برچسب: نظریات مشورتی در چک

نظریات مشورتی در چک حقوقی و کیفری شامل نظریات اداره حقوقی، اداره کل حقوقی و تدوین و قوانین قوه قضاییه، کارگروه دادستانی کل کشور و دادسرهای نظامی

  • خوانده دعوای چک صادره به نمایندگی از شخص حقیقی یا حقوقی (نظریه 7873)

    خوانده دعوای چک صادره به نمایندگی از شخص حقیقی یا حقوقی (نظریه 7873)

    دعوای مطالبه وجه چکی که به نمایندگی از سوی شخص حقیقی یا حقوقی صادر شود را می توان علیه نماینده و شخص فوق اقامه کرد

    ۲۹۰

    شماره پرونده ۱۶۸۹ـ ۱/۱۲۷ ـ ۸۹

    سئوال:

    چکی با امضاء مدیرعامل یا رییس هیأت مدیره و با مهر شرکت صادر شده است، حال آیا دعوی‌شده از طرف خواهان باید بطرفیت شرکت و فرد صادرکننده اقامه شود یا بطرفیت یکی از آنها؟

    نظریه مشورتی شماره ۷۸۷۳/۷ مورخ ۲۱/۱۲/۱۳۸۹ اداره کل حقوقی قوه قضائیه

    «در مواردی که مدیر عامل یا رئیس هیأت مدیره به نمایندگی از طرف شـرکت چک را امضاء نموده  و در اختیار شخص ثالث قرارداده باشند، با توجه به مقررات ماده ۱۹ قانون صدور چک، صادرکننده چک و صاحب حساب متضامناً  مسئول پرداخت وجه چک بوده لذا در فرض پرسش و با توجه به اصل تضامنی بودن مسئولیت صادرکننده چک و صاحب حساب، دارنده چک می­تواند علیه نامبردگان (منفرداً یا مجتمعاً) مبادرت به طرح دعوی نموده و وجه چک را مطالبه نماید.»

    منبع: روزنامه رسمی، سال شصت و هشت، شماره 19783، ویژه نامه شماره 542، پنج شنبه 12 بهمن 1391

  • مشروعیت شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد، آثار و آیین دادرسی آن (نظریات 185، 3051 و 7111)

    مشروعیت شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد، آثار و آیین دادرسی آن (نظریات 185، 3051 و 7111)

    [box type=”note” align=”” class=”” width=””]

    توضیح: در دو پست قبل عنوان شد که اختلاف نظر در ماهیت حقوقی شرط انفساخ قراردادی منجر به اختلاف دیدگاه قضات در اعمال شرط فاسخ و نحوه اثرگذاری آن در قرارداد و حقوق مشروط له در زمان بعد از تحقق معلق علیه است.

    عده‌ای نظر دارند که حصول معلق‌علیه الزاماً منجر به انحلال قرارداد نمی‌شود. برای مطالعه رویه قضایی مؤید این نظر از پست «دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۳۰۱۲۷۵ مورخ ۱۳۹۳/۰۹/۲۶ شعبه ۱۳ دادگاه تجدید نظر استان تهران» بازدید نمایید. در مقابل عده‌ای دیگر از قضاوت نظر دارند که با حصول معلق‌علیه شرط مقرر در قرارداد محقق شده و دیگر نیازی به اعلام آن به طرف مقابل نیست و عقد از این تاریخ منفسخ می‌شود. می‌توانید «دادنامه شماره ٩٢٠٩٩٧٠٢٢٠٣٠١٤٧٦ مورخ ١٣٩٢/١٠/٢٥ شعبه ۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران» را به عنوان رویه مثبت این نظر مطالعه نمایید.

    خاستگاه دو دیدگاه به اختلاف نظر در ماهیت حقوقی شرط انفساخ قراردادی برمی گردد. چرا که عده‌ای از قضات ماهیت شرط فاسخ را شرط فعل دانسته و احکام این شرط را بر آن بار می‌کنند. برای مشاهده استدلال های این گروه به پست «ماهیت حقوقی شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد، شرط فعل است» مراجعه نمایید. در مقابل، گروه دیگری از آنان شرط فاسخ را ماهیتاً شرط نتیجه می‌دانند و آثار این شرط را بر آن اعمال می‌نمایند که استدلال های آنان را می توانید در نشست قضایی 6 اردیبهشت 1391 قضات دادگستری شهرستان خمین با موضوع «ماهیت حقوقی شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد شرط نتیجه است» و نشست قضایی 4 اردیبهشت 1391 قضات دادگستری شهرستان بوئین زهرا با عنوان «ملاک تعیین ماهیت حقوقی شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد اراده طرفین است» مطالعه نمایید.

    مقایسه دو نشست مؤید آن نیز است که هیأت عالی در مقام داوری نشست اول، با نظر اکثریت در شرط فعل موافق بود اما در نشست قضایی 6 اردیبهشت 1391 قضات دادگستری شهرستان خمین و نشست قضایی 4 اردیبهشت 1391 قضات دادگستری شهرستان بوئین زهرا، نظری مخالف قبل داشته و عقیده به شرط نتیجه دارد. شاید علت را باید در تفاوت دیدگاه‌های حقوقی ترکیب اعضای این هیأت در دو زمان مختلف دانست.

    سه نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه در ارتباط با شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد، پایان بخش سلسله مطالب کاربردی رویه‌های قضایی این شرط را امروز منتشر می‌کنیم.

    پیشنهاد می شود قبل از مطالعه رویه‌های قضایی پیش‌گفته و نشست‌ روز جاری، اقسام شروط سه گانه در مواد 232 الی 234 قانون مدنی و احکام آن در مواد 235 الی 246 این قانون را مورد مطالعه قراردهید تا بتوانید برتری یکی از دو دیدگاه را با یافته‌های حقوقی خود تطبیق داده و به عنوان نظر حقوقی خود انتخاب نمایید.

    [/box]

    آثار و آیین دادرسی مشروعیت شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد در آیینه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه

    مشروعیت شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد و آثار آن

    نظریه مشورتی شماره 7/7111 مورخ 1386/10/25

    1- اگرچه شرط فاسخ در قانون مدنی به صورت صریح وجود ندارد ولی با توجه به ماده 10 قانون مدنی [و] مراضات طرفین می تواند چنین شرطی را در قرارداد توجیه نماید.

    2- اثر شرط تفاسخ از زمان تحقق آن است و به زمان وقوع عقد قابل تسری نیست.

    3- منافع و نمآت نیز تابع مبیع است یعنی از زمان عقد تا زمان انفساخ متعلق به خریدار و از زمان انفساخ به بعد متعلق به فروشنده می باشد.

    نظریه مشورتی شماره 7/185 مورخ 1392/02/09

    در فرضی که در قرارداد شرط شده که «چنانچه چک منتهی به صدور گواهی عدم پرداخت از بانک محال علیه شود، معامله فسخ است» چنین شرطی از مصادیق شرط فاسخ بوده و به محض تحقق مشروط‌به، معامله قهراً منفسخ می شود و انتقال چک از ناحیه مشروط له به دیگری و صدور گواهی عدم پرداخت چک بنام دارنده بعدی چک، موجب منتفی شدن شرط مذکور نمی شود.

    آیین دادرسی دعوای شرط فاسخ عقد یا شرط انفساخ قرارداد

    نظریه مشورتی شماره 7/3051 مورخ 1386/05/10

    چنانچه در خصوص تحقق شرط فاسخ میان طرفین اختلاف باشد، ذی نفع با تقدیم دادخواست بایستی حکم اعلامی بر اعلام انفساخ عقد از دادگاه تحصیل نماید.

  • خط زدن حواله کرد چک در وجه شخص معین، چه اثری در حقوق دارنده آن دارد؟ (نظریات  8002 و 6759)

    خط زدن حواله کرد چک در وجه شخص معین، چه اثری در حقوق دارنده آن دارد؟ (نظریات 8002 و 6759)

    [box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

    قضاوت آنلاین: در خصوص این که اگر صادره کننده به هنگام صدور چک در وجه شخص معین، روی عبارت «حواله کرد» را قلم بگیرد، چه اثری در حقوق دارنده دارد، اختلاف نظر وجوددارد. عده‌ای عقیده دارند که قلم خوردگی عبارت”حواله کرد”در متن چک، مانع انتقال و ظهرنویسی نیست ولی برعکس، گروهی دیگر نظر بر آن است که چک قابل انتقال به دیگری نخواهدبود. هریک از این دو گروه، برای نظر خود استدلال‌هایی دارند. قصد داریم تا دو نشست قضایی از قضات دادگاههای صلح و حقوقی دو تهران و قضات دادگستری کل استان تهران را به عنوان طرفداران نظر اول و دو نظریه مشورتی اداره حقوقی را به عنوان پیروان نظر دوم در سایت قراردهیم. پیشتر به انتشار نشست های قضایی قضات دادگستری استان تهران اقدام‌کردیم و پست حاضر به نظریه‌های مشورتی اداره حقوقی اختصاص دارد.

    [/box]

    نظریات مشورتی اداره كل حقوقي قوانين قوه قضائيه

    سوال:

    در صورتيكه چك بدون ظهرنويسي در اختيار ديگري قرار گيرد و يا اينكه صادركننده چك را در وجه شخص معيني صادر و حق انتقال چك را از وي سلب نموده باشد، ولي دارنده چك آن را به ديگري واگذار نمايد، آيا شخصي كه چك به او واگذار شده، طبق قانون صدور چك، دارنده چك تلقي مي‌شود و در نتيجه حق مراجعه به بانك و وصول وجه چك را دارد؟.

    نظريه مشورتی شماره 8002/7 مورخ 29/11/1386
    «كسي كه چك در وجـه وي صادر شده، مي‌تواند با ظهرنويسي آنرا به شخص ديگري واگذار نمايد، بشرطي كه صادركننده حق انتقال چك را از وي سلب نكرده باشد (يعني در متن چك، روي كلمـه « حواله كرد» قلم نزده باشد) در اين صورت دارنده چك با توجه به قسمت اخير ماده 2 قانون صدور چك، كسي است كه چك به نام او ظهرنويسي شده و مي‌تواند جهت وصول آن به بانك مراجعه نمايد، ولي اگر چنين چكي بدون ظهرنويسي در اختيار ديگري قرار گيرد و يا اينكه صادركننده روي كلمه « حواله كرد» در متن چك را قلم زده و حق انتقال را از دارنده سلب نموده باشد، در صورت انتقال چك به ديگري، دارنده بعدي، از جمله دارندگان مذكور در قسمت اخير ماده 2 قانون صدور چك، محسوب نمي‌گردد و در نتيجه حق مراجعه به بانك جهت وصول وجه چك را ندارد.»

    نظريه مشورتى شماره 6759/7 مورخ 12/10/1367
    «نظر به اين كه صادركننده چك با قلم زدن كلمه «حواله كرد» در متن چك، حق پشت نويسى را از كسى كه چك در وجهش صادرشده سلب كرده و دريافت كننده هم با پذيرش چك بدين نحو، با اين امر موافقت نموده است، چه على‌‏الظاهر شخصيت دريافت كننده مطمح نظر صادركننده بوده، كما اينكه بانك محال عليه بر اين امر گواهى كرده است. بنابراين دارنده فعلى چك از جمله دارندگان مذكور در قسمت اخير ماده يك قانون صدور چك محسوب نمى‏شود و در نتيجه حق مراجعه به بانك براى دريافت وجه چك و نيز حق اقامه دعوى كيفرى نخواهد داشت».

    منبع: قضاوت آنلاین به نقل از بانک اطلاعات حقوقی شخصی

  • صدور چک به حساب مسدود در حکم صدور چک بلامحل است (نظریه 295)

    صدور چک به حساب مسدود در حکم صدور چک بلامحل است (نظریه 295)

    ۳۹۸

    شماره پرونده ۲۱۶۴ ـ ۸۸ ـ ۹۳

    سؤال:

    آیا صدور چک به نحو مندرج در قسمت اخیر ماده ۳ قانون صدور چک به صورت عدم تطبیق امضاء یا قلم خوردگی در متن چک یا اختلاف در مندرجات چک و امثال آن و یا صدور چک از حساب مسدود موضوع ماده ۱۰ قانون مرقوم با وصف وعده‌دار بودن چک اصداری، واجد وصف جزایی مندرج در ماده ۷ این قانون که موخرالتصویب است می‌باشد؟

    نظریه مشورتی شماره ۲۹۵/۹۴/۷ ـ ۵/۲/۱۳۹۴  اداره کل حقوقی قوه قضائیه

    اولاً در خصوص صدور چک به صورت عدم تطبیق امضاء و سایر موارد مندرج در ماده ۳ قانون صدور چک، نظر به این که قانون­گذار برای صدور چک به صورت­ های مذکور، علی‌رغم ممنوعیت صدور آن، مجازاتی تعیین ننموده است، بنابراین مورد مشمول قواعد کلی بوده و درصورت وعده دار بودن چکهای موصوف، موضوع مشمول ماده 13 قانون یادشده، می­ باشد و فاقد وصف کیفری است. ولی اگر چک های مذکور وعده‌دار نباشد، مشمول مجازاتهای مندرج در ماده 7 آن قانون می گردد.

    حتماً بخوانید: رویه قضایی در خصوص مفهوم چک سفید امضاء و اثر آن در جرم صدور چک بلامحل

    ثانیاً  با توجه به این که مقنن طبق ماده ۱۰ قانون صدور چک، عمل شخصی را که با علم به مسدود بودن حساب بانکی اقدام به صدور چک نماید، مطلقاً جرم و در حکم صدور چک بلامحل، تلقی نموده، لذا صرف نظر از این که چک مذکور وعده دار باشد یا نه، جرم است و به حداکثر مجازات مندرج در ماده ۷ قانون یاد شده، محکوم خواهد شد.

    منبع: قضاوت‌آنلاین، به نقل از روزنامه رسمی، سال هفتاد و یک، شمار 20624، ویژه نامه شماره 835، پنج شنبه 3 دی  1394

  • اعتبار حقوقی چک بدون امضاء و تکلیف بانک نسبت به آن (نظریه 2934)

    اعتبار حقوقی چک بدون امضاء و تکلیف بانک نسبت به آن (نظریه 2934)

    شماره پرونده ۱۸۴۰ ـ ۸۸ ـ ۹۳
    سؤال: چنانچه چکی بدون امضاء اصاحب حساب (عمداً یا سهواً) به دیگری منتقل گردد:

    اولاً: آیا بانک محال علیه مجاز به صدور گواهی عدم پرداخت می‌باشد یا خیر؟

    ثانیاً: در فرض صدور گواهی مذکور توسط بانک، آیا چک دارای ارزش و اعتبار حقوقی بوده و می توان آنرا بعنوان چک بلامحل تلقی کرد؟ (بیشتر…)

  • با صدور قرار توقف عملیات اجرایی ثبت از دستور ممنوع الخروج رفع اثر می شود (نظریه 25)

    با صدور قرار توقف عملیات اجرایی ثبت از دستور ممنوع الخروج رفع اثر می شود (نظریه 25)

    ۳۴۷

    شماره پرونده ۱۰۰۹ ـ ۸۸ ـ ۹۳

    سؤال

    دارنده چک درخواست صدور اجرائیه در اداره ثبت می‌‌کند و اداره ثبت هم اقدام به شروع عملیات اجرا و ممنوع کردن صادرکننده برای خروج از کشور می‌‌نماید. دارنده(*) دادخواستی تحت عنوان ابطال اجرائیه ثبتی و استرداد لاشه چک را مطرح می‌‌کند و درخواست دستور توقف عملیات اجرا و لغو ممنوع ­الخروج کردن از کشور را می‌‌نماید. حال، در فرض صدور دستور توقف عملیات اجرا، آیا باید دستور عدم خروج از کشور را نیز لغو کرد؟ (بیشتر…)