برچسب: آیین نامه های اجرایی

آیین نامه های اجرایی قوانین موضوعه

  • آیین نامه تعرفه حق الوکاله، حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری 1385

    آیین نامه تعرفه حق الوکاله، حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری 1385

    اولین بار «آیین نامه تعرفه حق الوکاله و هزینه سفر وکلای دادگستری» در تاریخ مصوب ۲۸ تیر ۱۳۷۸ در ۱۷ ماده به تصویب رئیس قوه قضاییه رسید که ماده ۱۲ آن در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۰ مورد اصلاح گرفت. بعد از گذشت شش سال، آیین نامه مزبور نسخ و آیین نامه جدید در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۸۵ از سوی مقام پیش گفته تصویب شد.

    از سال ۱۳۸۵ تا زمان تهیه پست حاضر که قریب به ۱۳ سال از آن می گذرد و علیرغم تغییر شرایط اقتصادی و افزایش نرخ تورم، خاصه در سال های اخیر، ضرورتی به بازنگری در تعرفه حق الوکاله در آیین نامه فوق و بروز رسانی آن صورت نگرفت و وکلای دادگستری باید کما و کان در سال جاری نیز بر مبنای تعرفه سال ۱۳۸۵ حقوق مالی خود را دریافت نمایند!

    در مورد حق الوكاله و هزينه سفر وكلای تسخيری و وكلای معاضدتی به آيين نامه اجرايی ماده ۱۰ قانون تشكيل صندوق حمايت وكلا و كارگشايان دادگستری مصوب ۱۳۷۱/۴/۲۱ رييس قوه قضاييه مراجعه نمایید.

    بروزرسانی ۱۳۹۹/۱/۲۳: با توجه به تصویب «ماده ۴ آیین نامه تعرفه حق الوکاله، حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ رئیس قوه قضاییه» ، آیین نامه تعرفه حق الوکاله، حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب ۲۷ تیر ۱۳۸۵ رئیس قوه قضاییه و آیین نامه تعرفه حق الوکاله و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب ۲۸ تیر ۱۳۷۸ رئیس قوه قضاییه با اصلاحات بعدی نسخ ضمنی گردید و صرفاً از جهت بررسی تحولات قانونی و پژوهش های حقوقی قابل استفاده می باشد.

    آئین‌نامه تعرفه حق‌الوكاله، حق‌المشاوره و هزینه سفر وكلای دادگستری و وكلای موضوع ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه جمهوری‌اسلامی ایران مصوب ۲۷ تیر ۱۳۸۵ رئیس قوه قضاییه

    مدیرعامل محترم روزنامه رسمی كشور
    نامه شماره ۱۶۹۴۹ مورخ ۲۹/۸/۱۳۸۴ رئیس محترم كانون وكلای دادگستری مركز در رابطه با آئین‌نامه تعرفه حق‌الوكاله، هزینه سفر وكلا (كانون‌های وكلای دادگستری كشور و وكلای موضوع ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه) كه با انجام اصلاحاتی به استحضار ریاست محترم قوه قضائیه رسید مرقوم فرمودند:

    « ایـن آئین‌نامه مـورد تاییـد است به كلیـه كانونهای وكلای سراسر كشور، هیات اجرایی و سازمانها و وزارتخانه‌ها ابلاغ شود.»

    لذا تصویرنامه فوق به همراه یك نسخه از پیشنهاد اصلاحی جهت درج در روزنامه رسمی كشور به پیوست ارسال می‌گردد.

    رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه ـ عبدالرضا ایزدپناه

    آئین‌نامه تعرفه حق‌الوكاله، حق‌المشاوره و هزینه سفر وكلای دادگستری و وكلای

    با توجه به ماده ۱۹ لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری و پیشنهاد کانون‌های وکلای دادگستری کشور و هیأت اجرائی موضوع ماده ۲ آئین‌نامه اجرایی ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه، آئین‌نامه تعرفه حق‌الوکاله و هزینه سفر کانون وکلای دادگستری و وکلا و مشاوران حقوقی قوه قضائیه به شرح ذیل تصویب شد.

    ماده ۱- قرارداد حق‌الوکاله طبق ماده ۱۹ لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب سال ۱۳۳۳ بین وکیل و موکل معتبر است. در تعیین حق‌الوکاله در صورتیکه قرارداد در بین نباشد، در مورد محکوم علیه، مالیات و سهم تعاون این تعرفه معتبر خواهد بود چنانچه قرارداد حق‌الوکاله کمتر از میزان تعرفه وکالتی باشد در مورد محکوم‌علیه مبلغ کمتر ملاک خواهد بود.

    مقررات مرتبط: آیین نامه ساماندهی حق الوکاله و حق المشاوره خدمات وکلای دادگستری و مشاوران حقوقی در دستگاه های اجرایی مصوب ۱۳۹۷ هیأت وزیران

    ماده ۲- اگر بموجب قرارداد فیمابین، مبلغ حق‌الوکاله مازاد بر تعرفه تعیین شده باشد درج این مبلغ در وکالتنامه و ارائه آن جهت ابطال تمبر علی‌الحساب مالیاتی (موضوع ماده ۱۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶) لازم خواهد بود. چنانچه وکیل با کتمان واقع، در وکالتنامه مبلغ حق‌الوکاله را طبق تعرفه اعلام و به این ماخذ ابطال تمبر شود، لکن حق‌الوکاله بیشتری دریافت نماید. عمل وکیل در صورت انطباق با ماده ۲۰۱ آن قانون قابل تعقیب جزائی خواهد بود. قضات، مدیران دفاتر و کارمندان مسئول ابطال تمبر مکلفند مفاد قانون را بموقع اجرا گذاشته و ضمن بازرسی و کنترل وکالتنامه‌ها عنداللزوم اعلام جرم نمایند.

    تبصره- در مورد وکلاء و مشاوران حقوقی موضوع ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه، سهم تعاون و سایر وجوهی که قانوناً باید کسر و به حساب کانون وکلا واریز شود کسر نخواهد شد.

    ماده ۳- در دعاوی مالی میزان حق‌الوکاله در موردی که حکم دادگاه بدوی از حیث بهای خواسته قطعی است از حداقل ۱۵۰.۰۰۰ ریال و ۱۰٪ بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ ۳۰۰.۰۰۰ ریال می‌باشد و در موردی که حکم از حیث بهای خواسته قطعی نیست به ترتیب ذیل تعیین می‌گردد:

    الف – تا مبلغ یکصد میلیون ریال ۶٪ از بهای خواسته و حداکثر ۶.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    ب – نسبت به مازاد یکصد میلیون ریال تا یک میلیارد ریال ۴٪ بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ ۴۲.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    ج- نسبت به مازاد یک میلیارد ریال تا ۵ میلیارد ریال ۳٪ از بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ ۱۶۲.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    د- نسبت به مازاد پنج میلیارد ریال ۲٪ از بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ ۲۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    تبصره- درجه تحصیلی، سنوات خدمت، حوزه قضایی محل خدمت می‌تواند موجب افزایش میزان حق‌الوکاله وکلا به ترتیب زیر باشد و در هیچ صورت از حداکثر مقرر در بندهای بالا افزایش نمی‌یابد.

    ۱-وکلای با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد تا ۵٪ مبلغ پایه و دارندگان مدارک تحصیلی دکترا تا ۱۰٪ مبلغ پایه به حق‌الزحمه آنها افزوده می‌شود.

    ۲- به ازای هر سال سنوات خدمت قضایی، وکالت و عضویت هیات علمی‌ به ازای هر سال ۱٪ مبلغ پایه و حداکثر تا ۳۰ سال سابقه و ۲۰٪ مبلغ پایه به حق‌الزحمه آنها افزوده می‌شود.

    ۳- وکلای شاغل در استان تهران و مراکز استان تا ۱۰٪ مبلغ پایه و وکلای شاغل در شهرهای بزرگ تا ۵٪ مبلغ پایه به حق‌الزحمه آنها افزوده می‌شود.

    قوانین مرتبط: لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ۱۳۳۳ با اصلاحات بعدی

    ماده ۴- شصت درصد حق‌الوکاله مقرر در بندهای الف، ب، ج و د به مرحله نخستین و چهل درصد بقیه به مرحله تجدیدنظر تعلق می‌گیرد. حق‌الوکاله هر مرحله در پایان همان مرحله به وکیل پرداخت می‌گردد.

    ماده ۵-

    الف- حق‌الوکاله دفاع از دعاوی جلب ثالث، تقابل، ورود ثالث و اعتراض ثالث نصف میزانی است که در بندهای الف، ب، ج و د ماده ۳ مقرر است ولی حق‌الوکاله دعاوی ورود ثالث، جلب ثالث، تقابل و اعتراض ثالث مطابق تمام حق‌الوکاله مرحله‌ای است که ثالث در آن مرحله وارد یا جلب شده یا دعوی تقابل مطرح و یا به رأی صادره در آن مرحله اعتراض نموده است.

    ب – حق‌الوکاله حکم غیابی و اعتراض به حکم مذکور به میزان مقرر در بندهای الف و ب ماده ۳ است. لیکن چنانچه به حکم غیابی اعتراض شود از جهت تعقیب و دفاع از دعوی، حق‌الوکاله دیگری به وکیل محکوم‌له حکم غیابی تعلق نمی‌گیرد.

    ج -حق‌الوکاله وکیل در دادسراها، نظیر دادسرای نظامی‌ و دادسرای دیوانعالی کشور و غیره نصف میزان حق‌الوکاله مذکور در ماده ۳ است و چنانچه وکیل دعوی را در دادگاه نیز تعقیب کند علاوه بر مبلغ مذکور حق‌الوکاله مرحله نخستین نیز طبق این آئین‌نامه به وی تعلق می‌گیرد.

    ماده ۶- در مواردی که دعوی به یکی از نتایج ذیل منتهی شود حق‌الوکاله به ترتیب زیر تعیین می‌شود.

    الف- برای قرار ابطال دادخواست پیش از پاسخ و دفاع از دعوی ربع حق‌الوکاله مرحله نخستین.

    ب- برای قرار ابطال دادخواست پس از پاسخ و دفاع از دعوی نصف حق‌الوکاله مرحله نخستین.

    ج- برای قرار سقوط دعوی تجدید نظر قبل از پاسخ و دفاع از دعوی ربع حق‌الوکاله مرحله تجدیدنظر.

    د – برای قرار سقوط دعوی تجدید نظر پس از پاسخ و دفاع از دعوی نصف حق‌الوکاله مرحله تجدیدنظر.

    هـ- برای قرار رد دعوی به علت قبول ایراد مرور زمان و قرار سقوط دعوی اعتراض بر ثبت و رد تقاضای اعاده دادرسی و قرار رد دعوی بعلت اعتبار امر مختومه تمام حق‌الوکاله‌ای که برای حکم مقرر است.

    و – برای سایر قرارهایی که مستقلاً قابل تجدیدنظر است میزان حق‌الوکاله، نصف حق‌الوکاله آن مرحله می‌باشد و در صورتی که این نوع قرارها فسخ و نقض شود حق‌الوکاله‌ای اضافه بر آنچه برای رسیدگی ماهوی مقرر است برای رسیدگی پس از فسخ و نقض تعلق نخواهد گرفت.

    ماده ۷- حق‌الوکاله رسیدگی بعد از نقض نصف حق‌الوکاله قبل از نقض است.

    ماده ۸- در دعاوی غیر مالی اعم از اینکه خواسته مالی نیست یا تعیین بهای خواسته قانوناً لازم نیست و همچنین در دعاوی کیفری، دادگاه میزان حق‌الوکاله و خسارات مورد مطالبه از طرف محکوم‌له را به شرح مقرر در این ماده تعیین خواهد کرد اعم از اینکه خود خواهان یا متهم و یا دادگاه وکیل تعیین کرده باشد حق‌الوکاله:

    الف -در دعاوی خانوادگی به طور مطلق مانند طلاق و تمکین یا دعاوی مالی ناشی از نکاح و طلاق و دعاوی امور حسبی حداقل ۳۰۰.۰۰۰ ریال و حداکثر ۴.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    ب – در دعاوی کیفری:

    ۱- در دعاوی کیفری مستلزم مجازات شلاق، جزای نقدی، سرقت مشمول حد، قصاص عضو و دیه عضو، حبس کمتر از ده سال حداکثر مبلغ ۵.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    تبصره – چنانچه برای یک جرم چند مجازات پیش بینی شده باشد یک حق‌الوکاله تعلق می‌گیرد در جرائم متعدد موضوع بند یک که نسبت به آن بعد از رسیدگی تصمیم قضائی اتخاذ شده باشد برای هر عنوان ۵۰۰.۰۰۰ ریال و حداکثر برای سه عنوان مبلغ ۱.۵۰۰.۰۰۰ ریال به حق‌الوکاله اضافه می‌شود و نسبت به مازاد مبلغی پرداخت نخواهد شد.

    ۲-در دعاوی مستلزم قصاص نفس، محاربه، حدود مستوجب قتل، دیه نفس، حبس ۱۰ سال و بیشتر حداکثر مبلغ ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال.

    تبصره- اجتماع مجازات متعدد برای جرم واحد موجب تعدد حق‌الوکاله نمی‌باشد در جرائم متعدد این بند که بعد از رسیدگی قضائی نسبت به آن اتخاذ تصمیم شده باشد برای هر عنوان جزائی مبلغ ۱.۰۰۰.۰۰۰ ریال و حداکثر ۳.۰۰۰.۰۰۰ ریال به حق‌الوکاله وکیل اضافه می‌شود و مازاد بر آن مبلغی تعلق نمی‌گیرد.

    ج – در سایر دعاوی غیر مالی حداقل حق‌الوکاله ۳۰۰.۰۰۰ ریال و حداکثر ۴.۰۰۰.۰۰۰ ریال تعیین می‌شود.

    تبصره- افزایش ضریب تخصص، سنوات خدمت، مناطق جغرافیایی با رعایت این شرط که از حداکثر مقرر در بندهای فوق افزوده نشود به شرح تبصره ماده ۳ تعیین می‌شود. همچنین مفاد مواد ۴ تا ۷ این تعرفه در خصوص دعاوی غیرمالی نیز اعمال می‌شود.

    ماده ۹- حق‌الوکاله در دیوان عدالت اداری و مراجع غیر قضایی (از قبیل سازمان تعزیرات حکومتی، هیأتهای مندرج در قانون کار و غیره) طبق این آئین‌نامه است که ۶۰ درصد آن به مرحله نخستین و ۴۰ درصد به مرحله تجدیدنظر تعلق می‌گیرد.

    ماده ۱۰- حق‌الوکاله اموری که خارج از دادگستری یا پس از طرح آن در دادگاه به داوری ارجاع می‌گردد منجر به صدور رأی داور می‌شود یا در شوراهای حل اختلاف رسیدگی شود و نیز در موردی که دعوی در دادگاه یا خارج از دادگاه به صلح ختم می‌شود به میزان حق‌الوکاله مرحله نخستین است.

    نشست قضایی: ضمانت اجرای عدم ذکر حق الوکاله وکیل در وکالت نامه

    ماده ۱۱- در مورد عزل وکیل یا انتفای موضوع وکالت به جهتی از جهات قانونی دیگر اگر کار وکیل تمام شده یا پرونده برای صدور حکم مهیا باشد تمام حق‌الوکاله آن مرحله به وکیل تعلق خواهد گرفت. در غیر اینصورت میزان حق‌الوکاله وکیل به تناسب کاری که در آن مرحله انجام داده است حسب مورد به تشخیص کانون وکلا یا مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلاء و کارشناسان قوه قضائیه یا مراجع قضایی تعیین خواهد شد.

    زیرنویس:

    راي ۱۸۱۴ – ۱۹/۱۱/۱۳۲۶ شعبه ۳ ديوان عالي كشور : به موجب ماده ۳۴ قانون وكالت دريافت وجه از موكل علاوه بر ميزان مقرر به عنوان حق الوكاله ولو به عنوان وجه التزام ممنوع است و چنين التزامي در دادگاهها منشاء اثر نمي باشد و مطابق تبصره ۲ از ماده ۷۴  آيين نامه وكالت تعيين حق الوكاله وكيل در صورت عزل طبق تعرفه به نظر دادگاه است. بنابراين اگر در وكالتنامه قيد شده باشد «هرگاه قضيه به صلح خاتمه يافت يا وكيل را عزل نمود، حق الوكاله پرداخت شود» استدلال دادگاه به اينكه «دراين مورد كه وكيل عزل شده علاوه براينكه مطالبه اجرت در مقابل عمل انجام نشده است مخالف ماده ۳۴ قانون در وكالت و ۷۲ آيين نامه وكالت می باشد» صحيح خواهد بود.

    ماده ۱۲- در دعاوی که خواسته دعوی از طرف خواهان قانوناً تقویم می‌شود حق‌الوکاله به نسبت ارزش واقعی خواسته باید تعیین شود. در صورت عدم توافق طرفین در تعیین ارزش واقعی خواسته، دادگاه میزان واقعی ارزش خواسته را با ارجاع امر به کارشناس تعیین و ملاک حکم قرار می‌دهد.

    زیرنویس:

    نظريه ۷/۶۰۳۵ – ۳۱/۶/۱۳۸۱ ا . ح . ق : ماليات و سهم تعاون مربوط به وكلا در پرونده الزام به تنظيم سند رسمي مال غيرمنقول طبق ماده ( ۱۲ ) آيين نامه تعرفه حق الوكاله و هزينه سفر وكلاي دادگستري ( اصلاحي ۸/۱۱/۱۳۸۰ ) دردعاوي كه خواسته دعوي قانونا ازطرف خواهان تعيين مي شود . در صورتي كه بهاي تعيين شده از طرف او بيش ازقيمت واقعي باشد حق الوكاله بايد به نسبت ارزش واقعي خواسته تعيين گردد ، درصورت عدم توافق در تعيين خواسته ارزش واقعی آن با ارجاع امر به كارشناسی تعيين می گردد .

    ماده ۱۳- میزان حق‌الوکاله امور اجرایی در دادگاهها و شعب اجرای ثبت حداکثر ۲درصد نسبت به محکوم‌به یا مورد اجرا تعیین می‌شود و یا ممکن است به تناسب اقداماتی که وکیل انجام داده است تعیین شود و در هر صورت از ۵.۰۰۰.۰۰۰ ریال تجاوز نخواهد کرد. در مورد سایر اجرائیه ها تعیین میزان حق‌الوکاله بنظر دادگاه صلاحیت دار است.

    زیرنویس:

    نظريه ۷/۴۵۲۳ ـ ۲۷/۶/۱۳۸۲ ا . ح . ق : اگر وكيل تمبر مالياتي مرحله اجرا را ابطال نكرده باشد هنگام ورود در مرحله اجرايی بايد مستندا به قسمت اول از بندب ماده فوق التوصيف ( بند ب ماده ۱۰۳ قانون مالياتهای مستقيم ) * معادل پنج درصد حق الوكاله اي كه بر اساس ماده ( ۱۳ ) از آيين نامه تعرفه حق الوكاله و هزينه سفر وكلای دادگستری مصوب سال ۱۳۷۸ به وی تعلق می گيرد تمبرمالياتی الصاق و ابطال نمايد .

    ماده ۱۴- چنانچه وکیل بدون تنظیم وکالتنامه نسبت به ارائه خدمات حقوقی مثل تنظیم دادخواست، شکوائیه، اظهارنامه، لایحه دفاعیه، مشاوره حقوقی، مطالعه پرونده اقدام نماید برابر بندهای ذیل از حق الزحمه متناسب برخوردار می‌شود.

    الف- تنظیم دادخواست یا شکوائیه به مبلغ ۲۰۰.۰۰۰ ریال

    ب- تنظیم لایحه تا پنج صفحه به ازای هر صفحه ۲۰۰.۰۰۰ ریال و بیشتر

    از پنج صفحه تا هر میزان به ازای هر صفحه ۱۰.۰۰۰ ریال و حداکثر تا ۳۰۰.۰۰۰ ریال

    ج-حق المشاوره از قرار هر ساعت حداکثر ۵۰.۰۰۰ ریال

    د-حق مطالعه پرونده حداکثر مبلغ ۱۵۰.۰۰۰ ریال

    ماده ۱۵- وکلای دادگستری و کارگشایان مکلفند معادل نصف آنچه بابت مالیات طبق قانون مالیاتهای مستقیم تمبر به وکالتنامه الصاق می‌کنند برای صندوق حمایت وکلا و کارگشایان و نیز یک بیست و پنجم مالیات را بابت هزینه کانون به حسابداری دادگستری پرداخت کنند و صندوق دادگستری مکلف است سهم صندوق حمایت و یک چهارم سهم کانون را از کلیه وکلای کانون و کارگشایان را در هر مورد قبول و در آخر هر ماه به کانون وکلای دادگستری مربوط بپردازد. دو درصد از آنچه وصول می‌شود حق الزحمه متصدیان وصول خواهد بود.

    زیرنویس:

     نامه – ۶۷۴۹ – ۳/۴/۱۳۸۰ رييس كانون وكلاي دادگستري مركز به رياست محترم نهاد قوه قضاييه :

    با سلام و احترام ، نظر به اينكه به موجب اصلاحيه ماده ۸ قانون تشكيل صندوق حمايت وكلا و كارگشايان دادگستري مصوب ۲۳/۸/۱۳۷۵ مجلس محترم شوراي اسلامي و ماده ۱۵ آيين نامه تعرفه حق الوكاله و هزينه سفر وكلاي دادگستري مصوب ۲۸/۴/۱۳۷۸ رياست محترم قوه قضاييه ادارات كل امور مالي دادگستري استانها و شهرستانها درموقع الصاق تمبر به وكالتنامه آنان مي بايست معادل ۳۴ آنچه را كه بابت ماليات تمبر مي پردازند را كسر و به تفكيك به حسابهاي زير واريز نمايند .

    – ۱ ماليات پرداختي را وصول و به حساب جاري ۱۲۴۳۳ نزد بانك ملي شعبه كاخ دادگستري كد ۱۹۵ به نام كانون وكلاي دادگستري .

    – ۲ ماليات پرداختي وصولي را به حساب جاري ۱۲۱۹۲ نزد بانك ملي شعبه كاخ دادگستري كد ۱۹۵ به نام صندوق تعاون وكلاي دادگستري .

    متاسفانه بعضي از دادگستري ها در وصول و واريز مبالغ فوق كوتاهي مي نمايند استدعا دارد در صورت صلاحديد بخشنامه اي به كليه واحدهاي قضايي كشور صادر نمايند تا نسبت به وصول و واريز مبالغ فوق الذكر اقدام جدي به عمل آورند قبلا از صدور دستور مساعدي كه خواهيد فرمود سپاسگذاري مي گردد .

    نامه /۱۸۷/۲۶۸۴م /ك – ۱۲/۶/۱۳۸۱ معاون قضايي رييس قوه قضاييه و رييس هيات اجرايي امور مشاوران حقوقي ، وكلا و كارشناسان :

    حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي عليزاده رياست محترم دادگستري استان تهران

    سلام عليكم :

    احتراما . . . در خصوص ابطال تمبر توسط وكلا و مشاورين حقوقي اين مركز به استحضار مي رساند با توجه به اينكه اين مركز طبق آيين نامه اجرايي ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه فاقد صندوق حمايت مي باشد و ضمنا مشاورين حقوقي موضوع ماده ۱۸۷ از كانون وكلا مستقل مي باشند، اخذ وجوه مربوط به صندوق حمايت وكلا و هزينه كانون ( موضوع قسمت اخير ماده ۱۵ آيين نامه تعرفه حق الوكاله مصوب ۱۳۷۸ ) از ايشان غيرقانوني مي باشد، لذاخواهشمند است دستور فرماييد تا ترتيبي اتخاذ شود در هنگام ابطال تمبر توسط وكلا و مشاورين حقوقي اين مركزوجوه مربوطه اخذ نگردد و تنها ماليات قانوني طبق قانون مالياتهاي مستقيم دريافت گردد .

    ماده ۱۶- میزان حق‌الوکاله در دیوانعالی کشور و شعب تشخیص آن در دعاوی مالی بیست درصد از کل رقم حق‌الوکاله مذکور در ماده ۳ این آئین‌نامه خواهد بود و در مورد دعاوی غیرمالی براساس تعرفه تجدید نظر می‌باشد.

    ماده ۱۷- هزینه مسافرت وکلا کیلومتری پانصد ریال رفت و برگشت می‌باشد مگر هزینه‌های مذکور از سوی موکل تقبل شود و فوق العاده روزانه مبلغ ۲۵۰.۰۰۰ ریال تعیین می‌گردد.

    ماده ۱۸- این آئین‌نامه در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۲۷ به تصویب رئیس قوه قضائیه رسید و پانزده روز پس از انتشار در روزنامه رسمی‌ در سراسر کشور لازم الاجراء بوده و از این تاریخ آئین‌نامه تعرفه سابق ملغی است.

    روزنامه رسمی، شماره ۷۰۸۹/۸۵/۱ مورخ ۱۳۸۵/۴/۳۱

  • آیین نامه طرز اجرای آرای قطعی هیأت های تشخیص و حل اختلاف موضوع ماده 166 قانون کار مصوب 1370

    آیین نامه طرز اجرای آرای قطعی هیأت های تشخیص و حل اختلاف موضوع ماده 166 قانون کار مصوب 1370

    آیین نامه طرز اجرای آرای قطعی هیأت های تشخیص و حل اختلاف موضوع ماده 166 قانون کار مصوب 13 خرداد 1370 هیأت وزیران

    1370.03.12 – .1400ت99ه – 1370.02.25 – 409

    ‌کار – مراجع اختصاصی

    ‌وزارت کار و امور اجتماعی

    ‌هیأت وزیران در جلسه مورخ 1370.3.12 بنا به پیشنهاد شماره 50007 مورخ 1370.1.15 وزارت کار و امور اجتماعی و به استناد ماده (166) قانون کار‌مصوب 1369.8.29 مجمع تشخیص مصلحت نظام آیین‌نامه طرز اجرای آرای قطعی هیأتهای تشخیص و حل اختلاف موضوع ماده مزبور را به شرح زیر‌تصویب نمود:

    ‌آیین‌نامه طراز اجرای آرای قطعی هیأت‌های تشخیص حل و اختلاف موضوع ماده (166) قانون کار

    ماده 1 – کلیه آرای قطعی هیأت‌های تشخیص و حل اختلاف به وسیله “‌اجرای دادگاه‌های دادگستری” به مورد اجرا گذاشته می‌شود.

    ماده 2 – مرجع صلاحیت از برای اجرای آرای قطعی هیأت‌های تشخیص و حل اختلاف، “‌اجرای دادگاه” حل کارگاهی است که موضوع اجرائیه از لحاظ نصاب ‌در صلاحیت آن دادگاه می‌باشد و چنانچه موضوع اجراییه غیر مالی باشد اجرای آن به عهده “‌اجرای دادگاه حقوقی یک” و در صورتی که دادگاه حقوقی یک در‌ محل نباشد به عهده” اجرای دادگاه حقوقی دو مستقل” خواهد بود.

    ماده 3 – محکوم‌له احکام قطعی مذکور، باید در موقع تقاضای صدور اجراییه یک نسخه رونوشت مصدق، ابلاغ شده رأی قطعی را پیوست تقاضانامه خود نموده‌ و به “‌اجرای دادگاه” تسلیم نماید.

    ماده 4 – ترتیب اجرای آرای قطعی هیأت‌های تشخیص و حل اختلاف، تابع احکام و مقررات اجرای احکام مربوط به محاکم دادگستری است.

    ‌حسن حبیبی – معاون اول رییس جمهور

    منبع: روزنامه رسمی سال 1370

  • آیین نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب 1398 رئیس قوه قضاییه

    آیین نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب 1398 رئیس قوه قضاییه

    آیین نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب 21 خرداد 1398 رئیس قوه قضاییه

    آیین‌نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور

    شماره۹۰۰۰/۲۷۰۵۴/۱۰۰                                                              ۱۳۹۸/۳/۲۵

    جناب آقای اکبرپور

    رئیس محترم هیأت مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور

    تصویر آیین‌نامه اجرایی شماره ۹۰۰۰/۲۶۹۰۸/۱۰۰ مورخ ۱۳۹۸/۳/۲۵ ریاست محترم قوه قضائیه در خصوص «قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور» جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ایفاد می‌گردد.

    مدیرکل دبیرخانه قوه قضائیه ـ محسن محدث

    شماره۹۰۰۰/۲۶۹۰۸/۱۰۰                                                              ۱۳۹۸/۳/۲۵

    آیین‌نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور

    در اجرای ماده ۱۴ قانون اصلاح موادی از قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور، مصوب ۱۳۹۳/۷/۱۵ و بنا به پیشنهاد سازمان بازرسی کل کشور، آیین­نامه اجرایی این قانون به شرح مواد آتی است.

    فصل اول ـ کلیات

    ماده۱ـ اصطلاحات مذکور در این آیین‌نامه در معانی زیر به کار می­رود:

    الف ـ قانون: قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب سال ۱۳۶۰ با آخرین اصلاحات و الحاقات بعدی؛

    ب ـ آیین­نامه: آیین­نامه اجرایی قانون؛

    پ ـ سازمان: سازمان بازرسی کل کشور؛

    ت ـ دستگاه: وزارتخانه و سایر اشخاص حقوقی مذکور  در ماده ۲ قانون؛

    ث ـ نظارت و بازرسی برنامه­ای: نظارت و بازرسی مستمر بر اساس برنامه­های مدون و منظم سالانه با تعیین قلمرو موضوعی، محیطی و زمانی؛

    ج ـ نظارت و بازرسی فوق‌العاده: نظارت و بازرسی خارج از برنامه، حسب دستور یا درخواست مقامات مذکور در بند «ب» ماده (۲) قانون در حدود موضوع؛

    چ ـ نظارت و بازرسی موردی: بررسی شکایات و اعلامات مقرون به دلیل دایر بر وقوع جرم یا تخلف یا سوء جریان در حدود صلاحیت سازمان؛

    ح ـ بازرس قضایی: بازرس دارای پایه قضایی است که با پیشنهاد رییس سازمان و صدور ابلاغ خاص رییس قوه قضاییه از اختیارات مقرر در تبصره (۲) ماده (۵) قانون برخوردار می­شود.

    خ ـ قانون آیین دادرسی کیفری: قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و اصلاحات و الحاقات بعدی

  • آیین نامه نحوه رسیدگی به قصور یا تخلف شرکت های بیمه

    آیین نامه نحوه رسیدگی به قصور یا تخلف شرکت های بیمه

    آیین نامه نحوه رسیدگی به قصور یا تخلف شرکت های بیمه مصوب 8 اردیبهشت 1398 هیأت وزیران

    آیین نامه نحوه رسیدگی به قصور یا تخلف شرکت های بیمه (موضوع ماده (۵۷) قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه)

     شماره۱۴۳۶۵/ت۵۴۵۰۲هـ                                                             ۱۳۹۸/۲/۱۲

    وزارت امور اقتصادی و دارایی

    وزارت کشور

    بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

    هیأت وزیران در جلسه ۱۳۹۸/۲/۸ به پیشنهاد بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران و تأیید شورای­عالی بیمه و به استناد ماده (۵۷) قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به‌شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه ـ مصوب۱۳۹۵ـ آیین­نامه نحوه رسیدگی به قصور یا تخلف شرکت­های بیمه موضوع ماده یادشده را به شرح زیر تصویب کرد:

     آیین­نامه نحوه رسیدگی به قصور یا تخلف شرکت­های بیمه (موضوع ماده (۵۷) قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث

    در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه)

    ماده۱ـ در این آیین‌نامه، اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به کار می ­ روند:

    الف ـ قانون: قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه ـ مصوب ۱۳۹۵ ـ .

    ب ـ بیمه مرکزی: بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران.

    پ ـ بیمه­ گر: شرکت سهامی بیمه ایران و یا هر شرکت بیمه غیردولتی که مجوز فعالیت در رشته بیمه شخص ثالث از بیمه مرکزی را داشته باشد.

    ت ـ بیمه­ گذار: هر شخص حقیقی یا حقوقی اعم از مالک وسیله نقلیه یا متصرف آن که قرارداد بیمه شخص ثالث را با بیمه ­گر منعقد می­کند.

    ث ـ صندوق: صندوق تأمین خسارت­های بدنی.

    ج ـ قصور: ارتکاب سهوی و غیرعمدی هر یک از اقدامات خلاف قانون اعم از فعل یا ترک فعل مندرج در ماده (۲) این آیین­ نامه.

    چ ـ تخلف: ارتکاب عمدی و آگاهانه هریک از اقدامات خلاف قانون اعم از فعل یا ترک فعل مندرج در ماده (۲) این آیین ­نامه.

    ح ـ قصور یا تخلف مالی: هر اقدام خلاف قانون موضوع ماده (۲) این آیین­نامه که متضمن اضرار مالی مستقیم به بیمه­گذار، زیان­دیده، ذی­نفع یا بیمه­شده و صندوق و بیمه­گر باشد.

    خ ـ تعدد قصور یا تخلف: ارتکاب همزمان یا غیرهمزمان دو یا چند اقدام خلاف قانون یا ارتکاب بیش از یک بار عمل خلاف واحد.

    د ـ تکرار قصور یا تخلف: ارتکاب یک نوع اقدام خلاف قانون برای بار دوم یا بیشتر پس از محکومیت به قصور یا تخلف قبلی.

    ذ ـ تخفیف مجازات: تقلیل جریمه نقدی موضوع بند (ت) ماده (۵۷) قانون به‌ درجه خفیف­‌تر از همان نوع یا نوع خفیف‌­تر یا تبدیل مجازات در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف موضوع ماده (۱۲) این آیین ­نامه.

    ر ـ مرجع رسیدگی­ کننده: حسب مورد بیمه مرکزی و شورای­‌عالی بیمه.

    ز ـ مدیران بیمه­ گر: هریک از افراد موضوع بند (ب) ماده (۵۷) قانون.

    ژ ـ سلب صلاحیت حرفه ­ای: برکناری موقت یا دایمی مدیران بیمه­ گر از سمت خود بنا به تصمیم بیمه مرکزی و تأیید شورای­ عالی بیمه.

    س ـ کمیسیون: کمیسیون موضوع تبصره(۵) ماده (۵۷) قانون.

    ش ـ مرجع رسیدگی به اعتراض بیمه ­گر: حسب مورد کمیسیون یا مرجع قضایی ذی­صلاح.

    ص ـ زیان­دیده ثالث: هر شخصی که به سبب حوادث ناشی از وسیله نقلیه دچار خسارت بدنی و یا مالی شده اعم از اینکه داخل وسیله نقلیه باشد یا خارج از آن به‌استثنای راننده مسبب حادثه.

    ض ـ ذی­نفع: در صورت فوت زیان­دیده ثالث یا بیمه‌­شده، وراث قانونی آنان و در سایر خسارت­های بدنی حسب مورد زیان­دیده ثالث یا بیمه ­شده و در خسارت­های مالی زیان­دیده ثالث.

  • آیین نامه شیوه تشکیل شعب تخصصی مراجع قضایی مصوب 1398

    آیین نامه شیوه تشکیل شعب تخصصی مراجع قضایی مصوب 1398

    آیین نامه شیوه تشکیل شعب تخصصی مراجع قضایی مصوب 28 اردیبهشت 1398 رئیس قوه قضاییه

    شماره ۹۰۰۰/۱۸۱۱۴/۱۰۰                                                               ۱۳۹۸/۳/۱

    جناب آقای اکبرپور

    رئیس محترم هیأت مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور

    سلام علیکم

    با احترام تصویر آیین‌نامه شماره ۹۰۰۰/۱۷۸۳۷/۱۰۰ مورخ ۱۳۹۸/۳/۱ ریاست محترم قوه قضائیه درخصوص «شیوه تشکیل شعب تخصصی مراجع قضایی» جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ایفاد می‌گردد.

    مدیرکل دبیرخانه قوه قضائیه ـ محسن محدث

    شماره۹۰۰۰/۱۷۸۳۷/۱۰۰                                                                ۱۳۹۸/۳/۱

    آیین‌نامه شیوه تشکیل شعب تخصصی مراجع قضایی

    در اجرای ماده ۵۶۶ قانون آیین دادرسی کیفری و تبصره آن و با لحاظ ماده ۲۵ همان قانون، «آیین‌نامه شیوه تشکیل شعب تخصصی مراجع قضایی»، به شرح ذیل است.

    ماده۱ـ در هر حوزه قضایی علاوه بر مواردی که به موجب قوانین خاص تشکیل شعب اختصاصی، الزامی است. به تناسب ضرورت و امکانات، با توجه به نوع جرایم و دعاوی،‌ شعبه یا شعبی از دادسرا و دادگاه‌ها اختصاص داده می‌شود تا با رعایت صلاحیت ذاتی در موضوعات کیفری و حقوقی ذیل رسیدگی نمایند:

    الف ـ امور کیفری از قبیل:

    ۱. جرایم اقتصادی از قبیل قاچاق کالا و ارز، پولشویی،‌ اخلال در نظام اقتصادی کشور،‌ جرایم مالیاتی؛

    ۲. جرایم صنفی از قبیل امور پزشکی، خوراکی، بهداشتی و دارویی؛

    ۳. جرایم کارکنان دولت ؛

    ۴. جرایم رایانه ­ای و فضای مجازی؛

    ۵. جرایم علیه تمامیت جسمانی از قبیل قتل عمد؛

    ۶. جرایم مربوط به مواد مخدر و روانگردان­ ها؛

    ۷. جرایم سیاسی، مطبوعاتی و رسانه؛

    ۸. جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور؛

    ۹. جرائم مربوط به منافی عفت و مفاسد اجتماعی؛

    ۱۰. جرایم آدم ­ربایی و سرقت؛

    ۱۱. جرایم راهنمایی و رانندگی؛

    ۱۲. جرایم مربوط به نقض حقوق شهروندی.

    ب ـ دعاوی حقوقی از قبیل :

    ۱. دعاوی تجاری و بازرگانی؛

    ۲. امور حسبی؛

    ۳. دعاوی مربوط به اراضی و منابع طبیعی؛

    ۴. دعاوی مربوط به وقف؛

    ۵. دعاوی ثبتی و مالکیت­ معنوی ؛

    ۶. دعاوی بین­ المللی؛

    ۷. اعتراض به تصمیمات مراجع غیر دادگستری.

    ماده۲ـ رئیس دیوانعالی کشور، رئیس کل دادگستری استان­ و رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان  مکلف­ اند با توجه به تجربه و تخصص قضات، ‌نسبت به تخصیص شعبه یا شعب تخصصی مورد نیاز اقدام کنند.

    تبصره۱ـ روسای دادگستری شهرستان­ ها پیشنهادهای تخصیص شعب دادسرا و دادگاه حوزه قضایی خود را به رئیس کل دادگستری استان جهت تصویب اعلام می­ کنند.

    تبصره۲ـ دادستان های مراکز استان ها با هماهنگی رئیس کل دادگستری استان نسبت به تخصیص شعب اقدام می­کنند.

    تبصره۳ـ پرونده­ هایی که قبل از تعیین شعب تخصصی،  به سایر شعب ارجاع شده است همچنان در همان شعب رسیدگی می‌شود.

    ماده۳ـ مجتمع­ های تخصصی دادگاه یا دادسرا در صورت نیاز، با پیشنهاد رئیس کل دادگستری استان و تصویب رئیس قوه قضائیه یا مقام مأذون از طرف ایشان با رعایت مقررات این آیین ­نامه تشکیل می ­شوند.

    ماده۴ـ تخصصی بودن شعب مانع از ارجاع سایر شکایات و دعاوی به آن شعب  نخواهد بود.

    ماده۵ ـ قضات شعب تخصصی باید علاوه بر توانایی و  تجربه لازم در رسیدگی به موضوع، ترجیحاً دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا دکترای حقوق یا معادل حوزوی آن در رشته مربوط باشند و آموزش تخصصی لازم را سپری نموده باشند.

    ماده۶ ـ معاونت منابع انسانی قوه قضاییه موظف است نسبت به تأمین نیروی انسانی لازم و ارتقاء دانش تخصصی قضات و کارکنان شعب مزبور اقدام نماید.

    تبصره ـ در حوزه ­های قضایی که امکان تشکیل شعبه یا شعب تخصصی وجود ندارد، معاونت منابع انسانی قوه قضاییه مکلف است زمینه آموزش قضات را در موضوعات تخصصی فراهم آورد.

    ماده۷ـ کیفیت، مدت آموزش و سایر ویژگی­ های دوره­ های تخصصی با توجه به‌ موضوع پرونده­ های شعب تخصصی توسط معاونت منابع انسانی قوه قضاییه تعیین و اعلام می‌شود. پس از اتمام هر دوره آموزشی، گواهی­نامه ویژه گذراندن دوره آموزشی توسط معاونت مذکور به قضات اعطاء خواهد شد.

    ماده۸ ـ مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه­ قضاییه موظف است، حسب درخواست رئیس دیوانعالی کشور، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و روسای کل دادگستری‌ها امکان ارجاع پرونده به شعب تخصصی و تهیه آمار پرونده ­های مربوط و تعداد آن­ها به‌ تفکیک هر موضوع را در سامانه قوه قضاییه فراهم آورد.

    ماده۹ـ در صورتی که درخصوص موضوع مورد رسیدگی نیاز به اظهارنظر علمی یا فنی یا معلومات مخصوص داشته باشد شعب تخصصی از کارشناس یا خبره مربوط دعوت بعمل می ­آورد.

    ماده۱۰ـ­ این آیین ­نامه بنا به پیشنهاد وزیر دادگستری در ۱۰ ماده و ۴ تبصره  در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۲۸ به تصویب رئیس قوه قضائیه رسید.

    رئیس قوه قضائیه ـ سید ابراهیم رئیسی

    منبع: روزنامه رسمی، سال هفتاد و پنج، شماره 21612، ویژه نامه شماره 1159، یکشنبه 5 خرداد 1398

  • آیین نامه راجع به نحوه اجرای مجازات های تکمیلی موضوع ماده 23 قانون مجازات اسلامی مصوب 1393

    آیین نامه راجع به نحوه اجرای مجازات های تکمیلی موضوع ماده 23 قانون مجازات اسلامی مصوب 1393

    آیین نامه راجع به نحوه اجرای مجازات های تکمیلی موضوع ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب 26 بهمن 1393 رئیس قوه قضاییه

    شماره۱۰۰/۷۲۵۷۳/۹۰۰۰                                     ۲۷/۱۱/۱۳۹۳

     

    آیین نامه راجع به نحوه اجرای مجازات های تکمیلی موضوع ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/2/1

    جناب آقای سینجلی جاسبی

    ریاست محترم هیأت مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور

    تصویر آیین نامه «نحوه اجرای مجازات های تکمیلی موضوع ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲» به شماره ۱۰۰/۷۲۵۵۹/۹۰۰۰ مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۹۳ ریاست محترم قوه قضاییه جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ارسال می گردد.

    مدیرکل دبیرخانه قوه قضاییه ـ محسن محدث

     

    شماره۱۰۰/۷۲۵۵۹/۹۰۰۰                                          ۲۷/۱۱/۱۳۹۳

    آیین نامه راجع به نحوه اجرای مجازات های تکمیلی موضوع ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲

    در اجرای تبصره ۳ ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ و بنا به پیشنهاد وزیر دادگستری «آیین نامه راجع به کیفیت اجرای مجازات تکمیلی موضوع ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱/۲/۱۳۹۲» به شرح مواد آتی است.

    الف ـ اقامت اجباری در محل معین

    ماده ۱ـ در مورد حکم به اقامت اجباری در محل معین، قاضی اجرای احکام بعد از اجرای حکم اصلی محکوم را جهت اجرای حکم در خصوص اقامت اجباری احضار می کند. پس از حضور محکوم، قاضی مذکور با تنظیم صورتجلسه مفاد حکم و محدوده محلی که باید در آن اقامت داشته باشد را به او تفهیم می کند.

    ماده ۲ـ در صورتی که محل اقامت اجباری، محلی غیر از حوزه قضایی مرجع مجری حکم باشد، قاضی اجرای احکام از طریق اعطای نیابت قضایی که مشتمل بر مشخصات محکوم علیه، مدت اقامت اجباری و دستورات دادگاه است، از مرجع مجری نیابت اجرای حکم را تقاضا می کند. در این صورت قاضی اجرای احکام رونوشتی از دادنامه قطعی صادره را نیز به ضمیمه ارسال می کند.

    تبصره ـ نظارت بر اجرای صحیح حکم اقامت اجباری به عهده مرجع مجری نیابت است.

    ماده ۳ـ اعزام محکومان اقامت اجباری به محل تعیین شده به عهده نیروی انتظامی یا سایر ضابطین دادگستری است که این وظیفه به عهده آنان است.

    تبصره ۱ـ چنانچه محکوم علیه درخواست کند که رأساً به محل اقامت اجباری عزیمت کند با موافقت قاضی اجرای احکام، می تواند خود را به محل اقامت اجباری معرفی کند. در این صورت، قاضی اجرای احکام با اعطای نیابت قضایی، اجرای حکم را از مرجع مجری نیابت درخواست می کند و نسخه ای جهت ارائه به آن مرجع تحویل محکوم می شود.

    تبصره ۲ـ در صورتی که محکوم علیه جهت تحمل حبس در زندان باشد، قاضی اجرای احکام مراتب محکومیت به اقامت اجباری را به زندان اعلام تا اقدامات مذکور در این ماده و مواد ۱ و ۲ توسط قاضی ناظر زندان انجام گردد.

    تبصره ۳ـ در صورتی که محکوم به اقامت اجباری، مخفی یا متواری گردد یا از رفتن به محل اقامت امتناع نماید، به دستور قاضی اجرای احکام بازداشت و تحت مراقبت مأموران انتظامی یا سایر ضابطین دادگستری مربوط، با رعایت مواد ۱ و ۲ این آیین نامه به محل اجرای حکم اعزام می شود.

    تبصره ۴ـ در صورتی که اعزام محکوم به محل اقامت اجباری به علت عذر موجه، از قبیل حوادث غیرمترقبه ممکن نباشد، پس از رفع مانع یاد شده اقدام خواهد شد.

    تبصره ۵ـ شروع محکومیت اقامت اجباری، از روز حضور در محل به نحو مذکور در تبصره (۱) و یا حضور وی از طریق اعزام احتساب خواهد شد.

    ماده ۴ـ پس از حضور محکوم در محل اقامت اجباری، قاضی اجرای احکام، محکوم را به نیروی انتظامی محل معرفی و کیفیت اجرای حکم را به آن مرجع اعلام می کند. محکوم به اقامت اجباری مکلف به اجرای دستور قضایی مرجع مجری نیابت از حیث حضور در دفتر اجرای احکام یا مرجع انتظامی محل در زمان های تعیین شده است.

    تبصره ۱ـ نیروی انتظامی محل مکلف است فرمانداری و اداره اطلاعات محل را از حضور محکوم مطلع کند.

    تبصره ۲ـ محکوم موظف است پس از استقرار در محل اقامت اجباری، نشانی محل اقامت جدید خود را در اسرع وقت حسب مورد به مرجع مجری حکم اعلام کند.

    ماده ۵ـ محکوم به اقامت اجباری در صورت عدم توانایی مالی و عدم امکان اشتغال در محل اقامت، به نهادهای حمایتی از قبیل کمیته امداد حضرت امام (ره) و بهزیستی و یا شهرداری محل معرفی خواهد شد.

    ماده ۶ـ اعطای مرخصی به محکومان اقامت اجباری براساس ضوابط مرخصی زندانیان، حسب مورد با موافقت قاضی اجرای احکام یا قاضی مجری نیابت است. در صورت اعطای مرخصی، مراتب به نیروی انتظامی محل اعلام می شود.

    ماده ۷ـ چنانچه به لحاظ بروز مشکلات ناشی از اجرای حکم، امکان اجرای حکم فراهم نباشد، به نحوی که مستلزم تغییر محل اقامت اجباری باشد، مرجع مجری حکم می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تغییر محل مذکور را بنماید. اتخاذ تصمیم در این مورد با دادگاه مذکور خواهد بود.

    ب ـ منع از اقامت در محل یا محل های معین

    ماده ۸ـ هرگاه حکم دادگاه مستلزم منع اقامت در محل یا محل های معین باشد، قاضی اجرای احکام مفاد حکم و محدوده محل یا محل هایی که باید از اقامت در آنها خودداری کند را به محکوم تفهیم می کند. چنانچه محل یا محل های ممنوعه که توسط دادگاه معین شده خارج از حوزه قضایی دادگاه باشد، قاضی اجرای احکام از طریق اعطای نیابت قضایی به مرجع قضایی مربوط نسبت به اجرای حکم اقدام می کند. قاضی اجرای احکام مراتب را به نیروی انتظامی محل یا محل های ممنوعه اعلام می کند تا در صورت مشاهده محکوم علیه در آن محل یا محل ها، مراتب را جهت اتخاذ تصمیم مقتضی به مرجع قضایی اعلام کند. محکوم مکلف است در صورت تغییر نشانی محل اقامت، نشانی جدید خود را به مرجع مجری حکم اعلام نماید.

    پ ـ منع از اشتغال به شغل، حرفه یا کار معین

    ماده ۹ـ چنانچه حکم دادگاه مستلزم محکومیت به منع از اشتغال به شغل، حرفه یا کار معین باشد، اگر محکوم اشتغال به آن داشته باشد، قاضی اجرای احکام مراتب حکم را حسب مورد به کارفرما و یا بالاترین مدیر یا مسئول محل اشتغال محکوم ابلاغ می نماید. اشخاص یاد شده موظفند ضمن رعایت دستور قضایی مراتب را به قاضی اجرای احکام اعلام نمایند. چنانچه محکوم دارای جواز کار یا پروانه اشتغال باشد، با رعایت ماده ۳۰ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱/۲/۱۳۹۲، جواز کار یا پروانه اشتغال وی از طریق مرجع مربوط و با اعلام قاضی اجرای احکام لغو می گردد. در صورتی که محکوم اشتغال نداشته باشد، قاضی اجرای احکام به وی ابلاغ می کند، از اشتغال به شغل یا حرفه یا کاری که به موجب حکم دادگاه منع گردیده، خودداری نماید.

    ت ـ انفصال از خدمات دولتی و عمومی

    ماده ۱۰ـ در مورد حکم انفصال از خدمات دولتی و عمومی، قاضی اجرای احکام مفاد حکم دادگاه مبنی بر انفصال محکوم از خدمات دولتی و عمومی را جهت اجرا به دستگاه اجرایی یا نهاد یا سازمان متبوع مستخدم ابلاغ تا مطابق مفاد آن اقدام کند.

    تبصره ـ مسئولیت اجرای مفاد حکم دادگاه با بالاترین مقام دستگاه خواهد بود.

    ث ـ منع از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری و یا تصدی وسایل موتوری

    ماده ۱۱ـ در مورد حکم به محکومیت منع از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری و یا تصدی وسایل موتوری، قاضی اجرای احکام مطابق رأی دادگاه مراتب را به معاونت راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی جهت ابطال گواهینامه ابلاغ می کند. مرجع مذکور پس از اجرای دستور قضایی نتیجه را به مرجع مجری حکم اعلام می کند.

    هرگاه نیروی انتظامی تخلف محکوم از مفاد حکم را در هریک از نقاط کشور مشاهده کند، مراتب را جهت اتخاذ تصمیم مقتضی به مرجع مجری حکم اعلام می کند.

    ج ـ منع از داشتن دسته چک و یا اصدار اسناد تجارتی

    ماده ۱۲ـ هرگاه محکومیت مبنی بر منع از داشتن دسته چک باشد، قاضی اجرای احکام مراتب را به منظور عدم صدور دسته چک به بانک مرکزی اعلام می کند.

    در صورت صدور حکم محکومیت مبنی بر منع از اصدار چک قاضی اجرای احکام مراتب را به بانک یا بانک های مربوط جهت انسداد حساب جاری وی اعلام می کند. ضمناً مراتب به بانک مرکزی اعلام می شود تا به بانک ها اعلام نماید از افتتاح مجدد حساب جاری برای محکوم خودداری کنند. همچنین، قاضی اجرای احکام به محکوم اخطار می کند برگ یا برگ های سفید دسته چک را که در اختیار دارد، جهت ابطال برگه ها به مرجع مجری حکم تحویل دهد. با تحویل برگه یا برگه های مذکور، قاضی اجرای احکام با تنظیم صورتجلسه ای که به امضای وی و محکوم می رسد، مبادرت به ابطال آنها می کند. چنانچه محکوم اعلام نماید برگه چک در اختیار ندارد، به ترتیب فوق صورتجلسه می گردد. در مورد صدور حکم مبنی بر منع از اصدار سایر اسناد تجارتی قاضی اجرای احکام مفاد حکم را به محکوم ابلاغ و تفهیم می کند که از اصدار آنها خودداری کند.

    تبصره ـ بانک مـرکزی مکلف است مشـخصات محکومان موضـوع این مـاده را از طریق سامانه به کلیه بانک ها اعلام کند.

    چ ـ منع از حمل سلاح

    ماده ۱۳ـ در مورد محکومیت به منع حمل سلاح، قاضی اجرای احکام موظف است مفاد حکم دادگاه مبنی بر ممنوعیت از حمل سلاح را به مرجع صادرکننده پروانه حمل و سایر مراجعی که مجاز به صدور پروانه حمل سلاح هستند، اعلام کند. همچنین، قاضی مذکور موظف است به محکوم اخطار نماید، سلاح خود را جهت توقیف به اجرای احکام تحویل دهد. پس از ارائه سلاح به اجرای احکام، قاضی اجرای احکام با تنظیم صورتجلسه ای که به امضای وی و محکوم می رسد، سلاح را تحویل گرفته و آن را جهت توقیف به مرجع ذی ربط ارسال می کند. مرجع صادرکننده پروانه حمل سلاح، مطابق رأی دادگاه، موظف به ابطال پروانه مذکور می باشد.

    ح ـ منع خروج اتباع ایران از کشور

    ماده ۱۴ـ در صورت صدور حکم مبنی بر منع از خروج تبعه ایران از کشور، قاضی اجرای احکام موظف است اقدامات زیر را انجام دهد:

    الف ـ مراتب محکومیت محکوم را با ذکر مشخصات کامل و شماره ملی به انضمام گزارشی از مفاد حکم قطعی و مدت زمان محکومیت جهت اعلام به مراجع ذیربط قانونی به دادستان کل کشور اعلام کند.

    ب ـ به اداره گذرنامه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اعلام کند تا پایان مدت محکومیت از پذیرش درخواست صدور گذرنامه برای وی مطابق حکم دادگاه خودداری کند.

    پ ـ به محکوم اخطار کند در صورتـی که گذرنامه برای وی صـادرگردیده آن را به قاضی اجرای احکام تحویل دهد. در صورت تحویل، گذرنامه را جهت ابطال به اداره گذرنامه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ارسال کند.

    خ ـ اخراج اتباع خارجی از کشور

    ماده ۱۵ـ در مورد حکم به محکومیت اخراج تبعه خارجی از کشور، قاضی اجرای احکام پس از اجرای مجازات اصلی، از طریق مرجع انتظامی نسبت به اخراج وی اقدام می کند. هرگونه تردد یا اقامت تبعه مذکور در قلمرو جمهوری اسلامی ایران در مدت مقرر در حکم ممـنوع است. مرجع مذکور موظف است پس از اجرای دستور قضایی مراتب را به مرجع مجری حکم اعلام کند.

    د ـ الزام محکوم به خدمات عمومی

    ماده ۱۶ـ نحوه اجرای حکم دادگاه مبنی بر الزام محکوم به خدمات عمومی براساس آیین نامه اجرایی ماده ۷۹ قانون مجازات اسلامی است.

    ذ ـ منع عضویت در احزاب، گروه ها و دستجات سیاسی یا اجتماعی

    ماده ۱۷ـ چنانچه حکم دادگاه مبنی بر منع از عضویت در احزاب، گروه ها و دستجات سیاسی یا اجتماعی باشد، قاضی اجرای احکام موظف است، حکم دادگاه مبنی بر منع محکوم از عضویت در احزاب، گروه ها و دستجات سیاسی و اجتماعی را به مراجع مربوط اعلام نماید. همچنین، حسب مورد به حزب یا گروه یا دستجات اعلام نماید، مطابق حکم دادگاه از ادامه عضویت یا پذیرش محکوم خودداری شود.

    رـ توقیف وسایل ارتکاب جرم یا رسانه یا مؤسسه دخیل در ارتکاب جرم

    ماده ۱۸ـ در موردی که حکم دادگاه مستلزم توقیف وسیله ارتکاب جرم یا رسانه و یا مؤسسه دخیل در ارتکاب جرم باشد، قاضی اجرای احکام مطابق رأی دادگاه مراتب توقیف را به مدت مقرر در حکم به محکوم ابلاغ و نیز دستور توقیف آن را به نیروی انتظامی صادر می کند. نیروی انتظامی موظف است نسبت به توقیف وسایل مزبور اقدام کند. نحوه و مکان نگهداری به ترتیبی است که توسط قاضی اجرای احکام تعیین می شود.

    تبصره ۱ـ توقیف نشریات و مطبوعات چاپی به وزارت ارشاد و مراکز چاپ آنها اعلام می شود.

    تبصره ۲ـ توقیف رسانه های الکترونیکی و یا داده ها یا سامانه های رایانه ای به ترتیب مقرر در مواد ۴۱.۴۰ و ۴۲ قانون جرایم رایانه ای مصوب سال ۱۳۸۸ خواهد بود.

    زـ الزام به یادگیری حرفه، شغل یا کار معین

    ماده ۱۹ـ در مورد حکم دادگاه مبنی بر الزام محکوم به یادگیری حرفه، شغل یا کار معین، به محکوم اخطار می شود، طبق رأی دادگاه در یکی از مراکز مورد تأیید قاضی اجرای احکام مبادرت به یادگیری حرفه، شغل یا کار کند.

    تبصره ـ محکوم موظف است در پایان هر ماه گزارش کار خود را به ضمیمه تأییدیه مرکز پذیرش، به قاضی اجرای احکام ارائه کند.

    ژـ الزام به تحصیل

    ماده ۲۰ـ در مورد محکومیت الزام به تحصیل، به محکـوم اخطار می شود طبق رأی دادگاه در یکی از آموزشگاه های معتبر مورد تأیید قاضی اجرای احکام مبادرت به تحصیل کند.

    تبصره ـ محکوم موظف است در پایان هر ماه گزارش کار خود را به ضمیمه تأییدیه آموزشگاه مربوط به دادسرا ارائه کند.

    س ـ انتشار حکم محکومیت قطعی

    ماده ۲۱ـ چنانچه حکم قطعی دادگاه مبتنی بر انتشار آن باشد، مفاد حکم دادگاه در یک نوبت در یکی از روزنامه های محلی منتشر می شود؛ مگر اینکه دادگاه به نحو دیگری مقرر داشته باشد.

    تبصره ۱ـ در صورتی که حکم صادره از موارد مذکور در تبصره ماده ۳۶ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۹۲ باشد، مفاد حکم قطعی به تشخیص دادگاه در رسانه ملی یا یکی از روزنامه های کثیرالانتشار منتشر می شود.

    تبصره ۲ـ هزینه نشر آگهی های مذکور توسط اداره امور مالی دادگستری محل پرداخت می شود.

    ماده ۲۲ـ این آیین نامه در ۲۲ ماده و ۱۶ تبصره بنا به پیشنهاد وزیر دادگستری، در تاریخ ۲۶/۱۱/۱۳۹۳ به تصویب رئیس قوه قضاییه رسید.

    رئیس قوه قضاییه ـ صادق آملی لاریجانی

    منبع: روزنامه رسمی