برچسب: مقالات حقوق مدنی

مقالات حقوق مدنی

  • تفاوت های معامله فضولی و جرم انتقال مال غیر

    تفاوت های معامله فضولی و جرم انتقال مال غیر

    تفاوت های معامله فضولی و جرم انتقال مال غیر بدون مجوز قانونی

    مقدمه ضروری تمییز تفاوت های معامله فضولی و جرم انتقال مال غیر، آشنایی نسبی با هر یک از این دو عمل بوده که به صورت اجمالی بدان می پردازیم.

    معامله فضولی

    معامله فضولی، عقد تملیکی یا عهدی که شخصی بدون داشتن سمت و اجازه از سوی غیر، برای او انجام می دهد. احکام این معامله در مواد ۲۴۷ و 263 قانون مدنی بیان شد.

    در معامله فضولی سه شخص به نام های زیر وجود دارد که حسب مورد در مواد قانون مدنی استعمال گردید که آگاهی به آن‌ها در پی بردن به مقصود قانونگذار مؤثر است:

    مالک، شخصی که دیگری معامله را برای او یا به مال او انجام می دهه و از این حیث که در معامله فضولی به عنوان طرف نبوده غیر نامیده می شود.

    فضول، شخصی که بدون اجازه مالک، مال وی را می فروشد و از این جهت که طرف معامله می باشد، معامل نیز نامیده می شود.

    اصیل، شخصی که طرف معامله فضول است و بدین علت متعامل و از این حیث که مال غیر را می خرد، مشتری یا خریدار» نیز نامیده می شود.

    جرم انتقال مال غیر

    جرم انتقال مال غير، از صور خاص جرم كلاهبرداری است و در طبقه‌بندی جرايم بر حسب موضوع، جزء جرايم عليه حق مالکیت و اموال محسوب می‌شود. عنصر قانونی و شرایط تحقق این جرم در ماده یک قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر بیان گردید.

    بر حسب اینکه مرتکب جرم، انتقال‌دهنده یا انتقال‌گیرنده باشد، می‌توان از وی به عنوان معامل یا متعامل یاد کرد و بر این اساس ممکن است عناوین مختلف حقوقی نظیر بایع، مشتری، موجر، مستاجر، مصالح و متصالح را به خود بگیرد.

    انتقال مال غیر، شامل مال منقول و غیرمنقول می‌شود اما مهمترین نوع آن در مواردی است که مال مورد نظر، ملک است.

    جرم انتقال مال غیر، جرم مقید است که نتیجه آن به صورت ایراد ضرر مالی به غیر جلوه‌گر می‌شود؛ در این جرم، اضرار بالقوه مطرح است نه اضرار بالفعل.

    تفاوت های معامله فضولی و انتقال مال غیر

    هر چند انتقال مال غير از لحاظ ماهيت، همان معامله فضولي است ولی تفاوت هایی به شرح زیر با یکدیگر دارند:

    1- نیت معامل

    در معامله فضولی، معامل دارای حسن نیت در انتقال مال است ولی در جرم انتقال مال غير، انتقال دهنده با سوء نيت انتقال دهنده برای کسب منفعت مالی برای خود و با ايراد ضرر به غير، مبادرت به انتقال مال غیر به خریدار می کند.

    2- ضمانت اجرا

    معامله فضولی پیش از آن که از طرف مالک، تنفیذ یا رد شود، غیر نافذ است و قابلیت آن را دارد که با تنفیذ صحیح و با رد باطل شود.

    در انتقال مال غیر، قطع نظر این که مالک معامله را تنفید یا رد کند، عمل انتقال دهنده به جهت وجود سوء نیست پیش گفته، قابل تعقیب جزایی است.

    بنابراین، انتقال مال غير لازم نیست که از نظر شكلي در وضعيتي باشد كه قابليت تنفيذ را داشته باشد، بلكه اگر قراردادي اساساً باطل باشد، باز هم انتقال مال غير محسوب مي گردد. مانند اين كه صلح نامه اي بر خلاف مواد 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک تنظيم شود و يا طرف قرارداد شخص صغير يا مجنون باشد. زيرا براي تحقق جرم، انتقال واقعي مراد نيست، بلكه  مراد از انتقال، همان عمليات شكلي انتقال است،  هر چند از نظر مفادي صحيح نباشد.

    همين كه طرفين قرارداد انتقال، قراردادي را ظاهراً با هم تنظيم كرده و يكي به عنوان فروشنده و ديگري به عنوان خريدار قرار گرفت، براي تحقق بزه كفايت مي كند. والا اگر انتقال واقعي مدنظر باشد، در عقد فضولي نيز انتقال به شكل كامل انجام نمي شود.لذا  اگر طرفين قرارداد، اراده جدي انتقال داشته باشند، براي تحقق جرم كافي است ، هر چند امكان چنين انتقالي وجود نداشته باشد و گرنه خير.

    برای مشاهده رویه قضای مخالف به تاپیک «نحوه اعلام رد معامله فضولی توسط مالک» در انجمن مراجعه کنید.

    در معامله فضولی، اگر مالک معامله را رد کند، مسئولیتی متوجه وی نیست ولی در جرم انتقال مال غیر، مالك حتی اگر معامله را تنفيذ هم نمايد، باز عملش جرم است.

    علت تعيين مجازات براي مالك اين است كه در سال 1304 وضع مالكيت نياز به ثبات بيشتري داشت و قانونگذار براي مالك در آن ماده وظيفه ي بخصوصي تعيين و وي را مكلف به انجام تكاليفي مي كند كه امتناع از آن شرايط، جرم و قابل مجازات است.

    منابع:

    1. شرح قانون مجازات اسلامی، دکتر عباس زراعت، ج2، چ2، سال 1388، انتشارت ققنوس
    2. کلاهبرداری در نظم حقوق كنوني، علی شراهي، چ1، پاييز 1386، تهران، آثار انديشه
  • تحولات قانونی تدوین و تنقیح قوانین و مقررات در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران

    تحولات قانونی تدوین و تنقیح قوانین و مقررات در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران

    اولین گام در تنقیح قوانین و مقررات کشور به زمان قبل از انقلاب اسلامی ایران بر می‌گردد. به موجب قانون تشکیل سازمان تنقیح و قوانین و مقررات کشور مصوب 1350/12/29 مجلس شورای ملی «سازمان تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور» زیر نظر نخست وزیری تأسیس گردید. براساس قانون فوق مقرر شد این سازمان کلیه قوانین و مقررات لازم‌الاجرا را با نظر‌ متخصصان فن بر حسب روش موضوعی فهرست و به صورت مجموعه‌ها تنظیم و تدوین نماید و در مورد قوانینی که با یکدیگر متناقض و مغایر هستند، موارد تناقض و مغایرت را تعیین و به کمیسیون دادگستری مجلسین که به طور مشترک‌ تشکیل خواهد شد، تقدیم کند. ‌نظر کمیسیون در این موارد لازم‌الاجرا است و مادام که تعیین تکلیف نهایی آن از طرف مجلسین به عمل نیامده به اعتبار خود باقی است.

    پس از انقلاب، سازمان تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور به موجب «لایحه قانونی ادغام سازمان تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور در نخست وزیری مصوب 1358/4/9 شورای انقلاب» در نخست وزیری ادغام شد و تحت عنوان «اداره کل تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور» ادامه فعالیت داد.

    قریب به ده سال بعد، به موجب «تبصره های یک و دو ماده واحده لایحه قانونی الحاقی به لایحه قانونی ادغام سازمان تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور در نخست وزیری مصوب 23 تیر 1359 شورای انقلاب» مقرر شد «اداره کل تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور» ضمن تجدیدنظر در وظایف و سازمان و تأمین کادر متخصص و استفاده از نظرات کارشناسان، کلیه قوانین و مقررات را پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل برای ثبت در ماشین‌های کامپیوتری و سایر اقدامات لازم به سازمان برنامه و بودجه ارسال نماید و این سازمان نیز موظف گردید ضمن تحویل امور مذکور در این لایحه قانونی نسبت به تسویه حساب و فسخ تعهدات موجود اقدام و انجام امور مربوط را رأساً به عهده گرفته و تسهیلات لازم در این مورد برای دسترسی به اطلاعات و اسناد و استفاده از خدمات کامپیوتری در اختیار اداره کل فوق قرار دهد.

    بعد از همه‌پرسی بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۶۸ و حذف نهاد نخست وزیری، «اداره کل تنقیح و تدوین قوانین و مقررات کشور» در نهاد ریاست جمهوری ادغام شد و به عنوان زیرمجموعه معاونت حقوقی این نهاد با نام «معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات» ادامه فعالیت داد که بخشی از فعالیت های آن در پایگاه اطلاع رسانی قوانین و مقرررات کشور قابل دسترس است.

    شیوه مورد استفاده معاونت مزبور، مبتنی بر «مجموعه نویسی» است که قوانین لازم‌الاجراء کاربردی را با توضیح موارد اصلاح، الحاق و نسخ همراه با نظریات مشورتی مرتبط و آراء وحدت رویه و اصرای هیأت عمومی دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری در ذیل هر ماده از قانون در کتب مربوطه منتشر می‌کند. در مقابل این شیوه، سبک «محشا نویسی» قرار دارد که بیشتر در دانشگاه ها و توسط اساتید حقوق رواج یافت و بر اساس این شیوه، حقوقدانان، بیشتر بر دکترین حقوقی تکیه می کردند و نظرات و دیدگاه های علمای حقوق را زیر قوانین و مقررات می نویسند و در نمونه های جدیدتر، تلفیقی از دکترین و در عین حال آراء قضایی و نظریات مشورتی مرتبط را زیر مواد قانونی اضافه می کنند.

    با تصویب «قانون تدوین و تنقیح قوانین و مقررات کشور در 25 خرداد 1389 توسط مجلس شورای اسلامی، وظیفه تدوین و تنقیح قوانین کشور بر عهده «معاونت قوانین مجلس شورای اسلامی» قرار گرفت. این قانون به موجب «قانون اصلاح قانون تدوین و تنقیح قوانین و مقررات کشور مصوب 18 اسفند 1389 مجلس شورای اسلامی» مورد اصلاح قرار گرفت که برای مشاهده متن کامل و تنقیح شده ««قانون تدوین و تنقیح قوانین و مقررات کشور در 25 خرداد 1389 توسط مجلس شورای اسلامی با اصلاحات بعدی» می توانید به اینجا مراجعه کنید.

  • عدم رعایت مصلحت در انتقال مال از سوی وکیل

    عدم رعایت مصلحت در انتقال مال از سوی وکیل

    نویسنده مقاله تلاش دارد با تمرکز بر دیدگاه فقهاء و رویه قضایی به «مفهوم مصلحت موکل و تعیین ضمانت اجرای مدنی عدم رعایت آن از سوی وکیل در انتقال مال به خود یا ثالث» بپردازد و با استناد به «وحدت ملاک از مواد 1073 و 1074 قانون مدنی در باب نکاح، نتیجه‌گیری نماید که در موارد عمد و سوءنیت وکیل، معامله را می توان باطل دانست. استناد به این مواد در استدلال های دیگر حقوقدانان و خاصه برخی آراء قضایی نیز مشاهده می شود.

    در پست بعدی مقاله‌ای مشابه با عنوان «ضمانت اجرای عدم رعایت مصلحت موکل از سوی وکیل در انتقال مال» از دکتر بیژن حاجی عزیزی و سیده مریم اعتماد به تعیین ضمانت اجراء همان معامله می پردازند با این تفاوت که تمرکز نویسندگان بر حفظ معامله وکیل و خاصه رد استناد به وحدت ملاک مواد 1073 و 1074 قانون مزبور در خارج از نکاح است که حائز اهمیت است.

    ضمانت اجرای عدم رعایت مصلحت موکل از سوی وکیل در انتقال مال چیست، عباس زمانی

    چکیده:

    در کلیه معاملاتی که شخصی به وکالت از دیگری مالی را منتقل می‌کند، بر مبنای ماده 667 قانون مدنی باید مصلحت موکل خود را رعایت کند. در عقود معوض و مغابنی وکیل در راستای تامین مصلحت موکل خویش، باید تعادل در عوضین را رعایت کند. معیار رعایت مصلحت در این خصوص انتقال به ثمن عرفی است؛ که اصطلاحاً به آن «ثمن المثل» می‌گویند. این موضوع از دو منظر قابل توجه است، اول: از حیث شیوه وکالت اعطایی ، زیرا وکالت ممکن است؛ «خاص» ، «مطلق» و «عام» باشد. در وکالت خاص ، حدود اختیار وکیل از حیث ثمن مشخص است؛ اما در دو شکل دیگر رعایت مصلحت موکل ضروری است. دوم: ازحیث ضمانت اجرای عدم رعایت مصلحت در انتقال مال از سوی وکیل است. گاهی انتقال بدون رعایت مصلحت موکل صرفاً موجب مسئولیت وکیل است، اما گاه بالاخص وقتی سوء‌نیتی وجود داشته باشد، عقد غیر نافذ است.

    کلیدواژه‌ها:

    وکالت؛ مصلحت؛ ثمن المثل؛ غبطه؛ تعادل عوضین

    فهرست مطالب مقاله:

    چکیده
    مقدمه
    1- مفهوم مصلحت موکل
    1-1- مصلحت در تعادل عوضین
    1-1-1-وکالت با اختیار خاص
    2-1-1- وکالت مطلق
    3-1-1- وکالت عام
    2-1- ارزیابی نظرات
    2- ضمانت اجرای عدم رعایت مصلحت موکل
    1-2- صحت عقد و مسئولیت وکیل
    2-2- غیرنافذ بودن عقد
    3-2- ارزیابی نظرات
    نیتجه گیری

    مشخصات فایل:

    عنوان: عدم رعایت مصلحت در انتقال مال از سوی وکیل
    نویسنده: عباس زمانی عضو هیأت علمی گروه حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت و قاضی دادگستری
    تاریخ انتشار: 1394
    تعداد صفحات: 100-58
    حجم فایل: 398.67 کیلوبایت
    راهنما: دانلود 

    دانلود مقاله با لینک مستقیم

     نقل از مجله حقوقی دادگستری، سال هفتاد و نهم، شماره نود، تابستان 1394

  • مدارک مورد نیاز برای صدور پروانه زناشویی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه غیر ایرانی

    مدارک مورد نیاز برای صدور پروانه زناشویی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه غیر ایرانی

    با توجه آئين نامه زناشوئي بانوان ايراني با اتباع بيگانه غير ايراني مصوب 6/7/1345 و اصلاحات بعدي، مدارك لازم براي صدور پروانه زناشوئي بانوان ايراني با مردان خارجي عبارتند از:

    1- درخواست ازدواج طبق نمونه وزارت كشور.

    2- گواهي سفارت دولت متبوع مرد مبني بر بلامانع‌بودن و به رسميت شناختن ازدواج.

    3- گواهي سفارت دولت متبوع مرد مبني بر مجردبودن وي.

    4- چنانچه مرد قبلاً ازدواج كرده باشد، طلاق‌نامه وي كه به تصديق سفارت دولت متبوع وي رسيده باشد.

    5- طلاق‌نامه زن در صورتيكه قبلاً ازدواج كرده باشد.

    6- گواهي تشرف به دين مبين اسلام از طرف مرد درصورتي‌كه زن مسلمان باشد.

    7- تعهدنامه ثبتي از طرف مرد مبني بر قبول كليه مخارج و نفقه زن درصورت ترك انفاق و يا جدائي.

    8- اجازه ولي دختر كه امضاء وي توسط يكي از دفاتر اسناد رسمي تصديق شده باشد. درصورت فوت پدر گواهي رسمي فوت همراه با اجازه مادر كه به امضاي وي به تصديق يكي از دفاتر اسناد رسمي رسيده باشد دريافت مي گردد.

    9- فتوكپي شناسنامه زوجه از هر كليه صفحات 2 نسخه

    10- فتوكپي پروانه كار از كليه صفحات 1 نسخه

    11- فتوكپي گذرنامه زوج از كليه صفحات 1 نسخه

    12- عكس 4×3 از هر كدام از طرفين 6 قطعه

    [ghazavatonline]

  • نکات کلیدی تهاتر از اسباب سقوط تعهدات

    نکات کلیدی تهاتر از اسباب سقوط تعهدات

    قضاوت آنلاین: آقای احمد امرایی- مدیر دفتر شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری ۲ شهرستان کوهدشت مطلبی با عنوان “سقوط تعهدات (تهاتر) موضوع ماده 293 قانون مدنی را از کانال تخصصی حقوق آنلاین انتخاب و برای انتشار در قضاوت آنلاین ارسال نمودند که ضمن تشکر از ایشان، با هم آن را مرور می کنیم.

    دوازده نکته کلیدی تهاتر قراردادی، تهاتر قهری و تهاتر قضایی از اسباب سقوط تعهدات

    1. تهاتر هنگامی محقق می شود که دو نفر متقابلاً داین و مدیون باشند و به حکم قانون یا به موجب قرارداد، یا به حکم دادگاه، هر دو دین متقابلا ساقط گردد.

    2. تهاتر عبارت است از موضوع شدن دو دین از یکدیگر، تا حدی که معامله نماید.

    3. تهاتر، سقوط دو دین همجنس که به طور متقابل بین دو شخص وجود دارد. مثال؛ اگر حسن یک میلیون تومان به محمد بدهکار باشد و در مقابل، حسین نیز یک میلیون تومان به حسن مدیون باشد،هر دو به سبب تهاتر، خود به خود ساقط می گردد.

    4. تهاتر به سه نوع تقسیم می شود:

    الف- تهاتر قهری یا قانونی: هنگامی است که دین خود به خود و بدون توافق طرفین ساقط شود.

    ب- تهاتر قراردادی یا اختیاری: هر گاه شرایط لازم برای تحقق قهری جمع نباشد،چنانکه موضوع دو دین مختلف و یا زمان و مکان تأدیه متفاوت باشد،طرفین می‌توانند بر تهاتر و سقوط دین متقابل خود تراضی نمایند.

    ج- تهاتر قضایی: تهاتری است که به حکم دادگاه حاصل می شود. تهاتر قضایی هنگامی پیش می آید که یکی از دو دین ثابت و دین دیگر مورد انکار باشد.

    5. قانون مدنی فقط از تهاتر قهری سخن گفته که تهاتر قهری است و آن خود به خود و بدون احتیاج به تراضی طرفین یا حکم دادگاه موجب سقوط دین می شود اما حقوق دانان دو نوع دیگر هم بیان کرده اند یکی قراردادی و دیگری قضایی است.

     6. ماده 295 قانون مدنی: تهاتر، قهری است و بدون این که طرفین در این موضوع تراضی نمایند حاصل می‌گردد. یعنی بدون این که طرفین در این موضوع تراضی نمایند حاصل می‌گردد.بنابراین به محض این که دو نفر در مقابل یکدیگر در آن واحد مدیون شدند هر دو دین تا اندازه‌ای که با هم معادله می‌نمایند به طور تهاتر برطرف شده و طرفین به مقدار آن در مقابل یکدیگر بری می‌شوند. بنابراین به محض این که دو نفر در مقابل یکدیگر در آن واحد مدیون شدند هر دو دین تا اندازه‌ای که با هم معادله می‌نمایند به طور تهاتر برطرف شده و طرفین به مقدار آن در مقابل یکدیگر بری می‌شوند.

    7. تهاتر قهری را از لحاظ اینکه به حکم قانون و بدون تراضی طرفین یا حکم دادگاه، صورت می گیرد، تهاتر قانونی می گویند.

    8. تهاتر (قهری) فقط در مورد دو دینی حاصل می شود که موضوع آنها از یک جنس باشد با اتحاد زمان و مکان تأدیه ولو به اختلاف سبب.

    9. برای تحقق تهاتر قهری شرایط زیر لازم است:

    الف- وجود دو دین بین دو شخص: یعنی دو شخص باید در برابر یکدیگر هم داین و هم مدیون، هم متعهد و هم متهد له باشند.

    ب-تهاتر قهری در صورتی تحقق می یابد که موضوع دو تعهد “کلی” باشد و اگر موضوع دو تعهد عین معین باشد تهاتر حاصل نمی شود. مثلاً اگر هر یک از دو طلبکار یک خانه معین از دیگری بخواهد تهاتر محقق نخواهد شد.

     ج-برای تحقق تهاتر قهری باید دو دین مورد نظر موضوع واحدی داشته باشند. ماده 296 قانون مدنی، باید موضوع آنها از یک جنس باشد. مثلاً اگر موضوع یکی از دو دین وجه نقد و موضوع دین دیگر گندم باشد، تهاتر محسوب نمی شود.

    د-برای اینکه تهاتر قهری تحقق یابد، باید هر دو دین حال و قابل وصول شده باشد یعنی اتحاد زمان وجود داشته باشد. -دو دین باید محقق و ثابت باشند، هرگاه یکی از دو دین محقق و ثابت و دین دیگر چنین نباشد،تهاتر حاصل نمی شود مثلاً اگر حکم قطعی بررسی به مبلغ یک میلیون ریال صادر شده باشد و بخواهند آن را اجرا کنند،محکوم علیه نمی تواند،به ادعای اینکه محکوم له نیز به او بدهکار است و بین دو دین تهاتر حاصل شده است،عملیات اجرایی را متوقف کند.

    ه- برای تحقق تهاتر قهری مکان تأدیه‌ی دو دین باید یکی باشد (ماده 296 قانون مدنی):مثلاً اگر پرداخت یک دین در شیراز و مکان پرداخت دین دیگر در تهران باشد،تهاتر حاصل نمی شود. ماده 298 قانون مدنی: اگر فقط محل تأدیه دینین، مختلف باشد تهاتر وقتی حاصل می‌شود که با تأدیه‌ی مخارج مربوط به نقل موضوع قرض از محلی به محل دیگر یا به نحوی از انحا، طرفین حق تأدیه در محل معین را ساقط نمایند.

     و-هیچ یک از دو دین نباید متعلق حق شخصی ثالثی باشد.تهاتر به ضرر اشخاص ثالث که حق ثابتی نسبت به موضوع دین پیدا کرده باشند حاصل نخواهد شد.ماده 299 قانون مدنی در مقابل حقوق ثابته‌ی اشخاص ثالث،تهاتر مؤثر نخواهد بود و بنابراین اگر موضوع دین به نفع شخص ثالثی در نزد مدیون مطابق قانون توقیف شده باشد و مدیون بعد از این توقیف از دائن خود طلبکار گردد دیگر نمی‌تواند به استناد تهاتر،از تأدیه‌ی مال توقیف‌شده امتناع کند.

    10. بستانکار، همانطور که می تواند با توسل به مقامات قانونی اموال مادی بدهکار را توقیف کند، می تواند اموال غیر مادی(مثلاً حقوق دینی) او را نیز بازداشت نماید.

    11. اگر بعد از ضمان، مضمون‌له به مضمون‌عنه مدیون شود، موجب فراغ ذمه‌ی ضامن نخواهد شد.

    12. حقوق دانان دین‌های زیر را تهاتر ناپذیر دانسته اند:

     الف-دین مربوط به نفقه: از آنجایی كه نفقه برای امرار معاش و ادامه حیات است، به استناد تهاتر ساقط نمی شود. مثلاً اگر پدر تنگدستی از فرزند خود نفقه مطالبه کند، وی نمی تواند به استناد طلبی که از پدر دارد و تهاتر آن با دین نفقه،از دادن نفقه امتناع کند،حتی اگر دادگاه مقدار آن را تعیین کرده باشد.

    ب- مزد کارگر: دین کارفرما به کارگر بابت مزد کار او قابل تهاتر با طلب کارفرما از وی نیست.

    پ- دین دولت: دین دولت به اشخاص نیز قابل تهاتر با طلب دولت نیست.

  • ده نکته کلیدی اقاله به عنوان یکی از طرق سقوط تعهدات

    ده نکته کلیدی اقاله به عنوان یکی از طرق سقوط تعهدات

    ارسالی از: آقای احمد امرایی- مدیر دفتر شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری ۲ شهرستان کوهدشت

    1. اقاله عبارت است از این که طرفین قرارداد با تراضی یکدیگر، معامله را برهم زنند. بنابراین، بعد از هر معامله، طرفین می‌توانند به تراضی آن را اقاله و تفاسخ کنند.

    2. اقاله به هر لفظ یا فعلی واقع می‌شود که دلالت بر به هم زدن معامله کند.

    3. موضوع اقاله ممکن است تمام معامله واقع شود یا فقط مقداری از مورد آن.

    4. اقاله تعهد را ساقط می کند و اگر مالی از یکی متعاملین به دیگری داده شده باشد، آن مال به مالک اول بر می گردد. مثال:کسی جنسی را از مغازه ای می خرد و به منزل می برد، سپس پشیمان شده آن را پس می آورد و فروشنده نیز پذیرفته، پول خریدار را پس می دهد، با اینکه هیچگونه تکلیفی به برهم زدن معامله نداشته است. در اینجا اقاله محقق شده است.

    5. اقاله یک عمل حقوقی رضایی (غیر تشریفاتی) است که ممکن است صریح یا ضمنی باشد.

    6. اقاله خود نوعی قرارداد به معنی عام است و باید شرایط صحت قرارداد در آن جمع باشد و اگر شرایط مزبور رعایت نشده باشد،اقاله را نمی توان صحیح تلقی کرد.

    حتماً بخوانید: با اقاله عقد، رجوع به آن با شرط ضمن اقاله میسر نیست بلکه نیازمند انشاء جدید و ایجاب و قبول جداگانه است

    7. بر اساس ماده 286 قانون مدنی، قرارداد را حتی در صورت تلف مورد معامله، می توان اقاله کرد. به عبارت دیگر، تلف یکی از عوضین، مانع اقاله نیست در این صورت به جای آن چیزی که تلف شده است، مثل آن در صورت مثلی بودن و قیمت آن در صورت قیمی‌بودن داده می‌شود.

    8. ممکن است مال مورد معامله در فاصله بین وقوع عقد و اقاله منافعی داشته باشد که عبارتست از:

    الف- منافع منفصله مانند نتیجه حیوان، مال الاجاره ملک و محصول زمین.

    ب- منافع متصله مانند فربه شدن حیوان یا نمو درخت.

    نکته: نمائات و منافع منفصله که از زمان عقد تا زمان اقاله در مورد معامله حادث می‌شود مال کسی است که به واسطه‌ی عقد مالک شده است،ولی نماآت متصله مال کسی است که در نتیجه‌ی اقاله، مالک می‌شود. طرفین می توانند برخلاف آن توافق کنند، چنانچه می توانند برای اقاله نسبت به منافع منفصل اثر قهقرایی قایل شوند و این منافع را نیز متعلق به مالک بعد از اقاله بدانند.

    9. اقاله اختصاص به عقود تکمیلی ندارد و عقود عهدی هم قابل اقاله هستند و به عبارتی، اقاله در کلیه عقود بجز نکاح و وقف جاری است.

    10. اگر مالک بعد از عقد در مورد معامله تصرفاتی کند که موجب ازدیاد قیمت آن شود،در حین اقاله به مقدار قیمتی که به سبب عمل او زیاد شده است مستحق خواهد بود.

    [ghazavatonline]