برچسب: نشست های قضایی در مستثنیات دین

نشست های قضایی در مستثنیات دین

  • حکم توقیف مستثنیات دین در تأمین خواسته و اجرای حکم

    حکم توقیف مستثنیات دین در تأمین خواسته و اجرای حکم

    کد نشست ۱۴۰۰-۸۲۸۲

    صورت‌جلسه نشست قضائی مورخ ۱۳۹۸/۰۹/۰۵ قضات شهر همدان در استان همدان

    موضوع: توقیف مستثنیات دین خوانده یا محکوم‌علیه

    پرسش

    [1-] آیا توقیف مستثنیات دین خوانده یا محکوم‌علیه در پرونده تأمین خواسته یا اجرای حکم صحیح و جایز می‌باشد؟

    2- در صورت توقیف نمودن، فوایدی بر این امر مترتب می‌باشد؟

    3- بررسی اختلاف طرفین در اینکه مال مورد ادعا در شان محکوم‌علیه می‌باشد یا خیر و تعیین مصداق آن با چه مرجعی می‌باشد؟

    نظر اتفاقی

    در ابتدا می‌بایست در خصوص مستثنیات دین قائل به تفکیک باشیم زیرا برخی از اموال مانند ماده 96 قانون اجرای احکام در خصوص حقوق مستخدمین و حقوق افرادی که در حال جنگ می‌باشند یا ماده 65 قانون اجرا که لباس‌ها و وسایل شخصی و ابزار و وسایل کار و تألیفاتی که چاپ‌نشده است، به‌صراحت قانون توقیف نمی‌شوند ولی مواردی مانند خط تلفن متعدد و خودرو که به‌صراحت قانون منعی بر توقیف آن نداریم، می‌توان توقیف نمود و سپس با مراجعه‌ی مدیون نسبت به ادعای مستثنیات دین اموال رسیدگی نمود.

    برای این‌گونه توقیفات فوایدی مانند اینکه محکوم‌له در صورت فوت محکوم‌علیه، در صدر طلبکاران قرار می‌گیرد و باعث عدم انتقال اموال به دیگران می‌گردد و توقیف مستثنیات دین محکوم‌علیه اهرم فشاری است تا ایشان نتواند نسبت به نقل‌ و انتقال آن‌ها اقدام نماید و احتمال اینکه به دلیل مال توقیف‌شده، از موارد مستثنی خارج شود زیاد است یا محکوم‌علیه مالی به دست آورد مانند ارث یا جایزه یا هبه یا محصول و منافعی در آینده که تغییری در حال محکوم‌علیه ایجاد شود و نکته دیگر این است در وضعیت تمکن محکوم‌علیه در خصوص مستثنیات دین پس از توقیف اموال حادث شود و یا اینکه پس از توقیف مال محکوم‌علیه به توقیف اعتراضی نداشته باشد مثلاً شخصی که 20 میلیون تومان در شورای حل اختلاف بدهکار است ولی با ماشین تریلی مثلاً 800 میلیونی کسب درآمد می‌کند، به نظر می‌رسد شخصی که توانایی پرداخت مبلغ بدهی به میزان ناچیز را ندارد فلذا داشتن وسیله‌ای به میزانی که در شان ایشان نمی‌باشد را ندارد.

    فلذا مواردی که یا طبق قانون یا بدواً و رأساً اطلاع از وضعیت محکوم‌علیه و مستثنیات دین بودن مالی داشتیم آن را توقیف نمی‌کنیم ولی اگر محکوم‌له تقاضا نماید نسبت به توقیف اقدام می‌شود و طبق مواد 65 [قانون اجرای احکام] و 523 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی می‌بایست اقدام نمود. اجرای حکم را در دو قسمت؛ اول: توقیف مال و دوم: اجرای حکم تقسیم نمود و در ماده مذکور به‌ صورت عمدی از کلمه توقیف استفاده‌نشده تا بتوان اموال را توقیف نمود.

    مرجع صالح جهت رسیدگی به ادعای مستثنیات دین بودن مالی، طبق دستورالعمل ساماندهی اجرای احکام اخیرالتصویب و رعایت سهولت امر توسط قاضی اجرای احکام می‌باشد.

    نظر هیئت عالی

    در صورت احراز مستثنیات دین بودن اموال، توقیف آن بلا وجه است و در صدور توقیف، پس از احراز و اثبات مستثنیات دین بودن، باید رفع توقیف شود؛ زیرا از مفاد ماده 129 ق.آ.د.م جواز توقیف مستثنیات دین افاده نمی‌گردد؛ به‌علاوه فایده و نفع عملی برای محکوم‌له ندارد و موجبات تضییع حقوق احتمالی صاحب‌مال را ایجاد می‌کند.

    سامانه نشست های قضایی

  • توقیف یارانه نقدی سرپرست خانوار

    توقیف یارانه نقدی سرپرست خانوار

    یارانه نقدی سرپرست خانوار مشمول مستثنیات دین ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نیست

    کد نشست ۱۳۹۸-۶۵۹۶

    نشست قضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۲/۲۰ قضات شهر بروجرد در استان لرستان

    موضوع: کسری مستثنیات دین نسبت به یارانه نقدی

    پرسش: آیا یارانه نقدی اشخاص قابل توقیف است؟

    نظر اکثریت

    با عنایت به اینکه اصل بر وجوب پرداخت دین می‌باشد و مستثنیات دین حالت استثنائی دارند و باید آن را در حدود نص و به قدر متیقن تفسیر کرد، در ماده 24 از قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394 که موارد مستثنیات دین بیان شده است، ذکری از یارانه نقدی به میان نیامده است. البته برداشت از حساب صاحب حساب، بابت دین او امکان‌پذیر است ولی بابت دیون سایر افراد تحت سرپرستی قابل توقیف نمی‌باشد.

    تاپیک مرتبط: رفع انسداد حساب یارانه سرپرست خانوار

    نظر اقلیت

    به عنوان مستثنیات دین محسوب و قابل توقیف نمی‌باشد .

    نظر هیئت عالی

    با توجه به اینکه در ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی موارد مستثنیات دین بیان گردیده، در فرضی که یارانه نقدی به حساب سرپرست خانواده که محکوم‌علیه قرار گرفته، واریز شود، نسبت به سهم ایشان از یارانه نقدی قابلیت توقیف دارد.

    سامانه نشست قضایی پژوهشگاه قوه قضاییه

  • پروانه کسب فاقد مالیت بوده و قابل توقیف و انتقال به غیر نیست

    پروانه کسب فاقد مالیت بوده و قابل توقیف و انتقال به غیر نیست

    ماهیت حقوقی پروانه کسب و مقایسه آن با حق کسب و پیشه و تجارت

    صورت‌جلسه نشست قضایی ۱۳۸۳/۱۲/۰۱ شهر مشهد در استان خراسان رضوی

    موضوع: توقیف امتیاز پروانه کسب به‌ عنوان مال محکوم‌ٌعلیه در فرضی که جز مستثنیات دین نباشد

    پرسش

    آیا توقیف امتیاز پروانه کسب به‌ عنوان مال محکوم‌ٌعلیه در فرضی که جز مستثنیات دین نباشد ممکن است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، ارزیابی آن چگونه است؟ چنان‌چه در مزایده، برنده شرایط آن کسب را نداشته یا مالک ملک با مورد انتقال به مستأجر جدید موافق نباشد، تکلیف چیست؟

    نظر اکثریت

    نظر به این‌که امتیاز پروانه کسب در واقع حق کسب و پیشه است و حق کسب و پیشه حقی است برای مستأجر، بازرگان و پیشه‌ور و مطلقاً کسانی که از طریق اجاره مکانی کسب معاش می‌کنند ولو آن‌که بازرگان نباشند و این یک حق تبعی است لذا مستأجر نمی‌تواند هم منافع عین مستأجره را برای خود نگه دارد و هم حق کسب و پیشه را به غیر منتقل کند و ارزیابی آن براساس ماده 18 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال 1356 بر مبنای اصول و ضوابطی است که آیین‌نامه آن از طرف وزارتخانه‌های دادگستری و مسکن و شهرسازی تهیه می‌شود و منافاتی ندارد که مزایده بین اشخاصی که شرایط کسب مذکور را دارند انجام شود و این‌که مالک مخالف انتقال این حق به مستأجر جدید باشد، منافاتی با قاعده تسلیط ندارد چون در ماده 30 قانون مدنی آمده است «… مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد» و این استثنا ماده 19 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1356 است که مالک در مقابل تخلیه مورد اجاره، باید حق کسب و پیشه یا تجارت را به مستأجر بپردازد. بنابراین، با توجه به جمیع مراتب فوق توقیف امتیاز پروانه کسب در فرضی که جز مستثنیات دین نباشد، ممکن است و ارزیابی آن بر اساس ماده 18 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال 1356 بوده و در صورت مخالفت مالک با انتقال به مستأجر جدید وفق ماده 19 قانون فوق‌الذکر عمل خواهد شد.

    نظر اقلیت

    نظر به این‌که پروانه کسب در حقیقت امتیازی است که اتحادیه صنفی به لحاظ دارا بودن شرایط خاص به شخص خاصی اعطا می‌کند لذا قابل انتقال به شخص دیگری نیست و صرف پروانه کسب مالیت ندارد تا با توقیف آن حقوق محکومٌ‌له استیفا گردد.

    نظر هیئت عالی

    پروانه کسب که به اعتبار تخصص اشخاص حائز شرایط مقرر برای مشاغل، اعم از تجاری و غیرتجاری از طرف سازمان یا اتحادیه صنفی مربوط به نام شخص حقیقی یا حقوقی صادر می‌شود، مالیت نداشته قابلیت انتقال به غیر را ندارد، پروانه کسب غیر از حقوق کسب و پیشه بوده، حق کسب و پیشه و یا تجارت در معنای حقوقی آن به مرور برای مستأجر تحت شرایط و عوامل مؤثر در ایجاد حق مزبور اعم از این‌که مستأجر دارای پروانه کسب باشد یا خیر ایجاد می‌شود. بنابراین، نظر اقلیت تأیید می‌شود.

    منبع: قضاوت آنلاین به نقل از سامانه نشست های قضایی مرکز پژوهش های قوه قضاییه