از سوی سخنرانان که تمرکز بیشتر روی همین بخش استوار است و پیرامون دو ماده 17 و 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است.

    فایل اول- مقدمه

    [tabs type=”horizontal”]
    [tabs_head]
    [tab_title]دانلود[/tab_title]
    [tab_title]مشخصات فایل[/tab_title]
    [tab_title]راهنمای دانلود[/tab_title]
    [tab_title]گزارش مشکل[/tab_title]
    [/tabs_head]
    [tab] لینک مستقیم [/tab]
    [tab]

    نام: مقدمه ای بر معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی و کیفری

    سخنران: دکتر حمید رضا میرزاجانی

    مکان: سالن اجتماعات کانون وکلای دادگستری استان کرمان

    به کوشش: كميسيون‌های کارآموزی و آموزش و تحقيقات كانون وكلاى دادگسترى کرمان

    فرمت: mp3

    مدت زمان: 00:14:23

    حجم: 09:64 MB

    تاریخ برگزاری: 1396/4/31

    رمز فایل: www.ghazavatonline.com

    [/tab]
    [tab]

    راهنمای دانلود انواع فایل‌ها

    [/tab]
    [tab]

    لطفاً در صورت وجود مشکل در دانلود فایل یا خرابی لینک آن، مراتب را در بخش دیدگاه پست حاضر اعلام تا اصلاح شود. در صورت نیاز به ارتباط با مدیر، از بخش تماس با مدیر اقدام نمایید.[/tab]
    [/tabs]

    فایل دوم-مباحث مدنی

    [tabs type=”horizontal”]
    [tabs_head]
    [tab_title]دانلود[/tab_title]
    [tab_title]مشخصات فایل[/tab_title]
    [tab_title]راهنمای دانلود[/tab_title]
    [tab_title]گزارش مشکل[/tab_title]
    [/tabs_head]
    [tab] لینک مستقیم [/tab]
    [tab]

    نام: بررسی معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی

    پاسخگویان: دکتر روح الله آخوندی

    مکان: سالن اجتماعات کانون وکلای دادگستری استان کرمان

    به کوشش: كميسيون‌های کارآموزی و آموزش و تحقيقات كانون وكلاى دادگسترى کرمان

    فرمت: mp3

    مدت زمان: 00:39:23

    حجم: 26:27 MB

    تاریخ برگزاری: 1396/4/31

    رمز فایل: www.ghazavatonline.com

    [/tab]
    [tab]

    راهنمای دانلود انواع فایل‌ها

    [/tab]
    [tab]

    لطفاً در صورت وجود مشکل در دانلود فایل یا خرابی لینک آن، مراتب را در بخش دیدگاه پست حاضر اعلام تا اصلاح شود. در صورت نیاز به ارتباط با مدیر، از بخش تماس با مدیر اقدام نمایید.[/tab]
    [/tabs]

    فایل سوم-مباحث کیفری

    [tabs type=”horizontal”]
    [tabs_head]
    [tab_title]دانلود[/tab_title]
    [tab_title]مشخصات فایل[/tab_title]
    [tab_title]راهنمای دانلود[/tab_title]
    [tab_title]گزارش مشکل[/tab_title]
    [/tabs_head]
    [tab] لینک مستقیم [/tab]
    [tab]

    نام: بررسی معامله به قصد فرار از دین از منظر کیفری

    سخنران:  دکتر حمید رضا میرزاجانی

    مکان: سالن اجتماعات کانون وکلای دادگستری استان کرمان

    به کوشش: كميسيون‌های کارآموزی و آموزش و تحقيقات كانون وكلاى دادگسترى کرمان

    فرمت: mp3

    مدت زمان: 00:24:22

    حجم: 16.29 MB

    تاریخ برگزاری: 1396/4/31

    رمز فایل: www.ghazavatonline.com

    [/tab]
    [tab]

    راهنمای دانلود انواع فایل‌ها

    [/tab]
    [tab]

    لطفاً در صورت وجود مشکل در دانلود فایل یا خرابی لینک آن، مراتب را در بخش دیدگاه پست حاضر اعلام تا اصلاح شود. در صورت نیاز به ارتباط با مدیر، از بخش تماس با مدیر اقدام نمایید.[/tab]
    [/tabs]

    فایل چهارم – پرسش و پاسخ

    [tabs type=”horizontal”]
    [tabs_head]
    [tab_title]دانلود[/tab_title]
    [tab_title]مشخصات فایل[/tab_title]
    [tab_title]راهنمای دانلود[/tab_title]
    [tab_title]گزارش مشکل[/tab_title]
    [/tabs_head]
    [tab] لینک مستقیم [/tab]
    [tab]

    نام: `پرسش و پاسخ در خصوص در خصوص معامله به قصد فرار از دین از منظر حقوقی و کیفری

    سخنران: دکتر روح الله آخوندی و دکتر حمید رضا میرزاجانی

    مکان: سالن اجتماعات کانون وکلای دادگستری استان کرمان

    به کوشش: كميسيون‌های کارآموزی و آموزش و تحقيقات كانون وكلاى دادگسترى کرمان

    فرمت: mp3

    مدت زمان: 01:10:24

    حجم: 46.94 MB

    تاریخ برگزاری: 1396/4/31

    رمز فایل: www.ghazavatonline.com

    [/tab]
    [tab]

    راهنمای دانلود انواع فایل‌ها

    [/tab]
    [tab]

    لطفاً در صورت وجود مشکل در دانلود فایل یا خرابی لینک آن، مراتب را در بخش دیدگاه پست حاضر اعلام تا اصلاح شود. در صورت نیاز به ارتباط با مدیر، از بخش تماس با مدیر اقدام نمایید.[/tab]
    [/tabs]

    برای مشاهده متن سخنرانی به اینجا مراجعه کنید.

    منبع: قضاوت آنلاین

  • فایل صوتی نقد و بررسی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دکتر علی مهاجری

    فایل صوتی نقد و بررسی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دکتر علی مهاجری

    دانشگاه آزاد اسلامی

    دانشکده حقوق واحد تهران مرکز

    سلسله نشست های تخصصی گروه حقوق خصوصی[1]

    پیرو اطلاعیه منتشره برگزاری نشست تخصصی «نقد و بررسی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی 1393» در دانشکده حقوق واحد تهران مرکز و با عنایت به اهمیت موضوع نشست و همچنین تخصص سخنران آن در امور اجرای احکام که تألیف دو جلد کتاب شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی ایشان که در نوع خود بی نظیر است، مؤید آن است، مضافاً این که در زمانی که دکتر ریاست شعبه نهم دادگاه حقوقی مجتمع امام خمینی «ره» را بر عهده داشتند، افتخار کارآموزی نزد ایشان را داشتم، همه این عوامل سبب شد تا سخنرانی را ضبط نمایم. متعاقباً ترجیح دادم تا آن را با کاربران قضاوت آنلاین که شاید به جهت عدم اطلاع و یا علل دیگر موفق به شرکت در آن نشدند، به اشتراک گذارم. با توجه که دستگاه پخش از سئوال کنندگان دور بوده، ممکن است، قسمت هایی از سئوال به وضوح شنیده نشود که به همین جهت تمامی سئوالات در پست حاضر آورده شد. به جز یک دقیقه اول سخنرانی سایر قسمت های از کیفیت بالایی برخوردار است. ضمناً قرار شد جلسات آتی با شرکت دانشجویان دکتری حقوق برگزار شود که انشاء به همین کیفیت اقدام خواهد شد.

    محتوی سخنرانی:

    در ابتدای آقای دکتر قاسمی به عنوان مجری برنامه مقدمات لازم برای ورود به بحث را مطرح و سپس آقای دکتر مهاجری مبادرت به ایراد سخنرانی پرداختند. ایشان در ابتداء به مفهوم اجرای احکام و هدف آن، سابقه قانونگذاری در خصوص اجرای محکومیت های مالی اشاره نمودند و سپس به چند مورد از نوآوری های قانون پرداختند، از جمله اعتبار ویژه بخشیدن به چهره داوری داخلی و رجوع به داوری و به خدمت گرفتن نهادهای کیفری در مسیر اجرای رأی مدنی. همچنین عنوان نمودند که قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی 1394 را باید شاهکار قانونگذاری نامید. این قانون در قالب 29 ماده تدوین شد و حدود 400 صفحه مطلب دارد که به فهم بالای حقوقی نیاز دارد. تا به حال بیش از یکصد استعلام از قضات سراسر کشور در مورد قانون مورد بحث واصل شده که به طور متوسط برای هر ماده قانونی 3 الی 4 سئوال است و مثل سیل سئوالات در حال ارسال است که می توان اسم آن را شاهکار قانونگذار گذاشت یعنی در 29 ماده حرف هایی زده که تا الآن بیش از صد سئوال برای قضاتی که مهارت کاربردی شان در قضایی کردن مقرره قانون زبانزد هست، مطرح شده است.[2] در نهایت به سئوالات دو تن از حضار پاسخ دادند.

    [button color=”blue” size=”medium” link=”http://www.ghazavatonline.com/?p=22147″ icon=”” target=”true”]مشاهده متن سخنرانی حاضر[/button]

    سئوالات مطروحه:

    سئوال اول: با مقایسه دو ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 10 آبان 1377[3] و ماده 21 قانون جدید و تغییر عبارت محکوم علیه به مدیون، حذف دين و تعهدات مالي موضوع اسناد لازم الاجرا و كليه محكوميتهاي مالي در قانون اخیر و افزودن انگیزه فرار از دین، ضمانت اجرای حقوقی معامله منعقده میان طرفین از یک طرف و مدیون و ثالث از طرف دیگر چیست، آیا با توجه این که برابر قمست اخیر ماده که بیان داشت اگر مثل مال نزد منتقل الیه موجود باشد، جزای نقدی و محکوم به از همین مثل اخذ می شود و از طرفی می دانیم زمانی می توان از مال محکوم علیه جزای نقدی و محکوم به را اخذ نمود که وی آن مال باشد، این امر مؤید تأیید معامله حقوقی مزبور از نظر قانونگذار یا خیر؟

    سئوال دوم: برابر اظهارات شما و با توجه به کلمه محکوم به، آیا شکایت معامله به قصد فرار از دین علیه مدیون مستلزم صدور حکم محکومیت قبلی وی در همان دین نیست اما صدور حکم کیفری علیه ایشان نیازمند آن است؟

    سئوال سوم: در تبصره 2 ماده 3 قانون مورد بحث مراد از تعویق حکم چیست؟

    سئوال چهارم: آیا ماده 15 قانون مورد بحث جزئاً ناسخ ماده 412 قانون تجارت در باب ورشکستگی است؟

    زیرنویس:

    [1]-نشست حاضر اولین نشست علمی و تخصصی گروه حقوق خصوصی دانشکده حقوق تهران مرکز است و مقرر شد برگزاری نشست ها استمرار داشته باشد.

    [2]– به نظر می رسد، از آنجایی که مخاطبین اصلی قانون مردم هستند، باید آن را برای سطح درک عوام نوشت نه خواص، در نتیجه قانون باید قابل فهم برای عموم مردم باشد نه این که خواص،به ویژه قضات مجری آن هم در درک کامل آن مشکل داشته باشند. قانونی که 29 ماده دارد نباید 12 تبصره داشته باشد. کثرت سئوالات واصله از قضات سراسر کشور برای پاسخ گویی در کمیسیون اجرای احکام مدنی، امتیاز قانون محسوب نمی شود بلکه از ایراد آن و مؤید ابهامات موجود در مواد آن است. همچنین کثرت تبصره از نقص قانون نویسی حکایت دارد چه آن که به فرموده دکتر محمود آخوندی اصل «اگر قانون نویس اشراف داشته باشد، کلمات و جملات را طوری می نویسد که نیاز به تبصره نباشد». بنابراین نمی توان آن را شاهکار قانونگذاری نامید. قانونگذاری جولانگاه زورآزمایی دانش حقوقی مدونین آن نیست. به عنوان مصداق بارزی از شاهکار قانون نویسی می توان به قانون مدنی اشاره کرد. تحقیقی که در این خصوص صورت گرفته حکایت دارد کلیه استعلام هایی که پیرامون 1335 ماده قانون مدنی در قبل و بعد از انقلاب از اداره حقوقی به عمل آمده به میزان یک سوم استعلام هایی که در مورد هریک از قوانین جدید التأسیس صورت گرفته نیست. متأسفانه ایراد فوق نسبت به قانون مجازات اسلامی به همان شدت و نسبت قانون آیین دادرسی کیفری با شدت کمتر وجود دارد که به نظر ما آن را نمی توان از امتیازات قانون نویسی به شمار آورد. برای مشاهده نقدهایی وارده به قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری اینجا کلیک نمایید.

    [3]– ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 10/8/1377 مجلس شوراي اسلامي: هر كس با قصد فرار از اداي دين و تعهدات مالي موضوع اسناد لازم الاجرا و كليه محكوميت هاي مالي ، مال خود را به ديگري انتقال دهد به نحوي كه باقيمانده اموالش براي پرداخت بدهي او كافي نباشد عمل او جرم تلقي و مرتكب به 4 ماه تا 2 سال حبس تعزيري محكوم شد و در صورتي كه انتقال گيرنده نيز با علم به موضوع اقدام كرده باشد شريك جرم محسوب ميگردد و در اين صورت اگر مال در ملكيت انتقال گيرنده باشد عين آن و در غير اين صورت قيمت يا مثل آن از اموال انتقال گيرنده بابت تاديه دين استيفاء خواهد شد.

    [tabs type=”horizontal”]
    [tabs_head]
    [tab_title]دانلود[/tab_title]
    [tab_title]مشخصات فایل[/tab_title]
    [tab_title]راهنمای دانلود[/tab_title]
    [tab_title]گزارش مشکل[/tab_title]
    [/tabs_head]
    [tab]لینک مستقیم[/tab]
    [tab]

    موضوع: نقد و بررسی قانون جدید نحوه اجرای محکومیت های مالی 1394

    سخنران: دکتر علی مهاجریاستادیار دانشکده حقوق، عضو کمیته تدوین قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، عضو کمیسیون اجرای احکام مدنی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

    مجری: دکتر محسن قاسمی-استادیار و عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

    زمان: ساعت 1530 لغایت 1730

    تاریخ: سه شنبه 24 آذر 1394

    مکان: تهران، خیابان انقلاب، نرسیده به میدان فردوسی، کوچه شهید براتی، طبقه ششم، سالن شادروان دکتر حبیبی (ویژه همایش ها)

    حجم: 22.95 MB

    فرمت: MP3

    مدت زمان: 0.57.17

    ناشر: قضاوت آنلاین (برای اولین بار در اینترنت)

    رمز فایل: www.ghazavatonline.com

    [/tab]
    [tab]

    راهنمای دانلود انواع فایل‌ها

    [/tab]
    [tab]

    لطفاً در صورت وجود مشکل در دانلود فایل یا خرابی لینک آن، مراتب را در بخش دیدگاه پست حاضر اعلام تا اصلاح شود. در صورت نیاز به ارتباط با مدیر، از بخش تماس با مدیر اقدام نمایید.[/tab]
    [/tabs]