برچسب: نشست های قضایی در تعدد جرم در جرائم تعزیری

نشست های قضایی در تعدد جرم در جرائم تعزیری

  • شرایط تحقق تعدد جرم توهین متعدد به اشخاص (نظریه 2234)

    شرایط تحقق تعدد جرم توهین متعدد به اشخاص (نظریه 2234)

    توهین به اشخاص در یک جلسه و یک زمان توهین واحد بوده ولی توهین جداگانه به اشخاص مصداق توهین متعدد است.

    نظریه مشورتی شماره 7/2234 اداره کل حقوقی قوه قضائیه

    «اگر مرتکب در یک جلسه و یک زمان مرتکب توهین به اشخاص موضوع مواد 608 و 609 تعزیرات شود، فعل ارتکابی [وی] فعل واحدی است که دارای عناوین متعدد جرم است و مرتکب به مجازات جرم اشد یعنی مجازات مقرر در ماده 609 قانون مجازات اسلامی محکوم خواهد شد

    و اگر مرتکب به اشخاص مندرج در مواد مذکور، هر یک جداگانه اهانت نماید، مرتکب دو جرم شده و حسب مورد به مجازات مقرر در مواد فوق محکوم خواهد شد.»

  • آثار جرم تصرف عدوانی اراضی ملی واجد وصف کیفری مستقل نبوده و مشمول تعدد جرم نیست

    آثار جرم تصرف عدوانی اراضی ملی واجد وصف کیفری مستقل نبوده و مشمول تعدد جرم نیست

    شخم زدن، شیار کردن و کشاورزی نمودن اراضی ملی مورد تصرف عدوانی از آثار این جرم بوده و فاقد وصف کیفری مستقل است

    نشست قضایی  مورخ ۱۳۹۷/۰۱/۲۹ قضات شهر کلات در استان خراسان رضوی

    کد نشست ۱۳۹۸-۵۶۷۵

    موضوع: تخریب و تصرف عدوانی اراضی ملی

    پرسش

    اداره منابع طبیعی علیه فردی شکایتی دائر بر تخریب و تصرف عدوانی اراضی ملی مطرح نموده است؛ اقدامات مشتکی عنه بدین شرح است که بر روی اراضی ملی اقدام به شخم و شیار و کشاورزی نموده است و بر روی قسمتی از اراضی ملی یک اتاق 12 متری جهت سکونت خود ساخته است. آیا اتهام متهم تنها تصرف عدوانی می باشد؟ یا علاوه بر تصرف عدوانی، تخریب نیز محقق شده و مشمول تعدد جرم است؟

    نظر اکثریت

    با توجه به اینکه قانونگذار در ماده 690 قانون مجازات اسلامی از واژه (از قبیل) استفاده نموده و به بعضی از مصادیق تصرف عدوانی اشاره کرده است بنابراین کلیه اقدامات مندرج در سوال مطروحه از مصادیق آثار تصرف عدوانی است و تخریب صورت نگرفته و مشمول تعدد جرم نمی باشد.

    نظر اقلیت

    اگرچه یکی از مصادیق ماده 690 قانون مجازات اسلامی در موردی است که فردی بدون اجازه سازمان حفاظت محیط زیست یا مراجع دیگر مبادرت به عملیاتی نماید که موجب تخریب محیط زیست گردد و لذا مجموع اعمال در زمره ماده 690 قانون مجازات اسلامی و در نتیجه یک عمل مجرمانه می باشد ولیکن میتوان با استفاده از ملاک رای وحدت رویه 685 هیات عمومی دیوان عالی کشور قائل به تعدد جرم بود، چرا که در آن رای تصریح شده است که اگر کسی مبادرت به قطع درخت نماید هم مشمول ماده 690 قانون مجازات اسلامی می شود و در مورد قطع اشجار مشمول ماده 42 قانون حفاظت و بهره برداری از مراتع و جنگلها می باشد.

    نظر هیئت عالی

    نظریه اکثریت قضات محترم دادگستری شهرستان کلات استان خراسان رضوی مورد تأیید است، ضمن اینکه از مفاد رأی وحدت رویه شماره 685 مورخ 84/12/23 نیز این برداشت استنباط می گردد که تخریب برای تصرف عدوانی بوده و تعدد آنها تعدد معنوی است./

    منبع: سامانه نشست های قضایی مرکز آموزش قوه قضاییه

  • دایره شمول دین موضوع ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

    دایره شمول دین موضوع ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

    سوال ۲۹۴ گروه تحلیل کاربردی حقوق

    با توجه به ماده ۲۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴ و مقایسه آن با ماده ۴ قانون نحوه اجرای محکمیت های مالی مصوب 1377:

    1- آیا یکی از شرایط تحقق بزه موصوف این است که انتقال مال بعد از صدور حکم محکومیت قطعی باشد یا صرف وجود دین ولو اینکه حکم محکومیتی صادر نشده باشد، کافی است؟

    2- آیا در این خصوص فرقی میان دیون موضوع اسناد لازم الاجرا (مانند مهریه) با دیون اسناد عادی (طلب ساده) وجود دارد یا خیر؟

    3-در خصوص طلب ناشی از سند تجاری مانند چک، وضعیت چگونه است؟

    نظریات ابزاری در نشست مورخ 24 مهر 1396

    در خصوص سئوالات طرح شده در نشست، دو نظر قضایی ارائه شد که طرفداران هریک، استدلال هایی در جهت کشف اراده مقنن از مفهوم دین و دایره شمول آن به شرح زیر بیان نمودند:

    نظر اکثریت:

    ضرورت وجودحکم محکومیت مالی قبل از وقوع معامله به انگیزه فرار از دین یکی از شرایط تحقق بزه ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است و معامله به قصد فرار از پرداخت دین، منصرف از فرضی است که دین وجود دارد اما حکم محکومیت مالی صادر نگردیده است. بنابه دلایلی که از جمله ابزار اظهر تفسیر منطقی است، حکم ماده ۲۱ قانون را به انتقال مال از ناحیه محکوم علیه پس از قطعیت حکم و صدور اجراییه -به استثنای مواردی که اجراییه لازم نیست، مثل پرداخت دیه یا رد مال- باید منظور و معطوف و  محدود دانست، چرا که:

    اول-  عبارات و تفاسیر مواد قانونی باید با لحاظ عنوان این قانون «محکومیت مالی» انجام شود. عنوان قانون صرفاً به محکومیت مالی ظهور و انصراف دارد ولا غیر.

    دوم- ذکر کلمه «مدیون» به جای کلمه «محکوم علیه» در صدر ماده 21 قانون (صرف نظر از این که می تواند از باب تغلیب باشد)، با عنایت به ماده 27 همان قانون که گزارش های اصلاحی مراجع قضایی و رأی مدنی سایر مراجعی که به موجب قانون، اجرای آنها بر عهده اجرای احکام مدنی بوده (مانند آراء کمیسیون تشخیص و هیأت حل اختلاف کارگر و کارفرما موضوع قانون کار) و همچنین آرای مدنی تعزیرات حکومتی را مشمول قانون دانسته، قابل  توجیه است. بر این اساس نمی توان با مستمسک قراردادن کلمه «دین» و با تفسیر لفظی محض (بدون توجه به عنوان قانون و مقررات مذکور در آن) تفسیر خلاف آنچه در سطور بالا بیان شد، استنباط نمود.

    حتماً بخوانیدمفهوم دین و دایره شمول آن در ماده ۲۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، دکتر فریدون نهرینی

    سوم- استعمال مکرر و متعدد الفاظ «محکوم له» ، «محکوم علیه» و «محکوم به» به دفعات در مواد  پیشن و پسین و خود ماده ۲۱ قانون و نیز در خود ماده 21 قانونگذار در صدر آن کلمه‌ی «مدیون» و لیکن دو نوبت واژه «محکوم  علیه» را به استخدام گرفته است که این سیاق عبارات قرینه منفصله‌ای برصحت استنباط و حصول قدر یقینی است و اطلاق‌گیری از لفظ و تجاوز از این قدر متیقن، مستلزم ارایه دلیل مخالف است که وجود ندارد.

  • ضمانت اجرای کیفری دخالت یا تصرف در اشیاء و اموال توقیف شده توسط مالک و دیگران

    ضمانت اجرای کیفری دخالت یا تصرف در اشیاء و اموال توقیف شده توسط مالک و دیگران

    توضیح: در پیوند با پست حاضر، رأی شعبه تشخیص دیوان عالی کشور در خصوص ضمانت اجرای کیفری فروش و نقل و انتقال مال توقیف شده توسط مالک آن در سایت منتشر شد که مطالعه آن نیز توصیه می‌شود.

    نشست قضایی قضات دادگستری خواف

    پرسش:

    آقاي (الف) در قبال مطالبات خود از آقاي (ب) مبادرت به توقيف كالا‌هاي تجاري موجود در انبار (ب) از طريق مقامات ذي‌صلا‌ح قانوني مي‌كند. اين كالا‌ها تا زمان تعيين تكليف نهايي از سوي مقامات قضايي به آقاي (ج) سپرده مي‌شوند. آقاي (ب) با مانورهاي متقلبانه مبادرت به فريب و جلب رضايت آقاي (ج) براي تسليم كالا‌ها به وي مي‌كند و از اين طريق اشيا و اموال توقيف شده را تحصيل مي‌نمايد. با توجه به اين كه آقاي (الف) طلبكار و امانتگذار، آقاي (ب) مالک و بدهكار و آقاي (ج) امين هستند، آيا جرمي‌واقع شده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، موقعيت مرتكبان و عنوان قانوني جرم آنها چيست؟.

    نظریات ابرازی

    الف) نظر اكثريت:

    درخصوص شخص (ج)، وي مرتكب خيانت در امانت شده است؛ زيرا امين بوده و بايد تا زماني كه از سوي مقامات قضايي نسبت به مال مورد امانت تعيين تكليف نشده، در حفظ و نگهداري آنها كوشا مي‌بود.در حالي كه نامبرده با وجود علم به اماني بودن مال و اين كه نبايد تا تعيين تكليف قطعي موضوع از طرف مقامات قضايي در آنها دخل و تصرف كند، اموال را در اختيار (ب) قرار داده و سوءنيت وي مفروض است.
    درخصوص شخص (ب) وي مرتكب كلا‌هبرداري شده؛ زيرا اگرچه مال غير را تحصيل نكرده؛ اما نسبت به آن مال حق عيني تبعي پيدا نموده است. طلب (الف) از (ب) طلب واقعي بوده و با توقيف مال (ب) و سلب حق دخل و تصرف وي از مال توقيفي، درواقع (ب) ديگر مالكيتي نسبت به آن مال نداشته است.

    ب) نظر اقليت:

    درخصوص شخص (ج)، یه جهت آن كه شخص (ج) سوء‌نيتي نداشته، مرتكب جرمي‌نشده است. درخصوص شخص (ب)، تا زمان تعيين تكليف قطعي، اموال از مالكيت (ب) خارج نشده است و عمل وي مصداق كلا‌هبرداري نيست؛ اما مشمول ماده 663 قانون مجازات اسلا‌می بوده و دخالت در مال توقيف شده محسوب مي‌‌گردد.

    ج) نظريه گروه مأوی:

    با فرض عدم احراز سوءنيت، شخص (ج) مرتكب جرمي‌نگرديده؛ زيرا مال اماني مورد بحث با حيله از يد او خارج شده است.بنابراين صرف‌نظر از مسؤوليت مدني (ج) نمي‌توان او را به اتهام خيانت در امانت تعقيب كرد.عمل شخص (ب) نيز مصداق دخالت و تصرف عالمانه در مال توقيف شده است و اقدام وي با توقيف مال منافات داشته و مشمول ماده 663 قانون مجازات اسلا‌مي‌است.

    نشریه مآوی