الف- اشخاص ایرانی
وکیل یا در میدان نبرد است، یا در ستاد جنگ یا وقتی که مثلاً در خانه و در حال «راحت باش» است، باید دائماً گوش به زنگ و درحال آماده باش باشد، سلاحش را پاک کند و اطلاعات جمع کند.
بهمن کشاورز
در اوایل انقلاب جلوی درب شعب دادگاهها زده بود که از پذیرش وکیل معذوریم! رئیس یک دادگاه گفت آدم زنده که وکیل و وصی نمی خواهد.
نعمت احمدی
چند دیدگاه غالب در مورد وکلای دادگستری
عده ای وکیل را به شکل یک «تیرانداز حرفه ای» توصیف می کنند که در قبال وجهی که دریافت می کند، به نفع موکّلش – صرف نظر از اینکه موکّل بیحق باشد یا ذیحق- وارد کارزار می شود.
او از خصومت موجود بین کسی که او را اجیر کرده با طرف بهره برداری ميكند و از احساس پیروزی پس از کشتن طرف لذّت می برد. با این تعریف و تشبیه وکیل در مقام مشاوره بیشتر در پی ایجاد خصومت است تا برخورد آشتی جویانه.
کتاب آداب وکالت در دادگستری، بهمن کشاورز
توصیف دیگری از وکیل او را در موضع «اسقف اعظم» قرار میدهد. کسی که نصایح و مشاوره های بدون جایگزین می دهد. پند ها و مشورت هایی که گویی مستقیماً از منبعی نا شناخته واصل شده و موکّل فقط باید آن را بدون چون و چرا بپذیرد. از این دیدگاه در مشاوره وکیل و موکل کوچکترین اثری از همکاری و هم فکری نمی توان یافت.
کتاب آداب وکالت در دادگستری، بهمن کشاورز
به نظر برخی دیگر وکیل صرفاً یک «کاسب» است که اتفاقاً کالایی که عرضه می کند «خدمات حقوقی» است.
هدف اصلی او رسیدن به یک زندگی مادی خوب و مرفه است. چنین وکیلی هیچ علاقه عمیقی به واقعیت های پرونده یا انگیزه های موکّل ندارد. او بیشتر به انجام کاری که به او محول شده به نحو مطلوب و مؤثر و به دست آوردن احکام و قرار های مناسب حال موکل علاقه مند است.
کتاب آداب وکالت در دادگستری، بهمن کشاورز
دیگرانی هم هستند که آرمان گرایانه تر می اندیشند، آنها وکیل را فردی حرفه ای می بینند که مردم برای حل معضلات شان به او مراجعه می کنند.
کتاب آداب وکالت در دادگستری، بهمن کشاورز
ب-اشخاص خارجی
من اگر صد بار به دنیا بیاییم، باز هم وکیل می شوم، هرچند هیچگاه وکالت نکردم.
ولتر
آنان که نسبت به وکلا سوء ظن دارند و آنها را مردمانی منحرف و بدکار می انگارند، در واقع قیاس به نفس می کنند، یعنی با مراجعه به درون خود به این نتیجه میرسند که اگر آنها در موضع و موقعیت وکیل قرار می گرفتند، قطعاً منحرف می شدند و تبهکاری می کردند.!
«یک قاضی انگلیسی»
از مكالمه و پرگویی بیجا نجات پیدا خواهید كرد، اگر به خاطر بیاورید كه مردم هرگز نصایح شما را قبول نمی كنند، مگر این كه وكیل مدافع و یا دكتر باشید و آنها برای شنیدن صحبت های شما پول خرج كرده باشند.
«جرج برنارد شاو»