برچسب: مطالبه خسارت

  • دعوای مطالبه خسارت بیمه گر علیه بیمه گذار فاقد مستند قانونی است

    دعوای مطالبه خسارت بیمه گر علیه بیمه گذار فاقد مستند قانونی است

    چکیده: زمانی که بیمه‌گذارِ بیمه بدنه، پس از دریافت خسارت از شرکت بیمه، اعلام رضایت خود را از عمل مقصر حادثه اعلام کند، به این وسیله بیمه‌گر حق جانشینی و مطالبه خسارت از زیان دیده را از دست می‌دهد و طرح دعوا توسط بیمه‌گر علیه بیمه‌گذار فاقد وجاهت قانونی بوده و محکوم به بطلان است.

    شماره دادنامه: 573

    تاریخ صدور: 14/8/92

    مرجع صدور: شعبه 219 دادگاه حقوقی تهران

    رأی بدوی

    در خصوص دعوی شرکت … با نمایندگی آقای ع.ق. به‌طرفیت آقای ع.م. (م.) فرزند م. به خواسته مطالبه مبلغ 000/195/24 ریال به انضمام خسارات، من‌جمله هزینه‌های دادرسی و حق‌الوکاله نمایندگان قضایی و خسارت تأخیر تأدیه. توضیح اینکه به شرح دادخواست اعلام شد، خودرو با اتومبیل به شماره انتظامی . . . متعلق به خوانده به‌موجب بیمه‌نامه شماره 66/5877/332/688 نزد شرکت سهامی الف. بیمه بدنه بوده است. اتومبیل به شماره انتظامی . . . در تاریخ 3/4/1389 با اتومبیل مورد بیمه این شرکت تصادف نموده و به‌موجب نظریه افسر کاردان فنی در این سانحه، خوانده که بیمه‌‌گذار این شرکت می‌باشد، مقصر حادثه نبوده است. شرکت با توجه به گزارش پلیس و پس از رسیدگی‌های لازم و عکس‌برداری از مورد بیمه مبلغ 000/995/24 ریال بابت خسارت وارده در وجه بیمه‌‌گذار پرداخت و رسید دریافت نموده است. و ازآنجاکه خوانده به‌عنوان مالک اتومبیل مورد بیمه این شرکت، به مقصر حادثه رضایت داده، و لذا حقی که به‌موجب ماده 30 قانون بیمه (در خصوص اینکه شرکت قائم‌مقام بیمه‌‌گذار شده و می‌تواند معادل خسارت پرداختی را از مقصر حادثه مطالبه نماید) برای این شرکت پیش‌بینی [کرد] را سلب نمود. لازم به ذکر است که کل خسارت برآورده شده مبلغ 000/000/40 ریال می‌باشد که مبلغ 000/400/13 ریال آن از محل بیمه شخص ثالث مقصر حادثه تأمین گردیده که این میزان از خواسته کسر شده و مابقی بدین‌وسیله مورد مطالبه واقع می‌گردد. دادگاه، نظر به اینکه طرح دعوا علیه بیمه‌‌گذار در ماده 30 قانون ببیمه سال 1339 پیش‌بینی نشد و طرح دعوا توسط بیمه‌گر علیه بیمه‌‌گذار فاقد مستند قانونی است. لذا مستنداً به ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بیحقی خواهان صادر و اعلام می‌گردد. این رأی ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل ‌تجدیدنظرخواهی درمحاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

    رئیس شعبه 219 دادگاه عمومی حقوقی تهران

    شماره رأی: 9209970221501773

    تاریخ صدور: 1392/12/28

    مرجع صدور: شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

    رای دادگاه تجدید نظر

    در خصوص تجدیدنظرخواهی شرکت به‌طرفیت آقای ع.م. نسبت به دادنامه شماره 573 مورخ 14/8/92 شعبه 219 دادگاه حقوقی تهران که مطابق آن دعوی شرکت بیمه برعلیه بیمه‌گذار خارج از حاکمیت ماده 30 قانون بیمه تلقی شده و از این ‌جهت دعوی شرکت بیمه منتهی به صدور حکم بیحقی گردیده، نظر به اینکه تجدیدنظرخواهی واجد مطلب مهم و مؤثری که موجبات نقض دادنامه معترضٌ‌عنه تأیید نبوده با ردّ تجدیدنظرخواهی مستند به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی رأی معترضٌ‌عنه تأیید می‌شود. رأی دادگاه قطعی است.

    رئیس شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه

    منبع: قضاوت آنلاین به نقل از پژوهشگاه قوه قضاییه

  • حکم به خسارت مازاد بر دیه منصرف از محل درمان و میزان هزینه درمانی است

    حکم به خسارت مازاد بر دیه منصرف از محل درمان و میزان هزینه درمانی است

    چکیده رأی: مسئول حادثه رانندگی، صرف نظر از محل بستری شدن مصدوم و میزان هزنیه صورت گرفته، مکلف است به جبران کلیه خسارت ناشی از هزینه درمان تحمیل شده به مصدوم است. (بیشتر…)

  • صلاحیت دادگاه حقوقی در رسیدگی به دعوی مطالبه خسارت از واحدهای دولتی متخلف (رأی 747)

    صلاحیت دادگاه حقوقی در رسیدگی به دعوی مطالبه خسارت از واحدهای دولتی متخلف (رأی 747)

    رأی وحدت رویه شماره ۷۴۷ مورخ 1394/10/29هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد مطالبه بهای اراضی تصرّفی شهرداری‌ها

    شماره۹۱۳۳/۱۵۲/۱۱۰                                                                                                                                                                                  ۲۲/۱۲/۱۳۹۴

    مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

    گزارش پرونده وحدت‌رویه ردیف ۹۴/۳۸ هیأت عمومی دیوان‌عالی‌کشور با مقدمه مربوط و رأی آن به شرح ذیل تنظیم و جهت چاپ و نشر ایفاد می‌گردد.

    معاون قضائی دیوان عالی کشور ـ ابراهیم ابراهیمی

    مقدمه

    جلسة هیأت ‌عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۹۴/۳۸ رأس ساعت ۸:۳۰ روز سه‌شنبه مورخ ۲۹/۱۰/۱۳۹۴ به ‌ریاست حضرت حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای حسین کریمی رئیس دیوان ‌‌عالی‌‌کشور و حضور حضرت حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سید احمد مرتضوی مقدم نماینده دادستان ‌کل‌ کشور و شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای ‌معاون کلیه شعب دیوان‌عالی‌کشور، در سالن هیأت‌ عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌‌کننده در خصوص مورد و استماع نظریه نماینده دادستان محترم ‌کل‌ کشور که به ‌ترتیب‌ ذیل منعکس ‌می‌گردد، به ‌صدور رأی وحدت‌ رویة ‌قضایی شمارة ۷۴۷ـ ۲۹/۱۰/۱۳۹۴ منتهی گردید.

     الف: گزارش پرونده

    احتراماً معروض می‌دارد: بر اساس گزارش دادرس محترم شعبه دهم دیوان عدالت اداری که در تاریخ ۷/۹/۱۳۹۴ به شمارة ۸۹۵۵ در دبیرخانه وحدت رویه ثبت شده است، در پرونده‌های کلاسه ۷۰۰۰۱۰ و ۷۰۰۶۰۷ شعب هفدهم و هجدهم دادگاه‌های تجدیدنظر استان‌های آذربایجان شرقی و تهران با اختلاف استنباط از تبصره ۱ [بند 3] ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آراء متفاوت صادر شده است که خلاصة جریان آنها به شرح ذیل گزارش می‌شود:

    الف ‌ـ به دلالت محتویات پرونده کلاسه ۷۰۰۰۱۰ شعبة هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی دو نفر به اسامی ۱. شهلا ۲. علیرضا با وکالت آقای مقصودپور به خواسته الزام به پرداخت بهای روز کارشناسی چند قطعه زمین به طرفیت شهرداری منطقه ۳ تبریز اقامه دعوی کرده‌اند که بعد از ثبت به شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان تبریز ارجاع شده و این شعبه به موجب دادنامه ۷۰۰۲۸۵ ـ۱۸/۳/۱۳۹۴ با عنایت به لایحه دفاعیه نمایندگان خوانده، نظر به اینکه مرجع رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات اشخاص و استحقاق یا عدم استحقاق مالکین اراضی و املاک به دریافت معوض یا بهای اراضی واقع در طرح‌های دولتی و شهرداری‌ها، دیوان عدالت اداری است و در پرونده حاضر هم تصدیقی از دیوان عدالت اداری از سوی خواهان ارائه نشده است و از سوی دیگر طرح دعاوی اشخاص متعدد در یک دادخواست صحیح نبوده و اینکه کدام یک از مناطق شهرداری مرتکب تخلف شده معلوم نمی‌باشد، لذا به استناد ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوّب ۱۳۹۲ و رأی وحدت رویه ۱۹۹ـ ۲۶/۳/۱۳۸۷ این مرجع و ماده ۲ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام کرده که شعبه هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان مربوط به موجب دادنامه ۷۰۰۶۴۴ـ ۱۶/۶/۱۳۹۴ صادر شده در پرونده مرقوم به شرح ذیل اتخاذ تصمیم کرده است:

    «در مورد تجدیدنظرخواهی آقای علیرضا و شهلا هر دو کاغذیان با وکالت آقای یعقوب مقصودپور به طرفیت شهرداری منطقة ۳ تبریز نسبت به دادنامه شماره ۰۰۲۸۵ ـ ۱۳۹۴ شعبه ۷ دادگاه عمومی حقوقی تبریز که به موجب آن در مورد دعوای تجدیدنظرخواهان‌ها به طرفیت تجدیدنظرخوانده به خواسته الزام به پرداخت بهای روز کارشناسی قطعه زمین‌های دارای پلاک مرقوم در دادنامه قرار عدم استماع دعوی صادر شده است. نظر به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواهان اعتراض مؤثری که منطبق با ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی بوده و اساس دادنامة تجدیدنظرخواسته را مخدوش و موجبات نقض آن را فراهم نماید، معمول نگردیده و بر نحوه رسیدگی دادگاه از حیث رعایت قواعد شکلی آیین دادرسی ایراد و اشکال اساسی وارد نمی‌‌باشد، لهذا دادگاه به استناد ماده ۳۵۳ قانون مرقوم با رد دعوی تجدیدنظرخواهی دادنامة تجدیدنظرخواسته را عیناً تأیید و استوار می‌نماید. این رأی قطعی است.»

    ب‌ـ طبق محتویات پروندة کلاسه ۷۰۰۶۰۷ شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران، آقای محمدرضا عربی و خانم سادات حسینی به وکالت از چهارده نفر مالکین مشاعی به طرفیت شهرداری منطقه ۲ و شهرداری تهران به خواسته صدور حکم به پرداخت بهای روز یک قطعه زمین موضوع پلاک ثبتی ۸۷۰۷۱/۲۳۹۵ بخش ده تهران با جلب نظر کارشناس، به انضمام کلیه هزینه‌های دادرسی اقامه دعوی کرده‌اند که پس از ثبت به کلاسه ۷۰۰۳۰۷، موضوع در شعبه بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی مطرح شده و این شعبه به موجب دادنامه ۷۰۰۶۰۶ ـ ۲۵/۶/۱۳۹۱ پس از احراز مالکیت موکلین در پلاک موصوف و تصرفات شهرداری در آن، و اینکه خواهان‌ها شکایتی نسبت به تصرفات خوانده ندارند تا به دیوان عدالت اداری مراجعه کنند و در جایی که از اقدامات شهرداری شکایتی نداشته باشند، دفاع شهرداری به لزوم مراجعه آنان به دیوان عدالت اداری صرفاً موجب اطاله دادرسی خواهد شد، شهرداری تهران را جمعاً به پرداخت ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰/۳۹ ریال به عنوان اصل خواسته، در حق خواهان‌ها، به نسبت سهام آنان محکوم و از بابت پرداخت هزینه دادرسی و حق‌الوکاله نیز حکم مقتضی صادر کرده است که پرونده پس از اعتراض به شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع و نهایتاً به موجب دادنامه ۸۰۰۶۸۹ ـ ۲۹/۵/۱۳۹۳ صادر شده، در پرونده کلاسة مرقوم با تأکید به اینکه ایراد تجدیدنظر خواه به صلاحیت دادگاه و تمسک به رأی وحدت رویة شماره ۹۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری وارد نمی‌باشد زیرا بنا به تصریح اصول ۱۵۷ و ۱۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دادگستری مرجع تظلمات عمومی است و رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری برای شعب این مرجع لازم‌الرعایه است و محاکم دادگستری مکلف به تبعیت از آن نیستند، تجدیدنظرخواهی شهرداری تهران را نسبت به رأی معترض‌عنه مردود اعلام نموده و آن را مورد تأیید قرار داده است.

    با توجه به مراتب مذکور در فوق چون شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی تبریز در اجرای تبصره یک ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوّب ۱۳۹۲ مراجعه به دیوان عدالت اداری برای احراز تخلف شهرداری در تصرف زمین‌های دیگران، برای اجرای طرح‌های مورد نیاز را لازم و دعوی خواهان‌ها را به علت عدم اجرای مقررات تبصره این ماده غیرقابل استماع دانسته و شعبه هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی نیز آن را تأیید کرده است ولی در نظیر مورد، شعبه بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی تهران بدون اینکه مراجعه به دیوان عدالت اداری را لازم بداند، وارد رسیدگی شده و حکم ماهوی صادر کرده و شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران هم آن را مورد تأیید قرار داده است و با این ترتیب با اختلاف استنباط دادگاه‌های تجدیدنظر استان‌های مرقوم از تبصرة یک مادة ۱۰ قانون فوق‌الاشعار آراء متفاوت صادر شده است، لذا با استناد به مادة ۴۷۱ آیین دادرسی کیفری مصوّب ۱۳۹۲، طرح قضیه را برای صدور رأی وحدت رویة قضایی درخواست می‌نماید.

    معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ حسین مختاری

    ب: نظریه نماینده دادستان کل کشور

    «احتراماً؛ درخصوص گزارش وحدت رویه شمارة۹۴/۳۸ به شرح ذیل اظهارنظر می‌نمایم:

    قانونگذار در تبصره یک ماده ۱۰ [قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 25/3/1392] در مقام تعیین صلاحیت دادگاه‌های عمومی نیست بلکه در مقام نفی صلاحیت دیوان عدالت اداری نسبت به خسارات مورد مطالبه است.

    مشروط شدن تعیین خسارت به صدور رأی در دیوان عدالت ناظر به جایی است که قبلاً از بابت تظلم‌خواهی شکایتی در دیوان عدالت مطرح شده باشد لذا وقتی چنین شکایتی مطرح نشده و خواسته صرفاً مطالبه وجه است، صلاحیت دادگاه عمومی به قوت خود باقی است.

    بنابراین رأی شعبه بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی تهران که مورد تأیید شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران و مشعر بر این نظر است، صائب و مورد تأیید می‌باشد.»

    ج: رأی وحدت‌ رویه شماره ۷۴۷ـ1394/10/29 هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

          نظر به اینکه یکی از شرایط برقراری مسئولیت مدنی، وجود تقصیر است، لذا در اینگونه موارد به عنوان مقدمه صدور حکم به جبران خسارت، باید وجود تقصیر و تخلف و ورود خسـارت احراز گردد و سپـس دادگاه میزان خـسارت را تشخیص دهد و حکم به جبران آن صادر نماید که احراز تخلف مؤسسات و اشخاص مذکور در بندهای ۱ و ۲ ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، بر اساس تبصره ماده مرقوم برعهده دیوان است. بدیهی است در مواردی که مالکان اراضی تصرف و تملک شده از سوی شهرداری، بهای آن اراضی را مطالبه می‌کنند بدون اینکه مدعی تخلف و نقض قانون از سوی شهرداری در اقداماتی که انجام داده، باشند دعوی موضوعاً از شمول مقررات بندهای ۱ و ۲ و تبصره ۱ بند ۳ ماده ۱۰ قانون یاد شده خارج است و دادگاه باید به دعوی رسیدگی و حکم مقتضی صادر نماید. بر این اساس، رأی شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که با این نظر مطابقت دارد به اکثریت آراء صحیح تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق مادة ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعمّ از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

    هیأت عمومی دیوان عالی کشور

    منبع: روزنامه رسمی، سال هفتاد و دو، شماره 20691، ویژه نامه شماره 855، سه شنبه 25 اسفند 1394