برچسب: مصادیق عسر و حرج زوجه

  • ازدواج مجدد زوج به حکم دادگاه نافی عسر و حرج زوجه نیست

    ازدواج مجدد زوج به حکم دادگاه نافی عسر و حرج زوجه نیست

    ازدواج مجدد زوج با اذن دادگاه اما بدون اجازه زوجه نافی حق طلاق زن به علت عسر و حرج نخواهد بود

    [box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

    قضاوت آنلاین: در پیوند با موارد درخواست طلاق از سوی زوجه، نباید این امر که «ازدواج مجدد زوج با اجازه دادگاه ولو بدون رضایت زوجه، نافی اعمال شرط وکالت زوجه از زوجه در طلاق است» را با این نکته مهم که «ازدواج مجدد زوج با اجازه دادگاه ولی بدون رضایت زوجه، نافی عسر و حرج زوجه نیست» اشتباه نمود.

    [/box]

    چکیده: اگر زوج بدون رضای همسرش ازدواج مجدد نموده باشد، هرچند که ازدواج با اجازه دادگاه باشد ولی، تجویز دادگاه نافی مشکلات و سختی (عسر و حرج) بوجود آمده نیست و زوجه می‌تواند با استناد به عسروحرج ایجاد شده تقاضای طلاق کند.

    خلاصه جریان پرونده

    آقای الف.ن. به وکالت از خانم ث.ر. دادخواستی به طرفیت آقای س.ر. تسلیم دادگاه نموده و در آن به علت سوء رفتار زوجه و ازدواج مجدد زوج و به ادعای عسر و حرج و تحقق شروط ضمن عقد من‌جمله بند 2 و 12 از شروط ضمن عقد، تقاضای طلاق نموده است.

    زوج با تقدیم لایحه جوابیه ادعای زوجه را صحیح ندانسته و مدعی شده که نامبرده ناشزه است و مشارالیه به وظایف قانونی خود عمل نمی‌کند.

    دادگاه رسیدگی کننده اقداماتی را انجام داده است، از جمله وقت رسیدگی تعیین و اظهارات حاضرین استماع گردیده است و زوجه دعوی را تکرار نموده و حاضر شده در برابر طلاق کلیه حقوق خود من‌جمله مهریه را بذل کند و نیز مورد به داوران زوجین ارجاع شده که نظریه داوران دال بر عدم سازش آنهاست و سرانجام رأی شماره 734/91 28/12/91 از شعبه اول دادگاه عمومی بخش نازلو صادر شده است.

    در این رأی با توجه به اوراق پرونده من‌جمله مفارقت طولانی زوجین و بذل کلیه حقوق از طرف زوجه به زوج در ازای طلاق من‌جمله بذل مهریه و ازدواج مجدد زوج، حکم طلاق با شرایط مندرج در رأی صادر شده است.

    زوج نسبت به این رأی تجدیدنظرخواهی نموده است و در لایحه منضم به دادخواست اظهار نموده که زوجه ناشزه است و به علت تحریک خانواده‌اش زندگی مشترک را ترک نموده است و ادعای عسر و حرج واقعیت ندارد و اضافه نموده که به همسرم علاقه‌مندم و دارای یک فرزند مشترک می‌باشم و راضی به طلاق نیستم و به‌شرح مصرح در لایحه تقاضای اقدام قانونی را نموده است.

    آقای الف.ن. با تقدیم لایحه جوابیه اظهار نموده که زوج سوء رفتار دارد و حدود هفت سال است که جدا از هم زندگی می‌کنند و زوجه از تمام حقوق خود صرف‌نظر نموده است و به‌شرح مندرج در لایحه تقاضای اقدام قانونی را نموده است که سرانجام رأی مورد فرجامی صادر و در آن دادنامه بدوی تأیید شده است زوجه نسبت به این رأی فرجام‌خواهی نموده است.

    در دادخواست تقدیمی با تکرار مطالب گذشته ادعای زوجه را صحیح ندانسته و تقاضای نقض رأی و صدور حکم قانونی را نموده است که پس از اقدامات معموله پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است

     شماره رای نهایی: 9209970906801027
    تاریخ رای نهایی: 1392/07/23
    مرجع صدور: شعبه 8 دیوانعالی کشور

    رای دیوان عالی  کشور

    اجمال دعوی زوجه (فرجام‌خوانده) و وکیل وی صدور حکم طلاق به علت عسر و حرج و تحقق شروط ضمن عقد ازدواج است که ادعا نموده که زوج (فرجامخواه) سوء رفتار دارد و بدون رضای وی ازدواج مجدد کرده است و سالیان زیادی است که جدا از هم زندگی می کنند و حاضر شده که در برابر طلاق از کلیه حقوق خود منجمله مهریه و جهیزیه و … صرفنظر کند که بدواً برابر دادنامه شماره 734/91 مورخ 28/12/91 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی نازلو با احرار عسر و حرج، حکم طلاق با شرایط مذکور در رأی صادر شده است و این رأی برابر دادنامه مورد فرجامی با شماره مزبور تأیید شده است، زوج نسبت به این رأی فرجام‌خواهی نموده است.

    هیأت  شعبه، مطابق ماده 1130 قانون مدنی در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه شود وی می‌تواند به دادگاه مراجعه و تقاضای طلاق کند، تبصره الحاقی به این ماده عسر و حرج را تعریف نموده است و آن عبارت است از بوجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد، قانونگذار در تبصره مذکور مصادیقی از عسر و حرج را منصوصاً بیان کرده است من جمله سوء رفتار زوج و … مجدداً در پایان تبصره قانونگذار تصریح نموده که موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که در سایر مواردی که عسر و حرج زن احراز شود حکم طلاق صادر نماید.

    نظر به موارد مذکور و با توجه به دلایل ذیل عسر و حرج مورد نظر قانون‌گذار همراه زوجه محرز است

    1- اظهارات زوجین و سایر اوراق پرونده حاکی است که مشارالیها به شدت با هم اختلاف دارند به‌صورتی که بیش از پنج سال است که جدا از هم زندگی می‌کنند.

    2- زوجه حاضر شده در ازای طلاق از کلیه حقوق مالی خود من جمله مهریه صرف‌نظر نماید که خود اماره قضایی مبنی بر عسر و حرج مشارالیهاست.

    3- زوج بدون رضای همسرش ازدواج مجدد نموده است اگرچه ازدواج با اجازه دادگاه بوده است ولی تجویز دادگاه نافی مشکلات و سختی بوجود آمده نمی‌باشد.

    بنابراین دادنامه صادره فاقد اشکال قانونی است و مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی با رد دعوی فرجامی رأی فرجام‌خواسته را ابرام می‌نماید و پرونده به دادگاه محترم صادر کننده رأی قطعی اعاده می‌شود.

    رئیس و مستشاران شعبه 8 دیوان‌عالی کشور

    منبع: بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه

  • صرف اعتیاد زوج مجوز طلاق زوجه به علت عسر و حرج نیست

    صرف اعتیاد زوج مجوز طلاق زوجه به علت عسر و حرج نیست

    چکیده رأی: 1) مجرد اعتیاد زوج مجوز طلاق نیست  بلکه اعتیاد باید به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار نماید. 2) الزام زوج به طلاق از یک‌سو با الزام زوج به پرداخت مهریه از سوی دیگر مستلزم تحمیل عسر و حرج به زوج است. 3) برای طلاق زوجین طرفین شافعی مذهب، کسب نظریه شورای روحانیت مربوطه ضروری است.

    شماره رأی: 9309970909900025
    تاریخ رأی: 1395/1/23
    مرجع صدور: شعبه 26 دیوان عالی کشور

    خلاصه جریان پرونده

    خواهان زوجه خانم د.س. فرزند ع. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگستری شهرستان دیواندره پیوست رونوشت سند ازدواج به‌ طرفیت خوانده همسرش آقای ح.ر. فرزند ن. محل اقامت زوجین دیواندره تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عسر و حرج به انضمام کلیه خسارات قانونی و هزینه دادرسی نموده و اظهار داشته اینجانبه با خوانده به ‌موجب عقدنامه پیوست در تاریخ 3/7/89 عقد ازدواج دائم منعقد کرده‌ایم حاصل این ازدواج در خلال مدت سه ماه فرزندی نبوده است. نظر به اینکه در خلال زندگی زناشویی متوجه اعتیاد ایشان به مواد مخدر (مصرف شیشه و قرص‌های توهم‌زا) شدم که بعد از مصرف نمودن مواد مخدر و از دست دادن حالات روانی خود متأسفانه اقدام به ضرب و شتم بنده نموده و با زور و قویه قهریه در خلال این سه ماه بیش از ده بار بنده را از خانه بیرون نموده و به خانه پدری فرستاده است که بارها سعی در مساعدت ایشان جهت ترک اعتیاد وی نمودم ولی ضرب و شتم وی مانع این کار بود به‌ نحوی‌که دوام زوجیت موجب عسر و حرج می‌باشد و این موضوع با شهادت شهود و استعلام از پزشکی قانونی قابل اثبات است. لذا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عسر و حرج مورد استدعا است. پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه دوم حقوقی دیواندره مطرح و در جلسه اولیه دادگاه، خواهان مطالب مذکور در دادخواست را تکرار و اظهار داشته شوهرم معتاد به مواد مخدر می‌باشد و می‌خواهم از ایشان طلاق بگیرم مدت نزدیک ‌به ‌یک سال است که ازدواج‌ کرده‌ام ولیکن شش یا هفت ماه می‌باشد که در منزل پدرم به سر می‌برم. خوانده اظهار داشته من معتاد به مواد مخدر بودم و شیشه مصرف می‌کردم ولی در انجمن الف. دیواندره حضور یافته و ترک کرده‌ام و هفت ماه و 15 روز است که مواد مصرف نکرده‌ام و هم‌اکنون دیگر مواد مصرف نمی‌کنم، بنده می‌خواهم به همسرم ثابت کنم که هم‌اکنون پاک می‌باشم فقط فرصتی به من بدهد. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و داور زوج نوشته، زوج اظهار داشته به‌هیچ‌وجه حاضر به طلاق نمی‌باشم و با همسرم هیچ‌گونه مشکلی ندارم و به‌عنوان داور زوج اظهار داشته سعی و اهتمام در رفع اختلاف ثمری نداشته و رفع اختلاف نگردید. پزشکی قانونی نوشته حسب گزارش آزمایشگاه نتیجه آزمایش اعتیاد آقای ح.ر. در حال حاضر منفی است لازم به ذکر است که در صورت عدم مصرف مواد مخدر طی حداقل 48 ساعت قبل از انجام آزمایش نتیجه می‌تواند منفی باشد و در خصوص خانم د.س. نوشته حسب آزمایش حاملگی به‌عمل‌آمده نتیجه آزمایش تا مورخه 3/10/90 منفی (عدم بارداری) می‌باشد. دادگاه پس از استماع اظهارات زوجین و لوایح تقدیمی ختم دادرسی را اعلام و در دادنامه شماره 000134-23/2/91 در خصوص دعوی د.س. فرزند ع. به‌طرفیت ح.ر. فرزند ن. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق) و مطالبه خسارات و هزینه‌های دادرسی خواهان به جهت اعتیاد شوهرش به مواد مخدر خود را در عسر و حرج اعلام نموده و صدور حکم طلاق را مطرح نموده است خوانده در مقام دفاع اظهار داشته بنده معتاد به مواد مخدر بوده‌ام و شیشه مصرف می‌کردم ولی ترک کرده‌ام و پانزده روز است که مواد مصرف نکرده‌ام. دادگاه با عنایت به اظهارات خوانده و جمیع اوراق و محتویات پرونده زوجه را در عسر و حرج تشخیص داده و جدایی به مصلحت زوجه می‌باشد لذا با استناد به ماده 1130 قانون مدنی مبادرت به طلاق زوجه می‌نماید. ضمناً در خصوص حقوق مالی زوجه راجع به مهریه رأی مقتضی صادرشده و دادگاه مواجه با تکلیف نیست و در خصوص سایر حقوق مالی زوجه از آن صرف‌نظر نموده است. نوع طلاق را بائن ذکر نموده است که از ناحیه زوج آقای ح.ر. مورد اعتراض طی دادخواست تجدیدنظر و لایحه تقدیمی تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده در شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر کردستان مطرح و در دادنامه شماره 000729-16/5/91 نوشته تجدیدنظرخواهی آقای ح.ر. به‌طرفیت خانم د.س. نسبت به دادنامه شماره 00143-23/2/91 صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی شهرستان دیواندره از حیث محکومیت تجدیدنظرخواه به مطلقه نمودن تجدیدنظر خوانده به لحاظ عسر و حرج وارد نیست و دادنامه معترض‌عنه مطابق مقررات صادرشده و دلیلی که موجب نقض آن باشد ارائه نشده است لذا ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید می‌نماید و دادنامه مذکور نیز از سوی زوج مورد اعتراض واقع و طی دادخواست فرجامی و لایحه تقدیمی فرجام‌خواهی نموده است به شرح دادخواست و لایحه تقدیمی بدین‌جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (26 دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است.

    هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای … عضو ممیز و دقت در اوراق پرونده در مورد دادنامه شماره 000729-16/5/1391 فرجام‌خواسته مشاوره نموده چنین رأی می‌دهد:

    رأی دیوان عالی کشور

    با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجام‌خواهی زوج آقای ح. ر. به‌ طرفیت فرجام‌خوانده زوجه‌اش خانم د. س. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان که در تأیید دادنامه شماره 000143-23/2/91 شعبه دوم حقوقی دیواندره مبنی بر محکومیت زوج به طلاق زوجه صادر گردیده است متذکر می‌گردد اولاً زوج مدعی شده اعتیاد به شیشه داشتم ولیکن 7 ماه و 15 روز است ترک کرده‌ام و دادگاه در دادنامه نوشته که زوج گفته 15 روز است ترک کرده‌ام که ظاهراً مبنی بر اشتباه است و موجب شده که دادگاه هیچ‌گونه تحقیق محلی راجع به صحت‌ و سقم ادعای زوج مبنی بر ترک در این مدت انجام نداده است و نیز با اینکه زوجه اظهار داشته دوام زوجیت موجب عسر و حرج می‌باشد و با شهادت شهود قابل اثبات است دادگاه شهود را احضار نکرده و اظهارات آن‌ها را استماع ننموده است مضافاً اینکه مجرد اعتیاد مجوز طلاق نمی‌باشد بلکه طبق شرط هفتم مندرج در عقدنامه به اعتیادی که به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی را برای او دشوار نماید مجوز طلاق می‌باشد و به‌علاوه الزام زوج به طلاق از یک‌سو با الزام زوج به پرداخت مهریه از سوی دیگر مستلزم تحمیل عسر و حرج به زوج است در صورتی‌ که قاعده لاحرج همان‌طور که درباره زوجه جاری است و مجوز طلاق در صورت عسر و حرج است در مورد زوج نیز جاری است لذا تحمیل عسر و حرج بر زوج که از یک‌ طرف زوجه را بدون اختیار باید طلاق بدهد و از طرف دیگر ملزم به پرداخت مهریه گردد لذا می‌بایست دادگاه راجع به بذل مهریه در قبال طلاق و عدم بذل از زوجه استعلام می‌نمود که رعایت نشده کما اینکه چون طرفین شافعی مذهب‌اند و می‌بایست نظریه شورای روحانیت مربوطه استعلام گردد که رعایت نشده است لذا جهت نقص تحقیقات دادنامه فرجام‌خواسته نقض و پرونده طبق بند 1 ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه‌های عمومی و انقلاب جهت رفع نقص و صدور حکم مقتضی به دادگاه عودت داده می‌شود.

    رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ مستشار

    عنوان دوم

    سئوال:

    متن سئوال

    نظریه مشورتی سال 1396 کارگروه علمی دادستانی کل کشور

    متن نظریه