برچسب: نشست قضایی در فسخ معامله

  • حل تعارض دو رأی دادگاه در انتقال رسمی ملک و فسخ بیع

    حل تعارض دو رأی دادگاه در انتقال رسمی ملک و فسخ بیع

    هرگاه دو رأی قطعی دادگاه در انتقال رسمی ملک و فسخ بیع مغایر یکدیگر باشند، رأی مؤخر بی اعتبار است

    نشست قضائی مورخ ۱۳۹۵/۰۹/۲۵ قضات شهرستان شهرکرد در استان چهار محال و بختیاری

    کد نشست ۱۳۹۸-۶۱۷۳

    موضوع: بررسی دو رای معارض قطعی شده در یک موضوع

    پرسش

    در یک شعبه در پرونده ای خوانده الزام به انتقال رسمی ملک شده و رأی قطعی گردیده در شعبه دیگر رأی به تأیید فسخ بیع صادر شده یعنی همین موضوعی که مورد رأی الزام به انتقال است این رأی هم قطعی شده، تکلیف چیست کدام رأی قابل اجرا می باشد؟

    نظریه اکثریت

    چون در چنین حالتی با دو رأی قطعی مواجه می باشیم و به استناد ماده 8 قانون آیین دادرسی مدنی هیچ مرجعی نمی تواند از اجرای احکام قطعی دادگاه ها جلوگیری نماید لذا می بایست مدعی فسخ از طریق درخواست، اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری درخواست اعاده دادرسی از طریق فوق العاده را بنماید، تا در صورت پذیرفته شدن درخواست وی، پرونده در شعب دیوان عالی کشور رسیدگی گردد و حکم قطعی صادر شود و سپس به استناد ماده 39 قانون اجرای احکام اعاده وضع به حال سابق و قبل از اجرای حکم صورت گیرد.

    نظریه اقلیت

    با صدور حکم فسخ موجبی برای اجرای حکم الزام به انتقال سند وجود ندارد و در واقع سالبه به انتفاع موضوع می باشد و هیچ لزومی ندارد که انتقال سند صورت گیرد .

    نظریه هیأت عالی

    گرچه در فرض سؤال تقدم و تأخر آراء معلوم نیست، اصولاً رأی مؤخر بنا به مستفاد از ماده 376 ق. آ. د. م بی اعتبار است. چنانچه امکان فرجام خواهی نباشد، می توان از طریق ماده 477 ق. آ. د. ک مصوب سال 92 درخواست اعاده دادرسی نمود.

    سامانه نشست های قضایی قضات

  • فسخ معامله اول به علت خیار غبن خللی به اعتبار معاملات بعدی وارد نمی سازد

    فسخ معامله اول به علت خیار غبن خللی به اعتبار معاملات بعدی وارد نمی سازد

    فسخ معامله اول به علت خیار غبن خللی به معاملات بعدی وارد نساخته و این انتقالات در حکم تلف مبیع است

    نشست قضایی دادگستری خواف در آبان۸۳

    سئوال:

    چنانچه ملکی توسط ایادی متعدد به ناقل قانونی و مشخصاً عقد بیع منتقل شود و هریک از عقود شرایط اساسی صحت معاملات را دارا باشد، آیا فسخ معامله اول توسط مالک ثبتی (فروشنده اول) به علت خیار غبن و اثبات مغبون شدن وی حین العقد، خللی بر سایر معاملات بعدی وارد می سازد یا خیر، ضمناً با توجه به فلسفه جعل خیار به منظور دفع ضرر بایع اول و جبران ضرر خویش، از نظر مقررات قانونی دارای چه حقوقی است؟

    نظر کمیسیون:

    سوال راجع به مغبون شدن فروشنده در معامله انجام شده است، به این توضیح [که] فروشنده به واسطه بی اطلاعی ارزش مبیع و یا فریبکاری خریدار مبیع ارزان تر از نرخ واقعی به فروش می رساند، بدیهی است [که] بر حسب مقررات قانون مدنی برای تحقق غبن مقررات خاصی وضع شده و فقط غبن فاحش موجب فسخ معامله است.

    حال اگر در این فاصله زمانی (وقوع عقد بیع و اثبات مغبون شدن فروشنده) خریدار، مبیع را به دیگری انتقال دهد، این انتقال در حکم تلف مبیع است که فروشنده فقط محق مطالبه مابه التفاوت ارزش واقعی ملک است زیرا برقراری حق فسخ برای مغبون رفع ضرری است که در اثر اشتباه در ارزش مبیع متوجه او شده است و با جبران این ضرر، موجبی برای فسخ معاملات بعدی در صورتی که مطابق قانون و صحیحاً انجام شده باشد به نظر نمی رسد.

    منبع: مجموعه نشست های قضایی در حقوق مدنی، صفحات۲۳۹،۲۴۰